نقد ورمزگشایی انیمیشن 9 یا Nine محصول 2009 (نه)
شوالیه های معبد تیم برتن
[box type=”info” align=”” class=”” width=””]
تریلر اثر
انیمیشن “9” یا Nine پیش از آنکه نام نویسنده و کارگردان جوانش ، شین آکر را یدک بکشد ، با نام تیم برتن به عنوان تهیه کننده شناخته می شود ، صرف نظر از اینکه این بار برتن برخلاف انیمیشنی همچون “کابوس نیمه شب پیش از کریسمس” (هنری زلیک) ظاهرا حتی در نوشتن فیلمنامه نیز دخالتی نداشته است. اما علیرغم این مسئله ، بیش از هر کسی ، سایه سنگین فیلمساز شناخته شده هالیوود بر انیمیشن “9” یا Nine حس می شود. بدین معنی که Nine را می توان در درجه نخست ، یک انیمیشن تیم برتنی دانست. کافیست بین انیمیشن های “عروس مرده” (که به کارگردانی خود تیم برتن بود) ، “کابوس نیمه شب پیش از کریسمس ( که فیلمنامه اش را برتن نوشته بود) و همین انیمیشن “Nine”( که نام تیم برتن تنها به عنوان تهیه کننده فیلم ثبت گردیده) مقایسه ای داشته باشید تا دریابید که چه شباهت عجیبی مابین شخصیت پردازی ها ، فضا سازی ، سیر قصه و داستان و حتی شکل و شمایل کاراکترهایی که در این 3 انیمیشن به چشم می خورند ، وجود دارد.
اول از همه ، داستان های عجیب و غریب این انیمیشن هاست که انگار نظیرش را در کمتر فیلم یا انیمیشنی می توان یافت و گویا خاص شخص تیم برتن است. مثلا اینکه در “کابوس نیمه شب پیش از کریسمس” ، سلطان هالووین از مراسم همه ساله اش کسل شده و تصمیم گرفته با دزدیدن سانتا کلاوز یا همان بابا نوئل ، تغییر و تحولی در کریسمس و هالووین بدهد! یا در “عروس مرده” ، یک عروس کهنه اسکلت شده از دنیای مردگان با به دست کردن اتفاقی حلقه ازدواج یک جوان در دنیای زندگان ، به عقد او درآمده و همه دنیای مردگان و زندگان را در هم می ریزد!! و یا در همین انیمیشن “Nine” تنها بازماندگان تمدن بشری پس از جنگ آخرالزمان ، تعداد 9 عروسک پارچه ای هستند که گویا روح پدیدآورنده خود را گرفته اند تا دنیا را از شر نیروهای شیطانی خلاص کنند!!
این عجیب و غریبی در شخصیت پردازی ها نیز به چشم می خورد ؛ مثلا ویکتور به عنوان کاراکتر مثبت و منطقی “عروس مرده” همانقدر سمپاتیک است که سالی و شاک در “کابوس نیمه شب پیش از کریسمس” و همچنین عروسک شماره 9 انیمیشن “Nine” . یا شخصیت متغییری مانند پاستور گالزولز در “عروس مرده” بی شباهت به جک اسکلینگتن “کابوس نیمه شب پیش از کریسمس ” و یا عروسک شماره 1 انیمیشن “Nine” نیست .
همچنین است شروع فیلمنامه هر یک از این انیمیشن ها با یک موقعیت خارق العاده بین دو دنیای نامتجانس که سپس به تدریج آن موقعیت به یک حالت متعادل و عادی تبدیل شده و کاراکترهایی از هر دو دنیا سعی می کنند تا موقعیت ذکر شده را به یک پایان و انجام مطلوب برسانند و به قول معروف یک “هپی اند” ، آخر هر سه این انیمیشن ها را رقم می زند :
دنیای مردگان و زندگان “عروس مرده” سرجای خود بازگشته و با کمک اهالی زیر خاک ، ویکتور بر طماعی و خباثت خانواده عروسش غلبه نموده و سر خانه و زندگی اش بازمی گردد. سانتا کلاوز هم در “کابوس نیمه شب پیش از کریسمس ” به سرزمین خودش برگشته و کریسمس در همان زمان خود برگزار می شود و بالاخره در “Nine” هم علیرغم از دست رفتن تعدادی از عروسک های پارچه ای ، شیطان روباتیک فیلم نابود شده و حتی ارواح عروسک های مرده برای وداع نزد بازماندگان برمی گشته و با لبخند به آسمان می روند.
