سریال
نقد و بررسی سریال یاغی؛ اسطوره های نوین سینمای خانگی
یاغی اولین تجربه سریال سازی (درام و جنایی) از محمد کارت مستند ساز و کارگردان ایرانی است. او که مستندهای خود را با مضامین طبقات پایین جامعه و مشکلات آنان می ساخته است برای ساخت فیلم ها نیز به این وادی وارد شده. او با الهام از سوژه اصلی کتاب سالتو داستانی پر از هیجان را روایت میکند و بیننده را به همزاد پنداری با یاغی می کشاند.
جاوید( با بازی علی شادمان)، جوانی بدون شناسنامه و هویت ملی که در یکی از محلههای جنوبشهر بههمراه خواهر ناتنیاش(عاطی) زندگی میکند. عاطی نوازنده هنگ درام است و با یک گروه موسیقی خیابانی کار می کند. وی علاقه زیادی به خوانندگی رضا صادقی دارد.(رضا صادقی خواننده معروف ایرانی با همسری آلمانی)
خلاصه سریال یاغی
جاوید قصد دارد تا هویتی را به دست آورد که از زمان کودکی، بهدلایل مختلف، از او سلب شده است و زندگی را بر او سخت کرده است. او تلاش زیادی برای رسیدن به هدفش انجام می دهد اما تلاشی غیر قانونی. او و دوستانش برای گذران زندگی دست به کارهای خلاف متعددی می زنند و خود را در استفاده از اموال عمومی محق می دانند(دزدی آهنآلات از سطح شهر و کشتی زیرزمینی و شرط بندی،… ) سریال، با نشان دادن “ارتباط دلی با خدا، دفاع از ناموس، ادب، بد دانستن دزدی،قصد ازدواج، داشتن کاری حلال و…” در رفتار جاوید او را فردی پایبند به اخلاق می داند. که البته این موارد در جامعه کارایی ندارد و او برای رسیدن به خواسته هایش باید “یاغی” باشد.
او برای گرفتن حقوق مسلم خود از جامعه باید در حال جنگ و کنش باشد. برای گرفتن DNA از عمه ای مذهبی و محجبه که او را طرد کرده، برای رسیدن به ابرا (که با خانواده به آلمان رفته) و خواهر خود عاطی نیز باید بجنگد. تکرار مدام این اجبار در سریال مخاطب را به همزاد پنداری با جاوید سوق می دهد. سریال یاغی حتی خوب بودن و محبت افراد را نیز امری منفعت طلبانه می بیند. مثل مهربانی طلا و بهمن و خیرخواهی آنها بر جوانان مستعد و نیازمند، محبتهای اسی قلک به مردم محله اش، کمپ ترک اعتیاد و… که گاها جداسازی دین و اخلاق از مسائل و مشکلات اجتماعی و عدم اعتماد نسبت به دیگران را از اتفاقات سریال برداشت می کند.
یاد کردن مکرر از آلمان و اتفاقات مرتبط با آن نیزبا توجه به شباهت ها و تفاوت های این دو کشور ذهنیت مخاطب را در این راستا تحکیم می بخشد.(مثل سکولاریسم و فدرالیسم…)
نگاهی کوتاه به ایران و آلمان
-
در ایران و آلمان جامعه تحت تاثیر آرمان های آ موزشی مشابهی می باشد اعم از شاعر و ادیب پرور بودن این دو کشور (همزاد پنداری گوته با حافظ در دیوان شرقی غربی او) و حتی علاقمندی مردم آن به شغله ایی چون مهندسی، پزشکی و وکالت.
-
هردو کشور مهاجر پذیر هستند وعموم مردم تعصبی نسبت به حضور مهاجران ندارند.
-
نگاه تاریخی این دو کشور به گذشته خود در تعریف جایگاهشان در جهان به خوبی نشان داده می شود.
-
قانون اساسی ایران(قبل از انقلاب اسلامی) و آلمان برگرفته ازقانون اساسی قرن ۱۹ در اروپا میباشد. جامعهٔ روشنفکران ایرانی در اواخر قرن ۱۹ به بررسی قانون اساسی اروپا پرداختند. نهایتا در سال ۱۲۸۵ قانون اساسی ایران را که برگرفته از قانون اساسی فرانسه و بلژیک بود به رشتهٔ تحریر درآوردند.
-
از مشخصههای آلمان امروز سازماندهی و مدیریت نامتمرکز ایالتها است. این ایالتها توسط دولتهایی اداره میشوند که در مجلسهای ایالتی به صورت مستقل انتخاب میشوند. از سال ۲۰۰۰ تمایلاتی برای مرکزگرایی دیده میشود که بازتاب آن در تلاش برای یکی کردن قوانین در مجلس فدرال آلمان و یا مباحث مختلف دربارهٔ جوانب مثبت و منفی فدرالیسم دیده میشود. اما با وجود اینکه تاریخ ایران و زبانهای متفاوتش حکایت از دوران حکومت غیر متمرکز دارد، حکومت امروز ایران به شدت مرکزگراست.
-
تفاوتهای ساختاری نظام ایران و آلمان در ساختار اقتصادی این دو کشور هم نمایان است. اقتصاد آلمان تحت تاثیر شرکتهای متوسط بوده و اکنون سعی در دولتی کردن شرکتها برای جلب اعتماد مردم دارد. در ایران شرکتهای بزرگِ اغلب دولتی و نیمه دولتی بر اقتصاد کشور تسلط دارند. با وجود این از دهه ۹۰ میلادی تشکیل شرکتهای متوسط افزایش یافته است. شرکتهایی که در صنایع خود استانداردهای جدید تعیین کرده واغلب در حوزهٔ بین المللی فعال میباشند.
آخرین مطلبی که در مورد آلمان در سریال مشهود است و با مظلوم نمایی چهره زنان حتی طلا و شیما قابل توجه است مساله فمنیسم می باشد.
-
آلمان از جمله کشورهایی ست که حزب فمنیست را به رسمیت شناخته است. آلمان دارای مجله ای چهل و چندساله با نام EMA به سردبیری خانم الیس شوارتسر است. کارگردان از این مطلب هم در سریال دریغ نکرده و با نام حمایت از زنان موارد زیر را به تصویر کشیده است:
-
در قسمت ١ شاهد ازدواج اجباری و خودسوزی جواد هستیم(خواهان قبلی عروس مجلس) که برای افراد حاضر در مجلس دور از انتظار نبود.
-
در قسمت های بعدی با وجود اینکه زن قدرتمند و توانا است اما او را مورد ظلم مردان نشان می دهد. ما این ظلم را نسبت به مادر جاوید، طلا و عاطی و شیما هم شاهد هستیم.
دیدگاه سریال یاغی به مسائل و نقش زنان
-
علاقه بهمن به طلا فقط به خاطر منافعش هست و با اینکه طلا را فردی قدرتمند و مرموز نشان می دهد اما بهمن در هرجایی بتواند او را قربانی میکند حتی بسیار وقیحانه از او میخواهد که با واسطه خرید کوکائین(که فردی خارجی است) مهربان باشد و خواسته اش را برآورده کند چون کارشان گیر است.
-
بهمن برای رسیدن به منافعش شیما(همسر سابق خود) را دور می زند و او 14 سال در زندانهای مالزی گرفتار میشود.
-
عاطی در زندان شیما اسیر است اما بهمن فقط تا زمان حفظ منفعت خود و نجات طلا مصرانه پیگیر یافتن عاطی میشود. و حتی در پیدا کردن کیف شیما هم به جاوید کمک نمیکنند.
-
زنان در این سریال تحت حکومت مرد نشان داده میشوند البته ما در خصوص جاوید و خواهرش این موارد را نمی بینیم.
-
پوشش نامناسب و ارتباط دختر و پسر، برهنگی مردان، استفاده از موسیقی خارجی محرک و رقص و مصرف مواد و سیگار کشیدن بانوان در شبیه سازی آنان به مردان از مواردی است که کارگردان قبح شکنی و عادی سازی نموده است.
با کنار هم قرار دادن موارد بالا و فضای حاکم بر سریال و کسب موفقیت ها در آلمان چنین به مخاطب القا می شود که آلمان الگوی مناسبی برای ایران است.
سایر نکات سریال یاغی
کارگردان به خوبی مخاطب را در فضای سریال قرارمی دهد و همین همزاد پنداری سبب میشود تا حرفهای پنهانی که اغلب در سریالها و فیلمهای خانگی هم دوره اش نیز دیده میشود موثر واقع شود. زندگیهای سرشار از بدبختی و خرافه، شادی های توخالی همراه با رقص و آواز، ارتباط با خدا در میان طبقه ضعیف. آن هم فقط با مضمون ارتباط دلی با خدا نه عملی.
توجیه رفتارها و اعمال خطا با جمله ” چاره ای دیگر نیست” راهی است برای طغیان و سرکشی از قوانین جامعه. رعایت ادب و عفت کلام صرفا برای رسیدن به هدف در اسلام امری منفور است. اما در سریال بسیار شاهد این مدعی هستیم. همکاری و همبستگی زن و مرد را با عادی سازی رابطه دختر و پسر با یکدیگر مثل لمس نامحرم، حرفهای بدون حریم در ظل پوشش ناموس پرستی و… نشان می دهد.
کارت در سریال برخلاف نگاه اسلام، نگاه مذمومی به ثروت و قدرت دارد. او علاوه برنشانه های معمول ثروت(خانه بزرگ ویلایی و اتومبیلهای گران قیمت) به تکبر، نگهداری حیواناتی چون گربه و میمون(در اسلام نگهداری میمون حرام است) نوع پوشش و زیور آلاتی سرشار از علائم صهیون(که حضور شیما “همسر سابق بهمن ” راز آنها را بر ملا میکند و کارگردان با قتل او شیطان را در چهره طلا و بهمن متجلی میکند)، قمار و اعتیاد به اسنوکر(= مرموز بودن )، پل ساختن از انسانها(توسط بهمن ،اسی قلک و گرگین )، خوب بودن به دلیل انجام گناه بزرگتر، منفعت و… اشاره میکند. او حتی در تعریف اسی قلک(نقش امیر جعفری) و بهمن(پارسا پیروزفر) از تعابیری شبیه به هم اما در دو طبقه مختلف استفاده می کن( پول پرست و منفعت طلب و زورگو …).
نکته قابل تاملی که در سریال یاغی گذاشتن نشانه های شباهت در بین بهمن و جاوید است(علامتی در گوش، هر دو از طبقه پایین، علاقمند به کشتی، تلاش هر دو برای رسیدن به هدف) که کنجکاوی بیننده را برمی انگیزد. این تصور را به ذهن می رساند که جاوید و بهمن هردو منتخب یک مسیر بودند، بهمن با طمع خود سبب نابودیش شد اما جاوید توانست با تلاش خود به هدفش برسد؟