فیلم سینمایی مارمولک اثری است که در زمان خود جنجال های زیادی را به پا کرد. مضمون اصلی این جنجال ها ضد روحانیت بودن این اثر بود. در این نقد سعی در بررسی این مضمون و سایر نکات قابل تامل فیلم خواهیم داشت.
داستان
داستان فیلم سینمایی مارمولک داستان جالب و تازه ای است(مخصوصا در زمان خودش) بازیگران هر نقش به خوبی انتخاب شده اند و آغاز، میانه و پایان مناسبی دارد. اما مهم ترین نکته ای که مطرح است و اصل قضیه قرارا دارد این است که آیا این فیلم ضد روحانیت است یا نه؟ به شخصه خودم قبل از دیدن فیلم این تصور را داشتم که مارمولک اثری است ضد جامعه روحانیت و دلیل این دیدگاه نه دیدن و نقد اثر بلکه صرفا سخنان اطرافیان و بعضی دیگر بود که شنیده بودم. با این حال هنگامی که این اثر را مشاهده کردم هر چه سعی کردم، استدلالی مبنی بر ضد آخوندی بودن این اثر نیافتم، بلکه فیلم سینمایی مارمولک بسیار اثر قابل تامل و مفیدی هم بود. به جز چند نکته منفی و کوچک، فیلم پر است از نکات مثبت و مفید. در ادامه به آنها می پردازیم. تنها دلیلی که بعضی این اثر را ضد روحانیت میدانند این است که یک روحانی دزد را نمایش می دهد با اینکه اصلا اینگونه نیست، در اصل یک دزد روحانی شده آن هم فقط برای فرار نه فریفتن مردم.
نکات مثبت اثر
اولین نکته مثبت فیلم سینمایی مارمولک این است که نشان می دهد صرفا انسان ها را نباید از روی ظاهر قضاوت کرد. اشتباه نکنید به کلیشه های همیشگی کاری ندارم، منظور اثر از ظاهر، ظاهر اجتماعی است. هر کسی می تواند با لباس روحانیت به فریب مردم بپردازد(البته در فیلم مارمولک سعی بر فریب کسی ندارد و صرفا می خواهد فرار کنم). صرفا نباید فقط با این دلیل که فردی ملبس به ردای پیغمبر است او را فرد خوبی فرض کنیم( برعکس این موضوع نیز صادق است). حتی یک دزد هم می تواند لباس روحانیت را بر تن کند پس صرفا بر اساس ظاهر به کسی اعتماد نکنید(دزد هایی که لباس روحانیت بر تن دارند و حرمت ردای پیامبر را شکسته اند به راحتی در جامعه و سیاست کنونی کشور مشهود اند).
دومین نکته مثبت فیلم سینمایی مارمولک مشهود بودن خواست خدا است. اگر خدا بخواهد حتما اتفاق می افتد. تمام کائنات دست در دست هم دیگر می دهند و آن اتفاق حتما رقم می خورد. در فیلم شاهد این مضمون در دو شکل هستیم. اول در خود شخصیت اصلی و دوم در مردم روستایی که مارمولک به آنجا رفته است. خود شخصیت مارمولک فردی خلاف کار است که پس از فرار از بیمارستان قصد خروج غیرقانونی از کشور را دارد. با این حال وقایعی رخ می دهد که فرد حتی ناخواسته متحول می شود(هر چند کم رنگ) و به صراط مستقیم نزدیک تر می شود. برای مردم نیز به همین شکل است. در ابتدا مسجد شامل دو جوان و چند پیرمرد دیگر است، اما در انتهای اثر مسجد از مردم روستا پر شده است. همچنین بعضی از شخصیت های اثر نیز تغییر می کنند مانند یکی از گردن کلف ها و لات های محل که سر به راه می شود(مرید خود مارمولک میشه البته با کتک) یا جوان های محل.
سومین نکته مثبت، مهم نشان دادن نقش راهبردی رهبری در جامعه است. مردم صرفا برای انجام کار خیر و درست به رهبری نیاز دارند که وی را قبول داشته باشند. بقیه کارها را خودشان انجام می دهند. در فیلم سکانسی را مشاهده می کنیم که مردم نذوراتی را می آورند و از مارمولک می خواهند تا در پخش آنها همکاری کند. همچنین گرایش مردم به مسجد و دین است، تمام اینها صرفا یک رهبر می خواهد تا مردم را به این کارها تشویق کند و در این مسیر پا به پای آنها حرکت کند. باقی اش را خود مردم انجام میدهند. مردم کسی را می خواهند که به درد دل آنها گوش دهد(در فیلم به شدت اتفاق می افتد و مشهود است) گاهی اوقات به آن ها مشاوره دهد یا به آنها کمک کند( چه با زبان خوش مثل سکانسی که با پدر یکی از جوان ها صحبت می کند و به او می گوید که پسرش را به کار هایی که خودش دوست دارد وادار نکند، یا با زبان زور مثل سکانسی که گردن کلفت روستا را کتک می زند). اگر چنین فردی پیدا شود مردم خود به خود به دین و امور خیر گرایش پیدا می کنند.
