امروزه سینما به عنوان ابزار مهمی برای کسب ثروت و ترویج افکار و فرهنگ در جوامع به کار برده می شود؛ به خصوص در آمریکا که دستگاه سینمایی این کشور، هالیوود با ورود به تمام عرصه ها سعی دارد علاوه بر سرگرم سازی و جذب مخاطب به نوعی در فرهنگ ها رسوخ کند و به انتشار فرهنگ و اندیشه مورد نظر خود در کشورهای گوناگون، به ویژه کشورهایی که در تعارض با آمریکا هستند بپردازد.
همچنین از دیگر برنامه های اصلی سینمای آمریکا که همواره روی آن کار شده، به تصویر درآوردن موضوع ها همراه با اغراق و بزرگنمایی است تا مخاطب به آن تمایل و گرایش پیدا کند. یکی از این موضوع ها، اسطوره سازی است، که در بطن مطرح کردن اسطوره ها، مسائل اخلاقی منفی به گونه ای مثبت جلوه پیدا می کنند.
مانند سری فیلم های بت من و سوپرمن که در واقع چیزی جز جلوه های تصویری زیاد و افکت ها و جلوه های ویژه ندارند. این اسطوره های تصویری کاملاً ساخته و پرداخته ی ذهن خالقانشان هستند و هیچ پشتوانه ی دینی و تاریخی خاصی ندارند.
نکته قابل تأمل درباره ی اسطوره های سینمایی این است که سعی می کنند مخاطب خود را در میان نسل جوان پیدا کنند. نزدیک شدن احساسی و روحی مخاطب به این اسطوره های دروغین و مصنوعی، منجر به استحاله ی ارزش های اخلاقی و اصیل انسانی می شود.
اسطوره سازی جعلی در هالیوود به دو صورت قابل شناسایی است:
اول: معرفی غرب و آمریکا به عنوان منجی،
دوم: معرفی اسلام و مسلمانان به عنوان شر.
در اکثریت فیلم های اسطوره ای، جامعه، درگیر مشکلاتی نمایش داده می شود و کسی می آید و این مشکلات را حل می کند. در این فیلم ها، شخصیت قهرمان فیلم ظهور پیدا می کند و با نیروی خارق العاده ی خود که تنها مبتنی بر ابزار و قدرت فرد است، جامعه را نجات می دهد. جالب این است که مانند غالب فیلم های هالیوود نیز قهرمان فیلم هیچ ارتباطی با خدا و نیروی ماوراءالطبیعه ندارد و تنها به صرف نیروی مادی و ابزاری و توانایی بدنی خود همه کارها را انجام می دهد؛ این موضوع به خصوص در مورد شخصیت هایی مانند بت من و مرد عنکبوتی به وضوح مشاهده می شود.
همه ی فیلم های اسطوره ای هالیوود یک فاکتور مشخص دارند؛ آنها سعی می کنند شرایط و واقعیت را به گونه ای جلوه دهند که بیننده احساس کند از دست کسی کاری برنخواهد آمد، به جز یک اسطوره و قهرمان. این اسطوره هم درواقع نمادی از خود آمریکاست. یعنی در این فیلم ها به مخاطب خود القا می کنند که آمریکا منجی جهان است. اغراق بیش از حد در قدرت اسطوره، یکی از ویژگی های مهم این دست از فیلم هاست. به عنوان مثال در فیلمی چون مرد آهنی قدرت نظامی آمریکا در حد بسیار بالایی نشان داده می شود.
نوع دیگر فیلم های اسطوره ای در قالب آثاری ضداسلامی شکل می گیرند. در این آثار که اکثراً با محوریت آخرالزمان و آرماگدون خلق شده اند، کشورهای مشرق زمین و مسلمان را به طور مغرضانه ای به عنوان آنتاگونیست معرفی می کنند. یعنی شیطان از کشورهای اسلامی برمی خیزد و نیمه ی غربی عالم را مورد تاخت و تاز خود و یارانش قرار می دهد.
الان القای منجی بودن چین، در هالیوود میشود.