انیمیشن سینمایی

نقد و رمزگشایی انیمیشن 2009 Fantastic Mr. Fox (آقای فاکس شگفت انگیز)

پیروزی حیوانیت بر انسانیت!

همانگونه که از نام انیمیشن «آقای فاکس شگفت انگیز» پیداست، داستان درباره یک روباه است. روباهی که قدیم، شغلش دزدی بوده و الان مدّتی است که در یک روزنامه مقاله می‌نویسد. اما پس از مدّتی فیلش یاد هندوستان کرده و تصمیم می‌گیرد با یک دزدی بزرگ از سه مزرعه‌دار دارای ثروت سرشار شود و کم کم دوستانش هم به او می‌پیوندند و در نهایت، انسانها را شکست می‌دهند. این انیمیشن در طول داستان، نکته‌ای را به مخاطب القا می‌کند که بیان می‌شود.

نکات انیمیشن

نقد مهمی که به انیمیشن «آقای فاکس شگفت‌انگیز» وارد است، تأکید آن بر روی حیوانیت انسان است.

حیوان‌انگاری انسان

مهمترین نکته‌ای که به نظر نگارنده، انیمیشن سعی می‌کند آن را به مخاطب القا کند «حیوان‌انگاری» انسان است. اوّلین قدم فیلم‌نامه برای القای این نظریه این است که تمام حیواناتی که در داستان هستند به جز گروه معدودی مانند سگ‌ها و مرغها، مانند انسانها لباس می‌پوشند، حرف می‌زنند، غذا می‌خورند و قدرت تعقّل دارند. در واقع، آنان از هر جهت شبیه انسان ها هستند به جز اینکه حیوانند. این شیوه در انیمیشن های متعدّدی مانند زوتوپیا، دایناسور خوب و ماداگاسکار پیاده شده است. این مطلب به خودی خود چیزی را ثابت نمی‌کند اما در همه انیمیشن‌های یادشده از جمله این انیمیشن، مؤلفه‌های دیگری هم بیان شده است. در اینجا سه گزاره واکاوی شده و پس از آن به بیان هدف از این نظریه و نقد آن پرداخته می‌شود.

الف. تقسیم‌بندی شخصیت‌های انیمیشن

برای توضیح بیشتر ابتدا باید شخصیت‌های انیمیشن را شناخت. این شخصیت‌ها در چند دسته هستند.

1. حیواناتی که دوست روباه هستند.

همه آنها با وجود درگیری‌های زیاد در نهایت پیروز می‌شوند. آنان هیچ علاقه‌ای به انسانها نداشته و مطابق طبیعتشان عمل می‌کنند.

2. انسانها که دشمن روباه هستند.

تمام انسانها با وجود تدبیرهای فراوان در نهایت از حیوانات شکست می‌خورند. جالب توجّه است که بعضی از انسانها کم کم برای دفاع از روباه شعر می‌خوانند یا در گزارش‌های تلویزیونی طرف روباه و دوستانش را می‌گیرند و مزرعه‌دارها را مسخره می‌کنند.

3. حیواناتی که دشمن روباه هستند.

حیواناتی که در طول داستان از انسانها حمایت می‌کنند هم یا شکست خورده یا کشته می‌شوند و در نهایت، منفور تلقّی می‌شوند. یک موش و سگهای مزرعه از این دسته‌اند که آن موش کشته می‌شود.

در نتیجه، هر موجودی که در مقابل حیوانات، قد عَلَم کند، شکست می‌خورد حتّی اگر خودش حیوان باشد ولی حامی انسانها و انسانیت باشد نه اینکه مانند بیشتر حیوانات، کاری به انسانها نداشته باشد. ممکن است این سؤال پیش بیاید که شکست‌خوردن آنها چه ربطی به القای حیوانیت دارد؟ پاسخ این سؤال در شخصیت‌پردازی روباه نهفته است.

ب. شخصیت روباه؛ نماد حیوانیت

فاکس، حیوانی است که قبل از روزنامه‌نگاری و در گذشته مطابق غرایز خود عمل می‌کرده و مانند یک روباه در طبیعت برای امرار معاش خود دزدی می‌کرده است. وی پس از اینکه از شغل روزنامه‌نگاری خسته می‌شود دوباره تصمیم به بازگشت می‌گیرد تا همچنان مطابق طبیعت خود عمل کند؛ بنابراین او نمی‌خواهد شغل انسانی داشته باشد بلکه می‌خواهد مانند حیوانات رفتار کند. او از خودش می‌پرسد که من چه کسی هستم؟ بعد هم پاسخ می‌دهد که باید [با دزدی] یک مرغ زیر دندان من باشد. یعنی او باید یک حیوان کامل باشد.

