انیمه جریان هوای آبی در مورد دختری است که اتفاقی وارد دنیای گلایدر سواری می شود و عملا تمام زندگی اش بازسازی می شود. او از شکست عاطفی، مشکل مالی، رابطه بد با خواهر ناتنی اش و… رنج می برد. اما بخاطر یک اتفاق وارد گلایدر سواری شده و استعداد قوف العاده اش در آن رشته کشف می شود. گلایدر سواری تمام مشکلاتش را در حین داستان رفع می کند و به نقطه عطف زندگی دختر تبدیل می شود.
عقاید و فرهنگ ژاپن
در چنین آثاری بهتر می توان عمق فرهنگ عام ژاپنی را درک کرد. تلاش فراوان ژاپنی ها، کنار آمدن با شرایط هر چقدر هم سخت، امید داشتن، رویا داشتن و سرنوشت. این قبیل موضوعات علت اصلی پیشرفت و آرامش کشور ژاپن محسوب می شوند. مردمی که امید داشته باشند، در شرایط سخت با مشکلات بجنگند، رویای اهدافشان را داشته باشند و تلاش کنند محکوم به پیشرفت هستند.
سرنوشت نکته مهمی است. در عقاید شینتوئیسم ژاپنی به سرنوشت بسیار توجه شده است. در انیمه جریان هوای آبی هم شاهد هستیم که یک ضربه اشتباه به توپ تنیس چطوری دختر داستانمان را وارد رشته ای می کند که هم در آن استعداد دارد، هم عامل رفع مشکلاتش است و هم باعث کمک به هم تیمی هایش می شود.
نکته مهم و جذاب دیگر احترام و مقبولیت مسن تر ها برای جوان تر هاست. کماکان سنت های اولیه حفظ شده اند رهبریت معنوی گروه به عهده یک شخص مسن است. همچنین حمایت کردن از جوان تر ها(اصطلاحا سال اولی ها) توسط سرپرست تیم است که باعث می شود کسی که هیچ علاقه ای به گلایدر نداشت وارد این رشته شود و نقش آفرینی کند.
از پیشرفت ژاپن حرف زدیم. کشور ژاپن تمام توسعه و پیشرفت خود را مدیون مردم پر تلاشش است و آرامش فعلی این کشور بخاطر مردمش است. تا حالا برایتان این سوال پیش نیامده که مردم ژاپن با این همه پیشرفت و ترقی چرا خانه های کوچک دارند، خودرو ندارند، زندگی های شدیدا ساده دارند، در اتاق های کوچک زندگی می کنند، توان تشکیل خانواده ندارند، فرزند آوری به قدری گران است که از کشور های با رشد جمعیت منفی محسوب می شوند و…؟ مردم ژاپن که کلی کار می کنند پس نباید مشکل مالی داشته باشند. کشورشان هم که خیلی پیشرفته از همه نظر است. پس این وسط چه می لنگد؟
وضعیت جامعه و مسئولین از نظر انیمه جریان هوای آبی
مسئولین و مدیران ژاپنی فعلی از تیپ شخصیت های منفور این انیمه هستند. چند شخصیت مختلف را در انیمه جریان هوای آبی می بینیم که روی اعصابمان رژه می روند. این اشخاص معمولا صاحب ثروت هستند و فخر پولشان را می فروشند. افرادی که دارای سرمایه هستند و ثروت بیشتری دارند محکوم به رسیدن به قله های مملکتی هستند. انتقادات بسیار ریزی به این شیوه بالا رفتن مسئولین و مدیران در این انیمه می شود و گفته می شود افراد با استعداد و پر تلاش شایستگی بیشتری نسبت به یک صاحب سرمایه دارند. مردم با تلاش روزانه به نتیجه و موفقیت می رسند اما صاحبان سرمایه یک گوشه می نشینند و صراحتا می گویند: “روی شما سرمایه گذاری کردم تا من را به آرزو هایم برسانید.”
یعنی تلاش ملت برای هدف سرمایه داران تباه می شود.
در انیمه جریان هوای آبی صراحتا بیان می شود که هزینه تحصیل بسیار بالا است. پس برای رسیدن به جایگاه های شغلی و موفقیت باید هزینه زیادی صرف شود. همچنین برای گذران زندگی مجبور هستند علاوه بر مساعدت خانواده شغل دانشجویی هم داشته باشند که به سختی دوران تحصیل می افزاید. اما در ادامه چه می شود؟ این محصلین با استعداد و تلاشگر کار می کنند و سودش را صاحبان سرمایه می برند. آنها در زندگی عادی خود می مانند و همانقدر که مشکلات عادیشان حل شده برایشان زیاد هم هست. اما صاحبان سرمایه یک گوشه می نشینند و به اهدافشان می رسند. این انتقادات در ژاپن کم کم از فاز رسانه ای در حال خارج شدن است و با ترور شینزو آبه می توان گمان کرد به سمت نارضایتی و اغتشاشات عمومی هم به پیش برود.
راه کار جریان هوای آبی
ژاپن موفقت و آرامشش را مدیون مردمش است. کار خوب رسانه اش هم این است که از این موضوع باخبر است و انتقاد مسالمت آمیز انجام می دهد. اینگونه به تشویش اذهان عمومی دامن نمی زند و جریانات هیجانی و بی هدف و بی عاقبت را تولید نمی کند. بر اساس چیزی که در این انیمه و بسیاری دیگر از انیمه ها دیدیم می توانیم حدس بزنیم که آزادی بیان هم در ژاپن وجود ندارد. یعنی رسانه ها حق انتقاد آنچنانی به حکومت و مملکت را ندارند. بخاطر همین اینقدر مسالمت آمیز و زیرپوستی چنین نکات سیاسی گفته می شود و حتی شخصیت اصلی داستان با یکی از این صاحبان سرمایه دوست می شود.
البته که صنعت سرگرمی هم در ژاپن بی تاثیر نیست. تاکید همیشگی انیمه های ژاپنی درباره کنار آمدن با مشکلات، امید داشتن در هر شرایطی(گاهی آنقدر شرایط بد ترسیم می شوند که مخاطب به تمام مشکلاتش راضی می شود) و رویا داشتن. آثار تیره و تاریک ژاپنی هم در مورد حکومت حاکم انتقادات تند و تیره نمی کنند و یا نظام سیاسی خیالی تولید شده ذهنشان را نقد می کنند(مثل انیمه سایکوپس). اینگونه است که رسانه ژاپن جریان سازی مطالبه گرانه یا حتی اغتشاش گرانه علیه نظام سیاسی حاکم انجام نمی دهد. که هم یک ضعف است هم یک نقطه قوت. اما باز هم در ناخودآگاه مردم ژاپن این نوع ظلم سیستمی جا خوش کرده و گاهی در انیمه هایی همچون جریان هوای آبی بیرون می زند. اما باز هم قهرمان مسابقه اول همان شخص صاحب سرمایه است که می تواند اشاره به این داشته باشد که آنها هم در حد خودشان تلاش کرده اند و هردمبیلی به جایی نرسیده اند. گرچه پول هم در موفقیتشان بی تاثیر نبوده.
عجیب نیست که چرا جریان هوای آبی مثل بسیاری دیگر از انیمه های هم تراز از نظر داستانی و گرافیکی خود محبوبیت و تماشاگر ندارد. چون بالاخره ریز انتقاداتی دارد. پس بایکوت می شود.