فیلم سینمایی
نقد و بررسی فیلم سینمایی روز واقعه؛ برترین و زیباترین اثرِ عاشورایی
امروز مسیح را در نینوا به صلیب میکشند
به قطع یقین و عقل سلیم روز واقعه نه تنها از بهترین آثار سینمایی ایران و بلکه بهترین اثر تاریخ سینما در مورد واقعه عاشورا است.
دلایلی زیادی میتوان برای این آورد که روز واقعه ساخته آقای شهرام اسدی یک اثر تمام عیار و یک طلای ناب به حساب میآید .
فیلم نامه بهرام بیضایی ، موسیقی مجید انتظامی و بازی های جاودانه علیرضا شجاع نوری ، ژاله علو، لادن مستوفی و…
همه و همه این اثر را به جایگاهی دست نیافتنی رسانده است.
اما به راستی دلیل محبوبیت و جاودانی این اثر چیست؟
روز واقعه؛ واقعه ای عظیم در سینمای ایران
آثار امروزه سینمای ایران عموما مسائل سیاسی و اجتماعی را هدف گرفته و تا حد امکان از داستان گویی دوری میکنن.
این در حالی است که روزگاری در همین سینما آثاری همچون روز واقعه ساخته میشدند.
داستان روز واقعه روایت گر بخشی از زندگی مردی تازه مسلمان به نام عبدلله است. عبدللهِ مسیحی به واسطه عشق و علاقه قلبی خود به دختری به نام راحله تغییر دین داده و به اسلام وارد شده.
همه چیز به وقف میل عبدلله است. تا اینکه به ناگاه ندایی درگوش عبدلله او را از خود بی خود میکند. ندایی که قرار است عبدلله را به سفری سخت به سمت کربلا بکشاند.
بزرگ ترین خصیصه روز واقعه که در شخصیت اصلی آن نهفته است این است که عبدلله در جستوجوی حقیقت است.
این مسئله که عبدلله برای یافتن پاسخ سوال خود درباره آن ندا راضی به ترک مجلس عروسی خود میشود به قطع یقین گواهی بر حقیقت جویی وی است.
این روح جستوجو گر در نقطه کانونی فیلم قرار دارد بزرگ ترین محرک و پیش برنده فیلم است.
نقطه کانونی که با شخصیت اخلاق مدار و جستجوگر عبدلله به یکی از نقاط قوت فیلم بدل میشود.
دیگر کاراکتر های فیلم نیز هر کدام به خوبی نقش خود را ایفا میکنند. تمرکز فیلم روی عبدلله است و کاراکتر های دیگر نیز هر کدام یک چراغ برای عبدالله که جویای نور است هستند.
به معنای دیگر وقتی تمرکز کلی روی عبدلله است و کارکتر های دیگر صرفا نقشی کوتاه در داستان گویی دارند.
فیلمنامه آقای بیضایی سراسر دیالوگ های درخشان است. دیالوگ هایی بسیار زیبا و پُر مغز و پخته که هر کدام به اندازه یک کتاب سخن برای گفتن دارند.
برای مثال این به این دیالوگ جاودان دقت کنید:
خود ستایان تکیه بر عریکه ها زنده اند. کتاب خدا را چنان میخوانند که سود ایشان است ،آنان که تنگ دسان ظُهر پوشیده اند تک پیرهنان را پیرهن بر تن میدرند.آنان که دستار بر سر دارند سر از گردن خدا ترسان میاندازند و آنان که آب بر مردمان میبندند، مردمان را آب از لبه تیغ میدهدند . این نیست آنچه ما میگفتیم اینان سپاه آز میآرایند و دیوار غرور میفرازند و کوشک های خود پرستی میسازند و انبارشان را از انباشتن پایانی نیست.
نکته دیگر که اثر بسیاری در محبوبیت و ماندگاری روز واقعه داشته است موسیقی و صحنه سازی این اثر زیباست.