چهارمین نکته مثبت، تاثیر گذار بودن رفتار و سخن های دوستانه و کاربردی است. یعنی یک روحانی بتواند با عطوفت و مهربانی مشکلات مردم را بیان کند و برای رفع آنها راهکار ارائه دهد. اوایل داستان یک روحانی که هم اتاقی مارمولک در بیمارستان است، به او حرف های خاصی را می زند، مارمولک تا انتهای اثر هر کجا که مجبور به سخنرانی می شود از همان حرف ها استفاده می کند. نه تنها تاثیر میگذارد بلکه هم خود و هم رئیس زندان را متحول می کند.
پنجمین نکته مثبت، وضوح و تبلیغ عمل خالصانه است. مارمولک قصدی جز فرار از رفتن به روستا نداشت. با این حال حتی با اینکه اکثر اوقات اتفاقی یا از روی اجبار مجبور به انجام کاری می شد آن کار را به صورت کاملا غیر عمدی خالصانه انجام می داد. همین موضوع یکی از دلایل جذب مردم به مسجد شد، زیرا عملی که خالص باشد به دل می نشیند.
ششمین نکته مثبت؛ بعضی از سیاست مداران یا قدرت طلبان صرفا برای ایجاد محبوبیت یا رای جمع کردن، خود را به افراد محبوب و مشهور بین مردم نزدیک می کنند. این افراد نه برای مردم دل سوزی می کنند و نه علاقه ای به فردی که به او نزدیک شده اند دارد. به واسطه دوستی یک شخص با فردی محبوب یا خاص او را قضاوت نکنید و هر کسی را صرفا بر اساس رفتار های خودش قضاوت کنید. در اینجا فقط فریب مطرح نیست بلکه سرنوشت و وضعیت زندگی رای دهندگان نیز دخیل است. جالب اینجا است که با اینکه مردم ازوضعیت معمولی و حتی رو به پایینی برخوردار اند، آقای نامزد مجلس دارای زندگی مجلل و اشرافی است، این نوع زندگی در فیلم به طور دقیق به یک سری از افراد خاص اشاره دارد و مفهوم را برای آدم عاقل به خوبی می رساند که حتی چه کسانی از دولت مردان یا نامزدهای قدرت از فریب برای جمع آوری رای استفاده می کنند.
نکات منفی اثر
اولین نکته منفی فیلم سینمایی مارمولک انتقاد از نامگذاری خیابان ها و کوچه ها به نام شهداست. در بخشی از فیلم به این مضمون اشاره می شود که با نام گذاری خیابان ها به اسم شهدا کل سیستم شهری به هم ریخته و هم مردم گیج می شوند و هم باعث اعصاب خوردی است. نباید اینگونه با شهدایی که بخاطر مردم و مملکت خود جانشان را فدا کردند شوخی کرد.
نکته منفی دوم این است که بالاخره مارمولک یک روحانی حقیقی نیست و حتی نمیتواند به درستی نماز بخواند حال تکلیف نماز و حق ناس مردمی که برای مدت خاصی پشت سر وی نماز خوانده اند چه می شود؟ شاید کمی نظرم مسخره به نظر برسد اما با این حال این مسئله حل نشده باقی می ماند.
نکته منفی سوم این است که در فیلم اشاره می شود که به زور نمی توان کسی را به بهشت فرستاد و هر کسی مسئول اعمال خودش است(خب کجاش بد بود؟ الان میگم). این اصل تا حدی دارای اشکال است، هنوز خیلی جای کار دارد. درست است که هر کسی مسئول زندگی خودش است و در مورد مسیری که انتخاب می کند اختیار دارد، اما این دلیل نمیشود که ما از یک سری اعمال و کارهایی که می توان با آن مردم را به صراط مستقیم هدایت کرد دست بکشیم. درست است که هر کسی اختیار دارد اما ما هم مسئولیت داریم. نباید دست روی دست گذاشت و به قهقرا رفتن افراد جامعه مخصوصا جوانان را با اینگونه حرف ها توجیه تنبلی خودمان بکنیم. هر کسی اختیار و مسئولیت زندگی خود را دارد اما هیچ کدام به معنای انجام ندادن کار فرهنگی و فرهنگ سازی صحیح نیست. باید در جامعه به شکل صحیح، به دور از خشونت، با لحنی مهربانانه و کاربردی فرهنگ سازی صورت بگیرد. در خود فیلم هم اشاره شد مردم به نیکی گرایش دارند و در این مسیر صرفا به یک رهبری نیازمند اند. اینکه کسی را نمیتوان به زوربه بهشت فرستاد دارای اشکال است وکامل نیست. شاید چون هیچکدام از پیامبران راه زور را انتخاب نکردند اما کسانی که یکسری اعمال مشخصه را انجام دهند( مثلا در اسلام شراب خواری) کیفر و مجازات میشود، برخی از پیامبران نیز قوم خود را بخاطر اعمالشان نفرین کردند. پس انتظار می رفت در فیلم این نظریه ناقص کامل شود و مخاطب در نهایت به خوبی توجیه شود که این اتفاق میسر نشد.
این فیلم اثری قابل تامل بود که بر خلاف نظر خیلی ها اصلا هم ضد جامعه روحانیت نبود. حال جالب است بدانید چه کسانی در زمان فیلم اجازه پخش نمیداند و چه کسانی با این فیلم مخالفتی نداشتند و حتی از این اثر”فیلم خوب” یاد کردند. در سایت ها و آرشیو ها سخنان و نظر آیت ا… خامنه ای نسبت به فیلم مارمولک وجود دارد و می توانیم بشنویم. در عین حال آقای قرائتی نیز در یکی از سخنرانی های خود این اثر را یک فیلم خوب خطاب کرد. خب حالا که دو روحانی برجسته کشور نسبت به این فیلم این نظرها را داشته اند(خیلی های دیگه هم بودند)، چه کسانی به مخالفت این اثر بلند شدند و جلوی پخش آن ایستادند؟ کمی وب گردی کنید و این آخرین نکته را خودتان کشف کنید.
من نقد شما در مورد کارتون باب اسفنجی را خواندم…نکات جالبی داشت…اما دیدگاه کلی تان همان توهم توطئه و آخرزمانی است…و حرفهای امثال رایفی پور را تکرار می کنید که در واقع دارد بعضی سیاست های کشور را توجیه می کند …تمام حرفش در مورد مهدویت فراماسونری قوم یهود…توجیه غرب ستیزی و دشمنی با اسرائیل است…من به درستی و غلطی این دیدگاهها کاری ندارم…اما صحبت ام سر انگیزه است…وقتی شما یک کارتون یا فیلم را از عینک یک دیدگاه جهان شمول نگاه می کنید در آقای خرچنگ نماد امپریالیسم می بینید
خب اولا که من اصلا باب اسفنجی نقد نکردم😐… ثانیا تا به حال حتی به یکی از سخنرانی های آقای رائفی پور هم کامل گوش نکردم که بخوام بیام حرفاشو تکرار کنم😐… ثالثا معلومه با اسرائیل دشمنی داریم میخوای اینم توجیه نکنن😐… رابعا بزرگترین توهم بشریت توهم توطئه است. یعنی توهم توطئه خودش توهمه😂… خامسا کلا این حرفا چه ربطی به فیلم سینمایی مارمولک داره😐. تازه این نقد هم نقد مثبت حساب میشه تا منفی… سادسا وجدانا فازت چی بود این کامنتو واسه این نقد گذاشتی؟😐
من نقد شما در مورد کارتون باب اسفنجی را خواندم…نکات جالبی داشت…اما دیدگاه کلی تان همان توهم توطئه و آخرزمانی است…و حرفهای امثال رایفی پور را تکرار می کنید که در واقع دارد بعضی سیاست های کشور را توجیه می کند …تمام حرفش در مورد مهدویت فراماسونری قوم یهود…توجیه غرب ستیزی و دشمنی با اسرائیل است…من به درستی و غلطی این دیدگاهها کاری ندارم…اما صحبت ام سر انگیزه است…وقتی شما یک کارتون یا فیلم را از عینک یک دیدگاه جهان شمول نگاه می کنید در آقای خرچنگ نماد امپریالیسم می بینید
عزیز خوبی؟
داداش هیچی بدون هدف ساخته نمیشه.
فرق نمیکنه کی داره نقد میکنه ببین چی داره میگه
خب اولا که من اصلا باب اسفنجی نقد نکردم😐… ثانیا تا به حال حتی به یکی از سخنرانی های آقای رائفی پور هم کامل گوش نکردم که بخوام بیام حرفاشو تکرار کنم😐… ثالثا معلومه با اسرائیل دشمنی داریم میخوای اینم توجیه نکنن😐… رابعا بزرگترین توهم بشریت توهم توطئه است. یعنی توهم توطئه خودش توهمه😂… خامسا کلا این حرفا چه ربطی به فیلم سینمایی مارمولک داره😐. تازه این نقد هم نقد مثبت حساب میشه تا منفی… سادسا وجدانا فازت چی بود این کامنتو واسه این نقد گذاشتی؟😐