البته این روند را کم و بیش می توان در آثار زنده تیم برتن نیز یافت ، از “ادوارد دست قیچی” و دو قسمت اول و دوم “بتمن” گرفته تا فانتزی های کودکانه ای مانند “ماجراهای بزرگ پی وی” و “چارلی و کارخانه شکلات ” و تا فیلم های خشونت باری همچون “اسلیپی هالو” و ” سویینی تاد” و حتی تا “سیاره میمون ها” و “ماهی بزرگ” و “مریخ حمله می کند” .
شخصیت ها و قصه های عجیب و غریب ادوارد دست قیچی ، بروس وین ، ویلی ونکا ، سویینی تاد و پی وی …همگی شباهت های تردید ناپذیری به یکدیگر دارند. یا پنگوئن فیلم “بازگشت بتمن” همانقدر ترحم برانگیز است که عروس ناکام فیلم “عروس مرده” و سلطان هالووین فیلم “کابوس نیمه شب پیش از کریسمس” و همچنین عروسک شماره یک انیمشن “Nine” .
اما به هر حال در تیتراژ انمیشن “Nine ” ، نام تیم برتن به عنوان کارگردان یا نویسنده فیلمنامه نیامده بلکه سازنده آن “شین اکر” ذکر شده که یک بار دیگر آن را در حد و قواره یک انیمشن کوتاه در سال 2005 ساخته بود و بابت آن نامزد دریافت اسکار بهترین فیلم کوتاه انمیشن نیز شد.
شین اکر در واقع یک انمیشن ساز فارغ التحصیل UCLA است که کارش را با انیمیشن 2 دقیقه ای “ریشه ناخن” در سال 1999 آغاز کرد و در سال 2003 انیمیشن یک دقیقه ای “استعداد مبهوت کننده آقای گرناد” را ساخت که در واقع همه کاره آن بود. ضمن اینکه وی در همین سال یکی از انیماتورهای کامپیوتری فیلم “ارباب حلقه ها : بازگشت پادشاه” هم بود. اما شین اکر انیمیشن “Nine” را که نخستین کار بلند حرفه ای او نیز محسوب می شود را با حال و هوا و فضای سینمای تیم برتن ساخته ، چراکه نه نوع کاراکترها ، نه فضاسازی و نه مسیر قصه هیچیک از 3 انیمیشن قبلی اش ( حتی نسخه کوتاه همین “Nine” ) شباهتی به این انیمیشن سال 2009 وی ندارند. گویی اکر قصد داشته به طور کامل نسبت به تیم برتن ادای دین کند و یا برتن ، او را به این کار واداشته است! اگرچه “شین اکر” صرفا داستان را نوشته و فیلمنامه نویس انیمیشن “Nine” پاملا پتلر است که به جز تعداد انبوهی کار تلویزیونی ، تنها فیلمنامه دو انیمیشن “خانه هیولا” و “عروس مرده” ( برای خود تیم برتن) را در کارنامه خود به ثبت رسانده و از جهت این آخری هم که شده قطعا با دنیای غیرمعمول برتن آشنایی کامل داشته است.
به جز تیم برتن ، عامل موثر دیگر بر فیلمنامه پاملا پتلر و فیلم شین اکر ، تیمور بکمامبتوف (سازنده فیلم هایی همچون “تحت تعقیب” ) یکی دیگر از تهیه کنندگان انیمیشن “Nine” بوده است. این تاثیر را به خصوص در صحنه های تعقیب و گریز فیلم شاهدیم که تقریبا یک سوم کل آن را در برمی گیرد. صحنه هایی که نه در آثار تیم برتن مسبوق به سابقه است و نه در فیلمنامه های پتلر و یا انیمیشن های اکر. صحنه هایی که گویا به طور نعل به نعل از فیلم های به اصطلاح اکشن و حادثه ای امروز هالیوود به خصوص اثری همچون “تحت تعقیب” کپی گردیده است ( خصوصا آن طرز آویزان شدن به یک دست یا بهتر بگویم سر سوزنی برلبه پرتگاهی مخوف یا ساختمانی مرتفع که نفس را در سینه تماشاگر حبس کرده ولی بالاخره طرف آویزان به هر کلکی نجات پیدا می کند!!) . حتی به نظر می آید که عروسک شماره 7 و نوع حرکات و اعمال آکروباتیکش ، به طور کامل از کاراکتر آنجلینا جولی در همان فیلم “تحت تعقیب” گرفته شده باشد. ( به جز صدای آن ، که جنیفر کانلی گفته است!)
اما تفاوت دیگر “9” سال 2005 شین اکر با “9” سال 2009 وی ، این است که دومی اساسا یک اثر آخرالزمانی محسوب می شود در حالی که انیمیشن 2005 اکر اصلا ارتباطی با آپوکالیپس و آخرالزمان پیدا نمی کرد. اینکه چه اتفاقی افتاده که یک اثر پس از گذشت 4 سال در فضایی آخرالزمانی گسترش پیدا کرده و حتی کسی مانند تیم برتن را به چنین جوی می کشاند ، به نظر پاسخش را می توان در همان جریان غالب سینمای امروز غرب یافت که مکرر در مقالات قبلی خود در همین ماهنامه نیز به آن مفصلا پرداخته ام و همه آنها در یک پاراگراف خلاصه می گردد که :
“سینمای غرب آرایش آخرالزمانی گرفته است” و ایدئولوژی آپوکالیپتیک حاکمان خود یعنی اوانجلیست ها (صهیونیست های مسیحی) را با انواع و اقسام ژانرها و سبک ها و آثار سینمایی به خورد ما می دهد و متاسفانه سینمای ما( در کلیت خود از مسئولینش گرفته تا سینماگران و خود همین جماعت منتقدان سینمایی) از چنین جریانی غافل مانده اند و خود را به انواع موضوعات کهنه و نخ نما شده و اندیشه و تئوری های منسوخ ، سرگرم ساخته اند!
فیلمنامه انیمیشن “9” به شکل هوشمندانه ای از ساختن و دوخته شدن یک عروسک پارچه ای ظاهرا کنفی ( در نماهای درشت) آغاز و کم کم با فاصله گرفتن از پیکر آن عروسک پارچه ای که در فعل و انفعالی نامشخص به حرکت می افتد ، تماشاگر خود را به تصویری از کره زمین می برد که جز خرابی و ویرانی از آن برجای نمانده است. این صحنه ها ، خیلی سریع تماشاگر پی گیر سینما به خصوص مخاطب انیمیشن های چند سال اخیر را به یاد “وال ای” می اندازد که سال گذشته با همین درونمایه آخرالزمانی به روباتی که تنها برروی زمین خالی از سکنه با روباتی دیگر از فضا دوست می شود، می پرداخت.
عروسک پارچه ای یاد شده ، مثل یک بازیکن فوتبال ، شماره 9 را برپشت خود دارد و خیلی زود هم نوعانش را با شماره های دیگر در میان خرابه ها و ویرانه ها پیدا می کند که هر یک سر و وضع و موقعیت خاصی دارند. او خیلی زود متوجه می شود که جنگی مهیب بین انسانها و ماشین های هوشمند ساخته شده توسط خود آنها ، در گرفته ( مانند سری فیلم های “ترمیناتور” و البته با روبات هایی دقیقا شبیه به روبات های غول پیکر فیلم “جنگ دنیاها”ی استیون اسپیلبرگ) و ماشین ها ، پیروز این میدان شده اند که فرمانده یا رییس آنها (دقیقا مانند روایات انجیلی اوانجلیست ها ) ” ” Beastنام دارد.( که می توان آن را جانور ، حیوان یا دیو و هیولا ترجمه کرد). این همان موجودی است که بنا به همان باورهای اوانجلیستی ، در آخرالزمان سپاه شر یا ضد مسیح را به سوی سرزمین فلسطین و قدس شریف هدایت کرده و در محلی به نام هارمجدون یا آرماگدون با سپاه مسیح درگیر شده و جنگی خونین اتفاق می افتد. بخشی از این باورهای اوانجلیستی سخن از 7 سال حاکمیت آنتی کرایست یا ضد مسیح ( همین موجود به نام Beast )بر دنیا دارد که پس از این مدت عیسی مسیح به همراه مسیحیان نو تولد یافته که به همراهش به آسمان رفته بودند ، نزول اجلال فرموده ! و در آرماگدون با سپاه شر درگیر شده و پس از کشتار و خرابی عظیم ، حاکمیتی 1000 ساله ای برای خود رقم می زنند و شیطان را برای هزار سال به قعر جهنم می فرستند!!
نکته جالب در انیمیشن “9” این است که تقریبا بقیه عروسک های پارچه ای ( به عنوان تنها بازماندگان تمدن بشری) در یک کلیسا و زیر تابلوی بزرگ شیشه ای حضرت مسیح و به رهبری عروسک شماره یک زندگی می کنند که کلاه و ردایی کشیش مانند برتن داشته و خطاب به شماره 9 تازه وارد که سایر عروسک ها را تشویق به جستجوی شماره 2 می کند، می گوید : “من کسی بودم که همه را سالم نگه داشتم ، تا پیش از اینکه تو به اینجا بیایی همه مسائل ما حل شده بود ولی تو که احمقی بیش نیستی به دنبال یک سری سوال نامشخص هستی…”
این درحالی است که شماره 9 ، قدرت وحشتناک جانور هیولا را دیده که چگونه شماره 2 را از جلوی چشمانش ربود ولی شماره 1 و همراهانش براین باور هستند که این هیولا نمی تواند به کلیسای امن آنها لطمه بزند. درست برخلاف همان اتفاقی که چندی بعد می افتد و هیولای پرنده با خرد کردن دیوار کلیسا به درون آمده و جان همه را تهدید می کند.
در این میان شماره 7 که نمی تواند این سکوت و خاموشی و انتظار را بپذیرد ، مدت ها پیش از این گروه محافظه کار بیرون زده و خود یک تنه با جانوران شریر در گیر است. اما بالاخره تنگی شرایط و رشد جهنمی سپاه شیطان برای دراختیار گرفتن حتی تمامی نقاط امن زمین ، باعث می شود که شماره 9 پیشنهاد حمله را بدهد و نشستن و منتظر شدن را نوعی خودکشی به شمارآورد ، آنچه که پیش از این توصیه شماره 7 نیز بود. چنانچه پس از درگیری شماره 9 و شماره 5 که با یکی از هیولاها و کمک به آنها در نابودی وی ، خطاب به عروسک شماره 5 گفت : ” …بالاخره تصمیم گرفتی که به جنگ بپیوندی…”
این نوع تفکر در منطق ایدئولوژی آخرالزمانی( که امروزه اندیشه اصلی نظام سلطه را تشکیل می دهد) در واقع همان تئوری جنگ پیشگیرانه است که جرج دبلیو بوش پس از 11 سپتامبر 2001 به مرحله اجرا درآورد. همان تئوری که می گوید برای متوقف کردن به قول آنها تروریست ها یا سپاه و محور شرارت ]یعنی همان ادبیات اوانجلیست ها که در این انیمیشن “9” نیز به کار گرفته شده [ نباید در خانه نشست و انتظار ضربات طرف مقابل را کشید ، بلکه باید به مامن و مکان آنها یعنی مثلا عراق و افغانستان ]و بعد از آن ایران[ حمله کرد و جنگ را به درون خانه هایشان کشاند. این همان تئوری است که از اوایل دهه 70 میلادی با فیلم هایی همچون “جن گیر ” به صورت هشدار برپرده سینما رفت که اگر ]در آن فیلم[ در عراق شیطان را سرکوب نکنیم ، در سیاتل آمریکا به سراغمان خواهد آمد و روح نوجوانمان را تسخیر خواهد کرد!)
اما قد و قواره و نیروی همه این عروسک ها حتی قلدرترین شان که شماره 8 باشد ، به هیچوجه در حد و حدود آن روبات های غول پیکر نیست حتی اگر شجاعت و بی باکی شماره 9 و جنگاوری شماره 7 چاشنی اش شود. در اینجا بخشی دیگر از تفکرات اوانجلیستی و حتی کابالیستی به کمک فیلمنامه نویس و فیلمساز می آید و آن استفاده از طلسم و جادویی است که دانشمند سازنده عروسک ها برایشان به صورت فلزی دایره ای شکل با علائمی شبیه به نشان های جادوگران مصر باستان (که الهام بخش بنیانگذاران اصلی کابالیسم یعنی شوالیه های معبد بودند) برجای گذارده و شماره 9 با مراجعه به اتاقی که در آن متولد شد ، به رازش پی می برد. نکته مهم این است که در ابتدا عروسک شماره یک به عنوان هادی و راهبر سایرین با همان شکل و شمایل کشیشی با استفاده از طلسم و جادوی مذکور مخالفت نموده و آن را علم تاریکی یا “جادوی سیاه” خطاب می کند که باعث گمراهی خواهد شد.
(یعنی همان موضعی که کلیسا در مقابل شوالیه های معبد و مکتب کابالا گرفت و آنها و عقایدشان را “شرک آمیز” خواند. لازم به ذکر است ، براساس اسناد و مدارک موجود ، شوالیه های معبد سلیمان گروهی از صلیبیون بودند که پس از کشتار و قتل عام وسیع مسلمانان در اورشلیم ساکن شدند و ضمن کاوش هایی در مسجدالاقصی و قبه الصخره تحت تاثیر آموزه های مرموزی قرار گرفتند و عقاید شرک آمیز مصر باستان را همراه سحر و جادوگری آموختند. در کتابی با نام “کلید حیرام” نوشته دو مورخ فراماسون درباره شوالیه های معبد آمده است : “…این گروه ، آثاری در اورشلیم کشف کردند که دیدشان را نسبت به جهان تغییر داد و با وجود مسیحی بودن به پذیرش عقاید و فلسفه کاملا متفاوت و اجرای مراسم بدعت آمیز و اجرای تشریفات “جادوی سیاه” اقدام کردند…” بسیاری از محققان و کارشناسان تاریخ براین عقیده اند که همین عقاید وافکار و سازمان شوالیه های معبد بود که با اندیشه های کابالیستی ، تشکیلات فراماسونری را در طول تاریخ بنیاد نهاد.)
به هر حال سرانجام همان علم تاریکی و جادوی سیاه (کابالیستی)به کمک عروسک های پارچه ای انیمیشن “9” آمده و باعث نابودی نهایی دشمن می شود. شاید هم انتخاب عدد 9 و اساسا ساخته شدن و بازماندن 9 عروسک پارچه ای برای نجات دنیا از شر جانور خبیث ضد مسیح ، اشاره ای غیرمستقیم به تعداد اولیه گروه شوالیه های معبد سلیمان باشد که همین تعداد 9 نفر بودند !
( در برخی از فیلم های آخرالزمانی این عدد 9 ، به نوعی مورد اشاره قرار گرفته است مثلا تعداد یاران حلقه در “ارباب حلقه ها” یا تعداد اساتید جدای در “جنگ های ستاره ای” و یا اعضای اصلی محفل ققنوس در “هری پاتر”)
اگرچه انیمیشن “9” از برخی خصوصیات یک انیمیشن معمولی برخوردار نیست ، مثلا هیچ گونه ترانه یا آوازی ( که در انیمیشن ها حتی آثار خود تیم برتن از قبیل “عروس مرده” و “کابوس نیمه شب پیش از کریسمس” به انواع مختلف خوانده و و با حرکات ریتمیک شنیده و دیده می شود ) به گوش نمی رسد یا تقریبا اغلب تصاویر به شکل سیاه و سفید یا تک رنگ به چشم می آیند و از رنگ بندی های یک انیمیشن خبری نیست ( حتی در “عروس مرده” هم دنیای مردگان مملو از رنگ و نور بود) اما در میان انیمیشن های تولیدی سال جاری مانند “بالا” ( که محصول همین کمپانی فوکوس بود) ، “کورولاین” و حتی اثر تازه هیائو میازاکی جایگاه ویژه ای می تواند داشته باشد ، خصوصا که دومین انیمیشن آخرالزمانی طی دو سال اخیر به حساب می آید.
