نقد و رمزگشایی انیمیشن The Good Dinosaur 2015 (دایناسور خوب)
توهین به جایگاه والای انسان
انیمیشن «دایناسور خوب» همانگونه که از نامش پیداست، درباره یک دایناسور به نام «آرلو» است که در مسیر انیمیشن به هنگام برخورد و همراهی با یک انسان اوّلیه به نام «اسپات» داستان هایی را درست می کند که در ادامه به دو نکته کلّی اشاره میشود.
1. القای حیوان بودن انسان
انیمشین با به تصویر کشیدن سه گزاره، حیوان بودن انسان را به مخاطب تلقین می کند.
الف. حالت حیوانی انسان
انیمیشن با به تصویر کشیدن انسان با صفات حیوانی و حیوانات با صفات انسانی و جا به جا کردن جایگاه این دو مخلوق در زندگی طبیعی، سعی در القای یکسان انگاری انسان با حیوان دارد. اسپات، اگر چه انسان است ولی دارای صفات حیوانی است. او مانند سگ گاز می گیرد، نفس نفس می زند و بو می کشد. مانند گربه دست خود را لیس می زند و مانند میمون و سایر چهار پا ها بر روی دست و پا راه می رود.
ب. حالات انسانی حیوانات انیمیشن:
انیمیشن، دایناسور ها را موجوداتی معرّفی می کند که کشاورزی می کنند! آنها برای محصولاتشان سیلو می سازند و برای آفت ها تله درست می کنند! در عین حال، بعضی از حیوان ها در این انیمیشن، مانند پرندگان خانگی دایناسور ها و گاومیش ها در جایگاه حیوانی خود باقی ماندهاند تا به انسانها که دارای حیوانات خانگی هستند، بیشتر شبیه شوند.
ج. جا به جا کردن جایگاه حیوان و انسان:
هر چند با کنار هم گذاشتن دو مورد بالا، خود به خود جایگاه این دو مخلوق خداوند، تغییر کرده است ولی انیمیشن به طور صریح، حیواناتی را نشان می دهد که با انسان انیمیشن، معامله حیوان می کنند و او نیز مانند حیوانی دست آموز به بازی می پردازد. دایناسور ها به او به چشم یک حیوان خوب! نگاه می کنند. این صحنه ها یکی از ناراحت کننده ترین و تاریک ترین صحنه های انیمیشن است.
در قسمت دیگر انیمیشن، آرلو و اسپات با خوردن میوه های مست کننده، مست می شوند و در حالت مستی، دایناسور با سر انسان و انسان با سر دایناسور دیده می شود و این یکی از صریح ترین صحنه ها برای القای این نکته است که انسان و حیوان هیچ فرقی با هم ندارند و می توانست برعکس نیز باشد!
نقد این نظریه:
انسان دارای جایگاه رفیع انسانی است و حیوان هیچ گاه نمی تواند در جایگاه والای انسان بنشیند. انسان یکی از شریف ترین مخلوقات است و قیاس او با حیوان سزاوار نیست. خداوند در قرآن می فرماید:
وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُم مِّنَ الطَّيِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَى كَثِيرٍ مِّمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِيلًا(اسراء/70):
و به راستى ما فرزندان آدم را گرامى داشتيم و آنان را در خشكى و دريا [بر مركبها] برنشانديم و از چيزهاى پاكيزه به ايشان روزى داديم و آنها را بر بسيارى از آفريده هاى خود برترى آشكار داديم.
خداوند، چهارپایان را ذلیل انسان قرار داده است تا از منافع آن استفاده کند. آیات 71 تا 73 سوره یس دقیقا در مقابل این نظریه است:
أَوَلَمْ يَرَوْا أَنَّا خَلَقْنَا لَهُمْ مِمَّا عَمِلَتْ أَيْدِينَا أَنْعَامًا فَهُمْ لَهَا مَالِكُونَ(71) وَذَلَّلْنَاهَا لَهُمْ فَمِنْهَا رَكُوبُهُمْ وَمِنْهَا يَأْكُلُونَ(72) وَلَهُمْ فِيهَا مَنَافِعُ وَمَشَارِبُ أَفَلَا يَشْكُرُونَ(73): آيا نديده اند كه ما به قدرت خويش براى ايشان چهارپايانى آفريده ايم تا آنان مالك آنها باشند. (71) و آنها را براى ايشان رام گردانيديم از برخى شان سوارى مى گيرند و از بعضى مى خورند.(72) و از آنها سودها و نوشيدني ها دارند پس چرا شكرگزار نيستند؟(73)
واقعا این پرسش خداوند در اینجا نیز می درخشد. چرا انسان به جای شکرگزاری این نعمات بزرگ، مشغول کفرگویی است و انسان را حیوان می خواند؟
خداوند، نه تنها چهارپایان، بلکه هر آنچه در زمین و آسمان است را ذلیل انسان قرار داده است تا شاید در آیات الهی تفکّر کنند:
سَخَّرَ لَكُم مَّا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا مِّنْهُ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ(جاثیه/13): آنچه را در آسمانها و آنچه را در زمين است به سود شما رام كرد همه از اوست قطعا در اين [امر] براى مردمى كه مى انديشند نشانه هايى است.
البته وجود چنین فضائلی در انسان، دلیل نمی شود که انسان مجبور باشد در راه خدا باشد و در مسیر کمال قدم بردارد. بلکه ممکن است با عصیان خداوند و اطاعت از شیطان، از همان چهارپایان نیز پست تر بشود:
لَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ كَثِيرًا مِّنَ الْجِنِّ وَالإِنسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لاَّ يَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْيُنٌ لاَّ يُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لاَّ يَسْمَعُونَ بِهَا أُوْلَئِكَ كَالأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُوْلَئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ(اعراف/179): در حقيقت بسيارى از جنيان و آدميان را براى دوزخ آفريده ايم [چرا كه] دلهايى دارند كه با آن [حقايق را] دريافت نمى كنند و چشمانى دارند كه با آنها نمى بينند و گوشهايى دارند كه با آنها نمى شنوند. آنان همانند چهارپايان بلكه گمراهترند [آرى] آنها همان غافل ماندگانند.
ولی از آنجا که سرشت انسان، برای کمال آفریده شده است، کسی حق ندارد نوع انسان را با حیوان یکی بداند بلکه تنها انسانهایی پست تر از حیوان شمرده می شوند که نافرمانی خدا را می کنند.
برای اطلاعات بیشتر در نقد نظریه حیوانیت انسان به نقد انیمیشن «آقای فاکس شگفتانگیز» مراجعه بفرمایید.
2. به بازی گرفتن معجزه حضرت عیسی(علیه السلام):
در انتهای انیمیشن که اسپات و آرلو از آبشار سقوط می کنند، آرلو با مشاهده جسد اسپات، بر او می دمد و او چشمانش را باز می کند و زنده می شود که یادآور معجزه روح خدا(علیه السلام) است. فروکاست حضرت عیسی(علیه السلام) در حیوان، پیش از این هم در فیلم سینمایی «نارنیا» صورت گرفته است که در قالب شیر اتّفاق افتاده بود. چنین رفتاری، از کسانی سر می زند که معرفتی به خداوند و فرستادگانش ندارند و بسیاری از آنان به جای شکر نعمتهای او در قلب و زبان و عمل، به انکار و دشمنی با او می پردازند.
در این که این انیمیشن چندان کار قوی ای نیست شکی نیست و خود پیکسار هم این اثر رو ضعیف ترین کار خودش میدونه (نسبت به دیگر کار هاش وگرنه در جای خددش کار قابل قبولیه)
ولی شما فقط یه مسئله رو مورد نقد قرارا دادی اون هم جا به جا شدن جای انسان ها و دایناسور هاست
که باید بگم به نظر من این ناشی از تخیل و خلاقیت نویسنده بود که میخاسته داستان متفاوتی تسبت به دیگر انیمیشن ها با موضوع دایناسور نشون بده
که البته موفق هم بوده و فضای داستان تا حد زیادی متفاوت شده
اتفاقا حرفشون درست بود. ما فقط به سطح نگاه نمی کنیم بلکه نگاهمون عمقی هست