انیمه سریالی

نقد و بررسی انیمه اشتاینز گیت (Steins;Gate)؛ جهان آغاز دارد اما پایان نه

اِشتاینز گیت آغاز پروژه سَمبُل سازی

فکر کنم این روز ها کمتر کسی 4 سری ماتریکس (The Matrix) را ندیده است، فیلم سینمایی ای موفق که در زمان خودش سر و صدای زیادی کرد. حال ماتریکس تبدیل به یک سمبل و مظهر برای این دست فیلم ها شده است. در حال حاظر فیلم هایی ساخه می شوند که اشارات بسیار زیادی به ماتریکس دارند و منتقدان در نقدشان این دسته فیلم ها را با ماتریکس مقایسه می کنند. برای سریال اشتاینز گیت هم همین موضوع صادق است. دیگر کمپانی های سازنده انیمه که نتوانستند روی دستش بزنند هیچ، از ایده های آن برای ساختن سریال و فیلم های خود استفاده کردند.

 

 

 

 

 

 

 

 

خلاصه داستان فصل اول

اوکابه رینتارو دانشجوی سال اولی است که خود را به‌عنوان دانشمندی دیوانه معرفی می‌کند. رینتارو با هدف پرداختن به سرگرمی مورد علاقه‌اش، اختراع گجت‌های مدرن، اتاقی نه چندان بزرگ را در ساختمانی قدیمی واقع در منطقه‌ی آکیهابارای توکیو اجاره و به کمک دو تن از دوستانش به نام‌های شینا مایوری و ایتارو هاشیدا، آزمایشگاهی کوچک را برپا کرده است. این سه اکثر اوقات خود را به کار کردن روی ایده‌های مختلف و ساخت وسایل عجیب می‌گذرانند. تازه‌ترین محصول این آزمایشگاه گجتی است به نام «مایکروویو تلفن» که طی پروسه‌ای غیرعادی توانایی تبدیل کردن موز به ژلی سبز رنگ را دارد.

عملکرد عجیب، گنگ و غیرقابل پیش‌بینی این دستگاه، دست آورد خاصی برای تحقیقات اوکابه به همراه ندارد، تا اینکه زنجیره‌ای از اتفاقات رازآلود باعث درگیر شدن تیم در ماجرایی خاص می‌شود و نهایتا پروژه‌ی «مایکروویو تلفن» به موفقیتی اتفاقی اما بزرگ می‌رسد. این اختراع قابلیت فرستادن ایمیل به گذشته را ممکن می‌سازد و همین خود باعث می‌شود که اوکابه به فکر دستکاری گذشته و تغییر وقایع می‌افتد. این تصمیم اما رینتارو را در میان رشته‌های واگرایی از گذشته، حال و آینده قرار می‌دهد و او حالا باید مسئولیت سنگینی که با به‌دست آوردن کلید زمان بر او متحمل شده را بدوش بکشد.

نقد و بررسی انیمه اشتاین گیت(Steins;Gate)؛ جهان آغاز دارد اما پایان نه
شماره کد افراد آزمایشگاه اوکابه

فصل دوم، Steins;Gate 0

توجه توجه توجه! این قسمت بعضی از اتفاقات فصل یک و دوم این انیمه را فاش می کند . اگر نمی‌خواهید انیمه برایتان اسپویل شود این قسمت را رد کرده و به سر تیتر (انیمه Steins;Gate یک سریال روانشاختی ؟) بروید.

نکته : فصل دوم این انیمه بر محور این ساخته می‌شود که اگر اوکابه، مرگ، و خط زمانی را گول نمی زد و ماکیسه را نجات نمی‌داد چه اتفاقی قابل رخ دادن بود.

