سریال

نقد و بررسی سریال پیکی بلایندرز (Peaky Blinders)

تامی شلبی، از آدمکش تا سالک عرفانی!

سریال پیکی بلایندرز، از پر بیننده‌ترین سریال های جهان است. رضایت مخاطبین از سریال باعث شده است که جزو صد سریال برتر تاریخ شناخته شود و امتیاز ۸.۷ از ۱۰ را کسب کند.
این سریال در ایران نیز مخاطب گسترده‌ای دارد.

تم اصلی پیکی بلایندرز، ترسیم فضای مافیایی و اقتباس شده از پدرخوانده است. تامی شلبی مغز متفکر فیلم به جای مایکل کورلئونه، آرتور شلبی به جای سانی و رابطه‌ی مافیایی خانواده‌ی شلبی کاملا یادآور خانواده‌ی کورلئونه‌، است.

نقد و بررسی سریال پیکی بلایندرز (Peaky Blinders)
خشونت در پیکی بلایندرز

در ادامه، به بررسی مولفه های محتوایی سریال، می‌پردازیم.

۱. تبلیغ سبک زندگی اغراق شده‌ی غربی

طبیعتا یکی از محور های اصلی در سینمای غرب، سبک زندگی غربی‌ است.یعنی تبلیغ رقص، مشروب، روابط نامشروع، سیگار و مواد مخدر. در این سریال به صورت ویژه، مواد مخدر و مشورب ابزاری برای رهایی از رنج ها معرفی می‌شود و روابط نامشروع با انواع و اقسامش، لذت‌بخش و جذاب و بدون عوارض و بیماری، بازنمایی شده است.

تبلیغ مصرف مواد مخدر

در حالی‌که بیماری های مقاربتی حاصل از روابط نامشروع، در تمام جهان بسیار فراگیر است. ضرر های مواد مخدر و مشروبات الکلی هم برای همگان روشن است. گرچه به خاطر شهوت، عملی را مرتکب می‌شویم که به ضررمان است.

۲. بد و بدتر و سمپاتی با شر

در پیکی بلایندرز، ما با عده‌ای قاتل، کلاهبردار و جانی طرف هستیم. در بین خلافکاران مختلف، ما نیز با یک گروه خلافکاری خاص همراه می‌شویم که در مقابل برخی گروه های دیگر، متعادل‌تر و مثلا در مقابل ایتالیایی ها، وحشی‌تر و درنده‌تر هستند. درواقع در جهان سیاه فیلم، ما از بین بد و بدتر، بد را انتخاب می‌کنیم.

ما با آدم بده‌ی داستان همراه هستیم

جنایت های تامی شلبی با خیال راحت!

اگر چه گاهی هم تامی شلبی از دیگران بدتر است و مخاطب که کاملا طرفدار او شده است، با یک گنگستر ضد انسان همذات پنداری می‌کند و این خیلی خطرناک است. چرا که باعث الگوگیری مخاطب از اشتباهات تامی یا برادرانش می‌شود.

۳. حمایت از سرمایه‌داری

در تمام سریال پیکی بلایندرز، ما با توده‌ی مردم فقیر، یک برخورد از بالا به پایین داریم. همه باید در مقابل تامی شلبی، تعظیم کنند. قهرمان و ضدقهرمان فیلم هم همیشه از طبقه‌ی مرفه است. یعنی گویا در معادلات جهان فیلم، خبری از عامه‌ی مردم نمی‌بینیم و این سرمایه‌داران هستند که جهان را اداره می‌کنند.

این نگاه منفی نسبت به توده‌ی مردم، علی رغم اینکه خود تامی از خانواده‌ای فقیر بوده است، وجود دارد. چرا که ما هیچ وقت فقر تامی را نمی‌بینیم جز در چند دیالوگ. تاکید فیلم بر پولدار شدن اوست و از گذشته‌ی‌ وی چیزی نشان نمی‌دهد.

