فیلم سینماییفیلم و سریال

بررسی و تحلیل فیلم The Shape of Water 2017 (شکل آب)

«شکل آب» دل تورو اقتباسی از دیو و دلبر

تریلر اثر

.

فیلم «Shape of Water» گیرمو دل تورو مکزیکی  فیلمی که موفق به دریافت جایزه بهترین فیلم و بهترین کارگردانی شد

 فیلم عجیب و غریبی که  اسکار گرفته است. Shape of Water از طرفی تک بعدی بودن، یکنواختی و تنهایی زندگی «الیسا» را با نگاهی مثبت و رو روال تصویر می‌کند و از سوی دیگر جهت اصلی در تایید عشق و معشوق است. بیننده هم تنهایی را می‌پسندد و هم عشق را. لجوجانه‌ترین شکل ممکن برای ترسیم نسبی‌گرایی. هم عشق زیبا است و هم تنهایی و رفع غریزه جنسی به صورت خودکار. فیلم از سویی نیز مثلا جنبه‌های فمینیستی را دارد. «زلدا» مدام از همسرش و گندکاری‌های زناشویی‌اش حرف می‌زند و زمانی هم که یکبار دوربین به داخل منزل او می‌رود مانند کلفتی که شب کاری میکند است که در خانه هم به آقای خانه سرویس می‌دهد. اینها در کنار داستان الیسا بازگو کننده چه نکته‌ای غیر از فمینیسم است؟

«شکل آب» اثر به شدت مبتذلی است که حتی در حد «کینگ کونگ» پیتر جکسون هم قادر به خلق یک رابطه عاشقانه نامتعارف نیست. همه آن چیزی که باعث شده «شکل آب» فیلم مهمی به نظر برسد کارگردانی، فیلمبرداری و طراحی صحنه خیره کننده این اثر است. جدیدترین فیلم سینمایی گیرمو دل تورو کارگردانی که پیش از این فیلم تحسین شده «هزارتوی پن» را ساخته همانقدر که در فیلمنامه ضعیف است در شکل بصری خود فوق العاده به نظر می رسد و کارگردانی دل تورو به قدری خیره کننده است که فیلمنامه ضعیف «شکل آب» را به فیلمی متوسط تبدیل کرده است

The Shape of Water (شکل آب) آی نقد
The Shape of Water (شکل آب) آی نقد

اما از جنبه‌هایی مانند زن و فمینیسم و عشق و… بگذریم مساله سیاسی فیلم مانند یک طنز نازل است. فیلم نه آمریکایی است و نه روس. کاملا سردرگم است. آیا برای اینکه بخواهد اسکار بگیرد مجبور است در آمریکا باشد و کاراکترها آمریکایی باشند؟ ولی در عین حال مجبور است بدمن فیلم هم آمریکایی باشد و کمک قهرمانان یک روس؟ اینکه خلاف منافع ایالت متحده آمریکا است!

شکل آب در واقع نه درباره علم است و نه درباره جنگ سرد آمریکا و روسیه بلکه داستان تنهایی انسان‌هاست انسان‌هایی که دیوار تفاوت‌ها و محدودیت‌ها را تخریب کرده و بالاتر از مرزهای سیاسی، بدر جست‌وجوی عشق پرواز می‌کنند

پس فیلم چرا اسکار می‌گیرد؟ چون یک داستانی با تم عاشقانه دارد که میراث سینمای کلاسیک و البته دوران رویایی آمریکایی را احیا می‌کند. اصلا چرا داستان باید در گذشته باشد؟ چنین قصه‌ای به راحتی هنوز امکان پرداخت دارد. اتفاقا آمریکا هم هنوز با روسیه سر تنش دارد. پس قطعا هویت سنتی و کلاسیک آمریکایی یکی از علل اصلی اسکار فیلم است. دراماتیزه کردن سیاست و جامعه و فلسفه در بستر تاریخ. أمری که سال‌ها است سیاست گذاری فرهنگی غرب به آن اشتغال دارد.

The Shape of Water (شکل آب) آی نقد
The Shape of Water (شکل آب) آی نقد

بی بی سی نیز که بیشتر شبکه‌ای خبری است غالب آثار هنری‌اش دارای مضامین تاریخی خصوصا در تاریخ معاصر یعنی قرن بیستم است. جالب است که دوره جنگ سرد که در فیلم شکل آب نیز آن دوره زمانی را پوشش می‌دهد از اصلی‌ترین بازه‌های زمانی برای ساخت و پرداخت دراماتیک است.

شکل آب از سوی دیگر بسیار ضد مرد است. در تمام عالم حتی یک مرد لال وجود ندارد تا الیزا عاشقش شود ولی یک هیولای آبی نامیرا که او را در آمازون خدا می‌نامند وجود دارد که او عاشقش می‌شود. آن هم فقط به این دلیل که مثل الیزا لال است و زبانی برای حرف زدن ندارد.