اوکابه برای نجات مایوشی از خط زمانی بتا به آلفا برگشت. خط زمانی ای که در آن ماکیسه کوریسو مرده است. او که تلاش می کند جلوی مرگ ماکیسه را در آن خط زمانی بگیرد و از خطر های بعدی پیشگیری کند، درست بعد از اولین تلاش ناموفقش، تسیلم خستگی شده و بالاخره تصمیم می‌گیرد تا سرنوشت فعلی را بپذیرد و با یک دنیا حسرت و پشیمانی زندگی به خود ادامه دهد. مرگ یکی از دوستانش و از دست‌دادن هرآنچه برایش جنگیده بود. او که حالا با ذهنش مبارزه و مریضی ذهنی (دانشمند‌ دیوانه “Hououin Kyouma”) را به کلی پاک‌کرده و تنها سوگواری و غم برایش به جای مانده. حال که اوکابه فکر‌ می‌کند دیگر هیچوقت قرار نیست باری دیگر وارد جنگ با زمان بشود، خلاف انتظارات وی این جنگ شعله می‌گیرد.

پوستر رمسی فصل دوم


انیمه اشتاینز گیت یک سریال روانشاختی ؟

اگر از Google سوال بپرسید که انیمه اشتاینز گیت در چه ژانری پخش شد ، با این پاسخ رو به رو خواهید شد: Psychological thriller and Science-fiction (هیجان انگیزِ روانشناختی؛ علمی-تخیلی)

این ژانر از معدود ژانر هایی است که تا به حال شندیده ایم. اما بگذارید اشاره که کنم که فیلم هایی مانند Looper ، Inception ، Interstellar ، بخصوص The Matrix و… هم در این ژانر معرفی شدند، فیلم هایی که کمتر کسی آن ها را ندیده است. اولین سری اشتاینز گیت در سال 2011 تولید شد، انیمه ای از معدود اثار تاریخ که مفهوم سفر در زمان را تقریبا بی نقص به تصویر می‌کشد و از درگیر شدن با کلیشه‌ها و مشکلات رایج آثار مشابه اجتناب می‌کند.

فرم داستان

فرم داستان دایره مانند است . یعنی نقطه شروع و آغاز تقریبا یکی هستند ، پس از همان لحظه اول پایان داستان مشخص است(البته بیننده ای که برای اولین بار نگاه می کند متوجه این موضوع نمی‌شود). داستان به صورت صعودی پیش می رود. از نقطه ای نامعلوم برای بیننده شروع و ادامه می یابد. سریال از همان نقطه آغازین شروع به بازی با ذهن مخطب می‌کند.

در همان قسمت اول تلنگرش را به بیننده می زند. بیننده را جذب و پر از سوال می کند ، تنشنه نگهش می دارد تا بیننده را تشویق به دیدن قسمت های بعدی کند. گفته شد که سریال تا حد ممکن از کلیشه دور شده، پس اینطورنیست که نیمی از قسمت ها فقط به معرفی شخصیت ها بپردازد ، بلکه در هر قسمت ؛ دانش و منطق داستان به بیینده عرضه شده و در دل معرفی داستان و شخصیت ها، اتفاقات ها رقم میخورد.

در هیج جای داستانی موردی بیهوده و قابل حذفی نیست، شخصیتی بی‌دلیل نشان داده نمی‌شود مگر اینکه پیام خاص خودش را داشته باشد.


نقد و بررسی انیمه اشتاین گیت(Steins;Gate)؛ جهان آغاز دارد اما پایان نه

تحلیل سریال اشتاینز گیت

خط داستانی

به شخصه کسی هستم که بیشتر فیلم ها و سریال های تک خطی حوصله ام را سر می‌برند. اما این موضوع برای اشتاینز گیت صدق نمی کند. سریالی که هر لحظه آن سرشار از پیچیدگی های گوناگون است. پیچیدگی هایی که در پایان به نقطه تقاطع رسیده و همه چیز را روشن می سازد. در تصویر زیر خط زمانی فصل اول سریال را مشاهده می کنید:

نقد و بررسی انیمه اشتاین گیت(Steins;Gate)؛ جهان آغاز دارد اما پایان نه
Steins;Gateخط زمانی انیمه

این نوع خط زمانی شمارا یاد کدام سریال می اندازد؟ من را یاد سریال وست ورلد می اندازد. سریالی که یکی از مهمترین اجزایش، پیچیدگی و مشخص نبودن خط زمانی اش بود. این نوع سریال ها بیننده را در خط زمانی داستان سردرگم می سازدند و حس این که هیچ چیز با عقل جور در نمی‌آید را به بیننده القا می کنند. سپس در زمانی که اصلا انتظارش را ندارید جوری پازل را کامل می‌کنند که عقل از سرتان پریده و مو بر تنتان سیخ می‌شود.

منتقدی بزرگ می گفت :فیلم و سریالی قابل تحسین است که پس از به پایان رسیدنش ذهن بیننده تازه شروع به کنکاش درباره آن کند. می‌توان گفت این مورد درباره اشتاینز گیت به خوبی صدق می کند. نشان داده می شود که کوچکترین جزئیات، بزرگترین اتفاقات را رقم می زنند. (اینجاست که پای نظریه پروانه ای وسط کشیده می شود)

نظریه پروانه ای
اثر پروانه‌ای نام پدیده‌ای است که به دلیل حساسیت سیستم‌های آشوب‌ناک به شرایط اولیه ایجاد می‌شود. این پدیده به این اشاره می‌کند که تغییری کوچک در یک سیستم آشوب‌ناک برای مثال؛ جو سیارهٔ زمین (مثلاً بال‌زدن پروانه) می‌تواند باعث تغییرات شدید (وقوع طوفان در کشوری دیگر) در آینده شود. اثر پروانه‌ای به این معناست که تغییر جزئی در شرایط اولیه می‌تواند به نتایج وسیع و پیش‌بینی نشده در ستاده‌های سیستم منجر گردد و این سنگ بنای تئوری آشوب است.

پس اینجاست که سریال اشتاینز گیت نشان می دهد  انتخاب های به نظر بی ارزش و پَست چگونه آینده را تغییر می دهند.

نقد و بررسی انیمه اشتاین گیت(Steins;Gate)؛ جهان آغاز دارد اما پایان نه

منِ دیگرِ او ؟

در خط دنیایی آلفا موئکا قاتل شرکت سرن است ، اما در خط بتا آدمی عادی است. در خط آلفا ماکیسه و اوکارین سرانجام به سرن می پیوندند اما در خط بتا با این که کوریسو می میرد اما اوکابه در برابر سرن مبارزه می کند.

یادی چیزی افتادید؟ بازی هایی مانند Alan wake و Bioshock infinite و chrono cross همه دست بازی هایی هستند که نشان می دادند یک نفر در دو دنیای موازی شخصیتی کاملا تضاد یکدیگر دارند. در یک دنیا شخصیت آرام، مهربان و دلسوز و در دیگر دنیا شخصیتی خشن ، پر جنب و جوش و دیوانه دارند.

نقد و بررسی انیمه اشتاین گیت(Steins;Gate)؛ جهان آغاز دارد اما پایان نه
شخصیت اوکارین رینتارو و هوئیون کیوما

سرنوشت همه چیز است، آزادی اختیاری وجود ندارد

اگر به پوستر رسمی این انیمه توجه کنید که در اول مقاله قرار داده شده است، متوجه می شوید که سعی دارد تم دارک، مخوف و فلسفی این انیمه را به شما اطلاع دهد. که واقعا هم در این مورد موفق شده.

در پوستر؛ شخصیت ها دارای وضوح و دنیای پشت آن ها بی کیفیت و بی ارزش شده است. می‌توان این مورد را برداشت کرد که عملا دنیای ما دنیای بی ارزش و پَست است.

در خط دنیایی آلفا در هر صورتی مایوری می میرد . اوکارین پس از هزاران بار تلاش و انجام تغییرات مختلف باز نمی‌تواند جلوی مرگ مایوری را بگیرد. در پایان اوکابه به این نتیجه می رسید که مایوری می میرد چون سرنوشت او مرگ است. انگار که تمام دنیا نقشه قتل او را کشیده اند.

قتل مایوری توسط موئکا در خط دنیایی آلفا

این جا اوکابه به این معتقد شد که خدا و سرنوشت هایش آنقدر بی رحم هستند که کسی اجازه تغییر آن را که هیچ حتی توانایی آن را هم ندارد. اما در فصل دوم بین کشمکش هایی که بین اوکابه و یکی از دوستان دانشمندش رخ می دهند توجه کنید:

-اوکابه :هیچ چیز نمیتونه اون سرنوشت رو تغییر بده. حتی اگه چیزی رو تغییر بدی از اون جایی که سرنوشت اونطور نوشته شده، باز هم همون اتفاق، ولی به طوری دیگه ای رخ می ده.

ماهو(از شخصیت های فصل دوم): بسه! از نظر من هیچ کدوم از اینا وجود نداره، اگه خدا یا سرنوشتی و جود داشت پس عملا هر کاری که ما می کنیم بی فایده و بی ارزشه. من دوست ندارم اینجوری فکر کنم.

یا در تیتراژ فصل دوم خوانده می شود که : There is no God , wonderful new world

نقد و بررسی انیمه اشتاین گیت(Steins;Gate)؛ جهان آغاز دارد اما پایان نه

مرگ؟ خواب؟ بیداری؟ کدام واقعیت دارد؟

از دیگر نکات مهم موجود در این سریال، ارائه روایتی جدید از مرگ و خواب است. طبق داستان، دنیا همانند دو آینه روبروی هم است که در آن تصاویر شخص تا بی‌نهایت ادامه خواهد داشت. در این حالت هر یک از این تصاویر نسبت به صاحب اصلی تصویر هم انعکاس محسوب می‌شوند و هم اصل. یعنی هر یک از آن‌ها می‌توانند زندگی مستقلی در دنیای موازی خود داشته باشند. این افراد شبیه به هم هستند ولی هیچ‌گاه از وجود یکدیگر آگاه نمی‌شوند، مگر این که در اثر اتفاقی خطوط زمانی آن‌ها با یکدیگر ارتباط پیدا کند و از حالت موازی به حالت متقاطع تبدیل شود. در این داستان فقط ذهن افراد به زمان های مختلف سفر می‌کند و آن‌ها این سفر زمانی را به یاد نخواهند آورد. بلکه آن را به‌صورت خوابی صادق می‌دانند و به آن اشاره دارند.

نقد و بررسی انیمه اشتاین گیت(Steins;Gate)؛ جهان آغاز دارد اما پایان نه

این نوع دیدگاه به جهان و تکثر دنیاهای موازی یکی از چالش‌برانگیزترین نظریه‌های موجود در جهان است. زیرا در این صورت رویدادهایی مثل وحدانیت خدا، آفرینش (خلقت اولیه)، پیامبری (از ابتدا تا خاتم؛ زیرا در این صورت خاتمی وجود نخواهد داشت. شاید در دنیای موازی پیامبران دیگری هنوز وجود داشته باشند!) و حتی قیامت حالتی نسبی یافته و مطلق بودن آن‌ها از میان می رود و این به معنی رد ارزش های دینی و ایجاد شبهه در آن است.


مرگ، افسارِ سرنوشت در دست
مرگ، شکارچی ای وحشی و احمق

نکته بعد در مورد فلسفه ارائه‌شده برای مرگ است. در این داستان از مرگ تنها به‌عنوان عاملی در خدمت سرنوشت یاد می‌شود و به طبع انسان موجودی گرفتار در سرنوشت است. سرنوشت هم تابع سلسله وقایع مختلف(حتی اتفاقی و بی‌برنامه) در زمان معرفی می‌شود که بشر هیچ دخالتی در آن نداشته و محکوم به آن است.

در این دیدگاه مرگ هم موجودی است که فقط به دنبال صید و شکار بشریت است و او را در هر جای که بتواند به بی‌رحمانه‌ترین شکل ممکن صید می‌کند. اما مرگ که احمق به حساب می آید. در مواردی هم می‌توان مرگ را گول زد و او را سر کار گذاشت. کاری که اوکارین هم نظیر آن را انجام می‌دهد و با شبیه‌سازی مرگ کریسو، مرگ را گول می زند.

از نظر انیمه ، خداوند این جهان را آفرید، سپس موجودی به نام مرگ را خلق کرد و مدیریت این دنیا را به دست مرگ داد تا خودش زمانی که خواست تصمیم به فرارسیدن مرگ اشخاص بکند.(دئیسم)

نقد و بررسی انیمه اشتاین گیت(Steins;Gate)؛ جهان آغاز دارد اما پایان نه
چاقو خوردن ماکیسه کوریسو

ارائه چنین دیدگاهی از مرگ، چهره‌ای بی‌رحم از خداوند را در نظرها مجسم می‌کند که فقط و فقط به دنبال نابودی بشر و انتقام‌ از اوست. خدایی که تنها هدفش مرگ انسان ها بود پس چرا انسان ها را خلق کرد؟

در این دیدگاه هیچ اثری از لطف خدا نمی‌توان دید و این سرنوشت است که تعیین تکلیف می‌کند! درحالی‌که که در آموزه‌های دینی می‌توان سرنوشت را با انجام اعمالی (به جهت مثبت یا منفی) تغییر داد.


نقد و بررسی انیمه اشتاین گیت(Steins;Gate)؛ جهان آغاز دارد اما پایان نه

اجل معلق و اجل حتمی

اجل به معنای هنگام، زمان، وقت معین و محدود، نهایت زمان عمر، هنگام مرگ، می‌باشد. این اجل به دو بخش اصلی اجل مسمی(حتمی) و اجل معلق تقسیم می‌شود. اجل مسمی به این معناست که برای هر چیزی زمان مشخصی است که با سرآمد آن عمر آن چیز پایان می‌یابد. به‌عبارت‌دیگر هر چیزی در طبیعت تاریخ مصرفی دارد.

اجل مسمی که از آن به اجل حتمی نیز یاد می‌شود تنها مختص انسان نیست بلکه همه آفریده‌های الهی را در برمی‌گیرد. ازاین‌رو خداوند در آیاتی چون 38 و 39 سوره رعد و 103 و 104 سوره هود و 29 سوره لقمان و 13 سوره فاطر و 5 سوره زمر از اجل مسمای حرکت خورشید و ماه و برپایی قیامت و رستاخیز سخن می‌گوید و در آیه 2 سوره رعد، کرات آسمانی را دارای اجل تغییرناپذیر می‌داند. آیه 34 سوره اعراف و نیز 49 سوره یونس و آیاتی دیگر، از اجل مسمی و تغییرناپذیر امت‌ها و جوامع بشری سخن به میان آورده است.

اما انسان‌ها افزون بر اجل مسمی و تغییرناپذیر دارای یک اجل معلق نیز هستند که تغییرپذیر است. (انعام آیه 2) هم چنین از کلمه «یوخرکم الی اجل مسمی» در آیه 9 و 10 سوره ابراهیم استفاده می‌شود که در مقابل «اجل مسمی» اجل دیگری نیز هست که قابل‌تغییر است که از این اجل دوم به اجل معلق یاد می‌شود.

از آن جایی که این اجل معلق ارتباط تنگاتنگی با رفتار و کردار آدمی می‌یابد، از آن به‌عنوان اجل زودهنگام نیز یاد می‌شود. زیرا شخصی که گرفتار اجل معلق می‌شود. می‌بایست به طور طبیعی و بر اساس اجل مسمای الهی، عمر بیش تری می‌داشت، ولی به سبب رفتارهایی آن زمان از میان می رود عمرش کوتاه شده و گرفتار مرگ معلق می‌شود.

اینجاست که از نظر داستان تنهای تنها اجل حتمی وجود دارد و هیج راهی قابل تاخیر انداختن مرگ نمی شود.

نقد و بررسی انیمه اشتاین گیت(Steins;Gate)؛ جهان آغاز دارد اما پایان نه

در انتها باید به این حقیقت مهم توجه داشت که در اکثر تولیدات غربی و شرقی، سعی می‌شود که با آمیختن بخشی از واقعیت و دروغ با یکدیگر و ارائه آن به‌عنوان نظریات علمی و کارشناسانه تا حد ممکن یاد خداوند را در نظر مخاطبان خود کمرنگ کرده و با ارائه تفسیری جدید از واقعیت موجود در مورد خلقت و جهان هستی، اذهان آن‌ها را از درک حقیقت دورنمایند.

با تشکر از #حسین_عبداللهی

نوشته های مشابه

‫12 دیدگاه ها

  1. نقد خیلی خوبی بود حداقل من تونستم بیشتر نسبت به نقد چینسامن باهاش ارتباط بگیرم ولی یک چیزی می خوام بدونم هدف نویسندگان این سایت دقیقا چیه؟فقط تجزیه و تحلیل و باز کردن مطالب برای مخاطب و اینکه خود مخاطب قضاوت کنه؟ چون این دیگه تأثیر رو ناخودآگاه ندارن مستقیم رو خودآگاه آدم تاثیر می‌زاره و آدم رو به شک میندازه.

    1. هدف سایت ما آگاه سازی مخاطبین نسبت به زیرلایه های آثار رسانه ای مخصوصا در حوزه سینما هستش. در کنار اینکار مطالب مختلفی از جمله فلسفه، تاریخ و… هم آموزش می دیم

  2. لطفاً فصل ۶ فرنچایز مای هیرو آکادمی و انیمه بلولاک رو هم در دستور کار قرار بدید⁦🙏🏿⁩

    1. مای هیرو آره ( بعد از اینکه تموم شد) بلو لاک هم عالیه و تو سبک ورزشی انقلابیه واس خودش ولی مناسب این مدل تحلیل نیست که!
      چون زیر لایه پنهان آن چنانی نداره

  3. انیمه ای بود که خیلی دوست داشتم نقدشو بخونم و واقعا هم به همه نکات توجه شده بود. لطفا نقد این ژانر فیلم و سریال ها رو بیشتر انجام بدید.

  4. داداش من اینو متوجه نمیشم
    چرا موقعی که اوکابه اطلاعات هک شدن سرن رو حذف کرد برگشت به دنیایی که کوریسو مرده ؟ چه ربطی داشت اخه؟

    1. موضوع اینه که سرن از همون اولین Dmail متوجه موضوع میشه و ارسال Dmail انقدر مهم بوده که خط زمانی رو از دنیایی که کوریسو مرده به خط زمانی ای که کوریسو زنده است جا به جا کرده

  5. منتقد عزیز
    بزرگترین ایراد نقد شما واقعیتی است که در داستان هست
    من نقدی خونده بودم با این موضوع
    در سالهای قبل انیمه شخصی ادعا کرد از اینده امده و بدنبال دستگاه مورد اشاره انیمه است
    در جامعه اینترنت ان زمان بلوایی به پا شد طرفدارانی داشت
    کدهایی رد و بدل شد جهت کشف و همکاری
    و به ناگه همه انها غیب شدند
    کسی‌نمیدانست ایا دستگاه را یافته یا خیر
    دقیقا مثل داستان

    1. حالا چون به قول شما این اتفاق از یه واقعیت و در واقع یک یاوه گویی و ادعای محال گرفته شده پس نباید داستان و مضامین آن را نقد کرد ؟

  6. در سال 2000 شخصی در دنیای نت و زمانیکه فروم ها
    دنیای ابنترنت بودند مطلبی نوشت
    اسم شخص جان تریتور بود
    اگر انگلیسی سرچ کنید مطلب بهتر دستگیرتون خواهد شد
    من این انیمه رو 11سال پیش دیدم و همون موقع هم سرو صداش زیاد بود

    1. باسلام
      در رابطه با این و نظر قبلیتون:
      بیشترین مطلب درباره جان تایتور یه مطلب 10 خطی توی وکیپدیاست.تازه اگه به منابعش نگاه کنید؛ همش ارجاع داده شده به سایت های گفتگوی آزاد که فکر کنم قبول نکردنش به عنوان منبع موثق منطقی باشه.

  7. خدا تاس نمی اندازد فکر نمی کرد ربط به جبر گرایی داشته باشه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *