نقد و بررسی آثار انیمیشنی و سینمایی، شیوههای گوناگونی دارد که نمونهی بارز آن، نقد گرافیکی و خصوصیات ظاهری و داستانی است. علاوه بر عوامل گرافیکی و هنری، برخی نقدها به بررسی محتواهای عمیق، پیامها و تفکرات نهفته در دیالوگها و خط داستانی اثر میپردازند. متأسفانه در قیاس با سایر شیوههای نقد، این شیوه مورد بی مهری واقع شده. به همین دلیل، برای اکثر مخاطبان هنوز چندان عادی نیست.
سایت ما در خصوص نقد و بررسی انیمهها، لایهی عمیق محتوایی را مورد توجه قرار دادهاست؛ لذا در مطالب خود به توضیح مسائل عقیدتی و ایدئولوژیک خواهیم پرداخت. این مسائل مربوط به پیامهاییست که سازندهی اثر قصد دارد به ناخودآگاه مخاطب ارسال کند. پیامهای مرتبط با ناخودآگاه، اصولاً باید نامحسوس باشند، طوریکه در لابه لای خط داستانی و دیالوگها پنهان شده و طی فرایندی تدریجی روی تفکرات مخاطب تأثیر بگذارند.
در این مطلب نیز قصد بررسی انیمه From the new world (از دنیای جدید/Shin sekai yori) را داریم که روایتگر داستانی آخرالزمانی از سلطهگری بشر است. انیمه دارای فضایی ملالآور میباشد که در آمیختگی با روایت داستانی مرموز و نورپردازی تیره، جلوهی خاصی بهخود میگیرد.
در این ” دنیای جدید ” شاهد مردمانی روستایی هستیم که گویا با سایر مردمان زمین ارتباطی ندارند. داستان در زمانهای آینده رخ میدهد اما برخلاف انیمههایی چون سری گاندام، فناوریهای پیشرفتهای در کار نیست؛ چیزی که ما در انیمه From the new world مشاهده میکنیم بیشتر یادآور آثاری چون “نابودگر” و “کرایسیس ۳” است. با این تفاوت که اثری از رباتهای غولآسا و صنایع رباتیک بهچشم نمیخورد.
مردم درون روستاهایی کوچک زندگی میکنند. در فضایی که انگار تنها انسانهای زندهی زمین، اهالی همین ناحیهاند. مردم بدون فناوریهای مدرن و با استفاده از جادوهایی خاص زندگی میکنند. دختران و پسران از کودکی پس از مراسمی خاص وارد مدارسی میشوند تا استفاده از این جادوها را یاد بگیرند. رؤسا و بالادستیها برای کنترل جامعهی انسانی، قوانینی سفت و سخت تدوین کردهاند که هیچکس نباید ذرهای از آنها تخطی کرده یا دربارهشان سؤال کند.
شخصیتهای اصلی، ۲ دختر و ۳ پسر ۱۲ سالهاند. ماجرای انیمه در آغاز با ابهام و پیچیدگی شدیدی روبهروست اما به مرور، روند داستانی واضحتر و قابل درکتر میشود. درواقع آغاز بررسی محتوایی ما از اردوییست که این ۵ کودک در اوایل انیمه تجربه میکنند. بچهها در میانهی اردو وارد محدودهی ممنوعهای شده و موجودی عجیب پیدا میکنند. این موجود حاوی اطلاعاتی دربارهی دنیای آنهاست و کودکان با پرسشهای خود چیزهایی دربارهی دنیایشان متوجه میشوند که نباید میشدند.
در جامعهی انسانی، دو نوع انسان متفاوت از اهالی وجود دارد. یکی “هیولاهای کارما“. افرادی مهربان که بخاطر مهربانی بسیار به هیولای کارما تبدیل میشدند. این هیولاها کاملاً انسانند اما وقتی کسی به هیولای کارما تبدیل شود، بهزودی خواهد مُرد و محدودهی وسیعی همراه با مرگش نابود میشود. بنابراین چنین افرادی، علیرغم مهربانی خود، بهنوعی آسیبزننده و خطری برای جامعه تلقی میشوند. افراد بسیار مهربان، هیولاهایی قلمداد میشوند که جایی در جامعه ندارند. در صورتیکه این افراد بخواهند درون جامعه زندگی کنند، دیگران را با انفجاری وسیع که موقع مرگشان رخ میدهند، نابود میکنند. بنابراین عاقلانهاست که انسانها از این افراد فاصله بگیرند و آنها را از محیط زندگی خود طرد کنند.
مورد دوم، “شرور” ها هستند. یک سری افراد که با یک اراده کردن میتوانند هر تعداد انسانی که اطرافشان میبینند را بکشند. شرورها اصلیترین ترس جامعهی انسانی انیمه From the new world بهشمار میروند. در اصل، قدرت جادویی مرموز نیز، قرنها پیش همراه با یک شرور پیدا شد. جامعه تا مدتها درگیر شرورها بود و تعداد زیادی از افراد کشته شدند. این قدرت جادویی بین انسانها پخش شد و هر یک از جوامع انسانی، راههایی برای کنترل خود انتخاب کردند. جامعه ژاپنیشکلی که در انیمه شاهد هستیم نیز، ” عشق ” (بخوانید آزادی جنسی) را انتخاب کرده است. درواقع گویا در این جامعه، افراد خیلی زود با مسائل جنسی آشنا میشوند. آنها برای کنترل خود و دور ماندن از “هیولای کارما” و “شرور”، بهسمت این عشق (آزادی جنسی) فرار میکنند. آزادی جنسیای که آنها را به هوسهای خودشان مشغول و مطیع قوانین تحمیلی بالادستیها میکند.
حالتی ماورایی نیز برای انسانها ساخته میشود تا از خطر پیدایش شرور جلوگیری به عمل آید. در این حالت اگر انسانی همنوعش را بکشد، توسط نیرویی از درون منفجر خواهد شد. البته دو نکتهی جالب در اینجا دیده میشود. اول: در اینحال، انسانها حتی اجازهی کشتن شرورها را هم ندارند. به عبارتی، حتی دفاع از خود هم ممنوع است. نکتهی دیگر اینکه یک شرور تنها وقتی شامل این حالت انفجاری میشود که با جامعهی انسانی مذکور انس گرفته و افرادش را همنوع خود تلقی نکند. به عبارتی، در این حالت تنها فردی به شرور تبدیل خواهد شد که با جامعهی مطلوب انس نداشته و خود را متعلق به آن نداند.
در اینجا پیامهایی قابل توجه به مخاطب ارسال میشود که مورد بررسی قرار میدهیم. نخست، باید بدانید که دو دسته برای جامعهی انسانی تهدید هستند. یکی افراد بسیار مهربان و دیگری افرادی که عمداً یا سهواً با قوانین تحمیلی رؤسا منطبق نمیشوند. این افراد با احتمال بالا، به هیولای کارما یا شرور تبدیل خواهند شد. به عبارتی، هرکس که مطابق انتظارات و خواستههای بالادستیها نباشد، تهدید است و باید بهنحوی از بین برود.
در انیمه شاهد ماجرای کودکان بیاستعدادی(از لحاظ انطباق با این جامعهی خاص) هستیم که بهطرز ناگهانی ناپدید میشوند. درواقع این جامعه هیچگونه عدم انطباقی با آرمانهایشرا نمیپذیرد و چنین افرادی را ” حذف فیزیکی ” میکند. ما با جامعهای طرف هستیم که ادعا شده خودش را با ” عشق ” (اما در اصل آزادی جنسی) پرورش میدهد و حتی دفاع از خود مقابل شرورها را به رسمیت نمیشناسد. با اینحال چرا و چگونه حکمرانان اقدام به حذف فیزیکی افراد میکنند؟ اینکار به دو صورت انجام میگیرد. اول: اگر فردی تا اواخر نوجوانی نتوانسته باشد خود را با انتظارات و قوانین مطلوب بالادستیها هماهنگ کند، توسط موجودی ماورایی از بین خواهد رفت. دوم: اگر بچهها استعداد کافی برای انطباق با این جامعه و نظمش را نداشته باشند، به قتل میرسند. درمورد چگونگی این قتل در ادامه توضیح خواهیم داد.
نکتهی دوم: چنانچه خواندید، کسی حق کشتن شرور ها را ندارد. بهعبارتی، دفاع از خود تنها به معنی ” فرار کردن ” است و نه دفاع حقیقی. اگر شما بخواهید یک فرد شرور را بکشید، منفجر خواهید شد. این یعنی کشتن یک بیگناه با کشتن یک قاتل تفاوتی نمیکند. کشتن برای لذت با کشتن برای نجات فرقی ندارد. تأکید این جریانها بر این است که شما به هیچوجه حق کشتن یک جنایتکار را ندارید. نمونهی همین ماجرا در دنیای واقعی نیز به چشم میخورد، مخالفت با مجازات تروریستها و تطهیر رسانهای این افراد، نمونهی بارز چنین تفکری در دنیای واقعیست. اما چرا؟
دولتهای سلطهگر برای پیشبرد اهداف خود، مستقیماً ورود نمیکنند. زمان جنگهای کلاسیک و چریکی قدیمی گذشته است و ما امروزه بیشتر شاهد جنگهای فرهنگی و رسانهای، هیبریدی و نیابتی، بیولوژیکی و… هستیم. در دنیای امروز، وجههی بین المللی از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است و شما نمیتوانید هروقت میل داشتید، به هرجا که خواستید، اعلان جنگ کنید. امروزه سلطهگران برای پیشبرد اهداف نظامی از گروهکهای تروریستی استفاده میکنند. آنها گروهکهایی خشن را در مناطق مورد توجه خود تأسیس میکنند تا برای اهدافشان بجنگد. لذا طبیعیست که در امپراطوری رسانهای جریانهایی در صدد تطهیر جنایتکارها و تأکید بر عدم اجازهی مجازاتشان باشند.
به عبارت سادهتر، گرچه غرب ادعای مبارزه با تروریسم دارد، اما این ادعا تنها یک دروغ برای حفظ وجههی بین المللی و عوام فریبیست. غرب همواره مخالفینش را جنایتکار جلوه میدهد، درحالیکه همواره گروهکهای تروریستی توسط غرب، تولید و توسط مخالفین غرب سرکوب شدهاند.
نظیر چنین القاها و تطهیرهایی در انیمههای دیگر نیز دیده میشود. برای مثال میتوان به Demon slayer اشاره کرد که به طور ویژهای به این مبحث پرداخته بود. در حقیقت، فرایند رسانهای در پی آنست که با ترویج فلسفههای جبرگرایی، حرکتهای شخصیتهای منفی را بدون اختیار جلوه دهد. مثلاً در جایی شاهد یک شخصیت جنایتکار هستیم که توسط یک نیروی ماورایی کنترل میشود. این را به مخاطب القا میکند که با وجود اینکه خودش دست به جنایت میزند، مقصر نیست. او توسط چیزی تسخیر شده و دیگر مسئولیتی درمورد هر جنایتی که مرتکب میشود، ندارد. البته رسانههای غربی در کمال تناقض، مختار بودن مخالفین خود را انکار نمیکنند، بلکه حتی با تحریف واقعیت آنها را بهعنوان افرادی جنایتکار جلوه میدهند.
شاید انیمه From the new world در ابتدای ماجرای شرور ها چنین تفکراتی را به ناخودآگاه مخاطب ارسال کند، امّا باید گفت که در این انیمه مقصود از شرور ها، جنایتکارانِ وابسته به غرب نیستند. درواقع در اینجا مقصود از شرورها افرادی خاص خارج از جهان غرب است که چون تهدیدی برای سلطهگری غرباند، بهصورت شرور و جنایتکار نمایش داده میشوند. غرب برای مقابله با این افراد چند راهکار در پیش میگیرد: از آنها چهرهای شرور میسازد و آنها را جنایتکار و خونریز جلوه میدهد تا افکار عمومی را برای ستیز با آنها اقناع کند. همینطور گاهی به جنگهای نیابتی و واسطهای متوسل میشود تا بدون آلوده کردن دستهای خودش، اهداف خود را پیش ببرد. بهعبارتی، عدم امکان کشتن شرورها شاید اشارهای به دشمنیها و جنگهای رسانهای و غیرمستقیم غرب با کسانیست که برای خود تهدید تلقی میکند.
سوم: برای پیشگیری از خطر شرور شدن، باید کاملاً حس تعقل به این جامعه را در خود پرورش داد و خود را قوانین آن مطابق کرد. قوانینی تعیین شده از سوی بالادستیها که حتی اجازهی سؤال کردن دربارهی آنها را نداریم. یکی از راههای این انطباق هم، پیروی از عشق (در اینجا به معنای آزادی جنسی) است. درواقع این پیام یادآور سخنی از دکتر شریعتیست که تقریباً چنین گفته بود: اگر میخواهید آزادیهای اجتماعی را از مردمی بگیرید، به آنها آزادی جنسی بدهید. آزادی و بی بند و باری جنسی، راهی برای چیرگی بر جوامع انسانیست. چنانچه بسیاری از دولتها برای ادامهی بقای خود از همین ترفند استفاده میکنند. آنها مردم و زیردستها را با مسائل جنسی سرگرم میکنند تا دیگر کاری به کار سیاستها و رفتارهای سیاستمداران نداشته باشند و به نوعی، درمورد کار بالادستیها دخالت و سؤالی نکنند.
چنانچه گفتیم، در انیمه From the new world انسانها از حوالی ۱۲ سالگی با مسائل جنسی آشنا هستند. همینطور در اوایل نوجوانی توسط مدارس به گروههای دو نفرهی همجنسگرا تقسیم خواهند شد. در واقع، نوجوانی انسانها صرف سرگرمی به همین آزادی جنسی میشود تا در آیندهای نزدیک به افرادی کاملاً مطیع قوانین تحمیلی، مبدل شوند. تنها در اینصورت است که خطری برای جامعهی مورد نظر ندارند.
در اینجا ما به دو مبحث مرتبط اشاره میکنیم. نخست سند ۲۰۳۰، که حاوی برنامههایی برای آموزش جنسی به محصلین است. این آموزش از همان دورههای مهد کودکی آغاز شده و عادیسازی انحرافات جنسی را هم در بر میگیرد. یکی از انحرافاتی که ۲۰۳۰ و جریانات مشابه در صدد نهادینهسازی آن در ذهن کودکان و نوجوانان میباشند، همجنسگراییست. این جریانها قصد دارند “همجنسگرایی” را به عنوان یک سلیقهی عاطفی و جنسی عادی و مجاز معرفی کنند. پیشتر این فرایند با استناد به برخی گزارشهای نامعتبر از وجود ” ژن همجنسگرایی” در برخی افراد صحبت میکرد. آنها میگفتند که این افراد از ابتدا همراه با یک ژن خاص متولد شدهاند که موجب همجنسگرا بودن آنهاست. بنابراین در قبال همجنسگرا بودن خود مسئول نیستند و گناهی متوجه آنها نمیباشد.
با گذشت زمان و رسواییهای علمی، تدریجاً از ادعای “ژن همجنسگرایی” عقبنشینی شد، اما هنوز توجیه، عادیسازی و ترویج همجنسگرایی ادامه داشت. ادامهی این فرایند توسط اغوای رسانهها و تأکید بر شعارهایی احساسی و بدون پشتوانه، نظیر ” Love is love ” پیشمیرود. در کل، روند ثابت در این جریان تأکید بر تغییر ناپذیری گرایش جنسیست. نکتهای که انیمه From the new world را بهشدت جالب توجه میکند نیز همینجاست. در طول داستان میبینیم که همهی افراد جامعه حدود ۱۴ سالگی توسط مدارس در گروههای همجنسگرا دستهبندی میشوند. به عبارتی، یعنی همهی افراد در یک مقطع زمانی مشخص همجنسگرا بودن را “انتخاب” میکنند. چیزیکه کاملاً مغایر با رویکرد عادیسازی همجنسگرایی (بهخصوص توسط ژاپنیها) است.
اگر واضحتر بگوئیم، این حقیقتیست که این انیمه بهوضوح نمایش میدهد. جامعهی مطلوب، یک جامعهایست کاملاً مطیع قوانین سکولاریستی و چون با امور جنسی سرگرم است، هيچگاه دخالتی در امور کلان سیاسی و اجتماعی نمیکند. مردمان انیمه کاملاً اسیر قوانین بالادستیها هستند، حتی خاطرات و حافظهی آنها توسط رؤسا مورد تغییر و تحریف واقع میشود و عملاً آزادی حقیقیای در کار نیست. با اینحال اعتراض قابل توجهی به این دیکتاتوری تمام عیار صورت نمیگیرد. یعنی اصلاً راهی برای اعتراض وجود ندارد. مردم کاملاً توسط اربابانشان زیر سلطه قرار میگیرند و هرجا که لازم باشد، حافظهی آنها مورد دستکاری قرار میگیرد تا چیزهایی که نباید بدانند را فراموش کنند.
انیمه From the new world مستقیماً تحمیل این نظم نوین سلطهگرانه بر ناخودآگاه مخاطب را در پیش میگیرد. در اینجا نیازی به سرکوب حقیقت تغيیر پذیری گرایش جنسی نیست. بلکه باید کاملاً این نظم در ناخودآگاه مخاطب جا بگیرد و برایش عادی شود. با این اوصاف، تعجبی نیست که چرا این انیمه ژاپنی علیرغم جریانات مشابه، این تغییر پذیری را انکار نمیکند.
تا اینجا کمی با جامعهی انسانی انیمه From the new world آشنا شدیم. اما لازم است بدانیم در کنار جامعهی انسانی این انیمه، موجوداتی زشت با جثهی کوچکتر نیز زندگی میکنند. این موجودات “موشهای هیولا” یا “باکهنهزومیها” خطاب میشوند. باکهنهزومیها خدمتگزار انسانها هستند. پیشتر اشاره کردیم کودکانی که استعداد و توان کافی برای انطباق با قوانین و آرمانهای این جامعه را نداشته باشند، به قتل خواهند رسید. این درحالیست که این قتل نمیتواند توسط خود انسانها انجام بگیرد. چراکه موجب منفجر شدنشان خواهد بود. در حقیقت این کار به عهدهی باکهنهزومیهاست.
همینطور برخلاف جامعهی انسانی که در صلحی مصنوعی زندگی میکند، باکهنهزومیها گاهی با هم درگیر میشوند و همدیگر را میکشند. البته چون از جادوها بیبهرهاند وضعیتی مشابه جامعهی انسانی پیدا نمیکنند. در هرصورت، جنگهای آنها ضرری به این جامعهی انسانی وارد نمیکند. چراکه در هر صورت آنها بردهی انسانها هستند و از این جنگها تنها سود و نوکری نصیب انسانهای سلطهگر میشود. پیشنهاد میکنیم زندگی این موجودات را با توضیحاتی که پیشتر درباره رابطهی غرب و تروریسم بیان شد، تطبیق دهید.
در پایان انیمه مشخص میشود که باکهنهزومیها هم انسانند! انسانهای دیگر منقرض نشدهاند، بلکه سالها پیش توسط انسانهای فعلی دچار دستکاری ژنتیکی شده و به همیندلیل به صورت موجوداتی زشت درآمدهاند. این گروه عظیم از انسانها پس از این، از حقوق انسانی هم محروم شدند تا برده و مملوک انسانهای سلطهگر باشند. این تا اندازهی زیادی منعکس کنندهی نگاه استثماری جهان غرب به کشورهای جهان سوم است. تا جاییکه حتی آنها را انسان و دارای حقوق انسانی نمیداند. غرب مشکلات خود را با سوءاستفاده از منابع کشورهای جهانسوم حل کرده و چالشهای خود را به جوامع غیر غربی میفرستد. همینطور با نگهداشتن جوامع دیگر در جنگ، صلحی ظالمانه را برای خود به ارمغان میآورد. در این بین خط داستانی هم طوری روایت میشود که در آخر شما سلطهگران را بر حق بدانید و نه جنایتکار.
سرانجام در بخشهای پایانی انیمه، باکهنهزومیها تصمیم میگیرند علیه جبههی مثبت، یعنی انسانهای سلطهگر، قیام کنند. برای این قیام نیز از یک شرور استفاده میکنند. سؤال اینجاست که با وجود احتیاط شدید انسانها، این شرور از کجا پیدا شد؟ یکی از ۳ پسر داستان، در سنین نوجوانی متوجه ضعف خود در انطباق با قوانین جامعهی انسانی میشود. او به همراه یکی از یکی از آن ۲ دختر با کمک باکهنهزومیها به جایی دور فرار میکند و هرگز برنمیگردند. درواقع آخرین تهدید برای جامعهی سلطهگر، فرزند آن دو است که درون جامعهی سلطهگران پرورش نیافته و از همین جهت، با کشتن انسانهای سلطهگر دچار انفجار نمیشود. آن دو نفر نیز احتمالاً پس از تولد فرزند، توسط باکهنهزومیها به قتل رسیدهاند.
در حقیقت، انیمه From the new world انیمهایست که سلطهگری جوامع غربی را بهتصویر کشیده و آنرا تطهیر میکند. ذرهذرهی چیزهایی که در جامعهی انسانی انیمه From the new world به نمایش درآمد با آرمانهای غربی همخوانی دارد که در اینجا به مو شکافی آنها میپردازیم.
انسانها: مردمان غربی که با بهرهکشی از سایر جوامع، مشکلات خود را موقتاً حل کرده و فعلاً در صلح و آرامشی مصنوعی زندگی میکنند. همینطور با آزادیهای پوچ و انحرافات جنسی آنقدر سرگرم شده که دیگر بویی از خباثت سیاستمدارها و بالادستیها استشمام نمیکنند. جامعهای که دامنهی انحرافات جنسی را تا بهآنجا پیش میبرد که آتشش به دامن همهی افراد این جامعه برسد.
بالادستیها: سیاستمداران غربی که هیچگونه اجازهی نقد و سؤالی دربارهی سیاستهای کلان خود را حتی به مردمان خود نیز نمیدهند. سیاستمدارانی که افراد جامعه را بهجرم منطبق نبودن با آرمانهای سلطهگرانهی خود حذف و حقیقت را از مردم خود مخفی میکنند.
جادو: شاید بتوان این جادوی مرموز را همان تکنولوژی علمی و نظامی دانست. چیزیکه اگر در دست جوامع غربی باشد، بیخطر و پسندیدهاست. ولی اگر در دست دشمنان غرب قرار بگیرد، مضر و عامل جنایت است. چنانچه در دنیای واقعی شاهدیم که دولتهای غربی همواره از صدور علم و پیشرفتهای علمی، اقتصادی و نظامی جوامع غیرغربی، بخصوص از پیشرفت علمی جوامع دینی بهشدت هراس دارند.
هیولای کارما: در جوامع سکولاریستی غربی، چنین مهربانی و رفتارهای انسانی بیهوده و بیمعناست. درواقع اگر قرار باشد مهربانی و انسانیت در جامعه رشد پیدا کند، آرمانهای سلطهگرانهی غرب را به شدت در معرض خطر قرار خواهد داد.
باکهنهزومیها: دیگر مردمان مخالف غرب که در اینجا شاید بهعنوان مظهری از تروریسم بیان شدهاند. چنانچه شاهد هستیم رسانههای غربی ما ایرانیها را با داعشیهایی که دستپروردهی خود غرب هستند، یکی جلوه میدهند. باکهنهزومیها نماد ملتهایی هستند که توسط غرب مورد ظلم و استثمار قرار گرفته و سرانجام برای بازپسگیری حقوق خود علیه سلطهگران غربی قیام میکنند. از همین جهت میبایست در انیمه بهشکلی خشن و نفرتانگیز بهنمایش درآیند.همچنین دیدیم که موجود حاوی اطلاعات دربارهی دنیای انیمه From the new world، در محدودهای قرار داشت که توسط بالادستیها “ممنوعه” اعلام شده بود. درواقع دولتهای غربی نمیخواهند مردمانشان از حقیقت جنایتهایی که مرتکب شدهاند، اطلاع پیدا کنند.
غرب همواره سعی میکرده تا تاریخ ملتهای ستمدیدهرا تحریف و دستکاری کند. طوریکه ردپای سلطهگری غرب از تاریخ آنها سانسور شود. در انیمه هم یکی از عوامل قیام باکهنهزومیها دسترسی به همین اطلاعات تاریخیست که برای غرب تهدید تلقی میشوند.
شرورها: این افراد با جامعهی غربی انس نگرفتهاند؛ به عبارت دقیقتر، اینها جزو جهان غرب و متعلق بدان نیستند. اینها رهبران ستمدیدگانیاند که علیه غرب قیام میکنند. بنابراین مسلماً قیام بر حق آنها در انیمه باید به شکل کشتار و جنایت به تصویر درآید. همینطور آخرین موردی که از شاهد هستیم، توسط ستمدیدگان(باکهنهزومیها) بهعنوان “مسیحما” خطاب میشود و انتخاب این عنوان احتمالاً برای کنار هم گذاردن “شرارت” و “دین” باشد. تنها قیامی که میتواند علیه جهان مدرن غربی صورت بگیرد، قیام دینیست و بنابراین غرب به سیاهنمایی علیه دین میپردازد.
مرگ بر صهیونیسم
مرگ بر آمریکا
نقدتان درست بود
ایران هم باید یک فیلم بسازد که:
هیولا هایی شرور بر مردم جهان حکومت می کنند و اموال آنها را غارت می کنند. اما یک نفر با شال سبز قیام می کند و به حکومت هیولا ها بر جهان پایان می دهد.
فکر کنم من از ۹۸ درصد کارگردان های ایرانی بهتر می فهمم!
راستی اگه میشه فیلم های دیگر را هم نقد کنید منم دوست دارم باهاتون همکاری کنم.
سلام
اگر علاقه، دغدغه و توانایی نقد فیلم دارید به آیدی ایتای h.abdollahi.k که در بخش تماس با ما آمده پیام دهید
اطلاع دادم
اما فعلا جوابمو ندادن
ممنون از سایت خوبتون
سلام
امکان نداره در ایتا به من پیام بدید و جواب ندم. الان هم چک کردم و پیامی نبود. لطفا دوباره به بخش تماس با ما بروید و به آیدی ایتای h.abdollahi.k که hossein_abk هست پیام دهید
با تشکر فراوان
سلام با گروه یا مهدی ۳۱۳ و آی نقد در برنامه ریزی ساخت انیمیشن هستیم ولی متاسفانه موانع و کمبود امکانات که همیشه موج میزنه. مسئله اینه اونایی که پول رو دارن ایده ندارن و اونایی که ایده رو دارن پول اجراش رو ندارند.
گروه ۳۱۳ رو میشناسم
گروه خوبی هست
امیدوارم انیمیشنتون زودتر ساخته بشه چون اکثر کارگردان ها فیلم های الکی میسازند
سلام
من انیماتور هستم البته خیلی نمیتونم بگم حرفه ای و در حد کمی انیمیشن بلدم.
اگر خواستید من میتونم کمک کنم؛ البته در تابستون.
پیج اینستاگرام من:@light_animation_studio
سلام. همکاری با شما باعث خوشحالی ماست. خوشحال میشیم در ایتا بیشتر صحبت کنیم:@motpam1287
من به وضوح چندین ساله دارم آخر الزمان رو به چشمم می بینم و امیدوارم به آن روز بزرگ انشالله
عجل لولیک الفرج
ممنونم ازتون نقد آگاه کننده ای بود