انیمه سریالیانیمه سینماییمحصولات انیمیشنیمقالات و مطالب مفید

انیمه و همجنسگرایی

مقدمه

انیمه(Anime) به‌عنوان سبک طراحی انیمیشن خاص ژاپن شناخته می‌شود. انیمه طی دهه‌های اخیر محبوبیت زیادی در سطح جهانی پیدا کرده. محبوبیتی که میان گروه سنی نوجوان کاملاً قابل مشاهده است.

بی‌راه نیست اگر بگوئیم انیمه پیوند عجیبی با دوره‌ی نوجوانی دارد‌‌. از خصایص ویژه‌اش مثل سبک طراحی گرفته تا موضوعات هیجان‌انگیز که ویژه‌ی سنین نوجوانی‌ست. به‌خصوص که عمده‌ی شخصیت انیمه‌ها را هم، شخصیت‌های نوجوان تشکیل می‌دهند.

فارغ از جنبه‌های سرگرمی و هنری، برداشتمان بسیار سطحی‌ست اگر نگاهی به محتوای انیمه‌ها نداشته باشیم. چنان‌چه اگر اثری نظیر “حمله به تایتان” را تنها یک سرگرمی بدانیم، دچار اشتباه فاحشی شده‌ایم. محتوا و مسائل عقیدتی پشت‌پرده‌ی برخی انیمه‌ها را تشکیل می‌دهد. محتوایی‌که در برخی آثار، بسیار حساب‌شده و قابل تأمل است.

احتمالاً مطلعید که بخش قابل توجهی از انیمه‌ها را، انیمه‌هایی با موضوع “همجنسگرایی” تشکیل می‌دهند. جای سؤال است که چرا هزینه‌ی بسیاری از انیمه‌ها برای چنین موضوعی صرف می‌شود؟ آیا همجنسگرایی تا این حد موضوع مهمی برای نوجوانان است؟ یا این‌که باید تا این حد مهم بشود؟

چیزی‌که مسلّم است و در آن جای تردید نیست، این‌که رسانه‌ها هرگز بی‌دلیل چیزی را بزک نمی‌کنند. رسانه‌ها همواره مشغول تعیین تکلیف برای ما هستند. به ما می‌گویند چه بپوشیم، چه بخوریم، چه بخریم، از چه استفاده کنیم و برعکس. رسانه‌ها دائماً اهداف از پیش تعیین‌شده‌ای را به ما دیکته می‌کنند. دیکته‌ای که در بسیاری موارد، چندان برایمان محسوس نیست و بدون آن‌که فهمیده باشیم، روی ما تأثیر گذاشته‌است.

همچنین ببینید: همجنسگرایی

چرا نوجوانان سراغ انیمه‌های همجنسگرایانه می‌روند؟

در پاسخ به این سؤال، باید نکاتی را مورد توجه قرار دهیم. موضوع نخست، تأثیرات دوران بلوغ و بروز احساسات گوناگون، از قبیل نیازهای عاطفی و جنسی در نوجوانان است. افراد در این دوره، تحت تأثیر تمایلات جنسی خود قرار می‌گیرند. بروز این تمایلات و احساسات دیگر، تدریجاً نوجوان را به سمت داستان‌های عاشقانه سوق می‌دهد. حتی ممکن است به مباحث جنسی ورود کند. بنابراین می‌دانیم که متأسفانه در وهله‌ی نخست، نوجوانان پذیرای محتواهای عاشقانه و حتی محتوای جنسی هستند.

موضوع مهمی که نباید از قلم انداخت، تأثیر جنسیت مخاطبان است. می‌دانیم که یک تهدید برای نوجوانان، تماشای فیلم‌های جنسی‌ست. تحریکات جنسی در نوجوانان عادی، نسبت به جنس مخالف بروز می‌کند. این عامل سبب می‌شود که بیشتر به آثار جنسی مربوط به جنس مخالف علاقه نشان دهند. برای مثال، دخترانی‌که در این سن دچار انحراف می‌شوند، به محتواهای همجنسگرایی مردان تمایل دارند. از همین رو مشاهده می‌کنیم که اکثر طرفداران همجنسگرایی مردان را دختران تشکیل می‌دهند. همین مسئله درباره‌ی آثار همجنسگرایی زنان نیز صادق است.

از جهت دیگر، باید به شرطی‌سازی ناشی از تماشای فیلم‌های جنسی هم اشاره کرد. در این فیلم‌ها طرفین مرد و زن هستند. شاید مخاطب پسر صرفاً برای ارضای شهوت خود نسبت به جنس مخالف، به تماشای این فیلم‌ها بپردازد. امّا او جنس موافق را هم همراه آن می‌بیند و نسبت به آن، شرطی می‌شود. عامل شرطی موجب می‌شود که مخاطب پسر، به‌تدریج از طریق همجنس خود نیز تحریک جنسی شود. از عوامل گرایش به آثار همجنسگرایی همجنسان و یا حتی همجنسگرا شدن خود فرد، همین موضوع شرطی‌سازی‌ست. مشخصاً این موضوع درباره‌ی دختران نیز صدق می‌کند. البته شرطی‌سازی تنها یکی از آثار مخرب محتواهای جنسی‌ست.

