فیلم سینمایی

نقد و بررسی ارباب حلقه ها(Lord of the ring)؛ سیری در جهان حکمت‌آمیز تالکین

سه‌گانهٔ ارباب حلقه ها، بر اساس رمان های جان رونالد رول تالکین و با کارگردانی پیتر جکسون ساخته شد. این سه‌گانه هفده جایزهٔ اسکار را کسب کرد و توانست ده برابر بودجهٔ سیصد میلیونی خود، در باجه بفروشد.

تمام قسمت های این سه‌گانه، جزو فیلم های برتر سایت آی‌ام‌دی‌بی بوده و در ردهٔ بیست فیلم برتر جهان از دید مخاطبین شناخته می‌شوند.

کتاب ارباب حلقه ها نیز از پرفروش‌ترین کتاب های جهان بوده و حداقل به ۳۸ زبان ترجمه شده است. تالکین در این کتاب زبان هایی را در جهان تخیلی خودش ابداع کرده است. (مثلا زبان سیندارین یکی از زبان های وضع شده توسط تالکین است)

نقد و بررسی ارباب حلقه ها(Lord of the ring)؛ سیری در جهان حکمت‌آمیز تالکین
نازگول ها

ارباب حلقه ها در ابتدای هزارهٔ جدید، که فیلم های آخرالزمانی هالیوود شروع به جوشش کرد، توانست مخاطبین دیندار جهان را نیز جذب خود کند. چرا که تالکین در اثر فاخر خود با استفاده از تعالیم انسانی و فطری همچون مهربانی، هدایت، الهام، عالَم غیب، جدال خیر و شر و خصوصا استفاده از مضامین مسیحی، یک اثر دینی نوشته است. شفا دادن، زنده شدن مردگان، انسان های پاک و قدسی، نوید به زندگی پس از مرگ، جنگیدن در راه دفاع از حق، وسوسه های شیطانی، امید و مواردی دیگر. اما برای رسیدن به بافت فکری و ایدئولوژیک اثر، بایستی از این کلیات که در مکاتب مختلف وجود دارد، گذر کرده و نگاه عمیق‌تری داشته باشیم.

نقد و بررسی ارباب حلقه ها(Lord of the ring)؛ سیری در جهان حکمت‌آمیز تالکین
نقشه‌ی سرزمین میانه و شیطان در شرق؛ به شباهت سرزمین میانه با اروپا و شرق آن که یادآور جنگ های صلیبی است، دقت کنید

تالکین مسیحی کاتولیک بود. وی درباره‌ی اثر خود می‌نویسد:
ارباب حلقه ها، پایه‌ی مسیحی دارد، در نگارش اولیه ناخودآگاه و در بازبینی اثر، خودآگاه مسیحی است.

از طرفی عده‌ای معتقدند اثر تالکین یک اثر نئوپاگانی و مشرکانه است. چرا که از اساطیر مختلف مشرکانه مثل دسته‌بندی موجودات به انسان و الف و دوارف که در اساطیر نورس(اسکاندیناوی) موجود است، بهره برده.
(شواهد بیشتر در: اینجا)

حتی برخی پژوهش‌گران ضد ادیان ابراهیمی و از اعضای مشرکین جدید، سعی بر مصادرهٔ اثر تالکین به نفع خود داشته و شواهد قابل تاملی نیز ارائه می‌دهند. جدیدا نئوپاگان ها به سمت تحقیق درباره‌ی تالکین رفته‌اند. بعضی هم اثر تالکین را مشرکانه با بعضی اقتباس های دینی می‌دانند. بعضی از پژوهشگران نیز معتقدند قهرمانان حماسی قرون وسطایی مثل آراگورن و قهرمانان سادهٔ خیالی مثل هابیت ها، در مجموع، یک اثرِ از ریشه مسیحی و در ظاهر، پاگانی را ساخته است.
(Tolkien’s Work: Is it Christian or Pagan?
A proposal for a “synthetic” approach
Claudio A. Testi
P24&P29)

پیتر جکسون نیز در فیلم علی‌رغم بعضی تغییرات، سعی کرده بر رمان وفادار باشد و تقریبا همان جهان رمان را تصویری کرده است. در ادامه، به بررسی مولفه های مختلف مسیحی و پاگانی (مشرکانه) ارباب حلقه ها خواهیم پرداخت.

پ.ن: در غالب نقد ها پیرامون ارباب حلقه ها، منتقدین نمادگرا بدون ارجاع به سکانس های فیلم، مطالبی را بر اثر تحمیل می‌کنند؛ به همین علت این مقاله دارای عکس های زیاد و دقیق از دیالوگ ها و سکانس های مهم است تا خواننده محترم در کنار بازبینی بعضی سکانس ها و یادآوری فضای فیلم، بتواند نقد ارباب حلقه ها را بخواند، نه اثری که منتقد در ذهن خود ساخته است!

نقد و بررسی ارباب حلقه ها(Lord of the ring)؛ سیری در جهان حکمت‌آمیز تالکین
اشاره به سایرون و هیبت غیر مادی وی؛ این دیالوگ ها با اشارات متعدد به شرق می‌تواند ضدیت با منجی شرقی را تقویت کند.

۱. بررسی جهان آردا

تالکین در جهان تخیلی خود، موجودات مختلفی را قرار داده است. الف ها، انت ها(درختان سخنگو در ارباب حلقه ها)، دوارف ها(به معنای کوتوله)، اورک ها، گابلین ها، هابیت ها و ایستار ها، موجوداتی هستند که در سرزمین میانه، جایی که اتفاقات ارباب حلقه ها آنجا رخ می‌دهد، دیده می‌شوند.

در جهانی که تالکین آن را تخیل کرده یک خدای واحد وجود دارد که اِرو ایلوواتار نام دارد. ارو در زبانی که تالکین وضع کرده، یعنی آن موجود یگانه و ایلوواتار یعنی پدر همه یا خدای خدایان، ارو ایلوواتار آینور ها را خلق کرد که مجموعه‌ای از والار ها و دستیار والار، مایار ها است، ارو ایلوواتار با یک نغمه‌ی مقدس و کمک آینور، تمام جهان هستی را خلق کرد.

از طرفی الف ها و انسان ها مخلوق مستقیم و مستقل ارو ایلوواتار و دوارف ها و گیاهان با مشارکت وی خلق می‌شوند. لذا الف ها و انسان ها برای ارو، ویژه بوده و فرزندان وی شناخته می‌شوند. ملکور نیز از والار ها بود اما سعی کرد در نغمه‌ی خلقت اعوجاج وارد کند و غرور و خودخواهی را در این نغمه وارد ساخت. شخصیت ملکور شباهت زیادی با ابلیس دارد.

نقد و بررسی ارباب حلقه ها(Lord of the ring)؛ سیری در جهان حکمت‌آمیز تالکین
چشم سایرون

بعضی از مایارها که والار های درجه پایین‌تر هستند، به زمین فرستاده شده تا با هیبت جسمانی فانی، در اتفاقات روی زمین موثر باشند و دخالت کنند. البته نباید جریانی راه بندازند و مستقیما رهبری کنند. این مایارها جادوگران یا ایستاری هستند که پنج نفر در چهار رنگ آبی(در فیلم ها نبودند) قهوه‌ای(که راداگاست در هابیت است) خاکستری(گاندولف) و سفید(سارومان) هستند.

نقد و بررسی ارباب حلقه ها(Lord of the ring)؛ سیری در جهان حکمت‌آمیز تالکین
سارومان پس از دریافت وحی شیطانی از سایرون، حالتی خاص دارد.

لذا گاندولف در دیدار با گلادریل، لرد الراند و سارومان در هابیت، عنوان می‌کند که من فقط یک هُل کوچک دادم و این جریان بازگشت به سرزمین اربور را من راه نیانداختم. تالکین گفته است که ایستاری ها دقیقا نمایان‌گر اَنجِلوس یونانی، یعنی پیامبر، هستند.
پس در جهان ارباب حلقه ها، خالق یگانه و موجوداتی شبه فرشته که در امر خلقت مشارکت دارند وجود دارد.

