فیلم های اره در نه قسمت با کارگردانی پنج نفر، به نمایش درآمده است. قسمت اول اره، علیرغم مضمون ضد انسانی آن، حدود صد برابر بودجهی ساختش به فروش رفت! اره در کتاب گینس به عنوان موفقترین چندگانهی ژانر وحشت، انتخاب شده است.
در ادامه به نقد و بررسی سری فیلم های اره خواهیم پرداخت.
فیلم های اره و عدالت غیرانسانی جیگساو
در سری فیلم های اره، ما شاهد مجازات شدن افراد مختلفی هستیم. این افراد چون جرمی را مرتکب شدهاند، لایق کشته شدن به بدترین شکل ممکن هستند. تمام هدف جیگساو، قرار دادن گناهکاران و مرتکبین به یک جرم، در بازیای است که به عقوبت کار خود برسند. حال اگر طبق سلیقهی او بازی کنند، ممکن است نجات یابند.
به همین علت یکی از مهمترین مضامین بازی ها، فدا کردن خود برای دیگران یا آسیب زدن به دیگران برای نجات خود است. هر چند گاهی مثل تفنگی که برعکس شلیک میکند، به خود فرد اصابت میکند و گاهی تا نیمهی راه بازیکن را زنده نگه میدارد. اما بازیکنان با این روحیه، هیچوقت نجات پیدا نمیکند.
باید از خودمان بپرسیم که چرا یک دزد یا حتی قاتل، باید به این شکل فجیع کشته شود؟ مگر هر جرمی مجازاتش اعدام، آن هم به این شکل عجیب و غریب است؟ اصلا جیگساو این اطلاعات دقیق در مورد مجرمین را از کجا میداند؟
مضمون بعدی آسیب به خود است. یعنی بازیکنان بایستی به خودشان آسیب بزنند تا نجات پیدا کنند. این بازی به شدت غیر انسانی و نشاندهندهی خوی وحشیگری در جیگساو است. چرا یک انسان معمولی این حق را به خود میدهد که دیگران را در شرایطی اضطرابزا این چنین امتحان کند؟ چه کسی این حق را به جیگساو داده است؟ اگر هدف وی متنبه شدن و پشیمانی این افراد از کار های پیشینشان است، نباید به بازی ها محدودیت زمانی دهد تا بازیکن در آرامش انتخاب کند.
به نظر میرسد جیگساو یک فرد مبتلا به انواع و اقسام آسیب های روانیست که با آسیب زدن به دیگران احساس خوشحالی میکند. عجیب این است که در همهی قسمت های فیلم، کسی خودش را به خاطر دیگری نمیکشد. یعنی همیشه در لحظات حساس، مردم خودشان را به دیگران ترجیح میدهند.
این نگاه به انسان و انسانیت، کاملا بیانگر روح بیمار نویسنده است. چراکه در شرق و غرب انسان هایی وجود دارند که برای نجات دیگران خود را فدا کرده و قربانی راهی میشوند که خود نتیجهی آن را نمیبینند. در فرهنگ غنی ما مفهوم شهادت و در فرهنگ غربی نیز ایثار در سطوحی، وجود دارد. دقت شود که سینما جای الگو دادن است. حتی اگر یک نفر اهل فداکاری در غرب باشد، فیلم های اره با بیانصافی همهی انسان ها را خودخواه و فرصتطلب معرفی میکند.
در قسمت دوم، جیگساو با غفلت پلیس فرار میکند. گویا همهی پلیس ها محل وی را ترک کردند و حتی یک نگهبان هم برای وی نگذاشتهاند! عجیب آنکه پلیس امریکا که با اندک بهانهای تیراندازی میکند، جیگساو را زنده نگهداشته و میخواهند وی را بازداشت کنند! این ضعف در فیلمنامه برای ادامه دادن فیلم است تا بتوانیم تا بیش از ده قسمت، شاهد جیگساو و خونریزی هایش باشیم.
حتی پس از مرگ وی نیز عدهای با الگو قرار دادن جیگساو و ادامه دادن راه وی، جیب کمپانی های ساخت این فیلم را پر پول نگه میدارند. هر چند گاهی در فیلم به همکاری تشویق میشویم اما چون در عمل چنین همکاری به موقعی رخ نمیدهد، لذا مخاطب سرخورده از همه چیز و همهکس، با تشویق جیگساو که دستش به خونی آلوده نیست (!) و گناهکاران را مجازات میکند، از سینما خارج میشود. گویی که هر کشوری باید برای پاک کردن جامعه از آلودگی های رفتاری، یک جلاد و شکنجهگر مثل جیگساو داشته باشد تا به عدالت و سلامت رفتاری، برسد.
به صورت کلی اره با ریتم تند فیلم، مضمون فرار از قفس که جذابیت دارد و نشان دادن صحنه های فجیع از لِه شدن مردم، خشم فرو خوردهی مردم امریکا را تسکین میدهد. یعنی هدفش عقدهگشایی مردم در این فیلم است تا دیگر در زندگی واقعی، حتی به خاطر ترس از جیگساو های احتمالی هم که شده، دچار جنایت نشوند. غافل از اینکه هر چه شهوت و غضب انسانی، بیشتر تحریک شود، بیشتر میبلعد. هر چه خشونت بیشتری ببیند، بیشتر آن را طلب میکند و هر چه در منجلاب فساد جنسی فرو رود، روز به روز پا را فراتر از جُرم قبلی گذاشته و دیگر گناهان های قبلی وی را ارضاء نمیکند.
اشکال اصلی فیلم همین است. سنگدل شدن مردم هیچ کمکی به سلامت جامعه نمیکند. اگر به دنبال اصلاح جامعه هستیم باید الگو های خوبی را معرفی کنیم که در آخر نیز به موفقیت برسند. نه مثل جیگساو که در نتیجهی بازی های ضد انسانی وی، خودش و بازیکنانش به فجیعترین شکل ممکن کشته شدند و زندگی پوچ خود را این گونه تمام کردند.
در پایان باید گفت، اگر قرار بر مجازات مجرمین باشد، اولا چرا جیگساو همیشه با مجرمین خرد و دسته پایین بازی میکند؟ یک بار هم که شده سراغ جنایتکاران اصلی برود. اگر کسی از روی نیاز دزدی کرده ریشهی دزدی وی در سیاستمداران عالیرتبه است. چرا آن ها را عقوبت نمیکند؟ یا مثلا چرا سراغ تشکیل دهندگان گروهک های تروریستی، مثل داعش نمیرود و برای یک بار هم که شده، مسئولان عالیرتبهی امریکا را مجازات نمیکند که مسبب کشته شدن میلیون ها نفر به صورت مستقیم و غیر مستقیم در تمام جهان هستند؟
این نگاه ضد طبقات زیرین جامعه و حامی مافیای قدرت، مجرم اصلی را مردم عادی معرفی کرده است.
سخن پایانی
در پایان نیز به بینندگان فیلم های اره توصیه میکنیم که اگر هم این ژانر را دوست دارند، حتما به سراغ نمونه های انسانیتر بروند. مواردی که شیطان در آخر فیلم نابود شود و شخصیت مثبت فیلم نباشد. نه همچون اره که در جهان سیاه فیلم که جنایتکار هستند، جیگساو را بانی عدالت معرفی کرده و پاکترین شخصیت ها را قربانی جذب مخاطب میکند. دقت کنیم که تاثیر این گونه فیلم ها، در رفتار های خشونتبار ما بروز پیدا میکند. قرار نیست همه با دیدن جیگساو، قاتل زنجیرهای شوند.
با عرض سلام
این چند وقت که مشغول دیدن نقد و بررسی های سایت بودم خیلی بی انصافی بود که یه تشکر خشک و خالی ازتون نکنم
باید بگم جنس بررسی هاتون و اون نگاه ریشه ایتون رو شدیدا هستم اصلا مشتریشم واقعا خدا قوت!
