فیلم سینمایی

بررسی و تحلیل فیلم Doctor Strange 2016 (دکتر استرنج)

جادوگر اعظم...

[box type=”info” align=”” class=”” width=””]

تولید کننده: Marvel

توزیع کننده: Disney

امتیاز : 7.6 از 10 – میانگین رای 277,689 نفر

امتیاز کاربران: 8.1 از 10 – میانگین رای 2680 نفر

بودجه: 165 میلیون دلار        فروش: 677.6 میلیون دلار

کاندیدای اسکار بهترین جلوه های ویژه[/box]

دکتر استرنج، حکایت یک جراح حرفه‌ای است که بر اثر سانحه رانندگی، دچار رعشه دست می‌شود و دیگر نمی‌تواند جرّاحی کند. درمان های پزشکی در غرب به روی او اثری نمی‌بخشد و او در ادامه برای درمان خود، راهی شرق می‌شود تا با درمان روح و روان خود بیماری را شکست دهد. این فیلم در این مسیر، نکاتی را القا می‌کند که در ادامه گفته شده و نقد می‌شود.

نکته: این نقد کوتاه به بیان نکاتی می‌پردازد که در نقدهای دیگر گفته نشده. برای دستیابی به نکات دیگر این فیلم به نقدهای دیگر مراجعه بفرمایید.

 

1. تبلیغ یوگا

وقتی استرنج، نزد استاد کهن (ریش سفید) می‌رود، کهن به او کتابی را نشان می‌دهد که در آن تصویری از مدیتیشن است. مدیتیشن که بخشی از ورزش یوگا است، نوعی تمرکز است و در واقع، استاد کهن و یارانش، طرفدار این به ظاهر ورزش هستند. طرفداری فیلم از یوگا، بی جهت نیست، چرا که یوگا دارای پیشینه شرک‌آلود است. درباره یوگا و بعضی از مضرّات و تاریخچه آن در نقد انیمیشن «عصر یخبندان 5: دوره برخورد» به طور نسبتا مفصّل گفته شد و طالبان به آنجا مراجعه کنند.

2. هدف، وسیله را توجیه می‌کند

دورمامو

استاد کهن که یکی از شخصیت های مثبت فیلم است، یک جادوگر است و مریدانش، او را بسیار می‌ستایند. او و یارانش با تاریکی ها که طرفداران «دورمامو» هستند، می‌جنگند. بعدا اما مشخص می‌شود خود استاد کهن از دورمامو نیرو می‌گیرد تا بتواند با تاریکی مبارزه کند! او این اقدام خود را در فیلم به صورت یادشده توجیه می‌کند. یعنی چون هدف کسی مقدّس است، اشکالی ندارد که مقدّمات آن فاسد و گناه‌آلود باشد. تصوّر غلطی که در فیلم های بتمن هم به نمایش درمی‌آید و او با اَعمال فراقانونی خود به مبارزه با فساد می‌پردازد.

چنین تفکّری به صراحت در قرآن کریم و روایات اسلامی، رد شده است. خداوند در آیه 27 سوره مائده می‌فرماید: « إِنَّمَا يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِينَ: خداوند، تنها اعمال اهل تقوا را قبول می‌کند.» یعنی اگر کسی بی تقوایی کرد و گناهی را انجام داد تا به ثوابی برسد، خداوند از او قبول نمی‌کند. [تقوا یعنی انجام واجبات و ترک محرّمات] روایتی که در ذیل می‌آید، مؤید همین معناست:

امام صادق علیه السلام فرمود:
معنای آیه‌ی «اهداناالصراط المستقیم» (خدایا ما را به راه راست هدایت فرما) این است که خدایا ما را به صراط مستقیم آشنا فرما؛ ما را به راهی هدایت کن که به دوستی‌ و محبتت منتهی می‌شود و به بهشتت می‌رساند. ما را هدایت فرما که از هواهای نفس خود پیروی نکنیم تا به هلاکت نیفتیم. هر کس از هوای نفس خود پیروی کند، شبیه مردی است که مدتی بود در میان مردم مشهور به دیانت و تقوا شده بود تا اینکه به فکر افتادم او را ببینم.
یک روز به طور ناشناس نزد او رفتم. دیدم ارادتمندان او دورش را گرفته‌اند و غلغله‌ای برپاست. اولین چیزی که نظرم را جلب کرد، اطوارها و حرکات عوام‌فریبانه‌ی او بود. او عاقبت از مردم جدا شد و به تنهایی به راه افتاد و من آهسته به دنبالش حرکت کردم.
طولی نکشید که جلوی دکان نانوایی ایستاد و همین که چشم صاحب دکان را دور دید، دو قرص نان برداشت و زیر لباسش مخفی کرد و راه افتاد. با خودم گفتم شاید پول نان را قبلاً داده یا بعداً خواهد داد.
بعد دیدم جلوی بساط انار فروشی ایستاد و تا چشم فروشنده را دور دید، دو دانه انار برداشت و باز زیر لباسش پنهان کرد.
با خود گفتم آخر این مرد چه نیازی به دزدی دارد. به هر حال دنبالش رفتم تا نزد شخص مفلوک و بیماری رسید و نان‌ها و انارها را به او داد و رفت.
وقتی راه افتاد، خودم را به او رساندم و پرسیدم:«آوازه‌ات را شنیده بودم و دوست داشتم تو را ببینم، ولی کارهای عجیبی از تو دیدم که فکرم را مشغول کرده است. برایم توضیح ده تا آسوده شوم.»
به من گفت:«قبل از هر چیز به من بگو کیستی؟»
گفتم:«از فرزندان آدم هستم؛ از امت محمد صلّی الله علیه و آله و سلّم.»
به من گفت:«خودت را بیشتر معرفی کن.»
گفتم:«از اهل بیت رسول خدا هستم.»
پرسید:«از کدام شهری؟»
گفتم:«مدینه»
گفت:«نکند تو جعفر بن محمد هستی. »
گفتم:«بله.»
گفت:«البته تو فرزند رسول خدایی و دارای شرافت نسب هستی، اما افسوس که این قدر جاهل و نادانی!»
گفتم:«چه جهالتی از من دیدی؟!»
گفت: «همین سوالی که می‌کنی، دلالت بر نادانی تو دارد و معلوم می‌شود یک حساب ساده دینی را نمی‌توانی درک کنی. مگر نمی‌دانی که خداوند در قرآن می‌فرماید:«من جاء بالحسنه فله عشر امثالها» (هر کار نیکی، ده برابر پاداش دارد.) و از آن طرف می‌فرماید: «من جاء و لسئیته فلما یجزی الامثلها» (هرکار بد فقط یک برابر کیفر دارد.) مجموع کارهای بد من چهارتاست: دزدیدن دو قرص نان و دو انار، ولی همین‌ها را در راه خدا دادم که چهار برابر می‌شود. پس کارهای خوبم می‌شود چهل تا و اگر کارهای بدم را از آن کم کنی، سی و شش کار خوب باقی می‌ماند.»
به او گفتم:« مادرت به عزایت بنشیند! تو به کتاب خدا جاهل هستی نه من! مگر این آیه را نشنیده‌ای که: «انما یتقبل الله من المتقین» (خدا فقط عمل پرهیزکاران را می‌پذیرد.) تو چهار عمل بد داشتی: دزدیدن دو نان و دو انار؛ و آنها را بدون اجازه صاحبش بخشیدی و با این کار، چهار گناه دیگر مرتکب شدی که مجموعاً می‌شود هشت گناه. هیچ کار خوبی هم نداشته‌ای.»
همان طور که هاج و واج نگاهم می‌کرد، از او جدا شدم.»
آن گاه امام صادق فرمود:«این گونه تفسیرها و توجیه‌های جاهلانه در امور دینی سبب می‌شود عده‌ای گمراه شوند و دیگران را هم گمراه نمایند.» [به نقل از وسائل الشیعة]

روایت یادشده و استناد حضرت به آیه قرآن، هر چند درباره مسأله یک سرقت است ولی از آن یک قاعده عمومی استخراج می‌شود و این قاعده به صراحت، قاعده «هدف، وسیله را توجیه می‌کند» را رد می‌کند. مبنای اسلامی گفته شده باید در تمام جامعه اسلامی و سازمان ها و اتاق فکر ها، جریان یابد.

3. فنا ناپذیری

استرنج در حال برگرداندن زمان

استرنج در آخر فیلم برای مبارزه با دورمامو و افرادش به «زمان» متوسّل می‌شود. او هر بار که توسّط دورمامو، کشته می‌شود، زمان را به عقب برمی‌گرداند و دوباره زنده می‌شود تا اینکه پس از چندین بار، کشته شدن و برگشت زمان و زنده شدن، بالأخره دورمامو خسته شده و تسلیم می‌شود. او ناچار با استرنج معامله کند و افرادش را از روی زمین، محو می‌کند.

اوّلین نکته‌ای که به ذهن می‌رسد این است که زمان اگر به عقب برگردد با تمام متعلّقاتش به عقب برمی‌گردد. اما در این فیلم، وقتی زمان به عقب برمی‌گردد، ذهنیت و خاطره دورمامو به عقب بر نمی‌گردد و او هر دفعه که استرنج را می کشد، یادش می‌ماند که قبلا او را کشته است و به همین جهت است که خسته شده و تسلیم می‌شود. در حالی که قاعدتا باید او چیزی یادش نیاید و در نتیجه تسلیم نشده و در نهایت شکست نخورد.

نقد دیگری که وارد است این است که استرنج وقتی هر بار کشته شده و نابود می‌شود، چطور به زمان قبل از مرگ خود بر می گردد؟ او که دیگر زنده نیست تا زمان را برگرداند. آیا دستگاهی که با آن، زمان را به عقب برمی گرداند، مانند ساعت کوکی عمل کرده و بعد از گذشت مدت زمان کوتاهی، خود به خود، عمل می‌کند؟

شاید این دو سؤال با نسبی‌بودن زمان که فیلم هم روی آن تأکید می‌کند، قابل توجیه باشد به این صورت که استرنج با تصرّف در زمان، ذهنیت دورمامو را ثابت نگه می‌داشت و یا لحظه قبل از مرگ خود را تکرار می‌کرد.

اما نقدی که بی شک به این بخش وارد است، زنده‌شدن استرنج پس از مرگ به اختیار خود است. استرنج، چگونه می‌تواند خود را از چنگال مرگ برهاند و به زندگی دنیا بازگردد؟ مگر مرگ و زندگی انسان دست خود اوست؟ آیا او هر دفعه از خداوند متعال، اجازه می‌گیرد که به دنیا بازگردد؟ مرگ و حیات در دست خداوند است و کسی نمی‌تواند آن را بازیچه خود قرار دهد.

نوشته های مشابه

‫20 دیدگاه ها

  1. خیلی از نشانه ها و کارهای مرمومزی توی این فیلم استفاده شده از جمله آن علامت تک چشم یا به اصطلاح خودمان چشم جهان بین(دجال) که ازون برای قدرت بیشتر و برگشت به زمان استفاده میکنه و اینکه در یکی از قسمت ها از بدن خودش بیرون میشه (روحش) بعد به هر جایی که میخواد میره که این از دیدگاه اسلام رد شده و موجود نمیباشد و هزاران نکته دیگه که الان یادم نیست ولی من اولین باری که دیدم فهمیدم که این یک فیلم از دستآورد های فراماسونر هاست زمانیکه در اخیر والت دزنی را دیدم شکم صد در صد شد. ممنون از مطلب زیباتون

    1. این دیدگاه رد نشده بلکه انسان میتواند به جایی برسد که با روحش موجودات دیگر را ، نیز کنترل کند.

      1. دیدگاه تناسخی داری!
        تناسخ از اعتقادات یهود هست
        روح ادم هم حایی جز جهان اخرت نمیره
        کسی هم توانایی کنترب دیگران رو نداره

        1. از نظر من باید فقط از دیدن این فیلم ها همون دو ساعت لذت ببریم و سرگرم بشیم و هیچ اهمیتی ندیم که سازنده چه پیام مخفی در دل فیلم داشته
          یا نمونه انیمیشن ها که مخاطبشون کودکان هستن
          اصلا براشون چه اهمیتی داره که یه گروه مثلا نماد یهودن یا مثلا نهنگ اعراب سنی هستن
          از ننظرمخاطب نهنگ ننهنگه
          ولی مگه اینکه از طرفداران تئوری توطئه باشید

        2. اره منم موافقم. برای باقی جاها هم صادقه. مثلا ادم بشینه زندگیشو بکنه چیکار داره به سیاست و اقتصاد. مدرسه و دانشگاهشو بره چیکار داره به اینکه چی بهش یاد میدن. زندگی خودشو بکنه چیکار داره به کسایی که کمک لازمن تا کمکشون کنه. بچه دار بشه ولی چیکار داره که چطور تربیت بشن. ماشین بخره اما چیکار داره چند وقت ی بار روغن موتور عوض کنه.

          واقعا چه کاریه این کارا؟ آدم زنده باشه چیکار داره که فکر کنه اندیشه کنه. یدونه احمق یا مورچه کارگر باشه تا میتونه جون بکنه آخرشم بمیره. از نظر منم این کارا الکیه. حماقت و نادانی مایه آسایشه نه این کارای نویسنده های سایت
          بعد خوب شد ی نفر ی چیزایی از تئوری توطئه گفت. وگرنه برای توپیدن به حرفای کسی که ازش سر درنمیارید جدا کلمه کم میاوردین. حداقل کاری به چیزی ندارید یکم خلاق باشید

        3. اینهایی که میگن چیکار داری چی یادت میدن زندگیتو بکن عین اینه که بگی چیکار داری تو غذات سم ریختن یا نه تو غذاتو بخور
          عزیز دلم این ها اگه میدونستن روی شما تاثییر نداره کاراشون میلیارد ها دلار خرج هر فیلم و بازیشون نمیکردن، این مطالبی که توی انیمیشنا و فیلماشون به کار میبرن تو ذهن شما ثبت میشه پس فردا اونا میان براتون تایین تکلیف میکنن و مشخص میکنن که شما باید به چه چیزایی معتقد باشی
          همین بچه ها عاشق این شخصیت های فیلما میشن و کاراشونو تقلید میکنن، حالا فک کن یه جایی میبینن که شخصیت محبوبشون داره از هم جنس بازی حمایت میکنه، دیگه نمیبینه که خوبه یا بد فقط اونم تقلیدی انجام میده
          پس نگید چیکار به اینا دارید و بچه ها حالیشون نمیشه، اتفاقا بچه ها خیلیم خوب میفهمن

  2. نقدتون ضعیف هست درباره این فیلم.البته که نقات ضعف بسیاری هست ولی نقات قوت و قابل توجهی هم وجود داره.مثلا اون سکانسی که سیب رو بازمان عقب جلو میبرد در نهایت تو مبارزه با دورمامو بدرد میخورد و یا برگردوندن بخش دزدیده شده کتاب…
    ریش سفید خیلی ضعیف و بیخیال بود درمقابل دزدیده شدن صفحات کتاب…
    دریچه های بعدیشون بیشتر شبیه براده های آهن داغ بود تا یه جادو…
    همونطور که خودتون اشاره کردین خیلی سریع آقای دکتر تبدیل شدن به یه ساحر…
    و خیلی ایرادای دیگه که الان خاطرم نیست ولی درکل بد نبود برای سرگرمی خوبه

    1. بله درسته
      نقدهای دیگری هم به این فیلم وارده همانطوری که اشاره کردید.
      راستش این فیلم در نقدای دیگه به شدت واکاوی شده و من نکاتی رو که گفته نشده نوشتم که دوباره کاری نشه. حالا توی متن این رو تذکر میدم.
      مثلا درباره این صحبت کردن که اساسا ریش سفید از قومی بوده که هزار و خورده‌ای سال پیش مُردن و این یه جورایی طعنه به عمر طولانی امام زمان علیه السلام می زنه و میگه منجی داریم منتها منجی با این شکل و شمایل و ویژگی ها!
      یا درباره این صحبت کردن که اینها باید موقع عملیات یک حلقه دست کنن و یا یا وقتی می خوان به جای دیگه منتقل شن یک حلقه درست می کنن و مراد از این حلقه ها چیه.
      شامبالا که رمز وای فای معبده کجاست؟
      اینها رو می‌تونید توی نقدهای دیگه ببینید.
      تشکر از نظرتون.

      1. نقدهارو نگا بسیار خنده داه اصلا باو مثلا فیلمه ها .از نظر شماها بگمونم باید از رو کتاب های دینی فیلم براتون درست کنن .در کل چیزی ک حرامه رو کاصلا نباید تماشا کنین دیگ اینم خودش ی گناه محسوب میشه دیگ درصورتی ک مو ب مو این فیلم رو از بر کردین .(حالا شاید بگین این گناه رو کردیم تا بقیه این گناه رو انجام ندن ک بازم……..)برای سرگرمی جالب بود نقدها.وقت بخیر

        1. چه ربطی داره. یک نفر اومده یک نقد به فیلم وارد کرده و اصلا هم نگفته فیلم دیدن حرامه. شما چطور فیلم رو حرام اعلام میکنی بعد خودت هم از طرف نویسنده نتیجه گیری میکنی؟؟؟؟؟

  3. سلام ممنونم که انقدر زیبا و با استفاده از آیات و روایات فیلم رو نقد کردید. میخواستم بدونم درباره استفاده از جادو چی؟ اونها جادو رو وسیله ای برای دفاع انسانها میدونند اما جادوگری در اسلام منع شده، میشه یکم توضیح بدید؟ ممنونم

    1. سلام
      ببخشید بابت تاخیر و با تشکر از حُسن نظرتون

      تا جایی که بنده اطلاع دارم استفاده ابتدایی از جادو حرامه اما وقتی برای مقابله با جادو جز استفاده از جادو چاره دیگه‌ای نیست گویا جایزه. سفارش‌هایی برای مقابله با جادو از طریق آیات و ادعیه در احادیث نیز وارد شده است.

      قسمتی از متن یک مقاله کوتاه:

      فقهاى اسلام به اتفاق می فرمایند یاد گرفتن و انجام اعمال سحر و جادوگرى حرام است. اما چنانچه ابطال سحر در یادگیری آن منحصر گردد تعلم آن اشکالى ندارد، بلکه گاهى به عنوان واجب کفایى مى ‏بایست عده‏اى سحر را بیاموزند تا اگر مدعى دروغگویى خواست از این طریق مردم را اغفال یا گمراه کند سحر و جادوى او را ابطال نمایند، و دروغ مدعى را فاش سازند.

      دلیل این استثناء حدیثى است که از امام صادق (ع)نقل شده، در این حدیث مى‏خوانیم: “یکى از ساحران و جادوگران که در برابر انجام عمل سحر مزد مى‏گرفت خدمت امام صادق (ع) رسید و عرض کرد: حرفه من سحر بوده است و در برابر آن مزد مى‏گرفتم، خرج زندگى من نیز از همین راه تامین مى‏شد، و با همان در آمد، حج خانه خدا را انجام داده ‏ام، ولى اکنون آن را ترک و توبه کرده‏ام، آیا براى من راه نجاتى هست؟

      امام صادق(ع) در پاسخ فرمود: “عقده سحر را بگشا، ولى گره جادوگرى مزن”.

      از این حدیث استفاده مى‏شود که براى گشودن گره سحر، آموختن و عمل آن بى اشکال است. همچنین در موارد دیگری اسلام یادگیری سحر را جایز دانسته است از جمله:

      1. فرا گرفتن سحر برای از بین بردن آثار سحر از کسانی که از سحر آسیب دیده ­اند .
      2. برای باطل کردن ادعای مدعیان دروغین نبوت.
      3. یاد گرفتن آن به منظور از بین سحر ساحران.
      در بعضی از کتب و روایات برای از بین بردن سحر خواندن آیات و دعاهایی توصیه شده است.

      باید توجه داشت که اغلب مواردی که مردم آن را سحر می پندارند ناشی از توجه بیش از حد عده ای به خرافات و اوهام و سوء استفاده عده سودجوی دیگر، از شرایط فراهم آمده است در حالی که از سحر اطلاعی ندارند علاوه لااقل بخشی از سحر، با تصرف در خیال انسان انجام می پذیرد و همان طوری که در جریان ساحران و حضرت موسی (ع) اتفاق افتاد، در این گونه موارد با بالا رفتن سطح اعتقادات و آگاهی های مردم، عملا این گونه سحرها کارائی نخواهند داشت. در هر صورت اگر واقعا سحری روی دهد، برای نجات از آن می توان از دعا و آنچه در روایات آمده است بهره برد و اگر راه رهایی به استفاده از سحر منحصر گردد، استفاده از سحر برای ابطال سحر هم جایز است. البته تعلم سحر برای افرادی جایز خواهد بود که اطمینانی به عدم انحراف آنان وجود داشته باشد یعنی یادگیری با قیود و شرایطی جایز است.

    2. سلام. از دلایل حرمت استفاده از جادو، این است که ذات آن بر فریفتن برپا شده‌. چه با شعبده و چشم بندی و تردستی و چه با یاری گرفتن از نیروی های ماوراالطبیعه.
      جادوگران، مدام و مدام در تلاش برای بیشتر مسلط شدن بر عالم هستند و این میل درونی را با جادو برطرف می کنند. در جادو انسان دد تلاش برای تسلط و شکستن قوانین عالم است و این را می توان به منزله ی کفر نهاد. چونان حدیث امام علی(ع) :”هرکس جادو بیاموزد. کم یا زیاد، کافر شده است”

  4. چند تا نکته :
    استاد کهن عمر طولانی ندارد بلکه آنرا ، با اسرارش پیدا کرده است.
    سرعت تغییر عقیده استرنج بیش از حد نیست ؛ بلکه اگر به حرف های آنان دقت کنید ، آنها او را ، قانع میکنند.
    اینکه چرا دورمامو متوجه تغییر زمان می شود و اینکه چرا استرنج بعد از مرگ زنده می شود ، اینست که آنها هردو صاحب زمان هستند.
    آنها خارج از زمان میشوند ؛ بنابراین زمان در آنها تأثیری ندارد. (منجی در برابر منجی ) منجی تاریکی آمده تا دنیا را بگیرد ، اما استرنج نمیگذارد.
    چیزی که به آن اشاره نشده ، اینست که چرا شخصیت بندیکت دارد پررنگ میشود.(همانطور که در آخر ، شخصیت شرلوک به او داده می شود.) چرا در سایت ها سوال « آیا واقعا بندیکت یک نابغه است ؟ » مطرح می کنند و
    بعد جوابش را ، می دهند ؟ این هم مسئله مهمی است.
    تشکر

    1. من .. رویآیی دارم که غیرِ ممکن نیست ... ~ سمفونیِ زیبایی از شادهر و داریوشِ عزیز گفت:

      تو حرفه ی مخصوص به خودش آره ولی نه که اسغفرالله امام زمانشون فرزند مسیح باشه که .

    2. عمر طولانی داشتن استاد کهن رو از نقدهای دیگه دیده بودم و ظاهرا با استفاده از اینکه قبیله‌اش صدها سال پیش از بین رفتن، گفته شده. به هر حال چون تاثیر خاصی در این نقد نداشت حذف شد.
      مورد سرعت تحول استرنج هم با اینکه همچنان بهش بهش معتقدم به دلیل اینکه شاید بشه توجیهش کرد حذف شد اما بازم میگم شخصیت مغرور استرنج با این تحول عظیم خیلی جور درنمیاد!
      نقد من به بحث زمان مشخصا به بحث ورود و خروج به زندگی بدون اجازه از خداست و گر نه بحث زمان با امکان تصرف در ابعاد مختلف زمان قابل توجیهه.
      به هر حال با تشکر از نظرتون.

  5. من هنوز فرصت نشده این فیلم رو کامل ببینم 😛 😀
    Dont blae Me :(:

  6. نماد مهم و پر تکرار در این فیلم، ستاره 6 پر داوود یا همان نماد پرچم رژیم اسراییله که وقتی استرنج میخواد برا جابجایی دروازه ای ایجاد کنه یا زمان رو به عقب برگردونه،انرژی و جرقه های ایجاد شده رو به شکل نماد اسراییل میبینیم

  7. عزیز تبلیغ یوگا اصلا نمیکنه اتفاقا زیرآب طب سوزنی، به قول شما یوگا(چاکرا و …. ) رو میزنه میگه اینا تک بعدی نگاه کردن بهترین معرفت جادو هستش که همه بعدیه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *