مجموعه فیلم های مارول که در دنیای داستانی مشترک اتفاق میافتد، جهان سینمایی مارول (Marvel Cinematic Universe) نام دارد. این مجموعه فیلم ها که توسط کمپانی دیزنی ساخته شدهاند، در چند فاز دستهبندی شده است؛ سه فاز اول با نام حماسهی ابدیت و سه فاز دوم با نام حماسهی چند جهانی، شامل ده ها فیلم سریال است. فیلم و سریال های ام.سی.یو (MCU مخفف جهان سینمایی مارول) پرفروشترین فیلم های مجموعهای هستند. تا امروز ده ها فیلم سریال در این جهان ساخته شده و مخاطبین بسیار زیادی در جهان پیدا کرده است.
در نقد های پیش رو سعی داریم وارد جهان سینمایی مارول شده، آن را زیر ذرهبین نقادی قرار داده و به عمق فیلم های به ظاهر ساده اما بسیار عمیق آن برسیم.
در نقد ها سعی کردهایم طبق هر فاز جلو برویم و مجموع نقد های قبلی را در انتقامجویان که پایان هر فاز قرار میگیرد به پایان ببریم.
اما بعضی فیلم ها که داستانی جدا داشته و خط داستانی اصلی را پیش نمیبرد، در قالب نقد های مجموعهای منتشر خواهد شد. نقد پیش رو در مورد مرد آهنی، به همین شیوه نگارش شده و مرد آهنی ۱ و ۲ از فاز اول و نسخه سوم، از فاز دوم، در این مقاله مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
نقد و بررسی فیلم های مرد آهنی، قسمت اول
مرد آهنی، از شخصیت های جذاب جهان سینمایی مارول است. اولین فیلمی که از این جهان منتشر شده نیز قسمت اول مرد آهنی بوده که با استقبال خوبی مخاطبین مواجه شد (اطلاعات بیشتر). مرد آهنی به جز سه قسمت فیلمی که شخصیت اصلی است، در بعضی دیگر از آثار جهان سینمایی مارول هم حضور دارد.
در این مقاله به نقد و بررسی سهگانهی مرد آهنی پرداخته و در مقاله های بعدی، سراغ آثار دیگری از جهان سینمایی مارول خواهیم رفت.
تونی استارک و سرمایهداری
تونی استارک دانشمند و سرمایهدار آمریکایی است که بخشی از سلاح های ارتش آمریکا را تامین میکند. از ابتدا شاهد سخنان جنگ طلبانهی وی را که به بهانهی دفاع از آمریکا، ارتش سلاخ این کشور را تجهیز میکند، هستیم.
اما مرد آهنی در میانهی یکی از معاملات فروش سلاح در خاورمیانه، توسط تروریست ها مورد حمله قرار گرفته و ربوده میشود. سربازان آمریکایی در مظلومیت کشته شده و تروریست های شبه داعش، وی را گروگان میگیرند. استارک در مقر تروریست ها سلاح های آمریکایی زیادی از جمله چندین موشک را میبیند. تروریست ها از وی میخواهند که برای آن ها موشک بسازد. اما تونی با فراست تمام به جای ساخت موشک در یک غار نمور، لباسی آهنی ضد گلوله و مجهز به پرتاب بمب ساخته و با همان از مقر تروریست ها فرار میکند.
البته همکاری بومی از مردم همان منطقه استارک را یاری میکند که در حین مبارزه توسط تروریست ها کشته میشود. تونی پس از بازگشت به آمریکا، چون سلاح های شرکتش را در دست تروریست ها دیده بود، تامین سلاح برای ارتش را متوقف کرده و رویکردی ضد جنگ میگیرد. چرا که میداند همین سلاح ها علیه مردم خودش استفاده خواهد شد.
استارک به جای توسعه سلاح ها، درگیر ساخت لباسی به مراتب پیشرفتهتر از لباس آهنی درون غار شده و موفق میشود لباس مشهور خودش را که علاوه بر پرواز، سلاحی بسیار کشنده است، بسازد.
اینکه چگونه تونی و همکارش، در غار و ابزار های حداقلی، چنین کار های شگرفی انجام دهند، به حساب قهرمان بودن و نبوغ وی است؛ و الا قبل از این ما هیچ کنشی از استارک نمیبینیم و اتفاقا اولین کنش، مهمترین کار علمی و تکنولوژیک وی در تمام سری است. این ضعف در فیلمنامه وجود دارد و شاید با پیشفرض های متعددی از جمله نبوغ تونی، نبوغ همکار وی، ابزارآلات پیشرفتهی درون غار و کودن بودن تروریست ها میتوان ساختن لباس را در مدت زمانی بسیار محدود، منطقی دانست. ولی در خود فیلم نه تونی استارکِ نابغه ساخته شده و نه محیط غار شبیه به یک آزمایشگاه پیشرفتهی نظامی است. به صورت کلی غالب فیلم های مارول همین مشکلات را در فیلمنامه و پرداخت، داراست.
به هر حال تونی به مدد همین لباس میتواند تروریست ها را نابود کند. در ادامه نیز متوجه میشود سلاح های کمپانی استارک توسط یک نفوذی به تروریست ها داده شده و خود استارک نیز وی را نابود میکند. تروریست ها حتی لیاقت نبرد با استارک را ندارند و دشمن اصلی وی، یک آمریکایی خائن است که البته بدلیل پاک بودن اصل سیستم، توسط یک آمریکایی دیگر مساله حل میشود.
استارک نیز به عنوان یک سرمایهدار و تاجر اسلحه، در پایان فیلم اعلان میکند مرد آهنی است و قسمت اول به پایان میرسد. به صورت کلی، قسمت اول مرد آهنی با ترسیم قهرمان شدن تونی استارک، اولین گام برای شناساندن این شخصیت جذاب به مخاطب است.
استارک در سکانسی پس از فروش موشک های سنگین، میگوید: برای صلح بنوشیم!
این شعار، به معنای این است که اگر ما سلاح های مخرب نداشته باشیم، شاهد رشد گروهک های تروریستی و ناامنی جهان خواهیم بود. در حالی که اگر تسلیح داعش توسط کشور های غربی همچون آمریکا انجام نمیشد، بدون شک چنین گروه های خونریزی در خاورمیانه قابلیت عرض اندام پیدا نمیکردند.
اما فیلم تسلیح گروهک ها را کار عدهای خائن و پولپرست دانسته و مدعی است سیاست های امریکا چنین چیزی را برنمیتابد. در حالیکه در واقعیت داعش نه توسط کمپانی یک سرمایهدار، بلکه مورد حمایت مستقیم آمریکا بود. (شواهد زیادی از جمله بررسی های میدانی و اخبار و تصاویر متعدد از بالگرد های امریکایی در حال تخلیه بار برای داعش وجود دارد؛ اما رئیس جمهور سابق امریکا، صراحتا اوباما رییس جمهور اسبق را بانی ایجاد داعش دانست(منبع).
قسمت اول با حضور فیوری و پردهبرداری از ابرقهرمان های دیگر برای استارک به پایان میرسد.
مرد آهنی ۲؛ قهرمان در چالش
در قسمت دوم مرد آهنی، شاهد کمپانی رقیب برای استارک هستیم. این کمپانی با همکاری با مردی روسی که میخواهد از تونی استارک انتقام بگیرد و درصدد تولید لباس هایی شبیه مرد آهنی است که البته در پایان فیلم، علیه خود مردم و برای انتقام گرفتن از استارک توسط شخص روس، استفاده میشود.
در برخورد اول استارک با ایوان وانکو، وی با شلاق خارقالعادهی خود مرد آهنی را به چالش میکشد تا نشان دهد لباس وی چندان هم بازدارنده نیست. اما در ادامه تونی استارک با ارتقاء لباس و مهارت ویژهی خود در مبارزه، وانکو را نابود میکند. ایوان وانکو دقیقا همان بهانهای بود که استارک با آن سلاح های مخرب میساخت. اگر کسی بگوید چرا آمریکا چنین سلاح هایی را به صورت انبود تولید میکند، پاسخ این است که ممکن است وانکویی روسی یا تروریستی خاورمیانهای در کمین حمله به آمریکا باشد؛ لذا لازم است به بیشترین حد ممکن خود را مسلح کنیم.
این میلیتاریسم(نظامی گری) در ادامهی خط وطنپرستی استارک، ترسیمگر چرایی و ضرورت در اختیار داشتن سلاح های پیشرفتهی نظامی توسط آمریکاست. حال آنکه در واقعیت تا به حال جنگی در خاک آمریکا اتفاق نیافتاده و حملات محدودی مثل پرل هاربر یا یازده سپتامبر نیز با اطلاع دولت امریکا و یا توسط ایادی خودشان انجام شده است.
در مرد آهنی ۲، یکی از سیاستمداران با اهداف قدرتطلبانه میخواهد تونی را محدود کند. اما قانون و فراست تونی چنین اجازهای به وی نداده و همان مسئول نالایق مجبور است در پایان فیلم به تونی مدال افتخار دهد. اینکه یک سیستم حتما دچار آفت هایی خواهد شد اما توسط خودش اصلاح میشود پیامی مثبت برای مردم آمریکاست که اگر قدرتطلبان و نفوذی هایی هم در بدنهی دولت پیدا شود توسط خود سیستم پاکسازی میشود.
طبیعتا همچون قسمت های گذشته، شاهد شخصیت جذاب تونی، ترویج سبک زندگی امریکایی(مشروب، ارتباط نامشروع، پوشش های زننده و…) نیز هستیم. اما به نظر میرسد اغراض سیاسی و نظامی فیلم پر رنگتر است. ابرقدرت بودن آمریکا در عرصه های نظامی و تکنولوژیک(که در نمایشگاه استارک بروز پیدا کرده) نیز در فیلم با ترسیم قهرمانی آمریکایی در مقابل ضد قهرمان روس و چیره شدن بر وی، نشان داده میشود.
مرد آهنی ۳؛ تروریسم امریکایی
مضمون اصلی مرد آهنی ۳ همچون قسمت های قبلی، حملات تروریستی به آمریکا و دفع آن توسط مرد آهنی است. با این تفاوت که در این نسخه، شاهد هدایت تروریست ها از داخل آمریکا و با ریاست یک آمریکایی هستیم.
هر چند در ظاهر این گروه تروریستی، خاورمیانهای و شبیه داعش است، اما در اصل ساخته و پرداختهی کسی است که توسط تونی استارک مورد بیمحلی قرار گرفته و حالا میخواهد انتقام بگیرد. حتی در فیلم یک تروریست با چادر و پوشیه اسلامی ظاهر میشود، اما در درون یک زن بلوند آمریکایی ظاهر میشود که موید همین مطلب است.
جدای از قهرمانی تونی استارک و پیروز شدن بر هر دشمنی، استارک به دلیل سفر به جهان دیگر در انتقامجویان، دچار یک بیماری شده است. با این احوال تروریست های جدید را نیز شکست داده و دوباره با نجات ریاست جمهوری آمریکا، صلح و آرامش را به ارمغان میآورد.
مساله نفوذ و خیانت از درون امریکا مضمون مهم فیلم است. حتی معاون رئیس جمهور نیز با تروریست ها دست به یکی کرده و میخواهد به خاطر قدرت، علیه مردم خود اقدام کند. اما همین اشخاص فاسد توسط خود حکومت تصفیه شده و استارک نیز رئیس جمهور وطندوست آمریکا را آزاد میکند.
پس اگر هم مشکلی پیش بیاید، کسانی در خود آمریکا هستند که آن را حل کنند و اگر نفوذ رده های بالای حکومت را آلوده کرده باشد، خود حکومت میتواند سیستم را اصلاح کند. این پیام بسیار مهم و امیدآفرین برای مردم امریکاست؛ که اولا تروریسم مورد حمایت دولت نیست و ثانیا با نفوذ برخورد جدی خواهد شد.
در حالیکه در عمل میبینیم آمریکا از تروریست هایی همچون داعش یا رژیم های تروریستی همچون اسرائیل حمایت تمام قد دارد و مرد آهنی هم وجود ندارد که صلح را فراهم سازد. به هر حال سینما ابزار رویاپردازی است و میتوان با انتشار این فیلم ها، واقعیت را در ذهن مخاطبین آن طور که سرمایهداران میپسندند، بازسازی کرد. جالب توجه است که ریاست جمهوری آمریکا در مرد آهنی، بسیار وطندوست بوده و حاضر است با تروریست ها تماس گیرد تا از کشته شدن مردمش جلوگیری کند.
جمعبندی
سه فیلم مرد آهنی، با تمرکز بر قهرمانی دانشمند، مبارز و سرمایهداری ضد تروریسم است که از وطن خود دفاع میکند و سعی بر ساختن یکی از مهمترین شخصیت های جهان سینمایی مارول دارد. شخصیتی که اکثر جدال هایش شخصی است اما چون جبههی درگیری گسترش پیدا میکند، دفاع از خود به دفاع از مردم تبدیل میشود.
مرد آهنی در فیلم های دیگر از جهان مارول حضور دارد که در نقد همان فیلم به نقش وی اشاره خواهیم داشت. مجموعا مرد آهنی با ترویج سبکزندگی آمریکایی و نسبت دادن تروریسم ضعیف به خاورمیانه و ریشهی تروریسم به خائنین غربی یا روسیه، قهرمانی به یادماندنی و جذاب را برای جهان سینمایی مارول میسازد.