شکل اب  روایتگر قصه ای کلیشه ای است که بارها به اشکال مختلف در ادبیات و سینما روایت شده و دل تورو به عنوان نویسنده و کارگردان تنها شکل و شمایل قصه اش را تغییر داده و موجودی که ارتباطی عاطفی با یک انسان برقرار می کند این بار موجودی تخیلی تر، دست نیافتنی تر و گویا بی عاطفه تر از دیو در «دیو و دلبر» و گوریل بزرگ «کینگ کونگ» است و خلاقیت فیلمساز در همین حد باقی می ماند و گره های قصه همان گره ها و اتفاقاتی است که در قصه هایی با ایده مشابه وجود دارد.
The Shape of Water (شکل آب) آی نقد
The Shape of Water (شکل آب) آی نقد

فیلم در نهایت هیچ چیز را نه رد می‌کند و نه تایید. ملغمه‌ای است از شک و یقیین و اگر قرار باشد یک حرف را به زور از آن خارج کنیم چیزی جز پیوند با جهان ماورالطبیعه که از پدیده‌های مورد علاقه «دل ترو» کارگردان فیلم است نمی‌توان بدست آورد. فیلم‌های قبلی او مانند «هزارتوی پن» «پسر جهنمی» و… نیز اشاره به عشق و روابط حسی و عاطفی با ماورالطبیعه در دوران جنگ داشته است. دل ترو می‌خواهد زیبایی‌های روابط حسی و عشقی را در خلال جنگ نشان دهد و بگوید که در این دوران خون و خشم می‌توان کسی را پیدا کرد که عشق را می‌بیند درحالی که در پیچ و خم فهم عشق منجر به خلق پدیده ضد عشق می‌شود

The Shape of Water (شکل آب) آی نقد
The Shape of Water (شکل آب) آی نقد

نوشته های مشابه

‫21 دیدگاه ها

  1. آنها برای ما نسخه اضمحلال و فساد را میپیچند اما به خدا برای خودشان اینگونه نیستند حتی به فرزندانشان اجازه دیدن شبکه های تلوزیونی خاص و دسترسی به اپ های خاص را نمیدهند. اینها خیلی زرنگ هستند. تباهی مردم خاورمیانه را ببینید

    1. کاملا درسته
      دانش و پیشرفت رو برای خودشون و عقب ماندگی و فساد رو برای ما برنامه ریزی کردن

  2. برو بیرون لیدی برد شکل آب بیمار بزرگ سه بیلبورد بیرون از ابینگ، میزوری همه اش ارتباطات همجنس و بعضا پسران نوجوان است متاسفم برای مردم دیا

  3. مطمئن باشید با این روندی که سینمای غرب و حتی شرق آسیا داره میره و کلیشه ای شدن اکثر تم های سینمایی و جذاب شدن تم جنسی برای نسل های جوان اونها با ذائقه سازی که داره صورت می گیره با هدف تحریک هوس و جذب اسپانسر و پول و مخاطب بیشتر تا کمتر از ده سال دیگه حتی همین اندک سانسور و حریم ها رو هم بر می دارن…

    1. ☺ان شاءالله که تا قبل اون زمان و نزدیک تر امام زمان ظهور می کنن الهم عجل الولیک الفرج?????

      1. هر زمان که ظهور کردند سلام ما رو هم برسون بگو یه بنده خدایی هم فلان جای دنیا هست که التماس دعا داره.

  4. فيلم پر بود از صحنه هاي غير ضروري.
    يه موضوع تكراري و بي مفهوم
    اصلا معلوم نبود كه اون موجود از كجا اومده و اصلا چرا بايد كشته بشه و اين همه سكرت بازي در بيارن

  5. فیلم زیبایی بود. کاراکتر اصلی هم بازی فوق العاده ای داشت.
    فیلم شبیه داستان پریانیه که برای بچه ها ساخته میشه ولی اینجا به جای یه پرنسس زیبا و شاد که همه عاشقشن ، همونطور که تو فیلم گفته شد یه پرنسس بی صدا رو داریم.
    موضوع زنی که تنهاست و روزاش همه مثل هم میگذره و یدفعه عاشق میشه و مانعی بر سر رسیدن به عشقش وجود داره رو هزاران بار تو فیلما با پرداخت های متفاوتی دیدیم. از این جهت فیلم تکراریه ولی از خیلی جهات دیگه میشه این فیلمو بهتر از اونا دونست.
    اتفاق افتادن این فیلم تو اون دوران یکی از بهترین تصمیماتی بود که میشد گرفت و واقعا به فیلم کمک کرد.
    با این که این فیلم روند ساده ای داشت ولی کارگردانی دل تورو بود که این فیلم رو جذاب کرده بود.
    سکانس آخر فیلم هم از نظر من یکی از بهترین صحنه هاش بود.
    تنها چیزی که من متوجهش نشدم اون زخمای الایزا بودن که باعث شده بودن نتونه حرف بزنه!؟