تیم برتن در مصاحبه ای که در افتتاحیه همین انیمیشن “9” انجام داد ، درپاسخ به اینکه چرا به سراغ یک موضوع آخرالزمانی رفته است ، به کنایه و طعنه درباره خیل فیلم هایی که به آخرالزمان و مسئله منجی می پردازند ، گفت :”…یک میلیون فیلم درباره آخرالزمان ساخته شده !! ولی این از همه آنها بهتر است!!!”
با اینکه بیشتر نقدتون زیاد حول و حوش متن و درون مایه انیمیشن نبود، ولی بازم خوب بود.
واقعا هنوزم برام جای سواله که اصلا چرا شخصیت منجی این اثر باید شماره 9 باشه؟! (مثلا 666 بود میشد یه چیزی فهمید ولی از 9 نمیشه سر درآورد)
درضمن این که از نمادهای استفاده شده میشه به تک چشمی بودن ربات اصلی، نماد تک چشم و هرم روی جلد کتاب راهنما و مثلثی بودن پرچم حکومتی که ابتدای انیمیشن معرفی شد، اشاره کرد.
این انیمیشن یجورایی این عقیده رو هم میرسونه که علم و دست سازه های انسان روزی به نهایت اوج میرسه -و انسان از طریق اون میتونه حتی از خدا هم پیشی بگیره که این هم خودش یکی از عقاید یهودی ها و فراماسون هاست که توی فیلم کشتی تایتانیک 1997 هم بهش اشاراتی شد- و حتی ممکنه باعث نابودی و ضرر و زیان برای انسان بشه (که این تفکر رو هم توی wall-e دوباره دیدیم)
ولی از همه مهم تر این که این انیمیشن یجورایی از یهودی ها حمایت کرده و هولوکاست رو میکشونه وسط. اگه دقت کرده باشید پرچم حکومتی که رهبرش آغازگر نابودی جهان توسط علم بود شبیه به پرچم نازی هاست و درواقع با فرض این که ملتی که ساکن اون کشور بودند، یهودیان باشند، به طور جد اشاره به هولوکاست داره. (شماهارو نمیدونم ولی من که همون ثانیه اول پرچم رو دیدم، به صورت غیرارادی ذهنم به سمت پرچم آلمان نازی کشیده شد)
باسلام خدمت شما درباره سوالتون درباره عدد نه خواستم بگم که فراماسونر ها اعداد9و11و13و33رو مقدس میدونن دلیشم می تونید تو سخنرانی استاد رائفی پور پیدا کنید
“استاد” رائفی پور؟ استاد توهم و خیال پردازی حتما :))
طرف خودشو با جنس ناخالص نشئه میکنه و میاد یه چی میپرونه! امثال شما تهی مغزا هم کورکورانه خزعبلات این فرد نامعلوم الحال رو دنبال میکنید!
ایشون با کلی مطالعه به اینجا رسیدن . مثلا داعش رو پیش بینی کردند
عقل که نباشد اتفاق بالا می افته
آقا بهنام یه دکتر برو ببین رو مغزت خطی وجود داره.من که شک دارم.
بابا کی پستونک این جوجه کاربرو برداشته؟؟؟بیاره بده ناموسا. تا بیشتر از این با نظرات کارشناسانه و علمیش منور مون نکرده😂
بابا استاد بابا پروفسور تو این همه اعتماد به نفسو از کجا آوردی؟؟؟که خودتو از کسی که سال ها تحقیق کرده بالاتر میدونی؟؟اسم آخرین کتاب و مقاله علمی که خوندی رو یادت میاد؟؟؟
فک میکنن مردم اوسکولن که درست و غلطو تشخیص ندن و به هرکس هر نسبت ناروایی خواستن بدن😏
حرف حق،یه عده احمق هم تا چیزی میشه میگن داعش رو پیش بینی کرده.خو داعش که چند سال قبل اون سخنرانی بود چی رو پیش کرده؟چیزی که وجود داشته رو پیش بینی کرده؟چرا اینقدر طرافداراش عقل ندارن رو متوجه نمیشم
دمت گرم داش بهنام
نامعلوم الحال رو خوب اومدی کاربر معلوم الحال و فرهیخته!
کاربر معلوم الحال و گرامی! نامعلوم الحال رو خوب اومدی!
چرا مردم توهم توطئه دارن واقعا
چون تا اینجا همش کله ها مثل کبک زیر برف بوده…
الان دیگه مردم اعتماد نمی کنن به چارتا بازیگر و سلبریتی
برا همین بی اعتماد تر شدن. بیشتر توضیح بدم؟!
برای اون دوستی ک گفت چرا عدد ۹
خوب هرعددی نماد یک چیزه عدد ۹ نماده کامل بودنه و در انیمیشن ۹ نماده راهنماگری یا پیامبر بودن رو داره
این گونه شخصیت ها شامل بقیه عدد ها هم میشه مثله عدد ۷ ک نماد شانس هستش و بقیه عددهاهم نماده خاص خودشونودادن
سخت مگیر دادا
تئوری توطئه همیشه در جهان سوم بوده
با نمک تمسخر رو که همه بلدن اگر میتونی با سند و مدرک و مطالعه یارو رو نقد کن
:-|
دقیقا. منم تو نگاه اول پرچ آلمان نازی رو دیدم. و اینکه شماره 6 هم لباسش مثل زندانی های اردوگاه های جنگ جهانی دوم بود. کلا خیلی نماد داشت. شاید یکی از چیز ها هم همین باشه که خود بشر خودشو باید نجات بده. و اینکه در سال 2009 در ماه 9 روز 9 این انیمیشن اکران شده. 9 باز هم جایزه برده. اینا همش از قبل برنامه ریزی شده.
این نقد رو بخونید خیلی بهتر توضیح داده
https://1symbols.blogsky.com/1393/05/12/post-49/%D8%AA%D9%81%D8%B3%DB%8C%D8%B1%DB%8C-%D8%B9%D9%85%DB%8C%D9%82-%D8%A7%D8%B2-%D8%A7%D9%86%DB%8C%D9%85%DB%8C%D8%B4%D9%86-9
سلام من همون c هستم دوباره دارم نظر میدم چون احساس کردم ممکنه سوء تفاهم پیش اومده باشه من قصد توهین و تحقیر کسی رو نداشتم اما متاسفانه کمی عصبی شدم در کل منظوری نداشتم. عذر میخوام. اما شما هم خیلی خیلی تند رفتین. دارید به یک نفر تهمت میزنید. دارید به صد ها نفر توهین و بی احترامی میکنید. چطور انقدر راحت به کسی تهمت میزنید؟؟ اگر حرفتون اشتباه باشه چطور میخواید سر پل صراط جواب بدید؟ به حق الناس اعتقاد دارید؟؟خدا و پیغمبر میشناسید؟؟اگر آره چطور به خودتون اجازه میدید کسی رو اینطور قضاوت کنید. برید و به جای گوش کردن به حرف این کلیپ کات کن ها و تخریب کن ها، درست ایشون رو بشناسید.اگر با کسی اختلاف نظر دارید چرا درست بیان نمیکنید؟؟اگر استدلالی دارید چرا نمیارید؟چرا همش تخریب….
ممنونم از نقدتون
کامنت های مسخره تون رو جمع کنید کاری به جز تمسخر این و اون بلد نیستن.
یه ذره فهم و درک و شعور انسانی هم ندارن.
امشب که این انیمیشن رو دیدم چیزی به جز نماد های شیطان پرستی و تمسخر ادیان ندیدم.
سینمایی w اون 3 دقیقه ای که درباره ایران صحبت میکنند.
به پیر به پیغمبر فقط گوش بدید ببینید چی میگن.
و به دوبله فیلم هم اکتفا نکنید حتما انگلیسیش رو هم ببینید. که قشنگ کلمات تو ذهن شما بمونه
حالیتون نیست چه جنگ روانی علیه ما به پا کردن.
سلام؛ من نتونستم این فیلمی که گفتید رو پیدا کنم امکانشو دارید دیالوگ های اون 3 دقیقه یا لینک سایتی ک این فیلمو گذاشتن بزارید؟
الان تحلیل کردین یا فیلم رو تعریف کردین دوباره🤔🤔🤔تحلیلهای سینما در ایران شدیدا کسل کنندست
این کارتون 2 هم داره یا نه
سلام. نه نداره
عشق است استاااااد رائفی پور به کوری چشم بعضی کاربرا