شکل‌گیری پیش‌زمینه‌ها

نوجوانان مستقیماً سراغ همجنسگرایی و مباحث مربوطه نمی‌روند، بلکه تدریجاً در این راستا قرار می‌گیرند. بنابراین درباره‌ی علل استقبال از آثار همجنسگرایانه، باید به پیش‌زمینه‌ها اشاره کرد. این پیش‌زمینه‌ها می‌تواند ناشی از مسائل شخصی، آشنایی قبلی و یا سایر عوامل محیطی و رسانه‌ای باشد.
نمونه‌ای از پیش‌زمینه‌ها را پیش‌تر بررسی کردیم. در این‌جا کمی دقیق‌تر به بررسی پیش‌زمینه‌های مرتبط با موضوع می‌مردازیم. البته برای پرهیز از طولانی شدن بحث، صرفاً به بررسی برخی پیش‌زمینه‌ها می‌پردازیم که در دو سرفصل، بیان می‌شوند.

مقدمات تمایل نوجوانان به انیمه‌های همجنسگرایانه

در این‌خصوص می‌توان به ریلی نامرئی اشاره داشت که خود انیمه برای مخاطب چیده است. این ریل چیزی نیست جز انیمه‌هایی که مستقیماً ربطی به همجنسگرایی ندارند، امّا ذهن مخاطب را بدین سوی حرکت می‌دهند.

بخشی از این ریل، انیمه‌هایی‌ست که تحت عنوان “دختران جوان” تولید می‌شوند.(۱) این دست انیمه‌ها همان‌طور که از نام‌شان پیداست، مخصوص مخاطبان دختر اند. محور این سبک از انیمه‌ها، شخصیت‌های مذکر هستند. اغلب، روابطی اغراق‌آمیز میان آن‌ها مورد توجه مخاطبان دختر قرار می‌گیرد.

مثلاً در B Project anime می‌بینیم که یک پسر ۱۹ ساله(توموهیسا) و یک پسر ۱۶ ساله به‌نام ریوجی(که ظاهری دخترانه دارد) به‌تنهایی در یک ساختمان زندگی می‌کنند. درحالی‌که نسبت خانوادگی‌ای هم ندارند. این مسئله شاید در اوایل ذهنیت خاصی ایجاد نکند، امّا با پیش‌روی داستان ماجرا تغییر می‌کند.
در ادامه قرار است توموهیسا در یک فیلم عاشقانه نقش بازی کند ولی قادر به این‌کار نیست.

از راست: ریوجی و توموهیسا

دوستانش به‌این نتیجه می‌رسند که او برای بهتر نقش‌بازی کردن، باید این حس را تجربه کرده باشد‌. این‌جاست که توموهیسا با ریوجی درباره‌ی احساسش به دختری حرف می‌زند که شبیه او(ریوجی) بوده. امّا پیش‌تر در فلش‌بکی دیده‌ایم که دختری در کار نیست و آن شخص، خود ریوجی‌ست. نحوه‌ی چینش این سناریوها خواه ناخواه، همجنسگرایی را در ناخودآگاه مخاطب ثبت می‌کند.

نمونه‌های دیگری از آماده‌سازی در همین انیمه دیده می‌شود. برای مثال، روی رابطه‌ی توموهیسا و شخصیت دیگری با نام کازونا، بسیار تمرکز شده‌است. طوری‌که مخاطب مطمئن می‌شود که رازی بین آن‌هاست. مخاطب می‌خواهد بداند چه معنایی در رفتارهای غیرعادی آن دو نهفته است؟ امّا انیمه هیچ پاسخ مستقیمی به احساس کنجکاوی مخاطب نمی‌دهد. بلکه می‌خواهد مخاطب را مدیریت کند تا خودش از طریق خیال‌پردازی پاسخ موردنظر را انتخاب کند‌.

از راست: توموهیسا و کازونا

در نهایت، انیمه از زبان شخصیت دیگری با نام کنتو، پاسخ مورد نظرش را به مخاطب القا می‌کند: رفتار شما شبیه عاشق و معشوق‌هاست. پس از شنیدن این دیالوگ، ذهنیت مخاطب‌را بیشتر متوجه همجنسگرایی می‌کند. ولی مخاطب همچنان در هاله‌ای از ابهام رها می‌شود تا خودش به این سؤال پاسخ دهد.

در این‌شیوه، Anime بدون هیچ بیان مستقیمی، ذهن را برای همجنسگرایی آماده می‌کنند. همین کنجکاوی و معماگرایی، مخاطب را برای دیدن انیمه‌های مشابه ترغیب می‌کند. انیمه‌هایی که درباره‌ی روابط معماآمیز و غیرعادی بین همجنسان باشد. البته باید توجه داشت که خودآگاه مخاطب اصلاً متوجه این فرایند نیست، امّا ناخودآگاه او در این فرایند درگیر می‌شود‌.
پیش‌زمینه‌ها ممکن است به‌صورت‌های دیگری هم ایجاد شوند و صرفاً هم محدود به همین سبک نیستند. گاهی در سبک‌های کاملاً بی‌ربط هم شاهد چنین آماده‌سازی‌هایی هستیم‌. از قبیل انیمه‌های ورزشی و غیره.