    1. آره … دقیقا .. !
      و قشنگیِ اون زخما به این بود که فقط زیرِ آب درست میشدن و در واقع یه نقص نبود ؛.. یه جور تواناییِ ماورائی حساب میشد برا الیزا .
      وقتی داستانِ الایزا رو تعریف میکنن به این نکته اشاره میکنن که کنارِ چشمه یا دریآ پیداش کردن با این زخمها …
      و میگفتن خیلی عجیبه آخه هیشکی دلش نمیآد که همچین زخمایی را بزاره رو تنِ نحیفو ظرف ِ یه نی نی کوچولو .. !
      پس نتیجه میگیریم که اون زخمها مادرزادی بودن .. !
      یعنی مادرو پدر الایزا هم مثلِ اون موجود بودند 😛 ..

    2. اون زخما نشان بی صدایی و تنهایی بود که با موجود آبی در آخر فیلم کامل شد اگر دقت کرده باشید زخم ها ی سه تایی در طول فیلم زیاد نشون داده شد اما زخم الیزا فقط با موجود آبی مکمل شد قطعا موجود آبی میتونست همون جور که قبلا گربه رو برگردانده بود صدای الیزا رو هم برگردونه،ولی الیزا به اون صدا نیاز نداشت و در نهایت هم موجود آبی همون طور که الیزا رو دیده بود و علاقمند شده بود کامل کرد
      و اگر خیلی دقیق باشید صحنه کشته شدن اون فرد نظامی(نقش منفی اصلی) ،هیولا از همون نقطه ای که الیزا آسیب دیده بود چنگ میزنه … و موقع مرگ نقش منفی در حالی که سعی میکنه مثل الیزا با بی صدایی چیزی بگه به الیزا و هیولا نگاه میکنه …یعنی اون درد منتقل شده و اون مثل الیزایی که به خاطر موقعیتش مسخره میکرد تبدیل شد (اینکه مرد ، احتمالش هست ولی چون کامل نشون داده نشد ممکنه هدف دین باشه که هیولا همون توانایی حرف زدن رو ازش گرفت

  6. اصلا حقش نبود اسکار بگیره فیلم سه بیلبورد خارج از میزوری خیلی سرتر از این فیلم بود. البته اسکار هم مثل همه مراسمات تحت تاثیر سلایق هیئت داوران قرار میگیره چه بسا که اگه داورا کسای دیگه ای بودند الان فیلم هایی که اسکار گرفتند فیلم های دیگه ای بودند. در کل شایسته این همه تعریف و تمجید اصلا نبود و چیز خاصی نداشت که بشه به عنوان شاهکار دونست.

    1. اتفاقا به نظرِ من کاملا حقِ همین اثر بود بردنِ اسکار وبس .
      هم سرو ته داشت فیلمه و هم زیبا بود به معنای واقعیی کلمه .. !
      سه بیلبورد هم خوب بود سر هم داشت ولی متاسفانه ته نداشت :دی
      شما به این میگین شاهکار خدایی ؟..!
      تازه همینکه بهترین بازیگرِ زن اسکار بهش تعلق گرفت باید کلاهشو بندازه هوا ,.. چون جایزه ی بهترین بازیگرِ زن ,..
      حقِ Margot Robbie ـه دوستداشتنی بود .

  7. این فیلم به شدت کلیشه ای بود و بعضا خسته کننده اصلا روند جذابی نداشت.اینکه بعضیا نقد کردن که الیزا هم با اینکه لاله ولی مثل یک پرنسس جلوه داده شده،بنظرم کاملا کلیشه ای و اصن جایی برای تعریف و تمجید نداره.بالاخره هرکسی جایگاه و ارزش های خودشو داره حالا چ لال باشه چ معلول.من از این فیلم لذت نبردم وبنظرم اصلا هم باداستان پریان قابل قیاس نیس!
    واقعا شایسته اسکار بهترین فیلم نبود

    1. همه ی دخترها واسه باباییشون پرنسس هستند …
      همه ی گل پسرا هم برا باباییشون پرنس هستند .
      این به نظرم یه اصلِ ثابته فارغ از داستانِ پریآیی …
      و برام سوالهخ که شما دقیقا به چه نوع داستانی میگین پریآیی ؟..
      طرف باید حتما قصرو خدمه داشته باشه تا بشه شاهزاده یا ملکه ؟..