موسیقی تعلیق آمیز و مبهوت کننده استاد مجید انتظامی وجه ای به اثر میبخشد که واقعا نایاب است.
موسیقی تعلیق آمیز که در مواقع لازم به کمک اثر میآید و اثر را به اوج میبرد. برای مثال لحظه ای که عبدلله به کربلا میرسد موسیقی به خوبی نمایانگر فضای حاکم بر صحنه است .
یا در مثال دیگر وقتی که عبدلله پیش از رسیدن به کربلا با آن پیرمردی که به عبدلله اسب میدهد گفت و گو میکند.
موسیقی در آن لحظه به خوبی تعلیق را در مخاطب بر میانگیزد و مخاطب را برای سکنس کربلا آماده میکند.
و صد البته در کنار این موسیقی تعلیق آمیز و زیبا فضا سازی و قرار دادن هر چیز در مکان خودش در تصویر کاری بی نظیر است.
این وجه سمعی بصری به روز واقعه عمقی میبخشد که بسیار ناب و نایاب است .
هزاران سکانس و لحظه ماندگار در روز واقعه وجود دارد که هر کدام به زیبایی این اثر شهادت میدهند.
روز واقعه همه چیز دارد. شخصیت پردازی خوب ، موسیقی عالی ، صحنه پردازی فوقالعاده و صد البته
پرسش های تعلیق آمیز .
نمونه ای از این پرسش های تعلیق آمیز هنگامی رخ میدهد که عبدلله با دو تن از گروهانی که به کربلا میرفتند مواجه میشود.
اندکی درباره محتوا
روز واقعه پیش از هر چیز درباره حقیقت جویی است .شخصیت اصلی برای کشف حقیقت و پشتیبانی از حقیقت راهی سفری میشود. اما افسوس که نوای حقیقت دیر به گوش او رسیده است.
روز حرکت عبدلله به سوی کربلا ۹ محرم است، و دانستن این کافیست تا بفهمیم او به موقع نمیرسد. پس در اینجا یک سوال به وجود میآید .اگر بنا بود که دیر به کربلا برسد این رسیدن چه فایده ای داشت ؟
شهرام اسدی با یک سکانس و یک دیالوگ پاسخ این سوال را به مخاطب خود میدهد.
در سکانسی که عبدلله رو به روی یکی از زنان اسیر کاروانه کربلا قرار میگیرد. زن به او میگوید :برگرد ای جوانمرد ، و خبر ما را ببر.
برای کسی که از کربلا و حماسه آن جا مانده چه راهی جز رساندن پیام آن وجود دارد؟
اما سوال این است، دقیقا عاشورا چه پیامی دارد که مستحق چنین توجهی است؟
به قطع نمیتوان بدونه توجه به تمام ابعاده عاشورا درباره حقیقت آن و پیام آن احضار نظر کرد.
اما مطمئنا میتوان برداشتی هر چند ناقص اما مفید از عاشورا ارائه داد. برداشتی که با توجه به وضعیت حال حاضر انسان هابه شدت به آن نیازمندیم.
۱. ظلم ستیزی
چیزی که هر انسانی در مواجه اول با عاشورا با آن مواجه میشود این است که حسین ابن علی مطلقا ظلم ستیز است.
او حاضر است رو در روی هزاران هزار نفر بیاستد. شجاعانه بجنگد و شهید شود اما سر در مقابل ظالم خم نکند.
در دنیای امروزی انسان های بسیاری برای منافع شخصی خود خیانتکارانه به مظلومان پشت میکنند و طرف ظالم را میگیرند.
اما باور کنید اگر حسین ابن علی در دنیای امروزی حاضر بود آتشی میشد در خانه و کاشانه ظالم. و همین مقوله باعث حماسه عاشورا است.
۲. آزادگی
آزادگی و عاشورا با همدیگر رابطه انکار ناپذیری دارند. حسین ابن علی بین بیعت با یزید و نبرد کردن و شهادت در میدان نبرد دومی را برگزید.
این نشان از این موضوع است که پیام عاشورا پیام آزادگی و رها شدن از بند هر چیزی و فنا شدن در خواسته حقیقی است. و چه خواسته ای حقیقی تر برای انسان جز شهادت در راه خدا؟
برای شهادت در راه خدا یا هر هدف والایی انسان نیاز به کسب آزادگی و فنا شدن در هدفش را دارد.
انسانی که در راه به نتیجه رساندن اهدافش آزادگی از خود به خرج ندهد هرگز به هدفش نخواهد رسید.
اما یک سوال پیش میآید. آزادی از چه چیزی؟ انسان دارای غریزهای برای بقاست که این غریزه هدف به سزایی در نگه داشتن زندگی انسان دارد.
اگر انسان هدفی داشته باشد که ارزشمند و والا باشد باید بتواند در راه هدف خود به رهایی از این غریزه برسد. باید از جان خود برای هدفش بزند . صد البته که هدف باید با ارزش باشد . فنا در یک هدف بی ارزش چیزی جز جهالت و نادانی نیست.
۳. معنا گرایی و مقابله با پوچی
شاید یکی از مهم ترین مفاهیم عاشورا برای انسان معاصر معنویتی است که این رویداد با خود به همراه دارد.
در عصری که انسان روز به روز سطحی تر ، لذت گرا تر و پوچ تر میشود چه چیزی بهتر از یک پیام که معنویت را فریاد کند. حتی به قیمت خون خود !؟
فریاد عاشورا برای زنده کردن معنویت آن هم در زمانهای که اشخاص واقعا به دور از معنایی حکومت میکردند واقعا کار بزرگیست.
این معنویت عاشورا بود که ظلم ستیز شد.این معنویت عاشورا بود که به آزادگی منجر شد . هیچ بحثی در مورد عاشورا بدونه محوریت معنویت بی معناست !
چیزی که به حسین ابن علی و همرزمانش جرئت مقابله و شهادت داد این بود که آنان در مرگ نابودی نمیدیدند.
آنان مرگ را سکون و سکوت نمیدیدند. آنان از مرگ نمیترسیدند. چنان که گفته اند اگه مرگ در راه حقیقت و راه خدا این است پس مرگ برای آنان از عسل شرین تر است.
پشینهاد میکنم برای درک بیشتر این مقوله کتاب “کربلا مبارزه با پوچی ها” از آقای “اصغر طاهر زاده مطالعه کنید.
۵. دفاع اهل بیت از اصل آزادی بیعت
در دین مبین اسلام رابطه حاکم با مردم از جهتِ امری به نام بیعت انجام میشود.
خداوند به حاکم مسلمان(امام یا پیامبر)وجه حکومت بر روی زمین بخشیده است. مردم نیز با استفاده از اصل بیعت میتوانند در حکومت اسلامی دخیل باشند و به حاکم ولایت بخشند.
مقوله بیعت در قیام کربلا بسیار مهم است. امام حسین از اصل آزادی بیعت خود استفاده کرده و
با حق بیعت خود روبه یزید میایستد. و این بی شک دفاعی جانانه از اصل آزادی بیعت است.
بیعت امام میتوانست به یزید و حکومت فاسدش حقانیت بخشد، اما امام با قدرت مخالفت کرده و دفاعی جانانه از آزادی خود میکند.
امام با تمام وجود میایستد و در مقابل تمام استدلال های پوچ امویه می ایستد.
(برای درک بهتر این مسئله صفحات ۱۸۷تا۲۰۸ کتاب جهل مقدس از سید مصطفی محقق داماد را حتما مطالعه کنید.)
۶. نهی از منکر و امر به معروف
اگر در جامعه ای مردم نسبت به وضعیت یکدیگر بی تفاوت شوند بی هیچ شک و شبههای آن جامعه درگیر فساد اجتماعی میشود.
امام با خون خود و فریاد های خود به مردم یاد آور میشود کسی که اکنون بر تخت حکومت نشسته وجه اسلام را خراب میکند .
بر روی زمین فساد میکند. شرب خمر میکند. او حق یتیم را نمیدهد و بیت المال را به حق تقسیم نمیکند.
او از لحاظ اخلاقی فاسد است.
عاشورا یاد آوری میکند که چگونه تصمیمات کوچک انسان هایی برای بی تفاوتی نسبت به وضع اجتماع
میتواند جان پسر پیامبر را بگیرد.
تمام اینها گوشه ای از گنج های عاشورا است. که باید به تمام انسان ها یادآوری شود.
یک سوال : چرا دیگر مثل روز واقعه اثری نداریم ؟!
سینمای ایران ، در زمان معاصر پر شده از کمدی هایی با شوخی های سخیف.
آثاری که به جای داستان خوب، فیلمنامه قوی ، موسیقی فوق العاده و… عموما شایعات به دنبال دارند و بسیار سطحی اند .
آثار اجتماعی نیز با وجود رویکرد انتقادی که دارند اثر گذار نیستند. چه بسا که عموما موجبات سوء استفاده رسانه ای را فراهم میکنند.
منکر این نمیشویم که آثار خوبی نیز موجود اند اما اندک اند.
اما حالا یک سوال به وجود میآید چرا اثری مانند روز واقعه در سینمای ایران دیده نمیشود؟
برای پاسخ این سوال باید به این نکته توجه کرد که آثار حال حاضر عموما دنبال فروش خوب هستند. محتوایی که دارند نیز به طور عمومی جنجال های سیاسی اجتماعی به دنبال دارد.
نکته دیگر نیز این است که مخاطبان نیز عموما دنبال آثار دقدقه مند نیستند.آثار کمدی را انتخاب میکنند تا لحظه ای بخندند و از غم دنیا فارق شوند.(توجه کنید که آن آثار نیز کمدی درجه یک نیستند).
آثار سطحی مخاطبان خود را سطحی کردند و همین شده که نه مخاطب میل به تماشای آثار دغدغه مند دارند. نه کارگردان میل به ساخت اثر خوب.
تنها میتوان امیدوار بود که روزی فرا برسد که آثاری همچون روز واقع بسیار ساخته شوند.
با تشکر از #حسین_عبداللهی_کرمانی بابت ویرایش مقاله
خوب و با مسما. ولی یه مقدار غلط های املایی روی مخ بود. در کل دمتون گرم
بهترین فیلم ها و سینمایی های جهان :
1 – مختار نامه و قیام امام حسین علیه السلام
2 – مجموعه قرآنی حضرت یوسف علیه السلام
3 – مردان آنجلس (اصحاب کهف)
4 – فیلم سینمایی سینمایی ملک سلیمان
5 – سریال معمای شاه که حقایق رو برای مردم به تصویر کشید
6 – فیلم سینمایی حضرت محمد رسول الله
7 – سریال امام علی
فیلم های مورد انتظار آینده :
1 – اصحابه پیامبر سلمان فارسی
2 – سریال قرآنی حضرت موسی علیه السلام
3 – فیلم سینمایی حضرت صالح علیه السلام
4 – فیلم سینمایی حضرت نوح علیه السلام
خیلی افراط کردید اگه خارجی ها رو هم کنار بزاریم تو ایرانیا آثار مهران مدیری یا حسن فتحی و یا رضا عطاران و خیلیای دیگه هستن
پ.ن:فیلمایی که گفتید خیلی خوبن منم دوستشون داشتم ولی بهترینای دنیا نیستن که!
منظور ایشون مشخصا محتوا و عمق اونها بوده که این آثار بیشتره تا همون آثار خارجی که عمدتا با نگاه فرمی و فنی بهشون نگاه میشه
پ ن : آثار مهران مدیری اکثرا به لحاظ محتوا جز چند متلک معمول سیاسی و اجتماعی دیگر حرف چندانی برای گفتن ندارند با اینکه مهارت ایشون در طنزپردازی باعث لذت و حظ بردن مخاطب می شود