روباه پس از اینکه باگیز، بانز و بین، مزرعه‌داران و دشمنان او، خانه‌اش را خراب می‌کنند به شیوه حیوانات با کندن زمین موفق به فراری دادن خود و خانواده و دوستانش می‌شود. دوستان روباه هم حیواناتی هستند که دارای شغل‌های انسانی مانند وکالت، طبابت و… هستند.

روباه در اواخر انیمیشن در ضمن یک سخنرانی و روشن‌کردن موسیقی، صحبت‌هایی می‌کند که بسیار حائز اهمیت است. وی خطاب به دوستانش می‌گوید: «دو وکیل عالی، یک پزشک ماهر، یک آشپز معرکه، یک معاملات املاکی زرنگ و… می بینم» و بعد از اینکه شغل‌های دوستانش را برمی‌شمرد، می‌گوید: «همچنین من یک اتاق پر از حیوانات وحشی می‌بینم. حیوانات وحشی با طبع واقعی و استعداد ذاتی. حیوانات وحشی با نامهای علمی لاتین که معانی آن بر اساس دی ان ای ماست. حیوانات وحشی که هر کدامشان قدرت و ضعف گونه خودشان را دارند.»

در واقع فاکس از آنها می‌خواهد صفات انسانی را کنار بگذارند و به صفات حیوانی روی بیاورند. تأکید او روی حیوانات وحشی این نکته را پررنگ‌تر می‌کند.

نکته بعدی بحث دی ان ای یا ژنتیک است. فاکس هم در سخنرانی یادشده و هم در اوایل انیمیشن زمانی که «کریستوفرسن» می‌آید با بیان اینکه او از پسرش کوچکتر است ولی قدش بلند تر است، همه چیز را در دی ان ای خلاصه می‌کند. با توجه به نکاتی که اشاره شد منظور او محدود کردن در حیوانیت با کادو پیچ کردن کردن آن با بیان علمی است.

بنا بر آنچه گذشت، شخصیت روباه در این انیمیشن نماد «حیوانیت» است و هر موجودی که به او نزدیک شود سعادتمند و پیروز می‌شود و هر موجودی که با او همراه نشود، شکست می‌خورد.

ج. مدح گرگ

در انتهای انیمیشن، زمانی که فاکس طی یک عملیات، موفق می‌شود کریستوفرسن را نجات دهد از دور یک گرگ را می‌بیند. فاکس که در طول انیمیشن با شنیدن نام گرگ، تنش به لرزه درآمده این بار به مدح گرگ می‌پردازد. یعنی انیمیشن در نهایت کارش به تمجید از وحشی‌ترین و درنده‌خو ترین حیوانات کشیده می‌شود.

د. هدف از حیوان‌انگاری

انیمیشن تأکید می‌کند که انسان ها باید به حالات حیوانی خود توجّه کنند. حالا ویژگی های حیوانی انسان چیست؟ پاسخ ساده است: ارضای بی حدّ و مرز امیال درونی بدون توجّه به دستورات الهی. بنابراین، گناهان جنسی و حرام‌خواری ها آزاد اعلام می‌شود. در واقع، انیمیشن با القای حیوان‌انگاری انسان، سعی در فاسدکردن جوامع دارد. جامعه‌ای که فاقد ارزش‌های الهی و انسانی است و بدون آرمان، فقط به فکر شهوترانی و طمّاعی است به راحتی تسلیم دشمن می‌شود. نکته دیگر فروش بیشتر محصولات دنیوی به انسانِ طالب دنیا است. سازنده این انیمیشن هم شرکت فاکس قرن بیستم آمریکایی است.

البته در این میان یک مغالطه هم صورت گرفته و آن اینکه حیوانیت، جوری تصویر می‌شود که گویی همه حیوانات، هیچ حدّ و حدودی برای خود و دیگران نمی‌شناسند و همواره در پی ارضای غرایض خود هستند. در حالی که در میان بسیاری از حیوانات مانند بعضی پرندگان، مرزهای روشنی وجود دارد و در بعضی موارد برای خود و دیگران حق و حقوقی را می‌شناسند و به آن احترام می‌گذارند.

ه. نقد نظریه حیوان‌انگاری انسان

این نظریه قبلا در نقد انیمیشن «دایناسور خوب» نقد شده بود اما در اینجا به‌صورت جامع‌تر آن را بیان کرده و سپس، نکاتی را به آن اضافه می‌کنیم.

بنا بر آیات قرآن، خداوند برای انسان جایگاه والایی را قرار داده به‌گونه‌ای که آن را بر بسیاری از مخلوقات برتری داده است.(اسراء-آیه 70) چهارپایان را ذلیل انسان قرار داده تا از منافع آن استفاده کنند شاید شکر الهی به جا بیاورند. (یس-73-71) خداوند در مرحله آخر، هر آنچه را در زمین و آسمان است، ذلیل و رام انسان قرار داده تا در آیات خدا اندیشه کنند.(جاثیه-آیه 13)

آیا شکر خداوندی که اینچنین انسان را مورد تکریم قرار داده و همه چیز را در اختیار او قرار داده این است که انسان، خود را شبیه حیوان فرض کرده و در نتیجه خدا را انکار کند؟

از اینها گذشته، مهم‌ترین تفاوت بین انسان و حیوان «عقل» است. امیرالمؤمنین علیه السلام در حدیثی می‌فرمایند:

ان الله عز وجل ركب في الملائكة عقلا بلا شهوة و ركب في البهائم شهوة بلا عقل و ركب في بني آدم كليهما فمن غلب عقله شهوته فهو خير من الملائكة و من غلبت شهوته عقله فهو شر من البهائم. (علل الشرایع، ج1، ص4)

ترجمه: خداوند عزّوجل در فرشتگان عقل بدون شهوت قرار داد و در چهارپایان شهوت بدون عقل و در فرزندان حضرت آدم هر دوی آن‌ها را؛ پس کسی که عقلش بر شهوتش غلبه کند از فرشتگان برتر است و کسی که شهوتش بر عقلش غلبه کند از چهارپایان بدتر است.

بنابراین انسان با حیوان تفاوت اساسی دارد و به هیچ روی نمی‌شود این دو را مقایسه کرد مگر اینکه از عقلش استفاده نکند. همچنین به دلیل وجود عقل است که خداوند در آیه 44 سوره فرقان می‌فرماید:

یا می‌پنداری که اکثر این کافران حرفی می‌شنوند یا فکر و تعقلی دارند؟ اینان (در بی‌عقلی) بس مانند چهار پایانند بلکه (نادان‌تر و) گمراه‌ترند.

حیوانات دارای قوه تعقل نیستند؛ پس نمی‌توان آنان را به خاطر رفتارهایشان سرزنش کرد اما اگر انسانی که عقل دارد فقط به ارضای شهوات خود مشغول شود و خدا را فراموش سازد از چهارپایان گمراه تر است زیرا با وجود عقل، مانند حیوانات رفنار کرده است همچنان‌که در بین انسانها نیز اگر بزرگسال اشتباهی کند مورد ملامت قرار می‌گیرد اما به اشتباهات کودکان که هنوز عقلشان ظهور و بروز ندارد به دیده اغماض می‌نگرند.

جالب است که در روایت داریم:  من كان عاقلا كان له دين و من كان له دين دخل الجنة (الکافی، ج1، ص11)

ترجمه: هر کس عاقل باشد دیندار است و هر کس دیندار باشد داخل بهشت می‌شود.

بنابراین نمی‌توان عاقلی را فرض کرد که دین را نپذیرفته باشد؛ زیرا وجود خداوند متعال به دلیل مشاهده مخلوقات، امری بدیهی است و پس از اعتقاد به خدا، اعتقاد به رسولان او لازم است و اعتقاد به معاد هم از جمله عقایدی است که در کلام انبیاء(علیهم السلام) آمده و اصل ثواب و عقاب بر پایه عدل خداوند بی نیاز و عالم و قادر است. سرانجام این اعتقادات و عمل به دستورات الهی هم بهشت جاودان است؛ بنابراین مگر انسانی بی عقل باشد که یک مسأله بدیهی را انکار کند و بهشت جاودان با نعمت‌های گوناگون را از دست بدهد.

مسأله‌ دیگری که انیمیشن به آن توجّه نشان داده دی ان ای است. گفته شد فاکس همه چیز را در دی ان ای خلاصه می‌کند و بدینصورت بر اعتقاد به مادیگری انسان تأکید می‌کند. صرف نظر از درستی یا نادرستی این نظریه وقتی معتقد به وجود خدا شده و همه چیز را از جانب او بدانیم، درک می‌کنیم که همان دی ان ای هم آفریده خدا و بلکه از نشانه‌های اوست؛ زیرا کار دی ان ای کدگذاری دستورات ژنتیکی و ذخیره سازی طولانی مدّت آنهاست. چه کسی جز آفریدگار توانا دی ان ای انسان را چنین برنامه ریزی کرده است؟ آیا وقتی ما به یک نرم افزار کامپیوتری می‌نگریم به کسی که آن را برنامه‌ریزی کرده پی نمی‌بریم؟ بدن انسان با آن ظرافت ها بسیار دقیق‌تر و شگفت‌انگیز تر است.

نتیجه

انیمیشن سعی کرده با القای حیوانیت انسان در قالب فاکس و دوستانش و شکست کسانی که با آنها همراه نشدند و موارد دیگر، مخاطبان را به ارضای افسار گسیخته شهوات بکشاند. بنا بر آیات قرآن و روایات معصومان (علیهم السلام) انسان از جایگاه شریفی برخوردار است که آنچه در جهان است در اختیار اوست تا در آن را به دیده آیات الهی بنگرد و شکر الهی را به جا آورد. مقایسه انسانی که عقل دارد با حیوانی که فاقد تعقّل است شایسته نیست مگر اینکه انسانی مانند حیوانات فقط به فکر خویشتن و ارضای شهوات باشد که در این صورت از حیوانات نیز پست‌تر خواهد بود.

 

نوشته های مشابه

‫9 دیدگاه ها

  1. اول اینکه بگوییم هر که عاقل باشد دیندار هست که کاملا اشتباه است فرد عاقل کسی است که عقل و منطق را با عنوان تنها منبع قابل اعتنا پذیرفته است . بر طبق عقل و منطق خداوند ( خالقی یا عامل به وجود آورنده ای که آگاه به مخلوق و عمل خلق کردن است ) لزوما وجود ندارد . و اعتقاد به قدرت برتر و ادیان اساسا به علت تمایل انسان برای پیدا کردن هدفی برای زندگی و خلق شدن خودش باشد . و با عقل و منطق نمیتوان وجود خدا را اثبات یا رد کرد
    اما اگر فرض را بر این بگیریم که خدا ( خداوند ادیان ابراهیمی) و پیامبرانش حقیقی هستند. تحلیل نویسنده در باب تفاوت انسان با حیوان وجود خرد و قدرت اندیشه و انتخاب.درست با نظر می رسد

      1. نقد خیلی بی ربط و مزخرفی بود این انیمیشن مفهوم عمیق روانشناختی دارد و اصلا همچین تحیلی تخیلی که شما دراوردید به ذهن هیچ کس جز خودتون نمیرسه
        بر پایه روانشناسی تحلیلی یونگ ساخته شده و میخواد نشون بده هر کسی باید در جای خودش نقش خودش رو داشته باشه و نمیتونه ذاتش رو تغییر بده

        1. تنها نکات روانشناسی اونم اینقدر ساده و عام مفاهیم یک اثر رو نمی سازن بلکه حقایق دیگه ای مثل نگاه به انسان ، مسائل اجتماعی ، فرهنگی ، فلسفی و دینی هم در آنها وجود دارند

  2. شخصیت دادن به حیوانات و داستان های حیوانی قدمتی دیرینه دارن(کلیله و دمنه،مثنوی و …)مفهوم واقعی فیلم با پیام این مثلا نقد زمین تا آسمان متفاوته حیوانات نماد قشر متوسط و یا ضعیف جامعه هستن و انسان ها نماد سرمایه دار ها و بزرگان دنیای اقتصاد پس فیلم درباره اعتراض به دنیای ناعادلانه اقتصادی جهان مدرنه و انقلاب علیه سرمایه داری و مصرف گرایی مردم نمیدونم چرا همه مثلا منتقدا یه راست میرن سر این جور ایده های پارانوییدی و سندروم توطعه ای!کسی مجبورتون نکرده نقد کنید اگه نقد میکنید لطفا اول فیلم رو درک کنید.

    1. سلام
      اگر تنها شخصیت دادن به حیوان بود مشکلی نبود ولی از قرائنی که در انیمیشن موجود است و بنده ذکر کردم هم غافل نباید شد. قرائنی که شخصیت حیوانات را به سمت حیوانیت محض می‌برد. فکر نمی‌کنم با وجود ذکر دلایلی که یاد شد، بحث تئوری توطئه قابل طرح باشد.
      با تشکر از نظری که گذاشتید.

  3. واقعا این نقد بود یا کلاس دینی؟؟؟ نکات درست بود ولی نتیجه گیری از نکات خیییلی پرت

  4. مزخرف ترین نقدی که خوندم قطعا یه ادم بی سواد و کور اینو نوشته مشخصه هیجی از فیلم و هنری هفتم سر در نمیاری

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *