فیلم Crimson Peak که به نام های قلعه خونین یا قلعه ای به رنگ خون شناخته شده است فیلمی در ژانر فانتزی و ترسناک، به کارگردانی “گیرمو دل تورو” و نویسندگی دل تورو و متیو رابینز است که در سال ۲۰۱۵ اکران و با بودجهی ۵۵ میلیونی، فروشی در حدود ۷۵ میلیون دلار در گیشه داشته است.
این فیلم نیز مانند بسیاری از فیلم های دیگر ژانر وحشت به داستان سرایی و تصویر سازی از ارواح پرداخته است. چنانکه شروع آن با این جمله است که از زبان نقش اول داستان گفته میشود:«روح ها واقعا وجود دارند.»
به همین دلیل ما نیز بر روی نحوه پردازش داستان فیلم قلعه خونین به «مسئله روح»، متمرکز شده و میخواهیم در این مقاله کوتاه به بررسی آن بپردازیم.
ارواحِ قلعه خونین
گرچه فیلمنامه «قلعه خونین» ضعف های آشکاری مثل شخصیت پردازی ضعیف، وجود عوامل زائد و غیر موثر در پیشبرد داستان اصلی و البته نمایش صحنه هایی با خشونت بالا، دارد اما در این مقاله صرفا به نقد دیدگاه فیلم در مورد ارواح، میپردازیم:
ارواح سرگردان
مخاطب در این فیلم قلعهی خونین، شاهد حضور و پرسهزنی ارواح مردگان در دنیا است!! به عنوان مثال در سکانس های مختلفی روح مادر ادیث به سراغ او می آید یا حتی ادیث با یکی از ارواح سرگردان در عمارت قلعه خونین صحبت میکند و آن روح نیز با اشاره راهنماییش میکند.
اما بنابر آموزه های صحیح، اساسا ارواح سرگردان در دنیا وجود ندارند و روح انسان ها بلافاصله پس از مرگ توسط فرشتگان، گرفته شدا و به عالم برزخ منتقل میشوند و در همانجا می مانند تا در روز قیامت با بررسی اعمالشان، تعیین تکلیف شده و به بهشت یا جهنم بروند.
پس روح در این جهان نمیماند و توسط موجودات عالیتر یا همان ملائکه، گرفته شده و به جهان های بالا برده میشود.
یعنی برخلاف آنچه که در فیلم مطرح میشود، ارواح پس از مرگ در بند شده و اصلا آزادی عمل ندارند که در این دنیا بگردند و دیگران را اذیت کنند.
درواقع موجودات ماورائی که به اذیت و آزار انسان ها میپردازد، از طائفهی جنیان است و نه ارواح انسان ها.
نکتهی قابل توجه دیگری که در فیلم موجود است، همان مضمون تکراری فیلم های دل تورو است. دل تورو در اکثر آثارش، انسان ها را شیطانصفت نشان میدهد و ادعا میکند نباید از موجودات ترسناک و عجیب، ترسید. بلکه باید از انسان ها بترسیم که از همه ظالمتراند! در فیلم قلعهی خونین نیز ارواح خونین مردگان کاری به جز ظاهر شدن ندارند و اصلا به انسان آسیبی نمیرسانند. بلکه این انسان ها هستند که مرتکب جنایت میشوند.
از طرفی فیلم با عادیسازی و جذاب جلوه دادن رابطهی جنسی خواهر و برادری، سعی دارد مرز های اخلاقی را بشکند. ارتباط جنسی بین محارم، در غرب نیز امری مذموم و به شدت غیر اخلاقی به حساب میآید. اما این فیلم با جذاب نشان دادن این رابطه، قصد عادیسازی آن را دارد.
از طرفی بیرحمی در نشان دادن کشته شدن پدر یک خانواده، آن هم از دید قاتل، کاملا بیانگر ضد انسانی بودن نگاه فیلمساز است. این خشونت لُخت را ما در آثار دیگر دل تورو نیز شاهد هستیم.
به صورت کلی، قلعهی خونین به جز میزانسن های جذاب، چیزی برای عرضه ندارد. اگر حضور و بازی نسبتا خوب بازیگران سرشناس نبود، این فیلم نیز فروش چندانی پیدا نمیکرد.