۴. خانواده عامل هدف دادن به زندگی

با اقتباس از پدرخوانده، پیکی بلایندرز هم دقیقا تاکید بر ارزش خانواده دارد. هر وقت که عزیزی از دنیا می‌رود، تامی تلنگری می‌خورد و به این فکر فرو می‌رود که پس، خوشی دنیا در چیست؟ و به این نتیجه می‌رسد که خانواده و حمایت از آن، هدف اوست.

تامی همسر خود را پس از مرگش، می‌بیند. این شهود های تامی در سریال بسیار است

دقیقا مساله‌ای که در پدرخوانده می‌بینیم. گرچه این اصالت خانواده هم با مرگ دختر تامی پوچ می‌شود. به همین علت کارگردان در پایان، دست به دامن جادو و جادوگری می‌شود.

اشاره به نفرین شدن همسر تامی توسط یک کولی

۵.وترن های جنگی و رزمنده های رفیق

یکی از بازنمایی های جالب فیلم، ترسیم سختی های چنگ و کسانی است که از جنگ برگشته‌اند. دوستی بین همرزمان، اطاعت از فرمانده و ترسیم حالات سخت پس از جنگ، بسیار تکان دهنده است.

نقد و بررسی سریال پیکی بلایندرز (Peaky Blinders)

نقد و بررسی سریال پیکی بلایندرز (Peaky Blinders)
تامی به جادوگری و ساحره ها معتقد است، نه مسیحیت

 

نکته‌ی جالب این  است که ما در دفاع مقدس، کهنه سربازان معتقدی که پشیمان از جنگ باشند، نداشتیم. چرا که اولا دفاع مقدس، دفاع بود و نه جنگی که ما شروع کرده باشیم. ثانیا این دفاع، مقدس بود، یعنی بر پایه‌ی ایمان رزمندگان.

به همین علت رزمندگان ما با سخت‌تبین خاطره ها،اگر مبتلا به ضایعه‌ی جسمی نباشند، زندگانی بسیار عادی و حتی پر خیرتر از باقی مردم را تجربه می‌کنند.

۶.نیهیلیسم و دور باطل زندگی

در پیکی بلایندرز، هر فصل جریان غلبه‌ی تامی بر دشمنانش و چگونگی آن است. این تم تکراری در سریال، کاملا مخاطب را به سمت یک پوچی در زندگی می‌برد. این همه تلاش و زحمت برای چه؟ چه هدفی به جز خوردن و خوابیدن و… داریم که تحمل سختی ها را برای ما آسان کند؟

دیالوگ های مهم تامی در رد معاد و زندگی پس از مرگ

کارگردان نیز از این امر مطلع بوده و پایان سریال را با همین نگاه، به سمت معنویت برده است.

۷. دین مسیحیت، کلیسای فاسد

در پیکی بلایندرز، تامی شلبی علنا می‌گوید که من اعتقادی به مسیحیت و جهان پس از مرگ ندارم. همچنین با یک کشیش بسیار خودخواه، متجاوز به کودکان و خشونت‌طلب طرف هستیم که از بدترین شخصیت های تمام سریال است.

نقد و بررسی سریال پیکی بلایندرز (Peaky Blinders)
دین‌ستیزی تامی

راهبه ها نیز کسانی هستند که کودکان را کتک زده و تامی شلبی که خودش گنگستر است، باید آن ها را ارشاد کند. اساسا در فیلم خبری از آموزه های مسیحی نیست و البته عناصر مختلف ضد مسیحی وجود دارد.

نقد و بررسی سریال پیکی بلایندرز (Peaky Blinders)

به نظر می‌رسد بدترین شخصیت فیلم، در کنار تمام مافیا ها و جنایت‌کاران، این کشیش است!

۸.واقعیت داشتن جادو

از فصل دوم، فرضیه‌ی قتل همسر تامی به دلیل استفاده از یک الماس نفرین شده، مطرح می‌شود. تامی با یک جادوگر کولی مشورت می‌کند و جادوگر از روی دل‌سوزی برای تامی که خودش را مقصر نداند، به دروغ الماس را نفرین شده و عامل قتل گریس معرفی می‌کند.

نقد و بررسی سریال پیکی بلایندرز (Peaky Blinders)
باز هم نفرین!

اما در فصل پایانی، یک چرخش عجیبی صورت می‌گیرد و ما به یک برهوتی در مناطق کولی‌نشین انگلیس می‌رویم. این روستا به خاطر نفرین همان گردن‌بند که تامی به آن جادوگر داده بود، نفرین شده است.

نقد و بررسی سریال پیکی بلایندرز (Peaky Blinders)

نقد و بررسی سریال پیکی بلایندرز (Peaky Blinders)

تامی با ارواح صحبت می‌کند!

تا جایی که دختر بچه‌ای که آن گردنبند را می‌انداخته نیز نفرین شده و از دنیا می‌رود. به همین خاطر، مادر آن دختر بچه، دختر تامی را که صاحب اصلی الماس بوده، نفرین می‌کند و دختر تامی می‌میرد! دقت شود که ما با یک فیلم رئال طرفیم و نه یک فیلم فانتزی. درواقع فیلم می‌خواهد وجود جادو و تاثیر آن را کاملا اثبات کند.

باز هم نفرین!

اشاره به ناتوانی علم در مقابل جادو و نیرو های ماورائی. دختر تامی پس از این سکانس می‌میرد و علم هیچ کاری برای او نمی‌توان بکند

البته در فصول ابتدایی هم خاله پالی، با رجوع به یک غیب‌بین متوجه می‌شود که فرزندش زنده است. این تاکید بر جادو و جادوگری، در یک فیلم رئال، عجیب به نظر می‌رسد.

 

۹.شهود پایانی تامی

از وقتی که گریس، همسر تامی کشته شد، در سکانس های مختلفی گریس را می‌بینیم که با تامی صحبت می‌کند. بعضی از این موارد تحت تاثیر مواد مخدر است. اما در فصل آخر، تامی کاملا مرده ها را می‌بیند و می‌گوید از وقتی مشروب را ترک کرده‌ام، صدای مردگان را بهتر می‌شنوم!
تا جایی که وقتی می‌خواهد خودش را بکشد، دختر مرده‌اش بر او نمایان شده و به صورت ذهنی (تِلِپاتی) با هم صحبت می‌کنند!

نقد و بررسی سریال پیکی بلایندرز (Peaky Blinders)

 

به برکت همین گفت وگو، تامی می‌فهمد که بیماری‌ خاصی نداشته و دکتر او که باعث ناامیدی تامی از زندگی بوده، اجیر کس دیگری‌ست و دروغ گفته. در سکانس پایانی نیز شاهد آتش زدن میراث قدیمی تامی و زندگی دوباره‌ی وی هستیم.

یعنی تامی شلبی که عمری را به قتل و غارت زندگی دیگران گذرانده است، همچون یک عارف الهی با مردگان مرتبط شده و در آخر هم به آزادی روحی می‌رسد!

نقد و بررسی سریال پیکی بلایندرز (Peaky Blinders)
تامی دختر مرده‌اش را می‌بیند و او، تامی را از مرگ نجات می‌دهد!

احتمالا چنین داستان های تخیلی ای را فقط در فیلم های غربی خواهیم دید. چرا که هر انسانی، فارغ از دینی که دارد، بد و خوب را می‌فهمد و هیچ عقلی نمی‌پذیرد تامی پس از سال ها غارت و کشتار مردم، این گونه قدرت و پاکی روحی پیدا کند که روح پاکی مثل دخترش، بر او ظاهر شده و وی را نجات دهد. از تامی توبه‌ای هم نمی‌بینیم که کمی پایان فیلم را معقول سازد و حتی پسر‌خاله‌ی خودش را با بی‌رحمی تمام، به قتل می‌رساند، هنوز در رقابت های حزبی حضور فعال دارد و هیچ چرخشی به سمت اصلاح از او دیده نمی‌شود.

جمع‌بندی و نتیجه‌گیری:

در سریال پیکی بلایندرز، در کنار ترویج خشونت و سکس و مشروب‌خوری و… مهم‌ترین مساله، پایان سریال است. فیلم‌ساز با تایید وجود جادو، تامی شلبیِ جانی و آدم‌کش را یک قدیس کرده که با روح دخترش ارتباط می‌گیرد و دخترش او را نجات می‌دهد.

این پایان کاملا اشاره به دین نوین جهانی دارد که در نقد سریال وایکینگ ها، مفصلا به آن اشاره کردیم.
اساسا رسانه‌ های غربی دیگر ماده‌گرا نیستند و می‌خواهند با ارائه‌ی یک عرفان تقلبی و عارف ساختن از یک شخصیت مردم‌ستیز و آدم‌کش، معنویت را به جادوگری تقلیل دهند.

یعنی جادوگری جای دین الهی را پر کند و اگر کسی معنویت خواست، با پناه بردن به شیاطین و منت‌کشی از آن ها، نیاز های روحی خود را برطرف کند. غافل از اینکه انسان، اشرف مخلوقات است و خداوند او را برای رسیدن به خودش و بی‌نهایت شدن انسان، آفریده است.

نه تواضع در مقابل مشتی اساطیر رَمّالانه و منت‌کشی و دست‌بوسیِ شیاطین جنی. این یک استراتژی بسیار اساسی در فیلم های معروف است که در سریال پیکی بلایندرز نیز شاهد همین جادوگِرایی و سلوک شیطانی، هستیم.

نوشته های مشابه

‫10 دیدگاه ها

  1. خیلی عالی بود متشکرم
    در مورد انیمشین بیشتر بگذارید ممنون 🌹

  2. سلام خسته نباشید تحلیل خوبی بود اما به نظرم زیادی روی مبحث جادو و جادوگری مانور دادید چون هر کسی که الان بالغ شده باشه میدونه که چیز مسخره و احمقانه ای مثل جادو وجود نداره چون دانشمندان خیلی وقت پیش اثبات کردند که جادو وجود ندارد با تشکر.

    1. سلام و عرض ادب
      ممنونم از اظهار لطفتون

      جادو چون در سریال خیلی مهم بود، طبیعتا در نقد هم منعکس شد

      اینکه دانشمندان اثبات کردن جادو وجود نداره هم خیلی عجیب بود برام
      اگر منظور رد وجود جهان های موازی و ماورائی باشه، که خیلی غیر علمیه
      در همین سایت دلائل وجود جهان های موازی رو در مقاله‌ای به همین نام، آوردیم
      اما اگر منظور رد تاثیر جهان های موازی در این جهان باشه، اینم عجیبه
      اینقدر انواع و اقسام جن‌زدگی ها و چشم زخم ها و طلسم ها و جنیان و… دور و برمون هست که انصافا جای انکار نداره
      شخصا همه‌ی این مواردی که گفتم رو با چشم خودم دیدم
      اصلا اینا جای انکار نداره عزیز؛ تجربیات خیلی زیادی درباره‌ی مرده زنده کردن عرفاء هست که شخصا با یک واسطه از استادم شنیدم
      البته در نگاه صحیح، جادو کار شیطانی‌ایه و خودم دیدم باعث بدبختی جادوگر می‌شه و تاثیری که می‌خواد رو نمی‌گیره
      و عرفا هم با قدرت الهی این کارا رو می‌کنن، نه جادو

      حتما علم عرفان یا علم فلسفه رو پیگیری کنید تا با دلائل بیشتری آشنا بشید
      اینا تجربیات خودم بود و با چشمای خودم دیدم، که طبیعتا قابل انکار نیست
      نیاز به بحث بیشتری بود به ایتا پیام بدید
      در خدمتیم🌺

      1. سلام منظور بنده مساله جهان های موازی نبود چون من در جایگاهی نیستم که همچین نظریه ای که در حال حاضر از قدرتمندترین نظریه های علمی جهان است و بعد اینکه لطفا علم فلسفه را با عرفان در یک دسته قرار ندهید منظور من همین مسائلی مثل چشم زخم ،چشم زدگی و.. هست با تشکر از جواب شما.

        1. علم فلسفه و عرفان هر دو علومی هستند که به ما می فهماند که دنیا فراتر از تجربه های محدود و حصاری خاص است که با نام علم گرایی دور خود می کشیم در ضمن به وجود سحر و جادو را هم از اندیشه در همین علوم و هم در خود این علوم به خصوص عرفان و حکمت می توان رسید اینقدر کتابی و ظاهربینانه به علوم نگاه نکنید به آنها به عنوان راهی جهت تقویت اندیشه و برد بیشتر نگاه استفاده کنید

        2. سلام و عرض ادب
          سلامت باشید
          عرفان و فلسفه اگر درست و با آزاد اندیشی جلو بره، هر دو به یک نتیجه می‌رسه

          بحث جهان های موازی منحصر در فیزیک جدید نیست و در ادیان شرقی و غربی، مفصلا به این موضوع پرداخته شده
          در فلسفه هم از افلاطون تا حالا مورد دقت فلاسفه بوده
          لذا جهان موازی منحصر در فیزیک نیست

    2. دانشمندان ثابت کرده اند فقط چیزی به اسم ماده وجود داره ؟ چطوری ؟ چطوری ثابت کرده اند چیزی ماورای ماده و در واقع روش مادی و ظاهری اونها وجود نداره ؟ مگه مباحث و موضوعات مادی میتونن ماورای خود را اثبات یا رد کنن ؟ تحقیقات پاراسایکولوژی ، قواعد فیزیک کوانتوم و تجارب نزدیک به مرگ چیز دیگری رو نمیگه ؟ جدا از اون پس چرا اینقدر تو آثار و رسانه غرب مدرن ، فرهیخته و غیر خرافاتی آیین های جادویی نفوذ و حضور داره ؟؟ علم تجربی یک بخشی از زندگی و حوزه ای در جوامع انسانی است نه تمام آن که بخواهد و بتواند همه چیز را توضیح دهد و تنها وظیفه دارد که به توصیف مواد و اشیا معمول و البته تجزیه و تحلیل آنها بپردازد نه چیزی دیگر همانطور که اگر کسی زندگی خود را در اتاقی بگذراند نمی تواند منکر جهان بیرون از اتاق شود
      پ ن : پاسخ بنده کلی است نه فقط به مبحث جادو و سحر که آن هم جدا از نگاه تمام ادیان از جمله اسلام در علوم روحی مدرن امری اثبات شده است

      1. سلام در پاسخ به شما هم اول اینکه فیزیک کوانتوم ربطی به این مساله ندارد زیرا این مبحث در مورد کمیت های ذره ای و ذرات ریز اتمی هست دوست عزیز که به چیز هایی مثل ریسمان انرژی مربوط میشود که در حال حاضر کوچکترین ذره ی شناخته شده است دوم اینکه منظور بنده این نبود که فقط علوم تجربیات قابل اتکا هستند زیرا حتی ریاضیات و منطق و… هم جزو علوم تجربیات نیستند و به آنها علوم منطقی یا عقلی میگویند علوم شاخه های خیلی بیشتری از صرفا علوم تجربیات دارند با تشکر.

        1. بله مباحث فیزیک کوانتوم در مورد ذرات است اما از قواعد و قوانین آن که خیلی وقتها حتی فیزیک را کنار می زند یا قوانین فیزیک را به کما می کشاند به خیلی چیزها می توان در حوزه اندیشه رسید که قوانین فیزیک چقدر شکننده و متغیر هستند و چه دنیای نادیده ای فرای اندیشه ما وجود دارد
          در مورد علوم هم که گفتید از طرفی علوم مختلف را دسته بندی های مختلفی کردید ولی از طرفی آنها را نباید به تعدادی خاص محدود و محصور کنید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *