فیلم سینمایی آسمان غرب، محصول سال 1402 شمسی و اکران شده در سال 1403 شمسی می باشد. این فیلم در مورد شهید شیرودی و عملیات های ابتدای جنگ این شهید می باشد. در این مقاله از نظر فرمی و از نظر محتوایی آسمان غرب را مورد بررسی قرار می دهیم و در آخر به این مسئله خواهیم پرداخت که آیا ساخت آثار سفارشی کار درستی است یا خیر.
نقد فرم فیلم آسمان غرب
سوال مهم این است. فیلم آسمان غرب در مورد چیست؟ در مورد شهید شیرودی است؟ اگر تولید کننده قصد داشته فیلمی در تکریم شهید شیرودی بسازد ناموفق بوده. چرا که جز چند جمله قصار ما چیز دیگری از شهید شیرودی نمی بینیم. نه منظومه فکری شهید شیرودی مورد بررسی قرار می گیرد، نه سوابق او برای مخاطب مشخص می شود، نه روی بُعد معنوی شهید شیرودی مانور داده می شود و نه ذکاوت فرماندهی او به نمایش گذاشته می شود. شیرودی صرفا یک فرمانده از همه جا بی خبر است که نمی داند چرا اجازه عملیات به او داده نمی شود و با داد و هوار کاری می کند که با یک تیم منسجم به مقابله با دشمن برود. از نظر فکری فقط در دیالوگ های ابتدایی فیلم به صورت خیلی کلیشه ای او می گوید که نمی خواهد هیچ وابستگی به زمین داشته باشد. تولید کننده روی شخصیت شهید شیرودی که شخصیت اصلی داستان است پرداخت خوبی نداشته و تا نیمه های داستان او خودش هاج و واج از وضعیت اسفناک ابتدای جنگ است.
قصد آسمان غرب نمایش عملیات های دوران دفاع مقدس است؟ ما سه یا چهار عملیات اصلی در فیلم می بینیم که هدفشان متوقف کردن پیشروی تانک های عراقی است. همه عملیات ها وجه ساده ای دارند و از عملیات های نامی زمان جنگ نیستند. همچنین ما چیز خیلی خاصی از عملیات ها نمی بینیم. صرفا حمله هلی کوپترها به یگان های زرهی عراق و سلاخی عراقی ها و در پایان درگیری رودر روی سربازان ایرانی با عراقی ها که اغراق های سینمایی زیادی دارد. مثلا برخی ادوات جنگی نمایش داده شده مربوط به ابتدای جنگ نیستند و اشتباه به کار رفته اند، یا مثلا نمایش انفجار اغراق شده یک نارنجک که هم اندازه انفجار راکت هلی کوپتر است، یا مثلا قهرمان بازی های به شدت اغراق آمیزی که مخاطب آنها را هنگام نمایش جدی نمی گیرد، مثل به رگبار بستن رو در روی چندین سرباز عراقی بدون برداشتن یک خراش، یا مثلا خالی کردن چند خشاب به سمت هلی کوپتر از فاصله نزدیک و برخود تنها چند گلوله به بدنه آن. پس اگر قصد فیلم نمایش عملیات های ابتدای جنگ است، باز هم ضعیف عمل کرده.
آیا قصد فیلم آسمان غرب نمایش وضعیت نابسامان ابتدای جنگ تحمیلی است؟ اگر اینطور باشد ما جز دیالوگ و چند سرباز صفر نامنظم چیزی نمی بینیم. فقط با دیالوگ های طولانی از کارشکنی های بنی صدر سخن به میان می آید. پس باز هم فیلم خوب عمل نکرده. ممکن است قصد فیلم نمایش جنایت های عراقی ها در ابتدای حمله به ایران باشد؟ جز نمایش چند بازمانده که با دیالوگ روایت وضعیت منطقه مورد تهاجم را می کنند، تعدادی زخمی در چادر بیمارستان صحرایی، آشوب و حجم زیاد کشته ها و زخمی ها در پشت جبهه و داد و بی داد مردمی که از عراقی ها فرار کرده اند دیگر چیزی نمی بینیم. یعنی آسمان غرب جنایات بعثی ها را نشان نمی دهد، بلکه نتیجه جنایات آنها را نشان می دهد. پس باز هم فیلم به مقصود خود نرسیده.
آیا فیلم قصد دارد از خود گذشتگی ها و رشادت های حافظان وطن در ابتدای جنگ را نشان دهد؟ حقیقتا نمایش صحنه های جنگی با اینکه پر از گلوله و انفجار هستند، اما نقش آفرینی نیروی های نظامی در آنها کم است. در سکانس های درگیری هلی کوپتر ها با یگان زرهی عراق، به راحتی بعثی ها سلاخی می شوند. در عملیات پایانی هم ما شاهد یک سری قهرمان بازی های هالیوودی هستیم و به قدری اغراق آمیز هستند که توسط مخاطب جدی گرفته نمی شوند. فیلم صرفا با چند دیالوگ شیرودی از کسانی که با تفنگ شکاری رو به روی بعثی ها مقاومت کرده اند تقدیر می کند. دیگر رشادت خاصی را از رزمنده ها و سربازان نمی بینیم. تولید کننده تلاش کرده تا دلاوری های رزمنده ها را به نمایش بگذارد اما خیلی موفق نبوده.
علاوه بر اینکه هدف ساخت فیلم آسمان غرب مشخص نیست، فیلم کلیشه های بسیار زیادی هم دارد. مثلا هنگامی که حمیدرضا سهیلیان بعد از عملیات در حال گفتگو با شیرودی است، همه می فهمند که الان اتفاقی برایش می افتد و شهید می شود. دقیقا هم همینطور می شود و در جایی که مخاطب حدس می زند او شهید می شود. یعنی اینقدر کلیشه ای عمل می شود که مخاطبین می توانند چیزی را که قرار است رخ دهد را حدس بزنند.
همچنین اتفاقاتی هم در فیلم رخ می دهد که گنگ هستند و مخاطب به سختی متوجه آنچه رخ می دهد می شود. مثلا در اواخر فیلم یک جنگنده عراقی مانع شده تا شیرودی روی سر تانک های عراقی آتش بریزد. اما اینکه دقیقا چطوری جنگنده عراقی مورد هدف قرار می گیرد، معلوم نیست.
نیمه اول فیلم بیشتر دیالوگ و چرخش دوربین است. تولید کننده تنها خلاقیتی که به خرج داده این بوده که دیالوگ ها را با چاشنی نمایش صحنههای دردناک زخمیها و آوارگی عشایر غرب کشور نمایش دهد تا تاثیرگذار شود. همچنین سعی شده تا قاب های معنی داری در نیمه ابتدایی فیلم در حین آماده شدن شیرودی و همرزمانش برای نبرد گرفته شود.
تحلیل محتوایی فیلم آسمان غرب
آسمان غرب از آن جهت که موضع و هدفش معلوم نیست، محتوای درستی را هم نمی تواند در دل خود جای دهد. یعنی فرم ضعیف باعث به قهقرا رفتن محتوای آن می شود. اگر هدف فیلم نمایش رشادت های رزمنده ها یا عملیات های ابتدای جنگ است، با اینکه ضعیف عمل کرده اما بالاخره چیزی را نشان داده، با این حال محتوای عمیقی نیست که نیاز به موشکافی داشته باشد.
اگر فیلم در مورد شهید شیرودی است، متاسفانه جز چند دیالوگ ما چیزی از او نداریم که بتوانیم موشکافی دقیقی از شهید شیرودی داشته باشیم. در طول فیلم می فهمیم شهید شیرودی با دستورات بنی صدر در ابتدای جنگ مخالفت داشته و خودجوش به میدان می رود تا با بعثی ها مقابله کند. کارشکنی های زیادی توسط دولت بنی صدر که بعدا معلوم شد از مجاهدین خلق خائن بوده انجام شده که این بلا بر سر کشور آمده. به تعدادی از آنها مثل دستور امهای مهمات، بی توجهی به تحریکات چند ماهه دشمن پشت مرز های کشور، دستور عدم مقابله مستقیم با بعثی ها و… در فیلم پرداخته شده است. البته که همه اینها را در دیالوگ ها می بینیم.
شیرودی به عنوان یک شخصیت مردمی در جایی در پادگان را به روی مردم باز می کند و به دستورات فرماندهان پادگان توجه نمی کند. در نتیجه مردم هم برای آنها غذا می پزند و تدارکاتی را آماده می کنند. همچنین شیرودی بین مردم است و صحبت هایشان را می شنود. گاهی هم به همراه دوستانش بچه ها را سرگرم می کند یا به مجروحان رسیدگی می کند. فیلم قصد دارد شیرودی را یک شخصیت مردمی نشان دهد و در اینجا کمی موفق است. انگیزه شیرودی برای جنگ هم دفاع از همین مردم آسیب دیده معرفی می شود.
جز همین ها محتوای خاص دیگری در فیلم وجود ندارد. فیلم می خواهد شرایط نابسامان اول جنگ را نشان بدهد، که با نمایش زخمی ها و تعدادی روایت از بازمانده ها اینکار را می کند، می خواهد کارشکنی دولت بنی صدر را نشان بدهد که آن را هم در دیالوگ می آورد و می خواهد کمی شیرودی را معرفی کند که اینکار را هم هرچند ضعیف، ولی انجام می دهد.
فیلم سفارشی بسازیم یا نه؟
همانطور که در ثانیه های اول فیلم می بینیم، سفارش دهنده این پروژه ارتش جمهوری اسلامی ایران است. ما لوگوی ارتش را در اولین ثانیه های شروع فیلم مشاهده می کنیم. یعنی فیلم آسمان غرب یک فیلم سفارشی است. بخاطر همین است که اول از همه با خود می گوییم “پس ساخت فیلم سفارشی یعنی ساخت چنین اثر ضعیفی”. فیلمی که هم در فرم و هم در محتوا بد عمل کرده و هم در جلوه های ویژه سوتی های زیادی دارد. یعنی حرام کردن بودجه کل فیلم.
اما برای بررسی این مسئله که آیا سفارشی کار کردن باعث و بانی این مسئله است یا نه و البته نتیجه گیری در مورد کل مسئله سفارشی سازی، باید نکات متعددی را مورد بررسی قرار داد. ما کار های سفارشی زیادی را از کشور های مختلف دیده ایم که بعضی واقعا افتضاح هستند و برخی هم مثل فیلم رزم ناو پوتمکین آنقدر درجه یک و عالی بودند که به شاهکار های سینما تبدیل شدند. رزم ناو پوتمکین برای فیلم های سفارشی بسیار نمونه خوبی است. زیرا کارگردانی و داستان آن سراسر نمایش دهنده اندیشه های کمونیستی است و حتی تحریفاتی را هم به نفع این عقاید در تاریخ وارد کرده. برای مثال اصلی ترین سکانس این فیلم کشتار مردم روی پلکان پوتمکین است که این قضیه صحت تاریخی ندارد و عکس های موجود آن هم مربوط به فیلمبرداری می باشد.
پس می شود فیلم سفارشی ساخت که فیلم خوبی هم باشد. یعنی مقوله سفارشی سازی باعث و بانی اصلی بد شدن برخی از فیلم ها نیست. پس مشکل کار ما اینجاست که راه و روش سفارشی کار کردن را نمی دانیم. در ایران با دو مشکل اساسی مواجه هستیم(طبق تجربه و گفته های سینماگران)؛ اول اینکه یا مسئولینی که به تولید کننده یک فیلم را سفارش می دهند، می ترسند و دست تولید کننده را باز می گذارند، به نحوی که فیلم تولیدی بیشتر ضد جنگ از آب در می آید تا تکریم کننده دفاع مقدس. مثل فیلم پنجاه قدم آخر که عملا یک فاجعه است. با اینکه سپاه پاسداران فیلم را سفارش داده اما فیلم پر از المان های ضد جنگ است. دوم اینکه برخی سفارش دهنده ها دست تولید کننده را می بندند و آنقدر به او سخت می گیرند و صحنه های سفارشی وارد فیلم می کنند که دیگر امیدی به فیلم باقی نمی ماند.
البته که این ایرادات صرفا مورد توجه سفارش دهنده ها نیست. گاهی تولید کننده ها نیز اشتباه انتخاب می شوند. تولید کننده ای که با فضا محصول سفارش داده شده آشنا نباشد و ایدئولوژی اش با محتوای محصول سفارشی همخوانی نداشته باشد، یا راحت تر بگویم فقط برای پول پروژه مشغول به آن شود، چیزی جز یک فیلم بد تحویل نمی دهد. چنین شخصی یا محتوای فیلم را کلا خراب می کند، یا محتوا را سالم نگه می دارد اما فرمی نامرغوب را تحویل می دهد.
نتیجه گیری
در فیلم آسمان غرب با توجه به سوابق تولید کننده ها نمی توان احتمال داد که مشکل اصلی متوجه ایدئولوژی آنها بوده باشد. اما بالاخره فیلم خوب از آب در نیامده و از یادها خواهد رفت. شاید نهایتا به عنوان یک فیلم برای پر کردن کنداکتور برخی شبکه های صدا و سیما مورد استفاده قرار بگیرد. فیلم انبوهی ایراد فرمی دارد که باعث تخریب جلوه محتوایی آن شده اند و حتی قهرمان سازی های داستان را تحت الشعاع قرار می دهند.
سفارشی سازی طبق تجربه ها امری ناپسند نیست و لزوما باعث خراب شدن یک محصول نمی شود. اما لازم است تا هم سفارش دهنده ها از سواد و دانش کافی بهره مند باشند هم تولیدکننده ها بتوانند یک سفارش زمخت را به یک اثر هنری تبدیل کنند و محصول نهایی جذابی را ارائه بدهند.
سلام علیکم ممنون بابت انتشار این مطلب
عبارت ” سفارشی ” از جمله کلماتی است که به اشتباه جا افتاده و بهتر است در عنوان استفاده نشود تا معنی اشتباه را تداعی نکند
اگر هم به اشتباه هم جا افتاده باشه برمی گرده به دهه 20 قرن 20 ام و جای خودش رو در عرف باز کرده و مفهوم مورد نظر رو می رسونه
گرچه واژه اشتباهی هم نیست و آثار سوسیالیت دهه 20 شوروی و اکسپرسیونیسم دهه 20 جمهوری بایمار و دهه 30 آلمان نازی همه سفارشی ساز دولتی بودند
بله ولی اکثرا به شکل منفی استفاده میشه و بهتره به جاش از واژه های جایگزین استفاده بشه چون حتی اگر متن هم سعی در جا انداختن معنی دیگری داشته باشد معنی منفی تداعی می شود
خب پس واژه اشتباهی نیست
منفی بودنشم دلیل داره که در جای خودش موجهه اینجا هم توجیه داره چون واقعا فیلم سفارشی ضعیفیه
توی مقاله هم سعی شده به ماهیت قضیه پرداخته بشه
بله آثار سفارشی ضعیف هم داریم ولی وقتی اکثرا به شکل منفی استفاده میشه به کلیه آثار برمیگرده و بی انصافی در حق آن آثار است به طوری که خودش رو از یک معنی خنثی به یک معنی منفی میرسونه
دیگه همینیه که هست
هر چقدرم فلسفه بافی حولش انجام بشه بازم فرقی نداره
سلام جناب عبدالهی خوب هستید ؟
۱- بنده دارم یک مطلب در مورد بهترین فیلم های ترسناک کره ای می نویسم اگر علاقه مند به مطلب هستید لطفا پاسخ دهید
۲- اگر چیزی از سریال moving رو تماشا کردید ممنون میشم نظرتون رو بدونم
سلام علیکم ممنون بابت انتشار این مطلب
عبارت ” سفارشی ” از جمله کلماتی است که به اشتباه جا افتاده و بهتر است در عنوان استفاده نشود تا معنی اشتباه را تداعی نکند
اگر هم به اشتباه هم جا افتاده باشه برمی گرده به دهه 20 قرن 20 ام و جای خودش رو در عرف باز کرده و مفهوم مورد نظر رو می رسونه
گرچه واژه اشتباهی هم نیست و آثار سوسیالیت دهه 20 شوروی و اکسپرسیونیسم دهه 20 جمهوری بایمار و دهه 30 آلمان نازی همه سفارشی ساز دولتی بودند
بله ولی اکثرا به شکل منفی استفاده میشه و بهتره به جاش از واژه های جایگزین استفاده بشه چون حتی اگر متن هم سعی در جا انداختن معنی دیگری داشته باشد معنی منفی تداعی می شود
خب پس واژه اشتباهی نیست
منفی بودنشم دلیل داره که در جای خودش موجهه اینجا هم توجیه داره چون واقعا فیلم سفارشی ضعیفیه
توی مقاله هم سعی شده به ماهیت قضیه پرداخته بشه
بله آثار سفارشی ضعیف هم داریم ولی وقتی اکثرا به شکل منفی استفاده میشه به کلیه آثار برمیگرده و بی انصافی در حق آن آثار است به طوری که خودش رو از یک معنی خنثی به یک معنی منفی میرسونه
دیگه همینیه که هست
هر چقدرم فلسفه بافی حولش انجام بشه بازم فرقی نداره
سلام جناب عبدالهی خوب هستید ؟
۱- بنده دارم یک مطلب در مورد بهترین فیلم های ترسناک کره ای می نویسم اگر علاقه مند به مطلب هستید لطفا پاسخ دهید
۲- اگر چیزی از سریال moving رو تماشا کردید ممنون میشم نظرتون رو بدونم