  8. نقد بسیار افتضاحی بود و نشانه ی ابتذال فکری نویسنده ی این متن. این فیلن به نظر من یک فیلم معنوی سطح بالا قابل مقایسه بود با آواتار. این نقد ضعیف نشانه ی اینه که نویسنده حتی از فهم ساده ترین مفاهیم این فیلم هم عاجز بوده.

    1. سلام عذر میخوام نظرتان کاملا محترم اما هیج وقت تنها به یک حرف و دلیل استناد نکنین اگ حرف منتقدان اروپایی آمریکایی را هم بخوانید همه همین را میگویند فیلم زیاد درجه یک نبود ، اضافات زیاد داشت و فقط قدرت کارگردانی توانسته بود فیلم را جمع کند حالا به همین دلیل کارگردان جایزه میگرفت عجیب نبود ولی فیلم لیاقت نداشت البته از 100 درصد 80 درصد فیلم های اسکاری لیاقت ندارند خودشان هم میدانند

    2. چقدر خوبه که شما که مفاهیم فیلم رو گرفتید یک نقدی بنویسید و ما استفاده کنیم!!

  9. یعنی خدایی من باورم نمیشه چجوری دیگه این اثرو ربطش دادن به مذهب 😀
    یه شاهکار بود چه از لحاظِ موسیقیآیی … چه از لحاظِ داستانی .. !!
    یه ایده ی ناب پشتش بود و بازیِ پرفکتِ بازیگرانش سنگِ تموم براش گذاشت و اسکارِ 2018 رو ازآنِ خودش کرد .. !
    ولی خدایی من صدوهشت بارِ دیگه هم این فیلمو ببینم فقط ازش عشق میگیرمو بس !!..
    نه توطئه علیه اسلام یا امام زمان(عج) .
    و در آخر اینکه iM in love with the shape of You ~ Like the Shape Of Water

  10. ‫نمی‌تونه؟ کره؟

    ‫لاله، قربان

    ‫میگه که می‌تونه صداتون رو بشنوه

    ‫زخم‌های روی گردنت

    ‫اونا باعث شدن حنجره‌ت کار نکنه، درسته؟

    ‫میگه از نوزادی همینطور بوده

    ‫چه کسی اینکارو با یه بچه می‌کنه؟

    ‫دنیا پر از گناهکاره

    ‫مگه نه، دلیله؟

    ‫خب، بذارید این رو از قبل بگم

    ‫شما اون آزمایشگاه رو تمیز می‌کنید و میاید بیرون

    ‫چیزی که ما اونجا نگه میداریم، نشانه‌ی هتاکیه

    ‫می‌دونی هتاکی یعنی چی، زلدا؟

    ‫یه چیز متهاجم

    ‫درسته و منم باید می‌دونستم..

    ‫من اون موجود کثیف رو..

    ‫از یکی از رودخانه‌های آمریکای جنوبی تا اینجا آوردم

    ‫و در تمام طول مسیر زیاد از همدیگه خوشمون نیومد

    ‫حالا..

    ‫شاید فکر کنید که اون موجود شبیه آدم‌هاست

    ‫روی دوپاش می‌ایسته، درسته؟

    ‫اما ما با تمثالی از پروردگار خلق شدیم

    ‫شما که فکر نمی‌کنید خدا اون شکلی باشه، درسته؟

    ‫نمی‌دونم، قربان
    ‫که خدا چه شکلیه

    ‫خب، شکل انسانه، زلدا
    ‫شکل یه انسانه، مثل من

    ‫یا حتی تو

    ‫گمونم یه کم بیشتر شبیه من باشه

    1. متاسفانه من خیلی بی حوصله ام برای نوشتن پس مختصر میگم
      متن بالا رو بخونید
      یکبار دیگه فیلم رو ببینید
      وفکر کنید نه بااطلاعات اکتسابیتون نه با اطلاعاتی که طی میلیونها سال از تکاملتون تو دی ان ای شما ذخیره شده، همون که وقتی به دنیا اومدید بهتون میگه سینه مادرتون رو بگیرید همون که الایزها رو به اون موجود نزدیک میکنه چون اصلا انسان و یا لال نیست از گونه اون موجوده گلوش هم زخم نیست آبشش هاشه و همون اطلاعاتی که باعث میشه پیرمرد به پسره گرایش داشته باشه و ….. زنه به شوهرش دروغ بگه تا زندگیشو حفظ کنه و فقط این نکته رو مد نظر بگیرید که ” هیچکدوم گناه و هتاکی نیست، فقط رنگارنگیه انواعه ” و همشون مثل نوع آب ذلال و زیبا و حیات بخش هستن

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *