بررسی و تحلیل بازی Red Dead Redemption
داستان بازی
روایت داستانی بازی هم بسیار هوشمندانه و پخته کار شده است. جان مارستون یاغیِ اهل خانواده به قید شرط از بین بردن دوستش که یک تبهکار حرفهای است از زندان آزاد میشود. بعد از کشتن این تبهکار حرفهای او به مسیر خود در بازی برای از بین بردن تبهکاران دیگر و تبدیل شدن خودش به تبهکار حرفهای ادامه میدهد؛ آری انتخاب مسیر چگونه بودن قهرمان بازی در دستان بازیباز است.
1. ماجراجویی در جهان: او سپس بعد از آن برقراری آرامش در غرب وحشی و تبدیل شدن به قهرمانی شناخته شد، عازم مکزیکی میشود تا به عنوان یک کابوی در انقلاب شورشیان مکزیکی نقش خودش را ایفا میکند و به آزادی در مکزیک کمک کند.
2. آمریکا پلیس جهانی: نظیر بازی “مکس پین 3” پلیس جهانی بودن ایالات متحده در این بازی هم مصداق کامل دارد. جز این، غرب وحشی بسیار تمیزتر و قانونیتر از واقعیت به نمایش درآمده که در نسبت به غرب وحشیِ حقیقی، تصویری دروغین ایجاد کرده است.
3. خون و خشونت: یکی از نکاتی که بسیار در بازی دیده میشود، خشونت بسیار زیاد این بازیست که مخاطب در بازی با آن مواجه میشود، در بازی صحنههایی مثل تکه تکه شدن اجساد، خون و خونریزی، له شدن زیر قطار، کشیده شدن توسط اسب، آویخته شدن از دار و بسیار موارد دیگر در بازی گنجانده شده بود که بسیار دلخراش بود.
سال ۲۰۰۹ راکاستار در شماره آپریل مجلهی گیم اینفورمر رسماً از Red Dead Redemption برای پلتفرمهای ایکسباکس 360، پلیاستیشن 4 و رایانههای شخصی رونمایی کرد. با اینکه در این رونمایی، نسخهی رایانههای شخصی نیز تایید شد، اما در ماه جون همان سال، راکاستار اعلام کرد که بازی برای این پلتفرم عرضه نخواهد شد.
طبق آماری که راکاستار در مورد این بازی ارائه داده بود، بیش از ۸۰۰ نفر در این پروژه دخیل بودند و ۶ سال مراحل ساخت و توسعهی این بازی به طول انجامید. بسیاری از منتقدین و مراجع معتبر، Red Dead Redemption را یکی از عظیمترین بازیهای تاریخ مینامند.
با اینکه بازی موفقیتهای بسیاری مانند دریافت صدها جایزه از مراجع و مراسمهای مختلف و همینطور جایزهی برترین بازی سال را دریافت کرد، اما یک سری جریانات منفی نیز به دنبال داشت. وب سایت «گاماسوترا» در ژانویهی۲۰۱۰ گزارشی جنجالی از وضعیت بد کارمندان راکاستار در طول پروژه Red Dead Redemption منتشر کرد که سر و صدای بسیاری را به پا کرد. در این گزارش ذکر شده بود که راکاستار کارکنان خود را مجاب به ۱۲ ساعت کار روزانه در ۶ روز هفته کرده بود و حقوقی که به آنان پرداخت میشد کمتر از میزان استاندارد بود. تعدادی از کارکنان شعبه ساندیگو راکاستار دیدگاههایی در همان گزارش منتشر کردند که وضعیت سخت پروژه را بازگو میکرد. تعدادی از این افراد شرایط کار در این پروژه را فاجعه بار و طاقت فرسا توصیف میکردند.