وقتی قهرمان پرواز میکند
نیم نگاهی به موفقیت در سینمای آمریکا
همیشه یک رویایی در سینما اجتماعی آمریکا وجود دارد. تصویری از زندگی شاد و مفرح و مرفه که در آن انسانها در تلاشاند تا مشکلات را با عناصری مانند آگاهی، علم، تلاش، همکاری جمعی، امید و باور به استعدادها و نیروهای درونی حل کنند و به موفقیت و پیروزی برسند.
سیمای زندگی نشاط در سینما هالیوود مبتنی بر خانوادههای ثروتمند یا متوسط روبه بالا است که از وضعیت مناسب اقتصادی و اجتماعی برخوردارند و در این میان هیچ وقت طعم تلخ مشکلات اقتصادی را نمیچشند و بیشترین مسائلی که با عناصر فوق درصدد حل آن بر میآیند تیپ مشکلات شخصی و فردی است. میتوان به تعبیر بهتری گفت نزدیک به روانشناسی مدیریت و موفقیت است. آرزویی که فرهنگ ایالت متحده آمریکا در جهان کنونی در صدد دست یابی آن است و این پدیده را امروز دیگر فقط آمریکا نیست که میخواهد بلکه تمام کشورهای عالم معاصر تشنه و در جستجوی آن هستند.
این سینما به صورت چند پرده نمایشگر فلسفهای میشود که میخواهد. در ابتدا زندگی روروال و عادی یک شهروند را نمایش میدهد. زندگی قشنگ و تمییزی که مشکل خاصی ندارد. از وضعیت مادی مناسبی برخوردار است و به سمت جلو حرکت میکند. بعد از آن مساله و مشکل که به مثابه گره ماجرا است پیش میآید. مساله ساده و تک بعدی است و غالبا درباره یک مساله است: “زندگی کوتاه است در آن با نگاه مثبت و خوش بین زندگی کن”
در این پرده کاراکتر اصلی با ماجرایی جالب و فانتزی گرفتار میشود. داستان شاید کاملا علمی-خیالی شود مانند فیلم «کلیک» یا «جومانجی» یا فضای دزد و پلیسی به خود بگیرد مانند سه گانه «تنها درخانه». در این بخش تمام ابعاد انسانی و اومانیستی او به کار گرفته شود تا قهرمانانه از پس مساله بیرون آید.
او در گیرودار مساله به شناختی عمیقتر از خود، جهان و زندگی میرسد. شاید این تعبیر کمی غلو باشد ولی غالبا قهرمانهای داستانهای اجتماعی و دارمهای شهری و نه صرفا اکشن و فانتزی در سیر و سفری مانند اسفار اربعه در گذار از خود دانی خویشتن به خود عالی و حقیقی هستند و هنگام بیرون آمدن از کارزارِ پیدا کردن وجهه اصلی خود چون یک روحانی وارسته که خویشتن واقعی را پیدا کرده است میماند. همه اطرافیان و مردم مانند کسانی هستند که در زندگی مجازی بسر میبرند و گویا در کما هستند. او آنقدر در کانون دید ما قرار میگیرد که دیگر ما غیر او را نمیشناسیم.
قهرمان درام اجتماعی ما -که یکی از اصلیترین سوژههای سینمایی برای سینما کودک و نوجوان است- اینک در پرواز و اوج است البته او در مسیر خودش است و در این راه کسی را جذب نمیکند. او خود عالی و فطری خود را پیدا نکرده است فقط از منظر روانشناسی موفقیت و مثبت بینی فهمیده است که چه قدرت و استعدادی در وجود خود نهفته دارد. او اگر چون فرهنگ عرفانی ناب، خود حقیقی و عالی خود را پیدا کرده بود دچار نورانیت و تشعشع ویژهای میشد که بعد از برگشت از سفر آخر همگان را به خود جذب میکرد. اما اینک چون قهرمانان اسطورهای فرهنگ اومانیست در قله فردیت و منیت خویش است و تنها.
بعد از پرده کارزار و ماجراجویی اینک این مخاطب است که تصویرش از زندگی مثبت و پویا و متکی بر نفس خویش است. او گمان برده است که با اراده خویش دنیا را در مشت دارد. به همین دلیل است که خود حقیقی را پیدا نکرده است چون در صورت یافتن حقیقت پنهان در وجود خویش چیزی جز حقیقت بجای او نمیماند و در آن زمان بود که میفهمید مسبب عالم است که گرداننده و مقدر جهان است. او اگر نخواهد آنی وجود نخواهد داشت و به عدم میپیوندد.
در هر صورت سینما درام اجتماعی هالیوود و غرب در ایجاد امید بخشی به زندگی و ترسیم چهره زندگی موفق و پویا نقش بسیار موفقی داشته است. اینها همه در حالی است که اساس خانواده در غرب بدلیل ازدواج سفید، ازدواج همجنسگراها، کشتار و خشونت در مدارس و… تهدید فراوانی میشود. اما در کشور ما که البته دارای مشکلات زیادی در حوزه اجتماعی است غالبا نگاه سرد و یاس آوری حاکم است و بیننده را در اوج مشکلات خود بدحال و مایوس میکند