انیمه اسرافیل پایانی Owari no Seraph

در این‌خصوص می‌توان از انیمه‌ی Seraph of the End نام برد. داستان انیمه حول روابط دو پسر با نام‌های یوئیچیرو و میکائلا می‌چرخد. یوئیچیرو و میکائلا در یتیم‌خانه با یکدیگر آشنا می‌شوند. خون‌آشام‌ها پس از انتشار یک ویروس، بچه‌ها را به بردگی می‌گیرند. در این‌جا تأکید انیمه روی “خانواده” بودن اعضای یتیم‌خانه است. امّا با مرگ همه‌ی بچه‌ها، بجز میکائلا و یوئیچیرو و حوادث بعدی، مفهوم “خانواده” کم‌کم تغییر می‌کند.

شاید اشاره به این انیمه، برای مخاطبان آن کمی عجیب باشد و حتی بگویند: ما هیچ اثری از همجنسگرایی در این انیمه ندیدیم. درواقع، این حرف‌ها می‌رساند که Seraph of the End کارش را در مسخ مخاطب، خیلی خوب انجام داده. چنان‌چه پیش‌تر گفته شد، این فرایند مربوط به ناخودآگاه است. بنابراین بدون آن‌که متوجه شویم، ذهنیت‌مان تغییر می‌کند.

از راست: میکائلا و یوئیچیرو

از جمله دلایل اصرار ما بر نقد و بررسی مفاهیم و محتوای آثار، همین موضوع است‌. ذهن مخاطب ناآگاه مثل یک صفحه‌ی سفید در اختیار رسانه قرار می‌گیرد، تا هرچه بخواهد در آن ثبت کند‌. امّا مخاطب آگاه، فعال است. او متوجه است که رسانه چه داده‌هایی به او منتقل می‌کند و می‌تواند این داده‌ها پس بزند. بنابراین به‌همین سادگی دچار شستشوی ذهنی نمی‌شود.

چیزی‌که باید مد نظر داشت، تفاوت‌های عاطفی و رفتاری دو جنسیت است. شکل برخوردی که ممکن است بین دو دختر کاملاً معمول و مرسوم باشد، چه‌بسا در رابطه‌ی دو پسر معنای متفاوتی القا کند. حتی نحوه‌ی بغل کردن و ابراز احساسات در پسران نسبت به دختران متفاوت است.

با دقت به مسئله‌ی فوق، می‌بینیم که رفتارهای میکائلا نسب به دوستش، عجیب است. حالات چهره، نحوه‌ی برخورد و تماس‌ها به‌عنوان رابطه‌ی ‌دو پسر، کاملاً غیرعادی‌ست. چیزی‌که احتمالاً مخاطب غیراجتماعی یا مخاطب دختر، متوجه آن نمی‌شود. این رفتارها در ناخودآگاه مخاطب به‌عنوان رفتارهای عادی ثبت می‌شود. در نتیجه، همان احساس مطلوبی که نسبت به رفتارهای صمیمانه دارد، نسبت به رفتارهای غیرعادی هم شکل می‌گیرد. این مسئله تدریجاً واکنش مخاطب به چنین رفتار‌هایی را کاهش می‌دهد.

 در ادامه‌ی داستان و در یک نقطه که احساسات مخاطب را برمی‌انگیزد، میکائلا خطاب به یو می‌گوید: عاشقت هستم. این‌جا مخاطب چه واکنشی خواهد داشت؟ ناخودآگاه مخاطب تا این لحظه مشغول ثبت رفتارهای همجنسگرایانه با عنوان رفتارهای عادی و مطلوب بوده است. پس مسلّماً واکنش چندان منفی‌ای نسبت به این سناریو بروز نمی‌دهد. حتی احتمالاً آن‌را نوعی صمیمیت و عشقی پاک تفسیر می‌کند.
تداوم این فرایند، تدریجاً مفهوم “همجنسگرایی” را در ناخودآگاه مخاطب، جای “صمیمیت” و “عشق” قرار می‌دهد. یعنی دیگر متوجه “انحراف جنسی” بودن آن نیست و از واقعیت پنهانش عافل می‌شود.

لانگا و رکی؛ شخصیت‌های محوری SK 8

نمونه‌ی دیگر، انیمه‌ی SK8 the Infinity است. داستان دو پسر دبیرستانی که با هم اسکیت‌بازی می‌کنند. در این‌جا هم شاهد نوعی وابستگی و احساسات غیرطبیعی بین دو شخصیت هستیم. چیزی‌که بین دو دوست صمیمی معمولی، دیده نمی‌شود. پدر لانگا مرده‌است و خود او هم تابه‌حال هیچ دوستی نداشته‌است. این زمینه‌ی وابستگی او به رکی می‌شود. شاید در نظر اولیه و صرفاً با توجه به انیمه، این‌را تنها یک وابستگی افراطی در نظر بگیریم؛ پس توجهی نکنیم که خود “وابستگی”، به‌عنوان حالتی نامطلوب می‌تواند زمینه‌ی انحراف‌های دیگری باشد.

 نکته‌ی جالب توجه SK8 این‌جاست که اعلام شده لانگا، همجنسباز و رکی، دوجنس‌گراست‌. فرض کنید تابه‌حال رفتارهای لانگا و رکی را صرفاً یک رفاقت زیبا و عادی تفسیر کرده‌اید؛ حالا با دیدن این حرف نویسنده، چه اتفاقی برای شما می‌افتد؟ دید منفی شما نسبت به “همجنسگرا بودن” کاهش می‌یابد. البته خودتان متوجه نمی‌شوید، امّا ناخودآگاه شما بین انحراف و صمیمیت، پیوند برقرار می‌کند. اصلاً خاصیت این بخش از ذهن، همین است که خودمان متوجه آن نیستیم. رسانه‌ هم برای القای اهداف خود، به‌شدت روی ناخودآگاه ما، حساب باز کرده‌است.

در اثر تداوم این فرایند، ناگهان چند مدت دیگر خودتان‌ روبه‌روی این سؤال می‌بینید: کجای همجنسگرایی بد است؟
علتش اینست که ناخودآگاه شما دائماً مشغول پیوندسازی بین مفاهیم مطلوب، مثل صمیمیت با همجنسگرایی بوده‌است. بدون آن‌که خودآگاه شما چیزی فهمیده باشد.

ویکتور و یوری

انیمه‌ی Yuri on Ice، یک انیمه‌ی ورزشی معروف با محوریت اسکی روی یخ. در طول انیمه دائماً شاهد رفتارهای عجیبی هستیم‌که بین ویکتور و یوری بروز می‌دهد. عجیب بودن این رفتارها برخلاف موارد قبلی، کاملاً آشکار است‌. تا جایی‌که در برخی صحنه‌ها کاملاً، همجنسگرا بودن آن‌ها کاملاً مشهود است. حتی صحنه‌ای دیده می‌شود که یوری یک حلقه به ویکتور می‌دهد‌.

یوری یک حلقه به ویکتور می‌دهد

نکته‌ی جالب اینجاست که حتی در شمار سبک‌های انیمه، اشاره‌ای به همجنسگرایی نشده‌است. این نوعی به‌دام انداختن مخاطب است. مخاطبی‌که نمی‌داند با چه انیمه‌ای روبه‌روست و ذهن او برای پذیرش چه موضوعی آماده می‌شود. علی‌رغم عیان بودن همجنسگرایی، انیمه تشخیص این موضوع را به خود مخاطب محول می‌کند. انیمه همچنان هوس‌ها و حس کنجکاوی مخاطب را تشدید می‌کند تا بیشتر دنبال چنین موضوعاتی بگردد.

همچنین می‌توانید بنگرید به نقد انیمه Shinsekai yori

۱-در بحث انیمه ها، ترویج و عادی‌سازی همجنسگرایی مردان، جدی‌تر دنبال می‌شود. به‌همین دلیل ما نیز بیشتر همین بخش از انیمه‌های همجنسگرایانه را مورد بررسی قرار می‌دهیم. البته مباحث به‌طور کلی و با کمی تغییر، برای انیمه‌های همجنسگرایانه‌ی زنان نیز، صادق است.

مقدمات تمایل نوجوان به آثار همجنسگرایی همجنسان خود

در این‌خصوص باید به گرایشات زیر و درشت همجنسگرایانه در خود فرد اشاره کرد. چنین نوجوانی ممکن است خود، دچار خلاء عاطفی و انحراف جنسی باشد و به‌همین دلیل سراغ آثار همجنسگرایی همجنسانش می‌رود‌‌.(۲) برای مثال، داستان عاشقانه‌ای درباره‌ی دو پسر، ممکن است برای پسر نوجوانی‌که روابط اجتماعی خوبی ندارد، جلب توجه کند.

چنین مسئله‌ای خطر جدی برای این دسته نوجوانان است. تماشای این دسته آثار، برای این نوجوانان لذت‌بخش است. این عامل به استمرار در تماشای این آثار منجر می‌شود. نتیجه‌ی آن هم عمیق‌تر شدن خلاء عاطفی و انحراف جنسی و اخلاقی در این دسته نوجوانان است. تمایل چنین فردی برای برقراری رابطه با همجنسان خود بیشتر خواهر شد. اگر این تمایل مدیریت نشود، می‌تواند او را سمت همجنسبازی هم سوق دهد.

البته این موضوع هرگز بدان معنا نیست که این نوجوانان اختیاری در قبال رفتارهای خود نداشته باشند. امّا به‌هرحال، عقلاً لازم است که والدین احتیاط بیشتری درباره‌ی تربیت فرزندان خود، به‌خصوص نوجوانان به‌خرج دهند. این احتیاط نیز باید احتیاطی حساب‌شده باشد. روش‌هایی نظیر تجسس و مچ‌گیری و… کار را خراب‌تر می‌کنند و حتی نتیجه‌ی عکس می‌دهند.

۲- چنانچه پیش‌تر گفته شد، ما در این‌جا تنها به برخی پیش‌زمینه‌ها اشاره می‌کنیم.

روی آوردن به انیمه های همجنسگرایانه

پیش‌زمینه‌های نهفته در انیمه‌های عادی، تدریجاً تمایلی برای انیمه های همجنسگرایانه در نوجوانان پدید می‌آورد. نوجوانان با انیمه‌های پیشین نوعی احساس کنجکاوی نسبت به روابط همجنسان پیدا می‌کنند. احساس کنجکاوی‌که هم‌پای تمایلات جنسی، او را برای امتحان کردن چند اثر همجنسگرایانه ترغیب می‌کند. چنین نوجوانی مایل به تماشای آثاری با محوریت روابط عاشقانه بین همجنسان است. البته ممکن است هنوز در پی آثار جنسی همجنسگرایانه نباشد.

جالب توجه است که انیمه هم دقیقاً برای این مرحله برنامه‌ریزی کرده‌است. آثاری که تمرکز اصلی آن‌ها، روابط عاشقانه و انحرافی بین همجنسان است. در این وهله دو چیز مهم در دستور کار است. یکی محبوب‌سازی و مظلوم‌نمایی برای شخصیت همجنسگرا. دیگری، تغییر ذهنیت مخاطب نسبت به همجنسگرایی و همجنسگرایان.

محبوب‌سازی و مظلوم‌نمایی

در اینجا قرار است که مخاطب شخصیت همجنسگرا را دوست داشته باشد و به او حق بدهد. برای این‌کار، انیمه نیازمند ظاهری جذاب و گرافیکی مناسب است. همچنین، ترسیم شخصیت‌هایی‌ست که نوجوانان را به خود جذب کنند. چنین شخصیتی باید طراحی خاص و نوجوان‌پسندی داشته باشد. برای مثال، برخورداری از یک شخصیت بانمک و بهره‌گیری از طنز، برای جلب بیشتر مخاطب، مهم است. گاهی نیز می‌توان روی شخصیتی سرد و جذاب حساب باز کرد. ان چیز که اهمیت دارد اینست‌که مخاطب شخصیت همجنسگرا را دوست داشته باشد.

موضوع مهم دیگری که در این‌دست انیمه‌ها، مظلوم‌نمایی برای شخصیت همجنسگراست. انیمه نیازی نمی‌بیند که برای تبلیغ همجنسبازی، روی عقل و علم حساب باز کند. داستان باید طوری روایت شود که موجب برانگیختن احساسات و دلسوزی مخاطب نسبت به شخصیت همجنسباز باشد. مخاطب باید شخصیت همجنسباز را فردی دوست‌داشتنی و بی‌گناه تصور کند؛ فردی بیچاره که صرفاً بخاطر دوست‌داشتن، مورد آزار قرار می‌گیرد. هنگام غلبه‌ی احساسات، مخاطب نگاه منطقی خود را از دست می‌دهد. بنابراین بهتر تحت تأثیر قرار می‌گیرد و تغییر نگرش او، راحت‌تر است.

ژاپن در سال ۲۰۱۹ میلادی یک انیمه در سبک موسیقی منتشر کرد که پیرو همین شیوه است. بسیاری از نوجوانان علاقه‌مند به موسیقی هستند و همین یک عامل جلب توجه آن‌هاست. علاوه‌بر سبک موسیقی، گرافیک مناسب نیز در جلب توجه مخاطب، نقش دارد. شخصیت اصلی هم، یک دانش‌آموز همجنسباز با نام “مافویو” است که با ظاهری بانمک ترسیم شده. چیزی‌که به‌نوبه‌ی خود، مخاطب را به‌او علاقه‌مند می‌کند.

عامل مظلوم‌نمایی در این انیمه، خودکشی یوکی، دوست‌پسر مافویو است. این مسئله و تمرکز روی احساسات مافویو، یک فضای غمناک ایجاد می‌کند. فضایی که مخاطب را برای هم‌دردی با مافویو تشویق می‌نماید. مافویو به گیتارزنی و خوانندگی می‌پردازد و با آهنگ‌های احساسی خود، این فضا را تشدید می‌کند. غلبه‌ی احساسات بر مخاطب، موجب می‌شود که احساس مثبت او نسبت به مافویو(که همجنسگراست) افزایش یابد. این موضوع تدریجاً دیدگاه فرد نسبت به همجنسبازی را تغییر می‌دهد.
البته ناگفته نماند که هوس‌های مافویو به‌زودی او را به‌سوی برقراری رابطه با پسر دیگری سوق می‌دهد.

مسخ و شستشوی ذهنی

باید گفت این مبحث، خطرناک‌ترین بخش از فرایند عادی‌سازی همجنسگرایی در انیمه‌هاست. در این بخش شاهد محتواهایی هستیم که با دقت خیلی بالایی، ناخودآگاه مخاطب را هدف گرفته‌اند. این دست انیمه‌ها باید ضربه‌ی کاری را وارد کند‌‌. یعنی تغییر نگاه فرد به همجنسگرایی و قبول آن. در واقع، بی‌راه نیست اگر این انیمه‌ها را دستگاه شستشوی ذهنی بدانیم.

در این مرحله، انیمه‌ها مرز بین مفاهیم “دوست داشتن  و “همجنسگرایی” را برای مخاطب کمرنگ می‌کنند. هدف اینست‌که با کنار هم چیدن “دوست‌داشتن” و “همجنسگرا بودن”، مخاطب به این نتیجه برسد که همجنسگرا بودن چیز بد و عجیبی نمی‌باشد.

شخصیت های اصلی که هردو همجنسباز هستند
ژاپن در سال ۲۰۲۰، یک انیمه‌ی سینمایی ۱ ساعته منتشر کرد که بر همین شیوه متکی‌ست. داستان رابطه‌ی یک نویسنده و یک دانش‌آموز همجنسباز را روایت می‌کند. اساس انیمه روی تغییر ذهنیت فرد نسبت به همجنسبازی متمرکز شده است. برای تحقق این منظور هم از یک جهت، با سبک طراحی بسیار ظریف و جذابی تولید شده. و از جهت دیگر، یک داستان احساسی با دیالوگ‌های کاملاً حساب‌شده را دنبال می‌کند. دیالوگ‌هایی که عمیقاً روی احساسات و ناخودآگاه مخاطب، تأثیر دارند.

 در صحنه‌ای از آن، شخصیت همجنسباز را می‌بینیم که با فرد دیگری درد دل می‌کند و می‌گوید:”اونی‌که دوستش دارم، جنسیتش با من، یکیه. کجای این موضوع عجیبه؟”

انیمه می‌خواهد که مخاطب خودش و برای خودش به این سؤال پاسخ دهد. این شیوه موجب می‌شود که عادی و بلا اشکال تلقی کردن همجنسبازی، به‌طرز عمیق‌تری در مخاطب نهادینه شود. احتمالاً چنین پاسخ‌هایی در ذهن فریفته‌ی مخاطب شکل می‌گیرد:
“نه، اصلاً چیز عجیبی نیست.”،”عشق جنسیت نداره.”،”نباید احساس گناه داشته باشه.”،”عشق و دوست داشتن که گناه نیست‌.” و… این تاثیرپذیری تدریجاً مخاطب را به‌سمت و سوی حمایت از فساد همجنسگرایی سوق می‌دهد.

گذری بر مفهوم عشق

افزون بر مورد قبل، در جای دیگری، دانش‌آموز همجنسباز که از شهر برگشته‌است به او می‌گوید: من دوستت دارم، حتی اگر پسر باشی.

دیالوگ‌ها کاملاً حساب‌شده‌اند تا احساسات مخاطب را برانگیزند. انیمه هیچ دلیل منطقی‌ای برای توجیه همجنسگرایی ارائه نمی‌کند. تنها می‌خواهد به‌وسیله‌ی غلبه‌ی احساسات، ذهنیت مخاطب را دگرگون نماید. مخاطب نیز تنها به ظاهری می‌نگرد که انیمه به او نشان می‌دهد، نه واقعیت ماجرا.

چیزی‌که انیمه می‌خواهد به مخاطب بقبولاند، همجنسگرایی‌ست. امّا آن‌را زیر پوشش “دوست‌داشتن”، “صمیمیت”، “محبت” و..‌‌. به مخاطب تحویل می‌دهد. انیمه به مخاطب می‌گوید: روابط همجنسگرایانه و ازدواج همجنسان، نه یک انحراف، بلکه یک‌جور عشق است و هیچ عشقی، بد نیست. فضای الحادی انیمه، از مفهوم “عشق”، بتی ساخته که در هرحال و در هر شکل، زیبا و مقدس قلمداد می‌شود. در این نگرش، تفاوتی ندارد که منظور از عشق، روابط دوست دختر/دوست پسری، زنا، همجنسبازی یا هر چیز دیگری باشد. در هر‌صورت چون عشق است، پسندیده و بلااشکال است.

این مسئله در تعارض با نگاه اسلامی‌ست و آگاهی از این نکته‌ی اساسی برای مخاطب مسلمان، ضروری‌ست. در نگاه اسلامی، اساس و ملاک، الهی یا غیرالهی بودن است. عشق الهی قداست دارد ولی عشق به غیرخدا نه‌تنها از هیچ ارزش و قداستی برخوردار نیست. حتی می‌تواند همراه با گناه کبیره، به نهایت رذالت و پستی برسد. در نگرش اسلامی، کسی‌که عاشق خداست، او را اولویت زندگی خود می‌داند. از دستورات او پیروی می‌کند و سراغ اعمالی می‌رود که موجب تقرب به اوست. از جمله‌ی این اعمال، محبت و مهربانی نسبت به پدر و مادر، همسر، فرزندان، دوستان و..‌. است. بنابراین تا هنگامی‌که این محبت‌ها به نافرمانی از خدا نینجامد(۳)، با عاشق خدا بودن، منافاتی ندارد.

۳-مثلاً اگر کسی بخاطر وابستگی به فرزندش، برای رضایت او رشوه بگیرد، چنین محبتی با عشق به خدا منافات دارد و غیرقابل توجیه است.

دوباره نگاهی به دیالوگ‌های بیان شده بیندازیم:
“اونی‌که دوستش دارم، جنسیتش با من، یکیه. کجای این موضوع عجیبه؟” و: من دوستت دارم، حتی اگر پسر باشی.

ممکن است شما نسبت به کسی دلبستگی داشته باشید و کسی‌را دوست بدارید که همجنس شماست‌. این به خودی خود، چیز عجیبی نیست. در این‌صورت شما خود را نسبت به کسی‌که دوستش دارید، مسئول می‌بینید. بنابراین نمی‌خواهید او آسیب مادی یا معنوی ببیند. همانطور که سعی می‌کنید از آسیب مادی یا گمراهی فرزند و دیگر بستگان خود، جلوگیری کنید.

 امّا هنگامی‌که “وابستگی” جای این علاقه نشست، موضوع عوض می‌شود. وقتی شما به فردی وابسته شوید، او اساس و اولویت زندگی شما قرار می‌گیرد. این می‌تواند موجب غفلت از امور زندگی و حتی غفلت شما از خدا شود. بنابراین اگر این وابستگی مدیریت نشود، هیچ بعید نیست که به انحرافات اخلاقی و جنسی بینجامد و در قالب “عشق همجنسگرایانه” نمود پیدا کند. اینجا دیگر به حلال و حرام الهی هم توجهی نمی‌کنید.

این تفاوت عمیق دلبستگی و علاقه، با انحرافی مثل همجنسگرایی‌ست. تفاوتی‌که رسانه‌های حامی همجنسبازی ترجیح می‌دهند حرفی از آن نزنند. در حقیقت، میان این دو موضوع هیچ الزام حقیقی‌ای درکار نیست. دلیلی وجود ندارد که اگر پسری، پسر دیگری را دوست داشت، با او رابطه‌ی جنسی داشته باشد. مقوله‌ی همجنسگرایی و همسر همجنس، با بحث “دوست داشتن” متفاوت است.

نکات دیگر

از جهت دیگر، معنا و مفهوم “همسری”، با همسر همجنس هم‌خوانی ندارد. مرد و زن هریک خصوصیت‌های متفاوتی دارند و به‌عنوان زوج، مکمل هم‌اند. همسر همجنس شبیه آن است که بخواهیم یک پازل زندگی زناشویی را تنها با قطعات یک‌شکل پر کنیم. این‌کار هرگز به نتیجه‌ی درست و مطلوب نمی‌انجامد. حتی باید اشاره کرد که هر جنس مخالفی هم نمی‌توان به‌عنوان همسر انتخاب کرد. این این موضوعات از حوصله‌ی بحث ما خارج است و آن را به حاشیه می‌برد.

رویکرد رسانه‌هایی مثل انیمه‌ها، در تبلیغ همجنسگرایی، می‌تواند در سرد شدن روابط اجتماعی هم مؤثر باشد.  این رویکرد کلی رسانه‌ها، مرز بین دوستی و صمیمیت با انحراف را در ذهن افراد از بین می‌برد. طوری‌که حتی از روابط عادی هم برداشت‌های منفی می‌شود. اگر این جوّ بر جامعه‌ای حاکم شود، بر تشدید انحرافات اجتماعی موثر است. همچنین بر روابط اجتماعی افراد تأثیر منفی خواهد گذاشت و آن‌ها سمت سرد شدن سوق می‌دهد.

اعتیاد به انیمه‌های همجنسگرایانه

مرحله‌ی نهایی، اعتیاد است. مخاطب نوجوان شاید به‌دلیل خامی و ناآگاهی به انیمه‌های همجنسگرایانه رو آورده باشد، امّا بی‌تأثیر از امیال جنسی نیست. این امیال به‌تدریج نوعی اعتیاد به این دست انیمه‌ها را ایجاد می‌کند. حتی احتمالاً دیگر به یک محتوای عاشقانه راضی نیست و سراغ محتوای جنسی می‌رود.

البته مسلّماً گروهی نیز مستقیم‌تر سراغ انیمه‌های جنسی همجنسگرایانه می‌روند. مشابه مخاطبان فیلم‌های جنسی و…. این گروه شاید ابتدا از پیش‌زمینه‌ها عبور نکرده‌اند و نظر واقع‌بینانه‌تری به مسئله دارند. آن‌ها بعضاً خود هم می‌دانند که همجنسگرایی یک انحراف است‌‌ و به انحراف خود که تماشای این آثار است نیز آگاه هستند‌. در هر صورت، اعتیاد و شستشوی ذهنی خطراتی‌ست که با تداوم این فرایند، هرنوع مخاطبی‌را تهدید می‌کند.

اعتیاد به آثار جنسی، علاوه‌بر ایجاد مشکلاتی برای مخاطب، زمینه‌ی انحرافات جنسی هم ایجاد می‌کند. خودارضایی یکی از شایع‌ترین انحراف‌ها بین مخاطبان آثار جنسی‌ست. خودارضایی علاوه‌بر گناه بودن و آسیب‌های شدید جسمانی، یک عامل شرطی‌سازی نیز هست. فردی که خودارضایی می‌کند نسبت به جنسیت خود شرطی می‌شود. این عامل می‌تواند زمینه‌ی پدیدار شدن گرایشات همجنسگرایانه در خود فرد باشد.

موضوع “ناهماهنگی شناختی” هم همین‌جا مطرح می‌شود. وقتی فرد علی‌رغم آگاهی از منفی بودن چیزی، بر آن اصرار می‌کند، دچار یک تناقض و ناهماهنگی بین شناخت و رفتار خود می‌شود. این حالت آزاردهنده، ناهماهنگی شناختی نام دارد. فردی‌که دچار ناهماهنگی شناختی‌ست، یا باید تغییر شناخت را انتخاب کند، یا تغییر رفتار بدهد که راهکار مطلوب امّا سخت‌تر است. از همین جهت می‌بینیم بسیاری از مخاطبان انیمه‌های جنسی، بد بودن چنین چیزهایی را انکار می‌کنند. علتش دنبال کردن بی‌راهه‌ی تغییر شناخت است.

نوشته های مشابه

‫137 دیدگاه ها

  1. مرسی از معرفی انیمه هاتون
    اتفاقا دنبال چنتا انیمه ی یائویی میگشتم

    1. حقیقتش با این حرف فقط می خواید کرم بریزید چون اگر واقعا دنبال یائویی بودید فقط یک سرچ میزدید بیشترش برای معرفی میومد

  2. ببینید همجنسگرایی با همجنسبازی کاملااااا فرق دارههههه

    1. متاسفانه نظرتون فاقد صداقت و درستیه
      همجنسگرایی واژه جایگزین همجنسبازیه تا بار روانی منفی کمتری داشته باشه
      یعنی جفتشون یکی هستن

      1. این چرتا رو از کجا در میاری ؟
        همجنسبازی با همجنسگرایی کاملا متفاوته !
        برو یکم تحقیق کن از منابع معتبر جهانی !
        نه از چهارتا واژه‌نامه که بر اساس عقیده های ملی نوشته شده و لفظه ، اینجا مهم مفهوم واژس نه معنی سطحی .
        حالا هر چی میخوای بگو

        1. از منابع معتبر جهانی تحقیق کردیم و مقاله اش رو هم داریم می نویسیم تا چشت درآد. همجنسگرایی واژه ایه دقیقا معادل همجنسبازی که برای کم کردن بار منفیش درست شده و سعی کردن جایگزینش کنن. حالا همش ضجه بزنید ولی فایده ای نداره ضجه هاتون. بیماری روانی و مریضی جنسی رو هیچ جوره نمیتونید توجیه کنید

          فقط چند تا از منابع سطحی برای شما که خیلی سطحت بالا نیست:
          ۱- واژه‌یاب: هم جنس باز
          ۲- واژه‌یاب: Homosexual
          ۳- OutHistory
          ۴- Cambridge Dictionary
          ۵ – مجلهٔ ماها، شمارهٔ ۶.

    2. همجنس‌باز در فرهنگ فارسی عمید به‌صورت “شخص علاقه‌مند به‌ رابطهٔ جنسی با همجنس خود” تعریف شده¹ که از این نظر، تفاوتی با معنی همجنسگرایی نداره. همجنسگرا/همجنس‌باز، معادل فارسی Homosexual هستن.² Homosexual برای اولین‌‌بار در سال ۱۸۶۸ و توسط کارل ماریا کِرتبِنی برای اشاره به رفتارهای شهوانی بین دو همجنس به‌کار رفت.³ Homosexuality هم به‌صورت جذب جنسی به همجنس تعریف شده.⁴
      .
      اما بحث از تفاوت همجنسگرایی و همجنس‌بازی از کجا اومد؟
      .
      در اواخر دههٔ ۶۰، تعدادی از همجنسگرایانِ ایرانی گروهی برای عادی‌سازی همجنس‌بازی در جامعهٔ ایرانی تشکیل دادن. این گروه، استدلال می‌کرد که لفظ همجنس‌باز، نارسا و دارای بار منفیه. بار منفی هم عادی‌سازی رو مشکل می‌کرد. به‌همین دلیل دنبال جایگزین کردن لفظ همجنسگرایی به‌جای همجنس‌بازی بود.⁵
      .
      به‌طور خلاصه، دوگانه‌سازی همجنسگرایی/همجنس‌بازی با هدف عادی‌سازی همجنس‌بازی (روابط جنسی بین دو همجنس) صورت گرفت.
      .
      منابع:
      ۱- واژه‌یاب: هم جنس باز
      ۲- واژه‌یاب: Homosexual
      ۳- OutHistory
      ۴- Cambridge Dictionary
      ۵ – مجلهٔ ماها، شمارهٔ ۶.

  3. من از این ژانر واقعا متنفرم.
    متاسفانه خیلی از انیمه، انیمیشن یا حتی دراماهای شرقی به این ژانر وارد میشن و به شما یهو یه زوج همجنسگرا رو نشون میده! حتی شده حضور این زوج کمتر از یک دقیقه بوده! همین موضوع باعث میشه من سریال یا انیمیشن رو درجا رها کنم و دیگه سراغش نرم.
    من نمی‌دونم چه دردیه آخه؟ خیلی‌ از آدم‌ها این ژانر رو نمی‌پسندن آخه چرا باید قوم لوط همه جا ایفای نقش بکنن؟😑😩

  4. ممنون بابت اطلاعاتی که دادی،مفید بود، فقط یه مقدار طولانی بود،تشکر از شما،خدا قوت.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *