فیلم زن پاریسی تنها فیلم چارلی چاپلین بدون حضور رسمی او و اولین تجربه درام جدی اوست. چاپلین در آثار کوتاهش چندین بار فیلمهای درام و غیر کمدی ساخته بود اما جدیترین فیلم درام او همین زن پاریسی محسوب میشود. زن پاریسی اولین فیلم چاپلین در یونایتد آرتیستس و آخرین فیلمی از اوست که ادنا پرواینس در آن بازی میکند. از نظر داستانی و محتوایی این اثر حرف چندان خاصی ندارد و از آثار قوی چاپلین محسوب نمی شود. با این حال با توجه به دورهای که درآن ساخته شده و شرایط اجتماعی خاص آن دوران آمریکا، بررسی این فیلم چاپلین اهمیت دارد.
خلاصه داستان زن پاریسی
زن پاریسی داستان دختری به نام ماری است که مورد آزار و اذیت ناپدریاش در دهکده قرار گرفته. او می خواهد با پسری به نام ژان فرار کند و به پاریس برود تا با او ازدواج کند. خانواده ژان با این وصلت مخالفاند و مرگ پدر ژان باعث می شود تا ژان به قطار نرسد و ماری که از مرگ پدر ژان خبر ندارد، برایش سوءتفاهم پیش می آید که ژان تسلیم خانوادهاش شده و به تنهایی به پاریس می رود.
ماری در کلوپ همجنسبازان مشغول به کار می شود و سپس معشوقه موقت یک مرد ثروتمند به نام “پیتر خوش گذرون” میشود. پیتر در شرف ازدواج است و ماری را فقط برای هوا و هوس می خواهد و به همین دلیل برای او یک خانه با امکاناتی لوکس فراهم می کند.
ماری اتفاقی به ژان برخورد می کند و دوباره عشق به ژان در درونش زنده می شود. او بین عشق و ثروت گیر می افتد. ماری حین گفتگوی ژان با مادرش سر میرسد و میفهمد که مادر ژان همچنان با ازدواجشان مخالف است و ژان هم تسلیم مادرش شده. به همین دلیل ژان را ترک می کند و پیتر را انتخاب می کند. اما هنوز قلباٌ عاشق ژان است. ژان از حرف هایش مبنی بر ازدواج نکردن با ماری پشیمان است و هنگامی که او را از دست رفته می بیند، خودکشی می کند.
خودکشی ژان باعث می شود تا ماری پیتر را ترک کند و با مادر ژان به دهکده بازگردد و از یتیم ها نگهداری کند و کلا مسیرش زندگی اش را از زندگی عیاش گونه با پیتر تغییر می دهد.
زن پاریسی یک درام قوی نیست
گرچه چارلی چاپلین برای ساخت این فیلم تلاش زیادی کرده اما به وضوح مشخص است که در ساخت آثار درام ناموفق بوده. هنوز هم فیلم زن پاریسی چندان جدی گرفته نمیشود. با اینکه فیلمهای نسبتا ضعیف چارلی چاپلین مثل روشنایی های صحنه هنوز هم مورد تقدیر قرار میگیرند، اما زن پاریسی آنقدر ضعیف است که حتی کسی دوست ندارد آن را ساخته چارلی چاپلین بداند. پس چرا چاپلین چنین فیلمی ساخته؟
در وهله اول او این فیلم را برای ادنا پرواینس ساخته که در بیش از 30 فیلم با چاپلین همبازی شد و چاپلین علاقه خاصی به او داشت. چاپلین قصد داشت با اینکار، ادنا پرواینس را به عنوان یک بازیگر غیر کمدی هم به سنیما معرفی کند تا بعد از جدایی ادنا از چاپلین، به بازیگری ادامه دهد. اما این هدف محقق نشد و ادنا فقط در دو فیلم بازی گرفت و در آخر به صورت تایید نشده در دو فیلم موسیو وردو و روشنایی های صحنه دوباره نزد چاپلین بازگشت.
در وهله دوم چاپلین با ساخت این فیلم به وضعیت اجتماعی و فرهنگی آن دوره آمریکا اعتراض کرده. در آن سالها مسئلهای به نام فلپریسم عامل فسادها، بیبند و باریها و بیاخلاقیهای بسیار زیادی شده بود که به صورت کنترل شده برخی از آنها در فیلم به نمایش درآمدهاند. چارلی چاپلن با ساخت فیلم زن پاریسی در یونایتد آرتیستس نشان داد که برعکس جریان حاکم بر سینمای آمریکا یعنی هالیوود که در آن زمان تازه تاسیس و نوپا بود، حرکت میکند. هالیوود حامی فساد و فحشای فلپرها بود اما چاپلین در فیلم زن پاریسی اعتراض خود را به این جریان نشان میدهد.
کوکو شنل، تولد فلپریسم و هالیوود
در دهه ۲۰ قرن بیستم، کوکو شنل که یک طراح مد فرانسوی بود، سبکی کاملا ضد عرف و فرهنگ را به عنوان زیبایی معرفی کرد. در این سبک موهای زنان کوتاه بود، دامن تا بالای زانو می آمد، کلاه های خاصی بر سر گذاشته می شد، کفش پاشنه بلند می پوشیدند و آرایش غلیظ به همراه دخانیات هم عضو اجباری این مد محسوب می شدند. البته که این مد، فراتر از یک سبک پوشش رفت و به یک سبک زندگی تبدیل شد. پیروان این سبک فلپر نام داشتند و این سبک فلپریسم نام گرفت. در فلپریسم علاوه بر سبک لباس خاص، دختران مشروبات الکلی مصرف می کردند، سیگار می کشیدند، رقص های خارج از عرف انجام می دادند، کارهای خطرناک مثل راه رفتن لب پشت بام انجام می دادند و به صورت بی مهابا با مردان روابط جنسی برقرار می کردند. فلپریسم که در فرانسه متولد شده بود، به آمریکا هم رسید و باعث و بانی فسادهای فراگیر دهه ۲۰ شد.
با اینکه در آن دوران موی کوتاه، دامن کوتاه، آرایش غلیظ و رقص به شیوه ای که ران پا معلوم شود بسیار برای زنان ناهنجار بود، فلپرها این کارها را انجام میدادند. همچنین فلپرها بر خلاف عرف که سیگار برای مردان بود، سیگار می کشیدند و بر خلاف قانون که در آن سالها به کلی مشروب را ممنوع کرده بود، مشروب می خوردند. فلپرها بر خلاف عرف جامعه روابط آزاد و متعدد داشتند و حتی همجنسبازی در آنها مشاهده میشد. یعنی عملا فلپریسم پدید آمد تا تمام قوانین عرفی جامعه را بکشند.
فلپرها به سینما هم راه یافتند. سینمای دهه ۲۰ پر از فلپر بود. همچنین در این دهه سینما هم به شدت هنجارشکن بود و آثاری پر از فساد به نمایش میگذاشت. با اینکه برخی فیلم ها با مخالفت عمومی مواجه می شدند و بعضا ممنوع هم میشدند، اما باز هم هالیوود دست از ساخت این آثار برنداشت. رمان گتسبی بزرگ از شاخص ترین آثاری است که حول محور فسادهای دهه ۲۰(از مهمانیهای پر از فساد گرفته تا باندهای قاچاق مشروب و بیبند و باری زنان) نوشته شده.
در این میان فیلم چاپلین کاملا خلاف جهت حرکت می کند. او عملا فلپریسم را نقد می کند و آن را بد نشان می دهد. فلپرها زنانی هستند که فقط دنبال پول و رفاه هستند، بازیچه مردان می شوند و بسیار اهل خاله زنک بازی هستند. در سکانسی که ماری حین ماساژ با دوستش صحبت می کند، ماساژور واکنش های بسیار تحقیرآمیزی به صحبت هایشان می دهد و این احتمالا دیدگاه چاپلین به عادات فلپرهاست.
برعکس عموم آثار دهه ۲۰ که فسادهای زیادی را به نمایش می گذاشتند و حتی سابقه برهنه کردن زنان در پرده سینما داشتند، چاپلین در فیلم زن پاریسی مجالس فساد را چندان پرشور نشان نمی دهد. پس به راحتی می توان گفت چاپلین با فیلم زن پاریسی، برعکس جریان هالیوود حرکت کرده(در آن زمان چاپلین برای کمپانی های هالیوودی کار نمی کرد). او از نظام فاسد آن زمان انتقاد کرده و برای این انتقاد چون توان مقابله با صاحبان هالیوود را نداشته، سراغ فرانسه، کشورِ ریشه فلپریسم رفته(ماجرای فیلم زن پاریسی در فرانسه روایت میشود و فسادها به فرانسه نسبت داده میشوند). یعنی فرانسه عملا ریشه تمام فسادهای دهه ۲۰ غرب محسوب می شود.
پایان بندی فیلم زن پاریسی خیلی خوشبینانه روایت شده. چون چاپلین در ساخت فیلم های ساده کمدی استعداد داشته نه درام های پیچیده. با این حال بیانیهوار حرف دلش را می زند و می گوید جامعه زنان باید به سمت دیگری حرکت کند. همچنین بیان می کند در آخر این مردان اهل خانواده و پاک هستند که در چنین جامعه ای قربانی می شوند و ثروتمندان بدون مشکل به فساد خود ادامه می دهند و به ریش بقیه می خندند.
بررسی سکانس های فیلم زن پاریسی
فیلم زن پاریسی برای نقد جریان فلپریسم بر سکانسهای خاص و مهم خود استوار است. به طوری که در برخی سکانسها نقدهای خود را به شکل واضحی بیان میکند.
سکانسهای ابتدایی زن پاریسی
در سکناسهای ابتدایی شاهد علاقه ماری و ژان به همدیگر هستیم. آنها میخواهند به پاریس بروند و باهم ازدواج کنند. پدر و مادر ژان و ناپدری ماری با این ازدواج مخالف هستند. در اینجا بخاطر یک سوءتفاهم ماری فکر میکند که ژان او را ترک کرده و به تنهایی به پاریس میرود. در این سکانسها متوجه میشویم اینکه ماری در ادامه به فساد و فحشا مبتلا میشود، به این دلیل است که یتیم بوده، ناپدریاش با او به شدت بد رفتار بوده و نتوانسته ازدواج سالمی داشته باشد. یعنی یتیمی، بد سرپرستی و عدم امکان ازدواج، باعث میشوند تا ماری به فساد کشیده شود. به عبارتی چاپلین معتقد است فساد و فحشا از شرایط نامطلوب تربیتی و اجتماعی پدید میآیند.
ماری به زن پاریسی تبدیل میشود
بعد از گذشت 20 درصد فیلم، زن پاریسی وارد پرده بعدی میشود. در پرده بعد مشاهده میکنیم که ماری با ظاهری جدید همراه مردی فاسد و ثروتمند به اسم پیتر است. ماری بعد از آمدن به پاریس به کلوپ همجنسبازان رفته بود و در آنجا توانسته نظر پیتر را جلب کند. از بدو ورود ماری به رستوران، شاهد هستیم که سایر فلپرها خالهزنکبازیهای خود را شروع میکنند و پشت سر ماری غیبت میکنند. در رستوران شاهدیم که حتی یک پیرزن برای خود یک دوست پسر جوان انتخاب کرده و تعداد زیادی فلپر در رستوران حضور دارند. یعنی فساد در اینجا موج میزند و فاسدان هم پشت سر همدیگر کلی غیبت میکنند. این غیبتها نشان دهنده آن است که افراد آرامش درونی ندارند و با اینکه با ثروت زیاد یا چسبیدن به یک شخص ثروتمند به آسایش رسیدهاند، اما به آرامش نرسیدهاند. حتی شاهد هستیم که روش پول درآوردن این اشخاص هم کثیف است و ثروتشان از راه نامطلوبی حاصل شده. در این سکانس شاهد پاچهخواری گارسونها برای ثروتمندان هم هستیم.
آپارتمان ماری
ماری در آپارتمان لوکسی که پیتر برایش فراهم کرده با دوستانش وقت میگذراند. در همین حین همه متوجه میشوند که پیتر نامزد کرده. به عبارتی هم توسط خبر داخل مجله هم رفتار پیتر متوجه میشویم که ماری فقط وظیفه دارد تا هوس و شهوت پیتر را تامین کند. پیتر هیچگاه او را برای یک زندگی مشترک نخواهد خواست. ماری عملا افسرده است و از نبود عشق یا حس تعلق در زندگیاش رنج میکشد.
کلوپهای فساد
پس از گذشت 40 درصد فیلم، شاهد یکی از کلوپهای فساد در فیلم زن پاریسی هستیم. زنان فلپر و مردان خوشگذران در حالت مستی در حال عیاشی هستند. این عیاشیها با زنبارگی، شلوغکاری(بالشت بازی) و مصرف مواد مخدر، مصرف مشروبات الکلی و برهنه کردن یک زن نمود پیدا کرده است. گرچه چاپلین زن برهنه را در قاب دوربین خود نشان نمیدهد اما به صورت تلویحی به ما میفهماند که او را در مقابل چشم بقیه و به شکلی فانتزی برهنه کردهاند.
دیدار ژان و زن پاریسی
ماری به شکل اتفاقی آدرسی را اشتباه میرود و ژان را ملاقات میکند. او متوجه میشود که ژان به نقاش خبرهای تبدیل شده و الان با مادرش در پاریس زندگی میکند. او کم کم متوجه میشود که ژان آن شب با ماری نیامد چون پدر ژان همان شب فوت کرد. همچنین شکوفه عشق بین ماری و ژان هنوز پژمرده نشده و کمی هم شکوفا میشود. ژان نقاشی ماری را میکشد اما نه با لباسی که ماری پوشیده و مدل نقاشی شده، بلکه همان لباسی را میکشد که ماری با آن روستای محل زندگیاش را بدون ژان ترک کرده بود. ژان اینگونه نشان میدهد که هنوز ماری را دوست دارد و همان ماری سابق هنوز در قلبش جای دارد.
دو راهی عشق و ثروت
ماری با پیتر صحبت میکند و ادعا میکند که ثروت و آسایش نمیخواهد بلکه خواهان یک زندگی معمولی با همسر و فرزند است. پیتر که چنین زنانی را خوب میشناسد به ماری میگوید که تو خودت هم دقیقا نمیدانی که چه میخواهی. او حتی زنان فقیر داخل خیابان را به ماری نشان میدهد که همسر و فرزند دارند اما زندگیشان فلاکت بار است. ماری اعتقاد دارد که در زندگی چیزی به دست نیاورده که پیتر به گردنبند گران مروارید او اشاره میکند(منظور پیتر این است که ماری ثروت دارد و کلی وسیله زینتی به دست آورده). با این حال ماری که در دوگانگی ثروت و عشق گیر کرده، با عصبانیت گردنبند مروارید را دور میاندازد. دوگانگی ماری نمود بیشتری پیدا میکند زمانی که ماری میبیند که مردی در خیابان گردنبند او را برداشته. ماری با سرعت به خیابان رفته و گردنبندش را پس میگیرد و پیتر هم بابت این رفتار ماری و سردرگمی ماری به او میخندد.
این سکانس که گل فلیم زن پاریسی است، خلاءهای درونی یک فلپر عقدهای را نشان میدهد و قصد دارد تا اثبات کند که فلپرها سعی دارند با فحشا و ثروت این خلاء را پر کنند. همین باعث شده تا ماری افسرده شود. چون روش اشتباهی را برای پر کردن خلاءهای درونیاش انتخاب کرده. تمام این ثروت هم ماری را راضی نکردهاند و جالب است که ماری توان دلکندن از این ثروت را هم ندارد.
سوءتفاهمی دیگر
ماری نزد ژان میرود. او دقیقا زمانی سر میرسد که دعوای ژان و مادرش سر ازدواج با ماری به آخر رسیده. ژان برای اینکه مادرش را راضی کند به او میگوید که با ماری ازدواج نمیکند ولی این حرف را از ته دل نمیزند. همین باعث میشود تا ماری دوباره ژان را ترک کند.
خیانت پیتر و پائولت
پیتر که از ماری کمی زده شده و ماری را از دست رفته میبیند، با دوست او یعنی پائولت برای شام بیرون میرود. با این حال بعد از وقت گذرانی با پائولت، پیتر دوباره با ماری تماس گرفته و برای شام او را دعوت میکند. از طرف دیگر ژان به دنبال این است که با ماری دیداری داشته باشد و منتکشی کند، اما ناکام میماند.
روز بعد یکی از دوستان ماری حین ماساژ به ملاقات او میآید و خبر ملاقات دیشب پائولت و پیتر را به ماری میدهد. در همین حین پائولت هم به جمع دوستان اضافه میشود. این سکانس اوج دورویی و خالهزنکبازی فلپرها را نشان میدهد. در حین صحبتهای این جمع، زنی که ماری را ماساژ میدهد، در واکنش به حرفهای آنها قیافههای خاصی میگیرد که حاکی از مزخرف بودن رفتار و گفتار فلپرهاست. چاپلین در اینجا واکنش اصلی خود به فلپریسم را در قالب چهره ماسور به نمایش میگذارد. از نظر چاپلین این جریان یک جریان مسخره و چرند است.
خودکشی ژان
تا اینجا بیش از 80 درصد فیلم پخش شده. چاپلین در این 80 درصد عامل عقدههای درونی فلپرها و روش آنها برای پر کردن خلاءهای احساسی را بیان کرده و دیدگاه خودش را نسبت به این جریان به نمایش گذاشته. حالا نوبت نتیجهگیری است.
یک جشن پر فساد و پرهزینه دیگر نمایش داده میشود. از آن جشنهایی که چند زن را همانند فرشتگان در سالن به پرواز درمیآیند که نماد اوج فساد دهه 20 محسوب میشود. در حین همین فسق و فجورها، ژان وارد رستوران میشود و سر میزی مینشیند که پیتر و ماری نشستهاند. پیتر نامه ژان به ماری را دیده و با او درگیر میشود و او را از رستوران بیرون میاندازند. ژان خودکشی میکند. ماری عزادار ژان میشود و مادر ژان هم از مرگ پسرش آگاه میشود. مادر ژان تصور میکند که ماری باعث مرگ پسرش شده پس به خانه ماری میرود تا او را بکشد. اما زمانی که میبیند ماری در حال عزاداری برای پسرش است، اسلحه را کنار میگذارد.
از اینجا به بعد شاهد پرده پایانی فیلم زن پاریسی هستیم. نتیجهگیری نهایی چاپلین بسیار شعاری و کلیشهای است. او ماری و مادر ژان را در روستایی نمایش میدهد که بچههای یتیم را به سرپرستی گرفته و در حال تربیتشان هستند. چاپلین در بیانهای اعلام میکند: راز خوشبختب در خدمت به دیگران است.
این یک پایان اصولی است. چراکه به ریشهها بازمیگردد و روش مادر ژان و ماری این است که با تربیت صحیح نسل بعد از ابتلای آنها به فساد و فحشا جلوگیری کنند. منتها بیانیه چاپلین و سادگی پایانبندی فیلم زن پاریسی آنقدر بد است که این پیام مهم و حساس به شکلی شعاری و کلیشهای نمود پیدا میکند.
در آخر شاهد عبور ماری و پیتر از کنار هم هستیم که به معنی جدا شدن راه این دو شخص از همدیگر را دارد.
عدم موفقیت تجاری فیلم زن پاریسی
فیلم زن پاریسی اندکی سانسور شد و پس از اکران مورد حمایت مخاطبین قرار نگرفت. اسم چارلی چاپلین در اذهان عمومی این انتظار را میآفرید که قرار است شاهد فیلم کمدی در سبک اسلپ استیک(لودگی) باشند. نه اینکه یک فیلم درام مفهومی ببینند که در آن چاپلین اصلا نقشی بازی نمیکند.
با این حال از نظر منتقدین آن زمان و کنونی، این فیلم با توجه به سال ساختی که دارد، تحسین شده است. این فیلم خلاف جریان فساد حرکت میکند و تلاش میکند تا تنفر خود را نسبت به این جریان نشان دهد.
یونایتد آرتیستس
استودیوی یونایتد آرتیستس توسط چارلی چاپلین، برادرش سیدنی چاپلین، مری پیکفورد، گریفیث و داگلاس فربنکس تاسیس شد. پیکفورد و فربنکس در آن زمان زن و شوهر بودند و از درجه یک ترین بازیگران وقت به شمار میرفتند. چارلی چاپلین هم که در آن دوره بازیگر بسیار مشهوری بود و برادرش نیز همیشه در سرمایهگذاریهای هنری کنار او بود. گریفیث هم یکی از بزرگترین کارگردانهای آن دوره آمریکا محسوب میشد که آثار بسیار عظیم و بزرگی ساخته بود.
این تیم یک تیم ضد مغول بودند. آنها که همکاریهایی در گذشته داشتند(مثلا فربنکس در فیلم “تعصب” گریفیث بازی کرده بود) چندان علاقهای نداشتند که در هالیوود با یهودیهایی که به “مغول های هالیوود” معروف شده بودند، همکاری کنند. مخصوصا گریفیث که بخاطر همین مغولها کمپانی مثلث را از دست داده بود و تمام عقبه سینمایی اش از بین رفته بود.(کمپانی مثلث متشکل از توماس اینس، مک سنت(کسی که چاپلین را کشف کرد) و گریفیث بود و آثار فراوان و تاثیرگذاری در دوره خود تولید کرد. با روی کار آمدن مغولها، به زور این سه ضلع بازنشسته شدند و حتی توماس اینس به طرز مشکوکی کشته شد.)
چاپلین، پیکفورد، فربنکس و گریفیث که همگی مشهور بودند و غرورشان اجازه نمیداد تحت سلطه مغولها به فعالیت سینمایی ادامه دهند(گرچه بعدا بخاطر شکستهایی که در یونایتد آرتیستس داشتند با آنها همکاری کردند)، استودیوی خودشان را تاسیس کردند تا با کمک برند شخصیشان و تجربه فیلمسازیشان، به فعالیت موثر سینمایی خود ادامه دهند. آنها تلاش قابل تقدیری کردند اما قدرت مغولها به قدری زیاد بود که یونایتد آرتیستس با اینکه اشخاص بسیار مشهوری آن را تاسیس کردند و فیلمهای شاخصی هم ساختند، هیچوقت آنطور که از آن انتظار میرفت عمل نکرد و حتی از جایی به بعد بالجبار تحت سلطه همین مغولها هم قرار گرفت. مثلا ثمره 30 سال فیلمسازی چاپلین در یونایتد آرتیستس، فقط 8 فیلم است. گرچه این فیلمها جزو آثار شاخص وی هستند اما ظرفیت او بسیار بیشتر از این بوده.
اوایل دهه 20 بود که یونایتد آرتیستس تاسیس شد. در اوایل تاسیس این استودیو، یونایتد آرتیستس روندی مخالف جریان حاکم بر هالیوود به پیش گرفته بود که یک نمونه آن همین فیلم زن پاریسی است.
حضور کوتاه چاپلین
با اینکه ما گفتیم که چاپلین در این فیلم حضور ندارد و خودش هم در ابتدای فیلم اعلام میکند که در فیلم حضور ندارد، در یک صحنه بسیار کوتاه و قابل حذف به عنوان یک باربر قطار نقش آفرینی میکند. گریم او به قدری متفاوت است که اگر از قبل ندانید که این باربر چاپلین است، برایتان بسیار سخت خواهد بود که در حین تماشای فیلم متوجه این قضیه شوید.
جمعبندی و نتیجهگیری
گرچه چاپلین یک فیلم حوصلهسربر و غیر تخصصی ساخته، اما با همین فیلم سعی داشته تا ریشههای شکلگیری فلپرهای فاسد را کشف کرده، رفتار آنها را تحلیل کند و در نهایت برای حل این مشکل راهکار ارائه دهد. اینکه چاپلین نسبت به آن دوران یک فیلم بدون جذابیتهای فلپری فیلمهای هالیوودی ساخته و فسادهایی را که نمایش داده به صورت بسیار سربسته و کنترلشده به تصویر کشیده، هنر و دغدغهمندی چاپلین نسبت به وضعیت اجتماعی آن زمان را نشان میدهد.
چاپلین هرچند ضعیف عمل میکند اما بالاخره اعتراض خود را نسبت به فلپریسم وارد میکند و سعی دارد مخاطب را از این جریان برحذر دارد. همین دغدغهمندی او برای ما کفایت میکند تا آرزو کنیم ای کاش هنرمندان سینهچاک چاپلین، کمی از منش او در برابر رفتارهای نامناسب اجتماعی، الگو میگرفتند. هرچند چاپلین یک قدیس نیست و زنبارگی خودش سوژه روزنامهها و مجلات زرد آن دوره بود، اما همین آدم نسبت به فساد و فحشا در جامعه، واکنش نسبتا درستی اتخاذ کرده است.
نقد خوبی بود، البته لطفاً در انتخاب عکس ها، پوشش های نامناسب رو حداقل تار کنید.