انیمیشن دلیر، محصول مشترک دیزنی و پیکسار، از انیمیشن های مهم و پر فروش است که در تلویزیون ایران نیز دوبله و پخش شده است.
این انیمیشن در قالب یک داستان ساده، زمینهساز فیلم های جادوگِرای پس از خود است. در دلیر کُد های بسیار مهم و اساسی مطرح میشود که در ادامه به آن ها میپردازیم.
۱.اتحاد چهار پادشاهی
یکی از اهداف انیمیشن دلیر، به اتحاد رساندن چهار اقلیم تحت یک پادشاهی است. این چهار اقلیم در دلیر، یادآور چهار بخش از پادشاهی متحد انگلستان است که شامل انگلیس، ولز، ایرلند شمالی و اسکاتلند میشود. در انیمیشن دلیر تاکید میشود که پادشاهی ها نباید با همدیگر در ستیز باشند و باید در مقابل دشمن خارجی، اتحاد خود را حفظ کنند.
۲. وجود داشتن جادو
در سکانس اول انیمیشن که مریدا کودک است، میبینیم که وی یک نور آبی میبیند و وقتی به مادرش میگوید، او میپذیرد اما گفته میشود پدر مریدا به جادو اعتقاد ندارد. در حالیکه ما جادو را دیدهایم و در انیمیشن هم تاکید بر روی همین قدرت های جادویی است. پس پدر مریدا که به جادو اعتقاد ندارد اشتباه میکند.
۳. جادوگر مهربانِ انیمیشن دلیر
در انیمیشن دلیر، یک جادوگر پیکرتراش وجود دارد که مهربان و تو دل برو است. برخلاف پیر زن های جادوگری که در ذهن ما است که معمولا دنبال دزدیدن بچه ها و سحر و طلسم های شیطانی هستند. در انیمیشن دلیر جادوگر با جادوی خود به مریدا و خانوادهاش(به کل پادشاهی) کمک میکند تا واقعبین باشند و به هر کس در زندگی خود، آزادی عمل بدهند. در واقع جادوگر با طلسم خود خانواده و پادشاهی را نجات داده و اصلاح میکند.
۴. جهان های موازی
در کلبهی جادوگر، ما با انواع و اقسام مجسمه های چوبی طرف هستیم، اما با بستن در و قدرت جادوگر، اتاق عوض میشود. یعنی جادوگر در ظاهر یک شغل دارد و برخلاف آنچه که وانمود میکند، در باطن، به جادوگری میپردازد.
این مخفی کردن هویت جادوگران، ریشه در برخورد ادیان الهی با جادوگری و ارتباط با شیاطین دارد. به همین علت جادوگران هویت خود را مخفی میکردند تا در خفا به سحر کردن مردم و بهرهکشی از آن ها مشغول باشند.
در چند سکانس انیمیشن دلیر، این جمله تکرار میشود که افسانه ها افسانه نیستند، بلکه واقعیت دارند. یعنی فکر نکنید که افسانه های باستانی خرافات و دروغ های پیرزن هاست، بلکه این افسانه ها ریشه در واقعیت دارند. این شعار انیمیشن بسیار مهم است، چرا که فرقه های باطنی تاکید زیادی بر تمدن های باستانی مشرک و جنّپرست دارند و این تاکید بر میراث باستانی، در این انیمیشن نیز تاکید شده است.
۷. نمایش استون هنج در انیمیشن دلیر
یکی از مکان های بسیار مهم برای نئو پاگانیست ها(مشرکین جدید و شیطانپرستان) اِستون هِنج است. استون هنج که در انگلستان واقع شده است، یکی از مهمترین مراکز بت پرستان جدید و شیطانپرستان عصر ماست. تا جایی که اجتماعات چند هزار نفره و مراسمات متعددی توسط مشرکین جدید، در این مکان باستانی، برگزار میشود.
در انیمیشن دلیر، مکانی شبیه به استون هنج وجود دارد که مریدا از همین مکان نور جادویی را میبیند و به دنبال آن میرود. این نور ها در تعالیم باستانی اروپا، معمولا به عنوان گمراه کننده مسافران از مسیر خود شناخته میشده است. برخی هم آن ها را نوعی روح دانستهاند. در دلیر خرسی که روح انسانی دارد و میمیرد، روح او به همان رنگ نور ها آبی خارج میشود. پس نور آبی در انیمیشن دلیر موجودات روحانیای هستند که مریدا را به سمت جادو و ارتباط با جادوگر میکشانند.
همچنین وقتی مریدا از کلبه خارج میشود، خود را در همان مکان استون هنج و نه بیرون از کلبه، میبیند. یعنی اساسا او با راهنمایی همان ارواح به کلبه میرسد.
این استفاده از فولکلورها و عقاید جادوگری در انگلستان، ریشه در فرقه های مخفی و عقاید آن ها دارد. بزرگترین مراکز فرقه های جادوگِرا و بت پرست، در انگلستان بوده و هست. به همین دلیل استون هنج، ۴ حکومت تحت یک پادشاهی، جادوگر و انوار روحانی(Will O The Wisps) تماما بیانگر عقاید مشرکانهی اروپای باستان و تبلیغ آیین های خرافی است.
۸. شعار معروف آلیستر کراولی در انیمیشن دلیر
در تمام انیمیشن دلیر، مریدا به دنبال رها شدن از زیر ظلم خانواده و رسیدن به استقلال کامل در رفتار خود است. تا جایی که حتی مصلحت کشور را به خطر انداخته و حاضر به ازدواج با هیچ یک از پسران ارشد، نیست. البته فیلمساز با هوشمندی، خواستگاران وی را دست و پا چلفتی نشان میدهد تا ما هم با مریدا همراه شده و رفتار وی را تایید کنیم.
در سخنرانی پایانی مریدا، وی با حمایت مادرش تاکید میکند که هر کس بایستی خودش تصمیم بگیرد و هیچ کس حق دخالت و تحمیل ارادهی خود را بر دیگری ندارد. یعنی انسان باید به آنچه دلش میخواهد و احساسش با آن هماهنگ است، عمل کند. البته مخالفت پدر ها که از نسل قبلی بوده را میبینیم، اما فرزندان آن ها کاملا با این شعار اومانیسم(انسان، محور جهان است) همراه هستند و آن را میپذیرند. این شعار که هر کاری میخواهی بکن، پایهی اصلی تمام آیین های شیطانپرستی است. بنیانگذار شیطانپرستی نوین در یکی از آثارش، میگوید: هر آنچه میخواهی بکن، این تمام قانون است.
یعنی ارادهی خود را آزاد کن و به هر چه دلت میخواهد عمل کن. حتی عشق را نیز تحت ارادهی خود بیاور! به همین دلیل امروز در غرب مراد از عشق، تمایلات نفسانی و فساد جنسی است، نه علاقهی پاک و فطری بین دو انسان. این شعارِ هر چه دلت میخواهی بکن، در انیمیشن، حتی هدایت خانواده بر کودکان را نیز برنمیتابد و به دنبال محدود کردن پدر و مادر در تربیت فرزندان است. شعار شیطانی اومانیسم که تقریبا در تمام آثار برجستهی سینمای هالیوود وجود دارد.
۹. مریدا، شاهزادهی جادوگر آینده
یکی از مضمون های پر تکرار در سینمای غرب، از جمله انیمیشن دلیر، قهرمان مونث جادوگر است. در سریال ویچر، استرنجر تینگز، ونزدی و… دقیقا همراهی یک دختر با جادو و قدرت فوق العادهی وی را میبینیم.
در دلیر نیز مریدا طبیعتا پس از این ماجرا ها، به دنبال جادوگر میرود و با کمک نور های روحانی، به جادوگری راه پیدا میکند. دقت شود که مو های قرمز مریدا اتفاقی نیست. در آیین های شیطانپرستی، پرستش موجودی مونث با مو های قرمز(لیلیث یا بابالون) کاملا ترویج شده است.
این مضمون قهرمان مونث جادوگر نیز ریشه در عقائد فرقهای دارد. بعضی از آیین های شیطانگِرا در غرب، تاکید بر پرستش شیاطین مونث دارند و در دورهی معاصر، بر پرستش جنس مونث از شیاطین تاکید میکنند. به همین دلیل ما در فیلم های متعددی شاهد قهرمان مونث جادوگر هستیم.
دقت شود که این مساله ناشی از اعتقادات فمینیستی نیست؛ بلکه فمینیسم خودش در بعضی شاخه ها، تحت تاثیر آیین های شیطانگرا بوده است. در دلیر هم میبینیم که مادر مریدا که یک زن است قهرمان نیست، بلکه مریدای جادوگر قهرمانِ دلیر این انیمیشن به حساب میآید.
اینکه مریدا اهل جادو، شاهزاده و مونث است اشاره به تاجگذاری ملکهی شیطانی موقرمز، یعنی لیلیث در عقائد خرافی فرقه ها دارد. (برای آشنایی اجمالی با تاثیرگذاری لیلیث، شیطان مونث یهودی، بر فمینیزم، به مقالهی Lilith and her influence on feminism
Penelope Diamantopoulos
یا کتاب
The Coming of Lilith: Essays on Feminism, Judaism, and Sexual Ethics
مراجعه فرمایید.)
در واقع این تسلط جنس زن بر مرد و برتری مریدا بر خواستگارانش، مروج گفتمان فمینیسم افراطی است که حتی ازدواج با مردان را نیز برنمیتابد. اما این فمینیسم برخواسته از مکتب جادوگری جدید است و درواقع این زنگرایی، حاصل باور های فرقهای است؛ نه اینکه گفتمان حاکم بر انیمیشن دلیر، فمینیسم باشد. بلکه فمینیسمِ جادوگِرا در انیمیشن تبلیغ میشود.
گفتمان زنگرای افراطی انیمیشن دلیر هم بسیار واضح است. مردان خوشگذران بیعرضه و تو سری خور بوده، قهرمان مریدا و مادرش هستند و علنا حکومت نیز با نفوذ مادر مریدا اداره میشود. این نگاه قرین به تحقیر به مردان، بیانگر افراط انیمیشن در زنگرایی است.
نتیجهگیری انیمیشن دلیر
در جهان امروز، کودکان ما بیشتر با انیمیشن و گیم و… در ارتباط اند تا پدر و مادر خودشان. به همین دلیل تربیت بعضی کودکان بیش از آنکه تحت تاثیر والدین باشد، با رسانه ها پیش میرود. پس باید دقت کنیم تا نسل های آینده در کشور ما، تحت تاثیر انیمیشن های این چنینی، به سمت سحر و جادو و فرقه های نهان کشیده نشده و جذابیت های دروغین جادو در این دست آثار، باعث گمراهی و پشیمانی کودکان ما نشوند.
در دلیر هم این گسست بین نسلی را میبینیم و نسل جدید علیرغم مخالفت پدر ها، به دنبال اومانیسم و حاکمیت نفس اماره بر جهان هستند. حتما با چنین انیمیشن هایی مخاطبین کودک هالیوود در آیندهای نه چندان دور، خرافاتی، علاقمند به فرقه و ضد خانواده خواهند شد. انیمیشن های پخش شده در سیمای کشورمان نیز مورد اطمینان کامل نیست و والدین حتما باید بر غذای روحی فرزندانشان، دقت کافی را داشته باشند.
نکاتی که توی نقد گفتید واقعا تا به حال به ذهن من نرسیده بود.واقعا ممنون
البته من واقعا از دیدن این انیمیشن تو بچگیم نتیجه ی بدی نگرفتم ولی خوبه آدم آگاه باشه.
راستی استون هنج که گفتید توی مانگا ناکجا آباد موعود با عنوان هفت دیوار بود که شباهت خاصی داشت اونجا هم مکان مهمی توی مانگا بود که به قدرت های جادویی منتهی میشد.
بی زحمت ونزدی رو هم تحلیل کنید .فکر کنم نکات زیادی درباره ی آیسیس و … داره
۱. زن زنه، مرد مرده. زن باید زنانگی کنه مرد مردانگی. نه اینکه بیایم مرد بودنو بکاریم توی زن ها
۲. همونطور که برتری مردها به زن ها بده، برتری زنها به مردان هم بده. هر جنسیتی قابلیت های خودشو داره و توی حیطه خودش فعالیت میکنه، در آخرم زن و مرد کنار هم به تکامل میرسن، وقتی دوتاشون بهم نیاز دارن برتری هیچکدوم به اونیکی معنایی نداره
۳. والا یکمم توی مقاله از مردگرایی طرفداری نکردیم. انتقاد از فمنیسم افراطی و زنان رهبر و جادوگر به معنای طرفداری از مرداگرایی نیست.
سلام علیکم
یک نفر داره مانگا دیمن رو میخونه تا نقدش کنیم
مابقی اتک هم با کامل شدنش نویسنده میخواد بنویسه چون عقیده داره نکته ای در نتیجه گیری هست که اون بخشارو در بر میگیره
سلام. خسته نباشید بابت این نقد زیبا
میشه لطفا سریال 11.22.63 رو هم نقد کنید؟
هیچ جا نقد خوبی ازش پیدا نکردم و به نظرم شما میتونید به خوبی درموردش اظهار نظر کنید.
سلام علیکم
اثر ساده ایه هر چند میخواد خیلی خودشو باحال نشون بده همشم داریم راه رفتن و رانندگی بازیگرا رو برای پر کردن وقت فیلم می بینیم حالت جبرگرایانه ایم داره یعنی اتفاقی که باید بی افته می افته وگرنه…
این نوع دیدگاه توی مرد عنکبوتی در دنیای عنکبوتی به کمال رسید و خیلی واضح بیان شد مباحث تقدیر و این چیزا
همچنین دیدگاه ساده انگارانه ای به ترور کندی داره. کلی تئوری وجود داره و این فیلم میگه نه همش کشکه ی یارویی یک دفعه الکی پاشده رفته کندی رو کشته. یک جورایی می خواسته بگه این تئوری ها همش توهمن ولی خوب نگفته.
از سال ۲۰۱۱ به بعد، دختران و زنان در آثار هالیوودی از جایگاه همسر شخصیت مرد به جایگاه سرکشی، خودسری، خود رایی، همانند مردان کار کردن و… تغییر کرده است.
جن آبی رنگ از اعتقادات شیطان پرستان است پس رنگ آبی آن روح (بهتر است بگوییم جن) در استون هنج به این دلیل است.
عدم توجه به خانواده و ازدواج هم در متن نویسنده ذکر شده
در پاسخ به کاربر رضا:
کاملا حق با شماست توی یک سری مقالات خارجی در رابطه با ستاره شناسی تحقیق کنید(کلا ادیان و فرقه های الحادی به ستاره ها خیلی اهمیت میدن)میشه فهمید در ۲۰۱۲ ستاره قلب الاسد که پر نور ترین ستاره صورت فلکی اسد(نماد مرد،مرداد) هست ظاهرا به سنبله(نماد زن ،شهریور)انتقال پیدا میکنه که فکر کنم به تعابیری نماد تموم شدن دوره ی مرد سالاری و آغاز دوره ی وجه مونث شیطان شیطان(لیلیث،یا اسم های دیگه هم که داره)هست.
کلا از اون دوره تمرکز روی زن ها بالا رفت و فمینیست و انواع اقسام مسائل(که توی کشور خودمون هم بود)بالا گرفت.
و شخصیت های فیلم و انیمیشن ها و انیمه ها به این حالت کشیده شدن.
سلام با توجه به داستان مریدا شخصیت اصلی و مثلا آزاده و بزرگ داستان و پدر و مادر مانع از کار او و محافظه کار و ترسو خلق شده اند
اما از منظر جنسیتی که حوزه وسیع تری داره و البته آخر داستان همین شخصیت مادر در کنار خود دختر قهرمانان داستان و بقیه مردان اشخاصی بی عرضه ، خوش گذران و بی عقل توصيف شده اند
به بیان دیگه، مریدا قهرمان اصلی یا پروتاگونیست فیلم یعنی شخصیت اصلیه، اما مادرش نقش آنتاگونیست رو داره و در آخرش که خرس میشه، مدافع مریداست
مادر مریدا از حیث تسلط بر مرد ها کاملا شخصیتش پرداخت شده، اما محوریت داستان روی کنش های مریداست و حتی تحول مادرش هم به خاطر معجون جادویی مریدا ایجاد میشه
پس در بخشی از فیلم که خرس شده قهرمانه، در ابتدای فیلم که مانع ازادی مریداست، ضد قهرمان و در مقابل مرد ها، کاملا تسلط داره و جنبهی فمینیستی فیلم رو داد میزنه
نکاتی که توی نقد گفتید واقعا تا به حال به ذهن من نرسیده بود.واقعا ممنون
البته من واقعا از دیدن این انیمیشن تو بچگیم نتیجه ی بدی نگرفتم ولی خوبه آدم آگاه باشه.
راستی استون هنج که گفتید توی مانگا ناکجا آباد موعود با عنوان هفت دیوار بود که شباهت خاصی داشت اونجا هم مکان مهمی توی مانگا بود که به قدرت های جادویی منتهی میشد.
بی زحمت ونزدی رو هم تحلیل کنید .فکر کنم نکات زیادی درباره ی آیسیس و … داره
سلام علیکم
ونزدی به زودی منتشر میشه انشاءالله
آماده آماده اس داریم روی مستندش هم کار می کنیم. مستند برسه با مقاله همراه هم منتشرشون می کنیم.
زن گرایی بده ،
برتری زن بر مرد بده ،
مرد گرایی بد نیست ،
برتری مرد بر زن بد نیست ،
یاد بگیرید دوستان … تا درس های دیگری از آی نقد بدرود و سپاس
خب متاسفانه خوب مطالعه نکردید درس هارو اشتباه جزوه برداری کردید
۱. زن زنه، مرد مرده. زن باید زنانگی کنه مرد مردانگی. نه اینکه بیایم مرد بودنو بکاریم توی زن ها
۲. همونطور که برتری مردها به زن ها بده، برتری زنها به مردان هم بده. هر جنسیتی قابلیت های خودشو داره و توی حیطه خودش فعالیت میکنه، در آخرم زن و مرد کنار هم به تکامل میرسن، وقتی دوتاشون بهم نیاز دارن برتری هیچکدوم به اونیکی معنایی نداره
۳. والا یکمم توی مقاله از مردگرایی طرفداری نکردیم. انتقاد از فمنیسم افراطی و زنان رهبر و جادوگر به معنای طرفداری از مرداگرایی نیست.
ببخشید دیمن اسلایر و بخش های دیکه اتک رو کی منتشر میکنید ؟
سلام علیکم
یک نفر داره مانگا دیمن رو میخونه تا نقدش کنیم
مابقی اتک هم با کامل شدنش نویسنده میخواد بنویسه چون عقیده داره نکته ای در نتیجه گیری هست که اون بخشارو در بر میگیره
سلام. خسته نباشید بابت این نقد زیبا
میشه لطفا سریال 11.22.63 رو هم نقد کنید؟
هیچ جا نقد خوبی ازش پیدا نکردم و به نظرم شما میتونید به خوبی درموردش اظهار نظر کنید.
به امید موفقیت شما و تیم خوبتون
سلام علیکم
اثر ساده ایه هر چند میخواد خیلی خودشو باحال نشون بده همشم داریم راه رفتن و رانندگی بازیگرا رو برای پر کردن وقت فیلم می بینیم حالت جبرگرایانه ایم داره یعنی اتفاقی که باید بی افته می افته وگرنه…
این نوع دیدگاه توی مرد عنکبوتی در دنیای عنکبوتی به کمال رسید و خیلی واضح بیان شد مباحث تقدیر و این چیزا
همچنین دیدگاه ساده انگارانه ای به ترور کندی داره. کلی تئوری وجود داره و این فیلم میگه نه همش کشکه ی یارویی یک دفعه الکی پاشده رفته کندی رو کشته. یک جورایی می خواسته بگه این تئوری ها همش توهمن ولی خوب نگفته.
از سال ۲۰۱۱ به بعد، دختران و زنان در آثار هالیوودی از جایگاه همسر شخصیت مرد به جایگاه سرکشی، خودسری، خود رایی، همانند مردان کار کردن و… تغییر کرده است.
جن آبی رنگ از اعتقادات شیطان پرستان است پس رنگ آبی آن روح (بهتر است بگوییم جن) در استون هنج به این دلیل است.
عدم توجه به خانواده و ازدواج هم در متن نویسنده ذکر شده
سلام
ممنونم از نظرتون و اطلاعات مفیدی که فرمودید
اینکه در نقد ها مشارکت میکنید خیلی عالیه و باعث تبادل اطلاعات میشه
یه نظر من جن آبی فقط از اعتقادات شیطانپرستان نیست؛ بلکه در هالیوود نمادی از موجودات غیبی شده
برای همین نمیشه گفت چون آبیه، پس شیطانپرستانهست
بله، استون هنج چون مکان پرستش شیاطین بوده، دلیل خوبیه
و فضای فیلم که جادو در اون حریان داره هم موید فرمایش شماست
در پاسخ به کاربر رضا:
کاملا حق با شماست توی یک سری مقالات خارجی در رابطه با ستاره شناسی تحقیق کنید(کلا ادیان و فرقه های الحادی به ستاره ها خیلی اهمیت میدن)میشه فهمید در ۲۰۱۲ ستاره قلب الاسد که پر نور ترین ستاره صورت فلکی اسد(نماد مرد،مرداد) هست ظاهرا به سنبله(نماد زن ،شهریور)انتقال پیدا میکنه که فکر کنم به تعابیری نماد تموم شدن دوره ی مرد سالاری و آغاز دوره ی وجه مونث شیطان شیطان(لیلیث،یا اسم های دیگه هم که داره)هست.
کلا از اون دوره تمرکز روی زن ها بالا رفت و فمینیست و انواع اقسام مسائل(که توی کشور خودمون هم بود)بالا گرفت.
و شخصیت های فیلم و انیمیشن ها و انیمه ها به این حالت کشیده شدن.
“مادر مریدا که یک زن است قهرمان نیست،”
“قهرمان مریدا و مادرش هستند”
بلاخره کدومه؟
سلام با توجه به داستان مریدا شخصیت اصلی و مثلا آزاده و بزرگ داستان و پدر و مادر مانع از کار او و محافظه کار و ترسو خلق شده اند
اما از منظر جنسیتی که حوزه وسیع تری داره و البته آخر داستان همین شخصیت مادر در کنار خود دختر قهرمانان داستان و بقیه مردان اشخاصی بی عرضه ، خوش گذران و بی عقل توصيف شده اند
به بیان دیگه، مریدا قهرمان اصلی یا پروتاگونیست فیلم یعنی شخصیت اصلیه، اما مادرش نقش آنتاگونیست رو داره و در آخرش که خرس میشه، مدافع مریداست
مادر مریدا از حیث تسلط بر مرد ها کاملا شخصیتش پرداخت شده، اما محوریت داستان روی کنش های مریداست و حتی تحول مادرش هم به خاطر معجون جادویی مریدا ایجاد میشه
پس در بخشی از فیلم که خرس شده قهرمانه، در ابتدای فیلم که مانع ازادی مریداست، ضد قهرمان و در مقابل مرد ها، کاملا تسلط داره و جنبهی فمینیستی فیلم رو داد میزنه