اگه میتونم از لحاظ مالی به سایت کمک کنم خوشحال میشم راه ارتباطی قرار بدید که به این شکل بتونم به مجموعه کمکی کرده باشم
یه چیزی هم که باقی مونده بگم منتظر موشکافی سریال ونزدی از سمت تیمتون هستم!
دمتون گرم
سلام و تشکر
ونزدی به زودی منتشر میشه
بابت حمایت مالی هم تشکر از لطفتون زمانی که با سرور سایت گلاویز بشیم و نیاز به تمدید یا ارتقا داشته باشه اطلاعیه ای داخل سایت قرار میدیم.
ممنون برای این نقد. سری فیلم “اره” در نتیجه موفقیت فیلم “هفت” و با کپی برداری از آن ساخته شد. ولی سازندگان “اره” آن قدر درگیر درآمدزایی با صحنه های شکنجه بوده اند که نکته اصلی فیلم فینچر را نفهمیده اند: در همه دو ساعت و هفت دقیقه فیلم “هفت” عمل کشتن را تنها یک بار می بینیم؛ سکانس ماقبل پایان. در بقیه فیلم فقط با جسدها و تاثیرشان روی آدم ها مواجهیم (و حتی تصویر جسدهای وکیل و دختر خیابانی را از دور و کمی مبهم می بینیم نه واضح). فینچر هرگز به ما نشان نمی دهد که جان دو چگونه این آدم ها را به قتل رسانده.
البته اگر فقط از جنبه درآمدایی نگاه کنیم، فیلم های موفقی ساخته اند که ارزش سینمایی ندارد و برای مخاطب (خصوصا نوجوان) می تواند بسیار مضر باشد.
با عرض سلام
این چند وقت که مشغول دیدن نقد و بررسی های سایت بودم خیلی بی انصافی بود که یه تشکر خشک و خالی ازتون نکنم
باید بگم جنس بررسی هاتون و اون نگاه ریشه ایتون رو شدیدا هستم اصلا مشتریشم واقعا خدا قوت!
اگه میتونم از لحاظ مالی به سایت کمک کنم خوشحال میشم راه ارتباطی قرار بدید که به این شکل بتونم به مجموعه کمکی کرده باشم
یه چیزی هم که باقی مونده بگم منتظر موشکافی سریال ونزدی از سمت تیمتون هستم!
دمتون گرم
سلام و تشکر
ونزدی به زودی منتشر میشه
بابت حمایت مالی هم تشکر از لطفتون زمانی که با سرور سایت گلاویز بشیم و نیاز به تمدید یا ارتقا داشته باشه اطلاعیه ای داخل سایت قرار میدیم.
ممنون برای این نقد. سری فیلم “اره” در نتیجه موفقیت فیلم “هفت” و با کپی برداری از آن ساخته شد. ولی سازندگان “اره” آن قدر درگیر درآمدزایی با صحنه های شکنجه بوده اند که نکته اصلی فیلم فینچر را نفهمیده اند: در همه دو ساعت و هفت دقیقه فیلم “هفت” عمل کشتن را تنها یک بار می بینیم؛ سکانس ماقبل پایان. در بقیه فیلم فقط با جسدها و تاثیرشان روی آدم ها مواجهیم (و حتی تصویر جسدهای وکیل و دختر خیابانی را از دور و کمی مبهم می بینیم نه واضح). فینچر هرگز به ما نشان نمی دهد که جان دو چگونه این آدم ها را به قتل رسانده.
البته اگر فقط از جنبه درآمدایی نگاه کنیم، فیلم های موفقی ساخته اند که ارزش سینمایی ندارد و برای مخاطب (خصوصا نوجوان) می تواند بسیار مضر باشد.
مخلصم
بله با هفت قابل مقایسه نیست اصلا
ارّه فقط برای گیشه ساخته میشه
نسخه.ی بازی هاش و سینمایی جدیدش هم تکرار همین حرفاست
ممنون از نقدتون و وقتی که گذاشتید.