بعضی برداشت کرده‌اند که این نظام خلقت، برگرفته از مکاتب مشرکانه است. این برداشت صحیح نیست. چرا که خداوند در امر خلقت، گاهی با واسطه امر خود را پیش می‌برد و همیشه مستقیما مداخله نمی‌کند. هر چند در نگاه توحیدی، هر موجودی هر کمالی که دارد، وابسته به خداوند است. اما در نگاه ظاهری، می‌توان گفت فلان فرشته جان انسان را می‌گیرد و درواقع، امر الهی از دریچهٔ وجود فرشته جریان می‌یابد.
در خلقت نیز همین مساله می‌تواند جریان پیدا کند و نگاه تالکین به هیچ وجه همچون پانتئون خدایان و نگاه اسطوره‌ای نیست.

آمون سول، پکانی که آراگورن و نازگول ها می‌جنگند، برگرفته شده از بعضی بقایا از قلعه های قرون وسطایی است. https://en.m.wikipedia.org/wiki/Motte-and-bailey_castle

البته باید دقت داشت که در نگاه توحیدی، هر موجودی وابستهٔ به خداوند و نیازمند او در تمام ابعاد وجودی خود است. فرشتگان نیز همچون باقی مخلوقات مستقل نبوده و هیچ چیزی از خود ندارند و صرفا واسطه هستند. خداوند بی‌نهایت است و هر چه هر چیزی دارد، لحظه به لحظه از خداوند دریافت می‌کند و مستقل و جدای از خدا نیست.
اگر تالکین طوری ایلوواتار را ترسیم کند که همچون خدای ساعت‌ساز، پس از خلق به کناری می‌رود، نگاهی مشرکانه خواهد داشت. اما این کار را نکرده است.

نازگول های صلیبی

پیتر جکسون برخلاف تالکین، الف ها را موجوداتی قدسی ترسیم کرده است. همراهی موسیقی خاص معنوی و سلتیک، با قاب های نورانی و جذاب از الف ها، باعث شده است برخلاف نگاه تالکین، الف ها در ارباب حلقه ها بسیار متعالی به نظر برسند.
تا جایی که در ارباب حلقه ها، الف ها همچون فرشتگانی پاک حامی حق در مقابل باطل بوده و تصویر منفی‌ای،‌ برخلاف فیلم هابیت که از مرکوود و الف های خودخواه نیز قاب می‌بندد، وجود ندارد.

نقد و بررسی ارباب حلقه ها(Lord of the ring)؛ سیری در جهان حکمت‌آمیز تالکین
ایجاد اوروک های از گل، شبیه به فرآیند خلق گولم یهودی توسط خاخام است

در تحلیل فیلم ارباب حلقه ها، مطالب این بخش بسیار کارآمد است و می‌توان با این اطلاعات، به نقش گاندولف، الف ها، انسان ها و سایرون بهتر پی برد. همچنین تالکین برای نوشتن ارباب حلقه ها، در کنار آثار ادبی مختلف و بعضی وقایع تاریخی، از اسطوره های اروپایی متعددی استفاده کرده است که در ادامه به تفصیل به آن ها خواهیم پرداخت.

ارباب حلقه ها
الف های اسطوره‌ای با هاله های قدسی

۲. اقتباس های اسطوره‌ای، تاریخی و ادبی تالکین

الف. بعضی اقتباس های ادبی ارباب حلقه ها

تالکین از متون شکسپیر نیز استفاده های متعددی داشته است.
مثلا مکبث توسط انسان های عادی کشته نمی‌شود و کسی که به شکل غیر طبیعی بدنیا آمده، وی را می‌کشد. همچون پادشاه جادوگر نازگول ها که هیچ مردی نمی‌تواند وی را بکشد و توسط یک هابیت و یک زن، کشته می‌شود.

آرون و تسلط وی بر آب که شباهت به معجزه‌ی موسی علیه السلام دارد

حلقه‌ی یگانه شباهت زیادی با حلقه‌ی جایجیز دارد. در جمهور افلاطون، مساله‌ای اخلاقی بر سر حلقه‌ی جایجیز مطرح می‌شود. چرا که هر کس این حلقه را بر دست کند، نامرئی شده و می‌تواند از قانون فرار کند. در ارباب حلقه ها نیز حلقه باعث نامرئی شدن فرودو و البته سیطره‌ی شیاطین بر وی می‌شود.

نقد و بررسی ارباب حلقه ها(Lord of the ring)؛ سیری در جهان حکمت‌آمیز تالکین
ریوندل و فضای بهشت‌گونه‌ی آن

جایجیز حلقه را در یک پرتگاه عمیق پیدا می‌کند. بیلبو نیز حلقه را در قعر غار می‌یابد.
البته حلقه به جز اسمیگل، نمی‌تواند دیگران را گمراه کند و برخلاف جایجیز، باعث رسیدن وی به یک پادشاهی نامشروع، نمی‌شود.

مادر آراگورن مجسمه‌ای شبیه به مریم مقدس دارد

در میراث مسیحی-یهودی، حلقه‌ی سلیمان خیلی پر رنگ نیست و در کتاب مقدس اسمی از این حلقه به میان نیامده است. در فیلم نیز از این حلقه اقتباسی دیده نمی‌شود.

گالوم شخصیتی شبیه به گاگول، پیر زن خمیده‌ی کتاب معادن پادشاه سولومان دارد.

این امتحان اخلاقی برای آراگورن، گالادریل و گاندولف نیز پیش می‌آید و همه سربلند بیرون می‌آیند. بارومیر هم هر چند گرفتار شده، در ادامه پشیمان شده و در راه دفاع از هابیت ها کشته می‌شود.

گالوم شخصیتی شبیه به گاگول، پیر زن خمیده‌ی کتاب معادن پادشاه سولومان دارد.

نقد و بررسی ارباب حلقه ها(Lord of the ring)؛ سیری در جهان حکمت‌آمیز تالکین

نقد و بررسی ارباب حلقه ها(Lord of the ring)؛ سیری در جهان حکمت‌آمیز تالکین

نقد و بررسی ارباب حلقه ها(Lord of the ring)؛ سیری در جهان حکمت‌آمیز تالکین

نقد و بررسی ارباب حلقه ها(Lord of the ring)؛ سیری در جهان حکمت‌آمیز تالکین

موعظه های گاندولف

ب. بعضی اقتباس های تاریخی ارباب حلقه ها

پرچم ها، اشعار، زبان و برخی دیگر از مولفه های قرون وسطایی در فیلم دیده می‌شود. میناس تریث با روم مقایسه شده است. دشمنان کارتاژی ها در جنوب که فیل‌سوارند با لشکر هرادریم شبیه است. شهر های با دیوار سنگی در روم نیز بوده است و معماری داخلی میناث تریث شبیه به باسیلیکای سنت ویتال است.

نقد و بررسی ارباب حلقه ها(Lord of the ring)؛ سیری در جهان حکمت‌آمیز تالکین
هرادریم ها با چشمان سرمه کشیده

نبرد هلمز دیپ و دفاع گیملی و آراگورن بر روی پل، شبیه به نبرد هوراتیوس و دفاع وی بر روی پل است. آراگورن شبیه به پادشاه آرتور و گاندولف شبیه به مرلین، شمشیر نارسیل نیز همان اکسکالیبر است. شباهت فیل یا ماموت های هرادریم با فیل های پیروس از اپیروس در حمله‌ی به روم باستان نیز قابل توجه است.

نقد و بررسی ارباب حلقه ها(Lord of the ring)؛ سیری در جهان حکمت‌آمیز تالکین
مبارزه‌ی نور با تاریکی

ج. بعضی اقتباس های اسطوره‌ای ارباب حلقه ها

عده‌ای چشم سایرون را شبیه به چشم شیطانی بیلور دانسته، که وسط پیشانی وی بود و می‌توانست با آن، تمام یک لشکر را نابود کند.

لوثلورین

گفته شده است بیلور موجودی شیطانی، غول‌آسا و تک چشم است که وقتی تمام پلک های وی برداشته می‌شود، همه‌ی اطراف را به آتش می‌کشد. بیلور پادشاه موجودات شیطانی به نام فومویر بود که هیبت زشت و کریهی داشتند. شبیه به سایرون که پادشاه موردور و اورک هاست.

بعضی از پژوهشگران، جنگ پایانی‌ای که ممکن است به کشته شدن همه بیانجامد را شبیه رگناروک نورس دانسته و شجاعت شمالی ها (روهان) را نیز اقتباسی از جنگاوری نورس ها می‌دانند.

نقد و بررسی ارباب حلقه ها(Lord of the ring)؛ سیری در جهان حکمت‌آمیز تالکین

نقد و بررسی ارباب حلقه ها(Lord of the ring)؛ سیری در جهان حکمت‌آمیز تالکین

هیبت قدسی گلادریل و همسرش

همچنین گفته شده اینکه پس از جنگ نهایی، الف ها می‌روند و سرزمین میانه را به انسان ها می‌سپارند، اشاره به رگناروک و نابودی خدایان دارد که البته برداشت دقیقی نیست. همچنین عده‌ای معتقدند ریوندل و لوثلورین از جهان غیبی سِلتیک ها اقتباس شده است. وارگ ها و ترول ها که در ارباب حلقه ها و هابیت وجود دارد، موجودات افسانه‌ای از نورس هستند.

نقد و بررسی ارباب حلقه ها(Lord of the ring)؛ سیری در جهان حکمت‌آمیز تالکین

نقد و بررسی ارباب حلقه ها(Lord of the ring)؛ سیری در جهان حکمت‌آمیز تالکین
اختیار و عدم تقدیرگرایی جبر‌گرا در دیالوگ گلادریل

دوارف ها برگرفته از کوتوله های نورث که آهنگر بودند و شبیه به یهودیان قرون وسطی هستند. گاندولف شبیه به اودین، با عصا و لباسی مندرس در حال پرسه زدن در سرزمین های مختلف است. تالکین گفته است شخصیت گاندولف به نوعی شبیه اودین است.

اودین با گرگ هایش معروف بوده و کلاغ ها، چشمان وی هستند. همچون سارومان که با وارگ ها به همراهان حلقه حمله کرده و با کلاغ ها، این گروه را رصد می‌کند.

نقد و بررسی ارباب حلقه ها(Lord of the ring)؛ سیری در جهان حکمت‌آمیز تالکین
ظهور موسی‌گونه‌ی گاندولف

نام گاندالف از همین نام در بین نورس ها که از دو بخش گاندر به معنی چوب جادو و اِلفر به معنی اِلف (همان موجودات گوش تیز) گرفته شده است. مساله‌ی حلقه‌ی جادویی و شمشیر شکسته نیز در اساطیر نورس وجود دارد. در ارباب حلقه ها نیز شمشیر شکستهٔ نارسیل و حلقهٔ یگانه، از عناصر مهم داستان هستند.

گاندولف شبیه به اودین، با عصا و لباسی مندرس در حال پرسه زدن در سرزمین های مختلف است. تالکین گفته است شخصیت گاندولف به نوعی شبیه اودین است.

نقد و بررسی ارباب حلقه ها(Lord of the ring)؛ سیری در جهان حکمت‌آمیز تالکین
عکس اودین خدای خدایان نورس و شباهت وی با گاندولف

آنیمیسم و روح‌انگاری برای حیوانات، گیاهان و اشیاء در ارباب حلقه ها دیده می‌شود. اِنت ها و قیامشان، حیوانات صاحب خرد مثل عقاب های گواهیر و رَداگاست که طبق ادعای بعضی، نام یکی از خدایان مشرکانه‌ی اسلاوی است. البته روح‌انگاری برای تمام موجودات جهان، نگاهی دقیق در حیطهٔ هستی‌شناسی است.

در قرآن کریم نیز خداوند متعال می‌فرماید که هیچ چیزی نیست مگر اینکه تسبیح خداوند را انجام می‌دهد، لکن شما تسبیح آن ها را متوجه نمی‌شوید. یعنی تمام موجودات مرتبه‌ای از فهم و درک را دارند و به برکت همین فهم، می‌توانند ادراک داشته باشند.
پس آنیمیسم به معنایی که گفته شد، یک اعتقاد مشرکانه نیست، بلکه نگاهی باطنی به موجودات جهان است و تضادی با اعتقادات صحیح ندارد.

نقد و بررسی ارباب حلقه ها(Lord of the ring)؛ سیری در جهان حکمت‌آمیز تالکین

نقد و بررسی ارباب حلقه ها(Lord of the ring)؛ سیری در جهان حکمت‌آمیز تالکین
حیات دوباره‌ی گاندولف، یکی از اضلاع شخصیتی منجی

جمع‌بندی بخش اول ارباب حلقه ها:

تا بدین‌جا بعضی از اقتباس های تاریخی، ادبی و اسطوره‌ای ارباب حلقه ها را بررسی کردیم‌. موارد بیشتری نیز وجود دارد که در منابع ذکر شده، می‌توان پیگیری نمود. (مثلا برای شناخت نماد ها و پرچم ها در ارباب حلقه ها: Heraldry of Middle earth)

به عنوان جمع‌بندی می‌توان گفت که تالکین در کنار آثار ادبی پیش از خود، کاملا از اساطیر مختلف اروپایی و تاریخ غرب نیز بهره برده است. پس ادعای نئوپاگان ها دربارهٔ تاثیرپذیری تالکین از مکاتب مشرکانه اشتباه نیست. اما اینکه تمام اثر را یکپارچه شرک‌آلود ببینیمدخطایی بزرگ است. در ادامه به بررسی عناصر دینی و مسیحی ارباب حلقه ها خواهیم پرداخت.

گاندولف و اسب سفید و افسانه‌ای وی

۳. مضامین دینی و مسیحی در ارباب حلقه‌ها

الف.فرودو، آراگورن و گاندولف، سه وجه شخصیتی منجی مسیحی

تالکین از یک الگوی تثلیثی در منجی استفاده کرده است. درواقع آراگورن، گاندولف و فرودو مجموعا نقش منجی را بازی می‌کنند. ژان کالون در مسیحیت پروتستان، سه نقش برای مسیح قائل بود. نقش پیامبری و ابلاغ پیام خدا به مردم، نقش کشیش اعظم و راهبری و فدا شدن برای رستگاری انسان ها و نقش پادشاهی که حق تصرف این پیامبر الهی بر کلیسا و تمام جهان است.

نقد و بررسی ارباب حلقه ها(Lord of the ring)؛ سیری در جهان حکمت‌آمیز تالکین

نقد و بررسی ارباب حلقه ها(Lord of the ring)؛ سیری در جهان حکمت‌آمیز تالکین

نقد و بررسی ارباب حلقه ها(Lord of the ring)؛ سیری در جهان حکمت‌آمیز تالکین
خارج کردن سارومان از بدن تئودن شبیه به جن‌گیری است

در این الگوی سه‌وجهی، می‌توان گفت که فرودو کشیش است که با قبول مسئولیت حلقه و نابودی آن در دل دشمن، خود را برای مردم فدا کرده تا انسان ها به رستگاری و آخرالزمان الهی برسند و توسط شیطان یعنی سایرون، نابود نشوند.
همچنین گاندولف، نقش پیامبر یا موعظه‌گر الهی را دارد و همیشه با پند های ارزنده‌ی خود، تمام مردم از رعیت و اشراف را راهنمایی و هدایت می‌کند. آراگورن و فرودو نیز تحت راهنمایی های وی، می‌توانند وظیفه‌ی خود را به خوبی انجام دهند.

نقد و بررسی ارباب حلقه ها(Lord of the ring)؛ سیری در جهان حکمت‌آمیز تالکین
لوثلورین

آراگورن پادشاه و فرمانروا است. در پایان فیلم نیز این پادشاهی آراگورن است که در یک مراسم ازدواج شبه مسیحی با حضور گاندولف و فرودو، نویدبخش حکومتی الهی و قدسی خواهد بود. قابل توجه است که عقیده‌ی سه‌وجهی بودن شخصیت حضرت مسیح، از اصول اعتقادی کلیسای کاتولیک نیز هست. تالکین هم تحت تاثیر همین مذهب، این شخصیت ها را در داستان خود قرار داده است.

نقد و بررسی ارباب حلقه ها(Lord of the ring)؛ سیری در جهان حکمت‌آمیز تالکین
مبارزه نور با تاریکی

همچنین ظاهر شدن گاندولف بر یارانش، شبیه به ماجرای دیدار دوباره‌ی مسیح با حواریون پس از به صلیب کشیده شدن ایشان است. گاندولف نیز پس از مرگ و حیات دوباره با یارانش در هیبتی نورانی دیدار می‌کند و تا زمانی که در روهان، کنار پادشاه تئودن قرار بگیرد، کسی از بازگشت وی خبر ندارد.

نقد و بررسی ارباب حلقه ها(Lord of the ring)؛ سیری در جهان حکمت‌آمیز تالکین
معماری مدیترانه‌ای در گاندور

همچنین سکانس بازگشت گاندولف، شباهت عجیبی بر بازگشت موسی علیه السلام از کوه سینا دارد. اینطور گفته شده که حضرت موسی پس از دریافت وحی الهی و بازگشت، بر بالای کوه سینا ایستاده و مردم از پایین وی را نگاه می‌کردند. صورت و لباس ایشان برق سفیدی می‌زد و صورت ایشان از شدت نوری که از وحی الهی در صورت ایشان متجلی بود، دیده نمی‌شد. دقیقا مثل گاندولف که نور صورت وی مانع از دیدن چهره‌اش می‌شد و لباس سفید و نورانی‌ای به تن داشت.
(همچنین سفر خروج، باب ۳۴ فقرات ۲۹ تا ۳۵ به بازگشت و چهره‌ی نورانی حضرت موسی اشاره شده است.)

نقد و بررسی ارباب حلقه ها(Lord of the ring)؛ سیری در جهان حکمت‌آمیز تالکین

نقد و بررسی ارباب حلقه ها(Lord of the ring)؛ سیری در جهان حکمت‌آمیز تالکین

نقد و بررسی ارباب حلقه ها(Lord of the ring)؛ سیری در جهان حکمت‌آمیز تالکین

نقد و بررسی ارباب حلقه ها(Lord of the ring)؛ سیری در جهان حکمت‌آمیز تالکین
گاندولف با اسب سفید و لشکریان نور در مقابل تاریکی

جالب توجه است که ظاهر حضرت موسی به شکل مردی بلند قد، باوقار و با موی سفید بلند ترسیم شده است که شباهت با گاندولف دارد. ماجرای زخم دشنهٔ مورگول فرودو شبیه به زخم های به صلیب کشیده شدن مسیح است که التیام نمی‌یابد. در انجیل متی باب ۴، فقرات ۱ تا ۱۰، شباهت زیادی به وسوسه های فرودو توسط حلقه و سکانس های متعددی که فرودو تحت تاثیر حلقه می‌خواهد به شیطان بپیوندد، دارد.
(متی ‬‭4‬‮:‬‭1‬‮-‬‭10
[1] آنگاه روح خدا عیسی را به بیابان برد تا در آنجا ابلیس او را وسوسه و آزمایش کند. [2] او پس از آنکه چهل شبانه روز را در روزه به سر برد، بسیار گرسنه شد. [3] در این حال، آن وسوسه‌کننده به سراغ او آمد و گفت: «اگر پسر خدا هستی، به این سنگها بگو تا نان شوند.» [4] اما عیسی به او فرمود: «نوشته شده که: ”انسان تنها به نان زنده نیست، بلکه به هر کلامی که از دهان خدا صادر می‌شود.“» [5] سپس ابلیس او را به اورشلیم، آن شهر مقدّس برد و بر روی بام معبد قرار داد، [6] و گفت: «اگر پسر خدایی، خود را از اینجا به پایین پرت کن، چون نوشته شده است: ”به فرشتگان خود فرمان خواهد داد و آنها تو را بر دستهای خود بلند خواهند کرد تا حتی پایت هم به سنگی نخورَد.“» [7] عیسی پاسخ داد: «بله، ولی این نیز نوشته شده که: ”خداوند، خدای خود را آزمایش نکن.“» [8] سپس ابلیس او را به قلهٔ کوهی بسیار بلند برد و تمام ممالک جهان، و شکوه و جلال آنها را به او نشان داد، [9] و گفت: «اگر زانو بزنی و مرا پرستش کنی، همهٔ اینها را به تو خواهم بخشید.» [10] عیسی به او گفت: «دور شو از من، ای شیطان! زیرا در کتب مقدّس آمده: ”خداوند، خدای خود را بپرست و تنها او را عبادت کن.“»)

در کتاب مکاشفه می‌خوانیم:
۲۰:۱۰مکاشفه
[11] سپس دیدم که آسمان گشوده شد. در آنجا اسبی سفید بود که سوارش «امین و حق» نام داشت، زیرا به حق و عدل مبارزه و مجازات می‌کند.

اشاره به اسب سفید گاندولف و شخصیت وی‬ که به کمک حق و عدالت می‌ششتابد، قابل توجه است.
در انجیل متی نیز گفته شده:
متی ۲۴: ۲۶-۲۷
[26] «پس اگر بیایند و به شما بگویند که مسیح در بیابان دوباره ظهور کرده، به سخنشان اهمیت ندهید؛ و اگر بگویند نزد ما مخفی شده، باور نکنید. [27] زیرا همان‌طور که صاعقه در یک لحظه از شرق تا غرب را روشن می‌سازد، آمدن پسر انسان نیز چنین خواهد بود.
دقیقا همچون گاندولف که در نبرد هِلمز دیپ، از شرق ظهور کرده و نور بسیار زیادی را همزمان با طلوع آفتاب، از خود ساطع می‌کند.
در عبرانیان، باب ۲ فقره ۴ می‌خوانیم:
خدا نیز با نشانه‌ها، کارهای شگفت‌انگیز، معجزات گوناگون و عطایایی که روح‌القدس مطابق اراده خود می‌بخشد، صحت کلام ایشان را ثابت نمود. در همین فقره، مولفه‌ی مهم دیگری از نبوت مسیحی آمده است. معجزات ظاهری و کار های خارق‌العاده، از اصول مهم در پیامبر شناسی مسیحی است.

نقد و بررسی ارباب حلقه ها(Lord of the ring)؛ سیری در جهان حکمت‌آمیز تالکین
موردور

در ارباب حلقه ها نیز گاندولف با عملیاتی شبیه به جن‌گیری از پادشاه تئودن، روح شیطانی سارومان را خارج می‌کند و بار ها با عصای جادویی‌اش، در مقابل شیاطین ایستادگی می‌کند. تا جایی که امید مردم به وی و آراگورن به عنوان فرمانده‌ی سپاه خواهد بود.

نقد و بررسی ارباب حلقه ها(Lord of the ring)؛ سیری در جهان حکمت‌آمیز تالکین
آیین های روهان شبیه به اسکاندیناوی هاست

همچنین مساله‌ی فدا در ماجرای کشته شدن گاندولف، واضح است. در مسیحیت اعتقاد بر این است که مسیح به صلیب کشیده شد تا گناه اصلی انسان ها بخشیده شود. درواقع مسیح برای رستگاری مردم، فدا می‌شود. (مسیحیت‌شناسی تحلیلی، محمد کاشانی، ص۴۳۶ به بعد)

در ارباب حلقه ها، گاندولف برای نجات یاران حلقه با بالروگ مبارزه کرده و به قعر چاه پرتاب می‌شود. مبارزه‌ی بالروگ با گاندولف نیز بر نوک کوه و قعر دریاست؛ استعاره‌ای از جهان ماوراء که گاهی در توصیف آن، از صفات ضد استفاده می‌شود.

رجوع منجیان به شهود قلبی

گاندولف توسط بالروگ کشته شده اما در محیطی قدسی و مملو از نور، ماموریتی جدید می‌گیرد و در یک رستاخیز، به نزد مردم بازمی‌گردد تا ماموریتش را به انجام برساند. دقیقا همچون منجی مسیحی که در یک رستاخیز و زنده شدن دوباره، مدتی عروج کرده، سپس نزد مردم آمده و جهان را از زیر تسلط شیاطین خارج کرده و حکومتی الهی پایه‌گذاری می‌کند.

شیطان در شرق لانه کرده است

در مسیحیت، آتش جهنم پاک کننده است. همچنین خدا در مسیحیت مرتبط با آتش و گوگرد است. حلقه‌ی سایرون نیز که از آتش ساخته شده، فقط با آتش می‌تواند از بین برود. (Christian Morality in J.R.R. Tolkien’s Lord of the RingsLari E. Mobley, P25)
گاندولف نیز پس از جنگ با بالروگ و گذر از آتش شیطان، تبدیل به گاندولف سفید می‌شود. مجموع این موارد نشان می دهد که شخصیت منجیان سرزمین میانه، مولفه های زیادی از منجی مسیحی را دارا هستند. لازم به ذکر است که بازگشت آراگورن با ارواح مردگان نیز اقتباسی از بازگشت منجی با مردگان است.
چنان‌که می‌خوانیم:
اول تسالونیکیان ۴: ۱۳ و ۱۴
[13] و اینک برادران عزیز، می‌خواهم که شما از وضعیت ایماندارانی که می‌میرند آگاه باشید، تا وقتی کسی از شما فوت می‌کند، شما نیز مانند آنانی که امیدی به عالم آینده ندارند، در غم و غصه فرو نروید. [14] زیرا ما که ایمان داریم عیسی مرد و پس از مرگ زنده شد، باید یقین داشته باشیم که به هنگام بازگشت او، خدا تمام مسیحیانی را که مرده‌اند، همراه وی به این جهان باز خواهد آورد.

اما در فیلم، این ارواح سربازان عهدشکنی هستند که به یاری پادشاه گاندور خواهند رفت. لذا مثل باقی موارد، این اقتباس نیز کاملا مسیحی نیست.

نقد و بررسی ارباب حلقه ها(Lord of the ring)؛ سیری در جهان حکمت‌آمیز تالکین

نقد و بررسی ارباب حلقه ها(Lord of the ring)؛ سیری در جهان حکمت‌آمیز تالکین
آرون مکاشفه می‌بیند

ب. یاوران منجی

سم گمجی، شبیه به سیمون اهل سایرِن است که طبق تعالیم مسیحی، به عیسی کمک کرد تا صلیبش را به محل کشته شدن عیسی ببرد. سم نیز فرودو را در رسیدن به کوه نابودی و نابود کردن حلقه یاری می‌رساند. در کنار سم، گاندولف نیز با همان شان پیامبرگونه‌ای که دارد، فرودو و آراگورن را راهنمایی می‌کند. افراد دیگری نیز مثل پیپین و مِری، بارومیر، برادرش، پادشاه تئودن و… حامی منجی بوده و در راستای پادشاهی وی، تلاش می‌کنند.

تحولات شخصیتی افراد نیز در فیلم قابل توجه است. موجودات خوبی که به شیطان پیوستند (همچون اورک ها که الف های فاسد شده‌اند یا گالوم که هابیت تحت تاثیر حلقه است) و انسان های ضعیفی که در این سیر، تحول مثبت پیدا کردند(همچون بارومیر و تئودن که از تسلط شیطان خارج شده و در راه حق، کشته شدند).
اما شخصیت محوری دیگر که در کنار سم و گاندولف، نقشی اساسی در هدایت و راهبری فرودو در مسیر نابودی شیطان دارد، بانو گَلادریل است.

نقد و بررسی ارباب حلقه ها(Lord of the ring)؛ سیری در جهان حکمت‌آمیز تالکین
میناث تریس و درخت پادشاه

بررسی شخصیت گَلادریِل و مکان زندگی وی، لوثلورین

گلادریل ترکیبی از اساطیر مختلف از جمله سرسی و کالیپسوی یونانی است. بعضی از تحلیل‌گران، گلادریل را نماد شخصیت مریم باکره در مسیحیت دانسته‌اند. لوثلورین محل اقامت گلادریل و همسرش، مکانی بهشت‌گونه است. الف های نامیرا در مکانی که زمان مخصوص به خود را دارد، یادآور بهشت و جهان های ماورائی در ادیان ابراهیمی است. هر چند به جهان الف ها در اساطیر مختلف فولکلوری اروپا نیز شباهت دارد.

نقد و بررسی ارباب حلقه ها(Lord of the ring)؛ سیری در جهان حکمت‌آمیز تالکین

نقد و بررسی ارباب حلقه ها(Lord of the ring)؛ سیری در جهان حکمت‌آمیز تالکین

نقد و بررسی ارباب حلقه ها(Lord of the ring)؛ سیری در جهان حکمت‌آمیز تالکین

نقد و بررسی ارباب حلقه ها(Lord of the ring)؛ سیری در جهان حکمت‌آمیز تالکین

نقد و بررسی ارباب حلقه ها(Lord of the ring)؛ سیری در جهان حکمت‌آمیز تالکین
آمادگی لشکریان شیطان برای جنگ نهایی

درخت‌واره بودن لوثلورین، احتمالا اشاره به درخت حیات در سنت مسیحی یهودی دارد. درختی که در باغ مقدس بوده و هر کس از میوهٔ آن بخورد نامیرا خواهد شد. در ارباب حلقه ها نیز نماد آن مکان قدسی یک درخت عظیم الجثه است که بعید نیست برگرفته از درخت حیات در مسیحیت باشد.

نان الفی لِمباس که توسط گلادریل به یاران حلقه داده می‌شود، شبیه به تکه نانی است که در مراسم عشاء ربانی مسیحیان مصرف می‌شود و معتقدند این نان در بدن مسیحیان تبدیل به گوشت مسیح می‌شود.

نقد و بررسی ارباب حلقه ها(Lord of the ring)؛ سیری در جهان حکمت‌آمیز تالکین
قدرت بسیار زیاد نازگول ها و شیاطین

لمباس نیز نوعی قداست دارد که می‌تواند تکه‌ای از آن، به اندازه‌ی چند وعده‌ی غذایی انسان را سیر کند. خود تالکین نیز در یکی از نامه هایش بر صبغه‌ی دینی داشتن نان لمباس، اشاره کرده است.

نقد و بررسی ارباب حلقه ها(Lord of the ring)؛ سیری در جهان حکمت‌آمیز تالکین

نقد و بررسی ارباب حلقه ها(Lord of the ring)؛ سیری در جهان حکمت‌آمیز تالکین
فرودو در یک مکاشفه، توسط گلادریل امیدی دوباره می‌گیرد

شخصیت گلادریل شباهت زیادی به روح‌القدس دارد. وی به فرودو (منجی) هنگام سختی ها و پس از رو به رویی با شیلاب، عنکبوت غول پیکر در یک مکاشفه ظاهر شده، دست وی را گرفته و بلند می‌کند تا فرودو را در این مسیر سخت، یاری نماید.
گلادریل هدیه می‌دهد و می‌تواند قلب و دل انسان ها را خوانده بر روی آن ها تاثیر بگذارد.

همچون روح‌القدس در مسیحیت، که هدایای الهی را آورده، به قلب و دل انسان ها آگاه است و آن ها را به مسیرخیر هدایت می‌کند.
Christian Morality in J.R.R. Tolkien’s Lord of the Rings
Lari E. Mobley
P11
چنانکه در کتاب مقدس می‌خوانیم:
عبرانیان ۲:۴
[4] خدا نیز با نشانه‌ها، کارهای شگفت‌انگیز، معجزات گوناگون و عطایایی که روح‌القدس مطابق اراده خود می‌بخشد، صحت کلام ایشان را ثابت نمود.

ج. سرزمین مقدس و جنگ نهایی

شهر میناس تریث، به عنوان آخرین دژ انسانی در مقابل شیطان شرقی به حساب می‌آید. این شهر نمادی مهم دارد؛ درختی خشک که تنها زمانی سبز می‌دهد که پادشاه به این سرزمین بازگردد. به درخت خشک گاندور در سفرنامه‌ی سر جان مندویل اشاره شده است.

نقد و بررسی ارباب حلقه ها(Lord of the ring)؛ سیری در جهان حکمت‌آمیز تالکین
دنتور همچون کفرکیشان خود را آتش می‌زند؛ اما این کار تقبیح شده و از یک انسان بزدل سر می‌زند.

درختی که از زمان به صلیب کشیده شدن مسیح، خشک شده و تا وقتی شاهزاده‌ای از غرب زیر این درخت، آواز نخواند، سبز نمی‌شود. در فیلم نیز درخت تا بازگشت پادشاه، خشک مانده و بعد از بازگشت آراگورن است که سبز می‌شود. همچنین در کتاب مقدس، آغاز جهان با باغ عدن و درخت زندگی شروع می‌شود. حال در پایان نیز اورشلیم جدید و همان درخت ترسیم می‌شود. (Christian Morality in J.R.R. Tolkien’s Lord of the Rings Lari E. Mobley, P26)

در کتاب ارباب حلقه ها هم که دو درخت به والینور، سرزمین مقدس والار ها نور می‌دهد، آراگورن نازل شده‌ی همان درخت را پیدا کرده و در میناس تریث، شهر آخرالزمانی گاندور، می‌کارد.
(Ibid)

با توجه به شخصیت آراگورن که کاملا منطبق بر وجه پادشاهی منجی مسیحی است، بازگشت وی به چنین شهری نیز اشاره به بازگشت منجی به شهر آخرالزمانی اورشلیم و نبرد نهایی وی با شیاطین دارد.

نقد و بررسی ارباب حلقه ها(Lord of the ring)؛ سیری در جهان حکمت‌آمیز تالکین

نقد و بررسی ارباب حلقه ها(Lord of the ring)؛ سیری در جهان حکمت‌آمیز تالکین
لشکریان شرقی و ماموت ها؛ شباهت فیل سوار با خشایار شاه در فیلم سیصد، قابل توجه است

د. شیاطین در سرزمین میانه

در سرزمین میانه، سایرون شیطان اصلی است. از طرفی سارومان نیز با پذیرش و تواضع در مقابل قدرت وی، به جادوی سیاه پناه برده و حتی موجوداتی شبیه گولِم یهودی را که اوروک های نام دارد و از اورک های معمولی قوی‌تر است، خلق می‌کند.
همچنین سایرون نُه پادشاه دوزخی دارد که آن ها نیز از سپاه شیطان هستند.
برای شناخت نقش سارومان و سایرون، خواندن فقراتی از کتاب مقدس ضروری است:
‭‭ ‬‭14‬‮:‬‭1‬‮-‬‭24‬‬ اشعیا
[1] خداوند بر قوم اسرائیل ترحم خواهد کرد و بار دیگر آنها را برخواهد گزید و در سرزمینشان ساکن خواهد ساخت. بیگانگان مهاجر در آنجا با خاندان یعقوب زندگی خواهند کرد. [2] قومهای جهان به ایشان کمک خواهند کرد تا به وطن خود بازگردند. قوم اسرائیل در سرزمینی که خداوند به ایشان داده قومهای دیگر را به بردگی خواهند گرفت. آنانی که قوم اسرائیل را اسیر کرده بودند، خود به اسارت ایشان در خواهند آمد و بنی‌اسرائیل بر دشمنان خود فرمانروایی خواهند کرد. [3] هنگامی که خداوند قوم خود را از درد و اضطراب، بندگی و بردگی رهایی بخشد، [4] آنگاه ایشان با ریشخند به پادشاه بابِل چنین خواهند گفت: «ای پادشاه ظالم سرانجام نابود شدی و ستمکاریهایت پایان گرفت [5] خداوند حکومت ظالمانه و شرارت‌آمیز تو را در هم شکست. [6] تو با خشم و غضب، مردم را پیوسته شکنجه و آزار می‌دادی، [7] اما اکنون تمام مردم از دست تو آسوده شده، در آرامش زندگی می‌کنند و از شادی سرود می‌خوانند. [8] حتی صنوبرها و سروهای لبنان نیز با شادمانی می‌سرایند: ”از زمانی که تو سقوط کردی دیگر کسی نیست که ما را قطع کند!“ [9] «دنیای مردگان آماده می‌شود تا به استقبال تو بیاید. رهبران و پادشاهان دنیا که سالها پیش مرده‌اند، آنجا در انتظار تو هستند. [10] آنها وقتی تو را ببینند به تو خواهند گفت: ”تو نیز مانند ما ضعیف شدی و با ما فرقی نداری! [11] حشمت تو از دست رفته است و نوای دلنشین بربطهای کاخ تو دیگر به گوش نمی‌رسد. اکنون تشک تو کرمها هستند و لحافت موریانه‌ها.“ [12] «ای ستارهٔ درخشان صبح، چگونه از آسمان افتادی! ای که بر قومهای جهان مسلط بودی، چگونه بر زمین افکنده شدی! [13] در دل خود می‌گفتی: ”تا به آسمان بالا خواهم رفت، تخت سلطنتم را بالای ستارگان خدا خواهم نهاد و بر قلهٔ کوهی در شمال که خدایان بر آن اجتماع می‌کنند جلوس خواهم کرد. [14] به بالای ابرها خواهم رفت و مانند خدای متعال خواهم شد.“ [15] اما تو به دنیای مردگان که در قعر زمین است، سرنگون شدی. [16] اینک وقتی مردگان تو را می‌بینند به تو خیره شده، می‌پرسند: ”آیا این همان کسی است که زمین و قدرتهای جهان را می‌لرزاند؟ [17] آیا این همان کسی است که دنیا را ویران می‌کرد و شهرها را از بین می‌برد و بر اسیران خود رحم نمی‌کرد؟“ [18] «پادشاهان جهان، شکوهمندانه در قبرهایشان آرامیده‌اند، [19] ولی جنازهٔ تو مثل شاخه‌ای شکسته، دور انداخته شده است. نعش تو در قبر روباز است و روی آن را جنازه‌های کشته‌شدگان جنگ پوشانده و مانند لاشۀ پایمال شده، تا به سنگهای ته گودال فرو رفته است. [20] تو مانند پادشاهان دیگر دفن نخواهی شد، زیرا مملکت خود را از بین بردی و قوم خود را به نابودی کشاندی. از خاندان شرور تو کسی زنده نخواهد ماند. [21] پسران تو به خاطر شرارت اجدادشان کشته خواهند شد، و کسی از آنها باقی نخواهد ماند تا دنیا را فتح کند و شهرها در آن بسازد.» [22] خداوند لشکرهای آسمان می‌فرماید: «من خود بر ضد بابِل برخواهم خاست و آن را نابود خواهم کرد. نسل بابِلی‌ها را ریشه‌کن خواهم کرد تا دیگر کسی از آنها زنده نماند.» [23] خداوند لشکرهای آسمان می‌فرماید: «بابِل را به باتلاق تبدیل خواهم کرد تا جغدها در آن منزل کنند. با جاروی هلاکت، بابِل را جارو خواهم کرد تا هر چه دارد از بین برود.» [24] خداوند لشکرهای آسمان قسم خورده، می‌گوید: «آنچه اراده نموده و تقدیر کرده‌ام به یقین واقع خواهد شد.

موارد جالب توجهی در این فقرات وجود دارد. اشاره به سخن گفتن درختان و اینکه دیگر کسی آن ها را ریشه‌کن نمی‌کند، در جدال اِنت ها با سارومان تبلور پیدا کرده است. خود نبی کاذب نیز شخصیتی شبیه به سارومان دارد که شیطان اصلی نیست اما با شیطان همکاری می‌کند. سارومان شخصیت مقابل گاندولف بوده و این نبوت وی را، البته در کذب و ناراستی، واضح‌تر می‌سازد.

همچنین نابودی پادشاهی شیطان نیز در سایرون و نابودی موردور، گنجانده شده است.
البته شاید بتوان گفت این پیشگویی، آخرالزمانی نیست و مربوط به تاریخ یهود است؛ اما عده‌ای این فقرات را آخرالزمانی می‌پندارند و در فیلم نیز از همین الگو استفاده شده است.

نقد و بررسی ارباب حلقه ها(Lord of the ring)؛ سیری در جهان حکمت‌آمیز تالکین
چشم احاطه‌ی کامل ندارد؛ صرفا یک برج دیده‌بانی است

ماجرای حلقه‌ی قدرت نیز علاوه بر اقتباس های ادبی و اسطوره‌ای، نمادی از خود شیطان است. به فقرات زیر توجه بفرمایید:
مکاشفه ۲۰:۱۹
[20] اما وحش با پیامبر دروغینش گرفتار شدند و هر دو زنده‌زنده به دریاچهٔ آتش که با گوگرد می‌سوزد انداخته شدند؛ بله، همان پیامبری که از جانب وحش معجزات خیره کننده انجام می‌داد تا تمام کسانی را که علامت وحش را داشتند و مجسمه‌اش را می‌پرستیدند، فریب دهد.
مکاشفه ۲۰:۱۰
[10] سپس ابلیس که ایشان را فریب داده بود، به دریاچهٔ آتش افکنده خواهد شد. دریاچهٔ آتش همان جایی است که با گوگرد می‌سوزد و آن وحش و پیامبر دروغین او شبانه روز، تا به ابد، در آنجا عذاب خواهند کشید.
در پایان فیلم نیز حلقه در دریاچه‌ی آتش انداخته شده و باعث نابودی سایرون می‌شود. دقت کنیم که حلقه، خود سایرون است و می‌توان گفت تمام قدرت وی به حلقه وابسته است.حلقه به سایرون قدرت تام می‌دهد و تسلط بر دیگر حلقه ها، اما به هیچ کس جز خود سایرون قدرتی نمی‌دهد و همه‌اش فریب است. خود وی نیز هلاکتی محتوم، همچون شیطان، دارد.
همچنین در فقرات زیر، اشاره به قدرت گرفتن دوباره‌ی شیطان شده است:
مکاشفه ۱۷:۸
[8] آن وحش که دیدی، زمانی بود، ولی حالا دیگر نیست. با وجود این، از چاه بی‌انتها به زودی بالا می‌آید و در فنای ابدی فرو خواهد رفت. مردم دنیا، غیر از کسانی که نامشان در دفتر حیات نوشته شده است، وقتی آن وحش پس از مرگ، دوباره ظاهر شود، مات و مبهوت خواهند ماند.
شبیه به سایرون که دوباره قدرت می‌گیرد و در صدد تصاحب سرزمین میانه برمی‌آید.
(همچنین:
مکاشفه ۲۰ :۱-۱۰
[1] سپس، فرشته‌ای را دیدم که از آسمان پایین آمد. او کلید چاه بی‌انتها را همراه می‌آورد و زنجیری محکم نیز در دست داشت. [2‏-3] او اژدها را گرفت و به زنجیر کشید و برای مدت هزار سال به چاه بی‌انتها افکند. سپس درِ چاه را بست و قفل کرد، تا در آن هزار سال نتواند هیچ قومی را فریب دهد. پس از گذشت این مدت، اژدها برای مدت کوتاهی باید آزاد گذاشته شود. اژدها، همان مار قدیم است که ابلیس و شیطان نیز نامیده می‌شود.
[7] پس از پایان آن هزار سال، شیطان از زندان آزاد خواهد شد. [8] او بیرون خواهد رفت تا قومهای جهان یعنی جوج و ماجوج را فریب داده، برای جنگ متحد سازد. آنان سپاه عظیمی را تشکیل خواهند داد که تعدادشان همچون ماسه‌های ساحل دریا بی‌شمار خواهد بود. [9] ایشان در دشت وسیعی، خلق خدا و شهر محبوب اورشلیم را از هر سو محاصره خواهند کرد. اما آتش از آسمان، از سوی خدا خواهد بارید و همه را خواهد سوزاند. [10] سپس ابلیس که ایشان را فریب داده بود، به دریاچهٔ آتش افکنده خواهد شد. دریاچهٔ آتش همان جایی است که با گوگرد می‌سوزد و آن وحش و پیامبر دروغین او شبانه روز، تا به ابد، در آنجا عذاب خواهند کشید.

همچون سایرون که دوباره ظهور پیدا می‌کند و بعد نابود می‌شود.

در مورد چشم سایرون دو نگاه وجود دارد؛ اول اینکه این چشم نماد خداست. زیرا در مسیحیت و بعضی گروه های دیگر، نماد چشم برای خداوند متعال به کار می‌رود. این نظر صحیح نیست. زیرا چشم سایرون در ارباب حلقه ها، همچون یک برج دیدبانی بزرگ است و همه چیز را نمی‌بیند. البته اگر کسی با شیئی شیطانی مثل پَلانتیر که گوی جهان‌نماست متصل شود، ممکن است تحت تسلط سایرون قرار گرفته و همچون پیپین، سایرون وی را ببیند.

نگاه دیگر این است که چشم سایرون، برگرفته از چشم هوروس است. این نگاه به مسیحی بودن تالکین و شیطانی بودن آیین های مصر باستان در نظر وی، نزدیک‌تر است. خصوصا اینکه چشم همراه با آتش است، نشان دهنده‌ی باطن ابلیس‌گونه‌ی آن خواهد.

نقد و بررسی ارباب حلقه ها(Lord of the ring)؛ سیری در جهان حکمت‌آمیز تالکین
نبرد نهایی بین لشکر خیر و شر

نازگول ها که نُه سوار سایرون هستند، شباهت زیادی با شوالیه های معبد دارند. این انسان های سقوط کرده دورانی پادشاه بوده ولی تحت تاثیر وسوسه های سایرون و افتادن در دام وی، تبدیل به ارواح خبیثی تحت فرمان او می‌شوند.

این نه سوار شبیه به بنیان‌گذاران شوالیه های معبد هستند. زیرا از طرفی شبیه صلیبی های قرون وسطی لباس پوشیده و شمشیرزنی می‌کنند. از طرفی رییس این گروه شیطانی یک جادوگر است و در یک قسمت آراگورن نازگول ها را آتش زده و به این ترتیب آن ها را دور می‌کند. سقوط تحت وسوسه‌ی شیطان، قدرت‌طلبی، صلیبی بودن، ارتباط با جادوگری و آتش زدن نازگول ها، دقیقا شبیه به ماجرای شوالیه های معبد و نه شوالیه‌ی بنیان‌گذار این فرقه است. صلیبیون مرتد در این گروه، متهم به جادوگری و توهین به نماد های مسیحی شده‌اند و در پایان نیز با فرمان پاپ، به آتش کشیده شدند.

نازگول ها در فیلم سوار بر اژدها هستند و این شیطانی بودن نازگول ها را پررنگ‌تر می‌کند. مجموع این موارد، می‌تواند نشان‌دهنده‌ی اقتباس نه نازگول از شوالیه های معبد باشد. خصوصا اینکه تالکین مسیحی بوده و طبیعتا همچون فراماسون ها، هیچ‌وقت طرف شوالیه های مرتد را نخواهد گرفت. البته نازگول ها شباهتی با چهار سوار آخرالزمانی در مسیحیت نیز دارند. نازگول ها در شرارت و آخرالزمانی بودن و سوارکاری، شبیه این چهار سوار هستند.

لشکریان سایرون نیز قابل توجه است؛ در کنار اورک ها، دزد های دریایی و سپاه شرقی ها که شباهت به مصریان دارد، دیده می‌شود. این ضدیت با شرق، با شباهت ابزار های محاصره‌ی نظامی اورک ها، پر رنگ‌تر می‌شود. هر چند منجنیق ها و نردبان های اورک ها، توسط مسیحیان نیز استفاده شده است؛ اما لباس سربازان و شوالیه های گاندور و معماری مدیترانه‌ای میناس‌تریث که شبیه به شام و فلسطین است، یادآور جنگ های صلیبی و جدال مسلمین با صلیبیون است.
(دین در سینمای شرق و غرب، محمد حسین فرج‌نژاد و همکاران، صص۴۰۹ و ۴۱۰)

نقد و بررسی ارباب حلقه ها(Lord of the ring)؛ سیری در جهان حکمت‌آمیز تالکین
توصیف بهشت در کلام گاندولف

در فیلم ما هیچ مسلمانی نمی‌بینیم. اما شیطان نشان دادن جبهه‌ی مقابل صلیبی ها، لاجرم تداعی خاصی نسبت به مسلمانان و ضدیت با اسلام ایجاد خواهد کرد و مخاطب در دو جبهه‌ی صلیبیون و اسلام، حتما طرف صلیبیون خواهد بود. مجموعا می‌توان گفت شیاطین در ارباب حلقه ها، ترکیبی از نیرو های شر در کتاب مقدس و تاریخ اروپاست که در کنار بحث منجی مسیحی، فضای دینی عجیبی را درست کرده است.

با توجه با مباحث گذشته، ارباب حلقه ها، ترسیم‌گر آخرالزمان مسیحی، ظهور منجی مسیحی، نابودی شیطان کتاب مقدس و بازگشت پادشاه وعده داده شده است. در واقع فیلم طبق وعده و تقدیر از پیش تعیین شده، آراگورن را به پادشاهی می‌رساند(دین در سینمای شرق و غرب، محمد حسین فرج‌نژاد و همکاران، ص۳۹۸). هر چند بار ها تاکید دارد که مردم مختار بوده و باید آینده‌ی سرزمین میانه را خودشان بسازند.

هر چند سایرون و زیردستانش بیش از حد قدرتمند نشان داده شده و حتی گاندولف نیز عصای خود را در جدال با ویچ کینگ، نازگول اصلی و پادشاهِ جادوگر اَنگمار، از دست می‌دهد و طبق نظر بعضی متخصصین، فضایی شرّگرا ساخته است(دین در سینمای شرق و غرب، محمد حسین فرج‌نژاد و همکاران، ص۳۹۹) اما در پایان فیلم نیز شاهد تاج‌گذاری آراگورن پس از نابودی شیطان هستیم که با فضای پساآخرالزمان مسیحی سازگار است.(رجوع شود به مکاشفه باب ۱۹)

نقد و بررسی ارباب حلقه ها(Lord of the ring)؛ سیری در جهان حکمت‌آمیز تالکین
در سه‌گانه‌ی ارباب حلقه ها، گویا دستی پشت پرده وقایع سرزمین میانه را آنطور که به صلاح مردمان آزاد و عدالت‌جو است، رهبری می‌کند؛ بازگشت و رستاخیز گاندولف، به عنوان حامی و منجی مردمان ازاد در مقابل شیاطین انگیزه آراگورن برای بازپس‌گیری پادشاهی گاندور و متحد شدن روهان با گاندور در مقابل شیطان، متحد شدن ارواح عهدشکن با آراگورن، نابودی حلقه در لحظات پایانی و.. تماما وابسته به تدبیری از ماوراء ماده است که تالکین به عنوان یک مسیحی معتقد، این تقدیرگرایی الهی را به درستی در داستان خود گنجانده و به تبع در فیلم نیز تجلی پیدا کرده است.

۴. جمع‌بندی و نتیجه‌گیری از ارباب حلقه ها

دیدیم که تالکین با تخصص در ادبیات غربی، فولکلور های اروپایی و شناخت کافی از مسیحیت، اثری را خلق کرده که می‌تواند موضوع پایان‌نامه های متعددی باشد. چنان‌که کتب و مقالات زیادی برای فهم ریشه های فکری آثار تالکین، نوشته شده است. هر چند ریشه‌یابی تمام عناصر فیلم، امری بسیار سخت است و اقتباس های متعدد تالکین، قضاوتی قطعی را ممکن ساخته است. اما در مجموع می‌توان گفت، ارباب حلقه ها در عناصری مسیحی، و در بعضی المان های دیگر، اسطوره‌ای و مشرکانه است.

به نظر می‌رسد تالکین با اینکه مسیحی بوده، اگر بپذیریم نیت وی از نگارش کتاب ها، ترویج الگو های صلیبی بوده است، علی‌رغم زحمات زیاد، به خبطی بسیار مهم دچار شده. در بخش اساطیر، گفتیم که مولفه های زیادی از اساطیر مشرکانه‌ی اروپایی در کتاب و به تبع، فیلم دیده می‌شود. اما کتاب کاملا هم پاگانیستی و مشرکانه، همچون هری پاتر نیست.

نقد و بررسی ارباب حلقه ها(Lord of the ring)؛ سیری در جهان حکمت‌آمیز تالکین

نقد و بررسی ارباب حلقه ها(Lord of the ring)؛ سیری در جهان حکمت‌آمیز تالکین

نقد و بررسی ارباب حلقه ها(Lord of the ring)؛ سیری در جهان حکمت‌آمیز تالکین
تاج‌گذاری آراگورن و صلح جهانی

به نظر نگارنده، نتیجه‌ی کتاب های تالکین، ارائه‌ی شخصیت و فضائل اخلاقی منجی مسیحی، در یک جهان غربی با قهرمانان چشم‌رنگی، در قامت عده‌ای غیر مسیحی است. جذاب‌ترین قهرمان تالکین یک جادوگر است. جادوگری که شبیه به اودین، خدای خدایان نورس بوده و با عصای خود کار های خارق العاده انجام می‌دهد. گاندولف دیالوگ هایی اخلاقی دارد، امیدبخشی وی نسبت به جهان های پس از مرگ ارزشمند است و مبعوث شدن وی از طرف یک قدرت ماورائی و بازگشت وی به سرزمین میانه، مولفه های دین‌گرا و توحیدی است.

اما باید دقت کرد که یک جادوگر، تمام این سخنان را گفته و هدایت ها را به عهده دارد. علی‌رغم منع های شدید مسیحیت نسبت به جادوگری، برای نگارنده جای تعجب است که چرا تالکین چنین شخصیتی را به یک جادوگر داده است. هر چند جادوگری گاندولف متفاوت از هری پاتر بوده و بسیار محدودتر است(اشاره‌ای بر کابالیسم و محوریت جادوگر در ارباب حلقه ها:همان، ص۳۹۹).

آراگورن نیز در فیلم خیلی خط و ربطی با موجودات ماورائی ندارد. فرودو نیز متکی بر قدرت خود بوده و صرفا از گلادریل کمک هایی دریافت می‌کند. حتی امید آراگورن و گاندولف هم به فرودو بوده و لذا در پایان فیلم همگی به فرودو ادای احترام می‌کنند.
گلادریل نیز کاملا یک الهه‌ی پاگانی بوده و ترسیم جسمانی روح‌القدس، کارکردی عکس هدف نویسنده را داشته است.

در مجموع نتیجه‌ی ارباب حلقه ها، نه ساختن یک جهان مسیحی، بلکه ساختن جهانی مخلوط از عناصر مسیحی و اسطوره‌ای است. لذا ارباب حلقه ها نه یک فیلم صرفا مسیحی، بلکه اثری مسیحی-نئوپاگان است. جهانی که موجودات عجیب و غریب اسطوره‌ای با انسان ها علیه شیاطین متحد شده، هدف رسیدن به پادشاهی دنیوی است و جادوگر مهم‌ترین نقش هدایت را بر عهده دارد. اگرچه سارومان نقشی شیطانی دارد، اما آنتی‌تز وی یک جادوگر دیگر است و ما در این اثر، شاهد جادوی خوب و بد هستیم که از منظر مسیحی نیز باطل است.

پس می‌توان گفت فیلم ارباب حلقه ها، نگاهی التقاطی داشته و به‌جای آنکه مبلغ مسیحیت باشد، خصوصا در دوران ما، می‌تواند مبلغ فرقه های کفرکیش جدید باشد. به همین علت است که محققین نئوپاگان نیز به دنبال مصادره و استفاده از اثر تالکین به نفع گسترش گفتمان خود هستند. متاسفانه فیلم ارباب حلقه ها نیز در همین فضا، بیشتر از آنکه مروج مسیحیت باشد، مروج گفتمان معنویت های غیرالهی و اسطوره‌زده است.

از همین نویسنده بخوانید: نقد و بررسی سه‌گانه‌ی هابیت (The Hobbit)

نوشته های مشابه

‫2 دیدگاه ها

  1. سلام و عرض تشکر
    در بین آثار فانتزی فکر میکنم سگانه نارنیا دارای جنبه مسیحی بیشتری باشد زیرا به خوبی المان های شوالیه های صلیبی و نماد هایی چون شیر یا اصلان ( که در دوبله قرار گرفته بود ) هم به عنوان نمادی از حضرت مسیح با وجهه پادشاهی و هم شوالیه های مسیحی قرار دارد اما به نسبت اثر تالکین رقیق تر و با ظرافت کمتری بیان شده است
    در بخشی از قسمت اول ارباب حلقه ها هم ما لشکری شرقی با سرباز هایی رو می بینیم که در عین ظاهر شبیه به اعراب به ایرانیان باستان به خصوص دوره ساسانی هم شباهت دارند که دارای جنگ های بسیاری با روم مسیحی آن زمان بود جالب است که در آن دوره ایرانیان از فیل های جنگی هم استفاده می کردند که نکته استراتژیک فیلم را بهتر می رساند

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *