نقد مستند «به وقت جام»
روایتی واقعی و غیرکاریکاتوری از دیگر کشورها
مستند «به وقت جام» از جمله کارهای مستند نیمهبلند است که زمان تقریبیاش بین ۲۰ تا ۳۰ دقیقه است. مستند ترکیبی از آرشیو و نریشن است که در برخی موارد با کارشناسان یا افرادی که در آن کشور زیست کردهاند گفتوگو میشود. سیدحسن موسویفرد، مدیر تولید این پروژه درباره ایده شکلگیری این کار اظهار داشت: دوستان رسانه ملی دغدغه داشتند در آستانه جام جهانی، کاری متفاوت تولید شود که برای مخاطب جالب و غیرتکراری باشد. در مجموعه تیم تولید درباره ایدههایی که میشد استفاده کرد بحث کردیم و به این نتیجه رسیدیم که میشود ناگفتههایی از فرهنگ، اقتصاد، سیاست و سبک زندگی کشورهایی که به جامجهانی آمدهاند، بیان کرد. انصافاً نکات جالبی هم درباره این کشورها وجود دارد که کمتر دیده شده و جامجهانی فرصت خوبی بود که به آن پرداخته شود. در این روزها بیشتر توجهها به تلویزیون جلب شده و برنامه بخوبی دیده میشود.
او همچنین درباره رویکرد این مستند در معرفی کشورهای دیگر گفت: شما زمانی که درباره ایران در رسانههای دنیا مطالعه میکنید، میبینید عمده کسانی که به کشور ما میآیند، از تصویر کاملاً کاریکاتوری و غیرواقعیای میگویند که از ایران در دنیا وجود دارد، کشوری خشک که گاهی حتی در فضای جنگ با عراق اشتباه گرفته میشود. این اتفاق نتیجه عملکرد رسانهها در معرفی ایران است. همین تصویرسازی کاریکاتوری که برای کشور ما وجود دارد، به صورت دیگری برای دیگر کشورها هم هست، به عنوان مثال تصویری که ما از انگلیس، کره، ژاپن و… در رسانههایمان داریم، به همان اندازه غیرواقعیاند، یعنی یا خیلی بد هستند یا خیلی خوبند. از همین رو چنین فضاسازیهایی در کشور ما هم وجود دارد، در حالی که تصویر درست، تصویر واقعی است که بر اساس آن از نقاط مثبت هر کشوری در مواردی مثل اقتصاد، نظم، فرهنگسازی و… بهره ببریم و از وجوه منفی آنها نیز عبرت بگیریم. اما در رسانههای ما به این تفاوتها کمتر پرداخته شده است.
اتفاقاً فوتبال هم همیشه چیزی فراتر از یک ورزش بوده و حتی رسانههایی که به صورت تخصصی، فوتبال را دنبال میکنند، در گزارشهای ورزشی به مسائل اجتماعی و اقتصادی کشورهای درگیر فوتبال میپردازند، آنها هم میدانند که بیان تفاوتها برای بیننده جالب است. وی با بیان اینکه امکان تولید مستند برای همه کشورها وجود نداشته و فشار بالای تولید موجب شد تیم سازنده تا آخرین لحظه مشغول به کار باشد، بیان داشت: بهخاطر اینکه تعداد تیمهای حاضر در مرحله گروهی جامجهانی بالاست، امکان ساخت مستند برای همه تیمها وجود نداشت و کنداکتور شبکه چنین اجازهای را نمیداد که بتوانیم این تعداد مستند را بسازیم. ما برای حدود یکسوم از تیمهای حاضر در جامجهانی مستند ساختهایم.
موسویفرد درباره اهمیت سیاست در این مستندها هم گفت: قطعا در به وقت جام در کنار مسائل فرهنگی و اقتصادی، مسائل سیاسی را هم مورد توجه داشتیم و نسبتشان با ایران را هم در نظر گرفتیم. این موضوع مهمی است که بسیاری از مخاطبان ما در جریان نسبت سیاسی این کشورها با ایران نیستند. در مواجهه با مسائل دیگر نیز تلاشمان این بود از مواردی استفاده کنیم که به درد مخاطب ایرانی بخورد و فقط صرفا جذاب نباشد. همچنین برخی تجربههای موفق در سایر کشورها میتواند برای کشور ما مفید باشد و برخی تجربههای منفی نیز در تاریخ، اقتصاد و فرهنگ کشورها میتواند برای ما درسهای خوبی داشته باشد.
به وقت جام و پر شدن خلأهای بزرگ تلویزیون
پخش به وقت جام از تلویزیون و به تبع آن دیده شدن این مستند واکنشهای مختلفی را برانگیخت. برخی بهواسطه تسویهحسابهای سیاسی با این مستند، تمام وجوه برجسته آن را نادیده گرفته و در فضای مجازی نسبت به آن مواضع تند گرفتند. اما در مقابل بسیاری از فعالان فضای مجازی و کارشناسان رسانه به تمجید از این مستند پرداختند، چرا که اهمیت این مستند آگاهیبخش در اوج برنامههای سرگرمیمحور جامجهانی بر کسی با هر موضع فکری پوشیده نیست. البته این مستند در فضای مجازی هم با بازتابهای مختلفی روبهرو شد که شامل واکنشهای تند و تخریبی کاربران حامی جریانهای غربگرا به محتوای ارائه شده در این مستند در ارتباط با کشورهای مختلف بود. خط تخریبی که یک سر آن در فضای مجازی و سر دیگر به رسانههای زنجیرهای جریان شبهروشنفکری در داخل کشور میرسید.
مستند به وقت جام یک اثر متفاوت با نگاهی متفاوت به فوتبال و کشورهای حاضر در جام جهانی بود. در این مستند به جای حرف های تکراری در مورد فوتبالیست ها و اشارات کم مایه در مورد کشورها با پژوهشی عمیق در مورد سبک زندگی، فرهنگ، اقتصاد و سیاست کشورهای جام جهانی مواجه بودیم.
به جرات می توان گفت بخش زیادی از محتوای این مستندها با مشهورات شنیده شده در مورد کشورها تفاوت جدی داشت و ناگفته های فراوانی را در مورد کشورهای دیگر ارائه می کرد که برای هر مخاطبی می توانست جذاب باشد. مستند پیام هایی برای مخاطب ایرانی هم داشت مثلا در مورد ساده زندگی کردن و حمایت مردم از کالاهای کشورهای خودشان و روحیه سخت کوشی و پرکاری مردم در سایر کشورها مثالهای مختلفی از کشورهای دیگر ارائه میداد.به عنوان مثال اگر از سخت کوشی زیاد ژاپنیها شنیده ایم در کنار آن از خودکشیها و مرگهای رایج به دلیل فشار کاری در ژاپن گفت و حتی آنها را نشان داد!
در کنار پیام برای مردم، مستند به وقت جام پیام های زیادی برای مسئولین هم داشت از داشتن روحیه عذرخواهی در مسوولان کره جنوبی و ژاپن تا مردمی بودن و ساده زیستی مسوولان ارشد سوئیس، از برنامه ریزی صنعتی و نظم و انضباط در میان مسئولین در آلمان و کره و … تا نسخه های شکست خورده نئولیبرال ها در اقتصاد اسپانیا و انگلیس و… برخی پیام هایی بود که برای مسئولین کشور خودمان تعبیه شده بود و نقدی ظریف در آنها نهفته بود.
همچنین بیان تاریخ استعماری برخی کشورها نظیر انگلیس و اسپانیا و فرانسه و… با روایتی جذاب و بکر و تصاویر آرشیوی جذاب به همراه روایتی دیدنی و تاثیرگذار از مظلومیت ملتهای مظلوم از رنجهای مسلمان مصر گرفته تا بمباران اتمی هیروشیمای ژاپن از نقاط عطف این مجموعه مستند بود.
مستند به وقت جام تلاش کرد با نگاهی کارشناسی و نقادانه نگاه مردم و مسئولین کشورمان را به کشورهای دیگر و خصوصا کشورهای غربی واقعی کند و از کلیشههای مطلقا سیاه و سفید جلوگیری کرده و تجربههای مثبت و منفی کشورها را برای مردم روایت کند.
به وقت جام در شبهای پر هیاهوی ورزشی و سرگرمی جام جهانی، مخاطبان تلویزیون را به نیم ساعت تفکر وا می داشت و این تجربه ای جدید و نوآورانه در مدیریت جدید و جوان شبکه سه بود.
اگر چه در این روزها این مستند با واکنش های تمجیدآمیز بسیاری از فعالان رسانه ای و روزنامه ها قرار گرفته اما مروری بر برخی رسانه های جریان غربگرا نشان می دهد، سازندگان به وقت جام در کنار تمجیدها و تقدیرهایی که در فضای رسانه ای و مردمی شدند، از نیش و کنایه ها و حمله های غیرمنصفانه رسانه های غربگرا در امان نمانده اند.
از روزنامه های غربگرای داخلی تا فلان خبرنگار بی بی سی فارسی در فضای مجازی به شدت به این مجموعه مستند حمله کردند و همین موضوع نشان می دهد که شکسته شدن تصویری که سالهای طولانی رسانه های زنجیره ای از اتوپیای کشورهای غربی ساخته اند توسط مستند به وقت جام و ارائه تصویر واقعی از این کشورها چقدر برای رسانه های غربگرا سنگین بوده است.
حالا که جام جهانی تمام شده و تب فوتبال نیز به زودی خواهد خوابید اما به نظر می رسد که مخاطب ایرانی و رسانه کشورمان به چنین مستندهایی با روایت قوی و واقعی از غرب بسیار نیازمند است.
کار بسیار جالب وجدیدی بود در حوزه مستند سازی ایران شدیدا به چنین نگاهی نیاز داشتیم
واقعا کار تحسین برانگیزی بود
نگاه غیر صفر و صدی واقعگرایانه جذابی داشت
البته ممکن یکسری باز نکات منفی رو بگن متوهمانه است اما تلاش برای پوشش هر دو خیلی خوب بود