فیلم سینمایی
نقدی بر آواتار راه آب؛انسان و درخت جای خداوند!به همین سادگی!
نقد و رمزگشایی فیلم آوتار:راه آب Avatar: The Way of Water 2022
قسمت دوم فیلم “آواتار” تحت عنوان “راه آب”، دنباله و در واقع به نوعی تکرار قسمت اول آن محسوب می گردد که جیمز کامرون پس از گذشت 13 سال، آن را با جلوه های بصری چندین برابر بخش اول جلوی دوربین برد و قرار است 3 قسمت بعدی را هم به ترتیب در سالهای 2024، 2026 و 2028 بر پرده سینماها اکران نماید.
فیلمی مملو از جلوه های تصویری بعضا افراطی و پرزرق و برق که براساس تفکر ایدئولوژیک جیمز کامرون قرار است حداقل در طول 192 دقیقه زمان فیلم، تماشاگر را در واقع برای دیدن و شنیدن حرف های اساسی فیلمساز، برروی صندلی نگاه دارد. اما این ایدئولوژی آنچنان که در وهله اول در نگاه مخاطب می نشیند، نوعی طبیعت پرستی مادی گرایانه افراطی است که در برخی مکاتب جعلی و انحرافی همچون “کابالا” می توان سراغ گرفت.
آواتارها نوعی انسان/حیوان هستند که به اجداد باستانی آدم ها شبیه به نظر می رسند. از مهمترین خصوصیاتشان، وابستگی شدید آنها به طبیعت و نیرو و الهام گرفتن از آن است. از همان ابتدای فیلم پیوند آنها را با انواع و اقسام موجودات شاهدیم که حتی نسبت به کشتن گونه وحشی شان نیز غمگین می شود. آواتارها برای سوار شدن بر شبه اسب ها یا همان “ایکران” ها هم بایستی به نوعی یگانگی وجودی با آنها برسند.
خدای آنها، درختی شبه مقدس به نام “ایوا” نامیده شده که آن را “مادر عظیم الشان”خوانده و همه خواسته های خود را از او می خواهند. آنها براین باورند که همه زندگی و مرگ را از ایوا گرفته و مردگانشان نزد او هستند. همین ایواست که قدرت دارد تا آدم ها را در قالب انسانی بمیراند و در قالب “آواتار” دوباره زنده نماید. همان طور که در انتهای فیلم اول درمورد شخصیت اصلی انجام داد و برای همیشه او را به عنوان یک انسان میراند و در فالب یک آواتار دوباره متولد گرداند. (آنچه در باورهای موحدان تنها از خداوند برمی آید و به جز آن شرک محسوب می شود). آنها گویا حتی صدای ارواح اجدادشان را با اتصال به شاخه های ایوا می شنیدند.
اما این تنها اعتقاد آواتارها نبود. انسان ها هم همه لشکرکشی خود به پاندورا را برای دستیابی به منابع طبیعی بی پایانی که می گفتند در زیر این درخت قرار دارد، انجام دادند.
یکی از شخصیت های اصلی فیلم اول “آواتار”، پرده از کشف علمی حیرت آوری درباره درخت شبه مقدس یا ایوا برداشت، او گفت ریشه های ایوا با اتصالات الکتروشیمیایی با ریشه های سایر درختان پاندورا و از آن طریق به مغز آواتارها متصل شده که یک شبکه گسترده ای از اطلاعات و خاطره ها بوجود می آورد و می تواند اطلاعات مضاعف را دان لود یا آپ لود نماید که از این طریق می توان به آن شبکه وارد شد.
همین درخت شبه مقدس ایواست که به خاطر درخواست یا به اصطلاح دعای شخصیت اصلی فیلم، همه گونه های موجودات پاندورا را به کمک فرستاد تا با ارتش دشمن مقابله کرده و به همین طریق آنها را نابود سازند. اما با جستجو و تفحصی در مکاتب جعلی و انحرافی، می توان رد پای این نوع تفکر را در کتب کابالیست ها یافت.
رگه های کابالا در فیلم آواتار
در ایدئولوژی کابالا (نوعی فرقه صهیونیستی) همه قوای خالق را در توالی لایه های یک درخت تصویر می کنند که شرح آن را در کتاب “باهر” از مکتوبات این فرقه می توان ملاحظه نمود.در کتاب “زهر” از دیگر کتاب های کابالا نیز در این باره نوشته شده :
“… سفیرات یا چهره های متعدد خالق در درختی عرفانی بنا شده که هر یک شاخه ای از ریشه مرسوم آن را نشان می دهد که البته ناشناخته و غیرقابل شناخت نیز هست. اما “ان سوف” تنها ریشه مکنون همه ریشه ها نیست بلکه افزون بر اینها، شیره این درخت نیز به شمار می رود. هر شاخه نوعی صفت را نشان می دهد و در خود و از خود وجودی ندارد بلکه به فضیلت خدای مکنون یا “ان سوف”، هستی می پذیرد. این درخت خالق نیز همان قسم که نشان می دهد، اسکلت عالم خلقت نیز می باشد، این درخت در تمامی خلقت رشد می کند و شاخه های خویش را برهمه شبکه ها و شاخه ها و عواقب آن می گستراند. همه اشیاء موجود و دنیوی تنها به لطف امری مربوط به قدرت سفیرات وجود دارند که در تمامی آنها زنده و عمل می کند…”
تاکید شرک آمیز بر ربوبیت درخت در فرقه کابالا در مکتوبات مختلف پیامبران آن به چشم می آید. از جمله در بخش “حسیدیسم، آخرین مرحله” از کتاب”جریانات بزرگ در عرفان یهودی” نوشته خاخام معروف یهودی، گرشوم شولوم آمده است:
“…در اینجا یک نوع آیین کابالا …درخشید که هواخواهان و مشتاقان بسیاری یافت…بخشی از منزل پرشور بهشت آسایی را تشکیل می داد که در آن شجره حیات یا درخت زندگی بالیده و به ثمر رسیده بود…”
همین نهضت “حسیدیسم” است که سرانجام به تفکرات آخرالزمانی راه یافته و می تواند دلیلی بر آرماگدون گرایی کابالیست ها باشد. در همان بخش از کتاب “جریانات بزرگ در عرفان یهودی” در این باب آمده است:
“…افتخار آن (حسیدیسم) است که با این روح اشتیاق وافر تشخص می یابد … این اشتیاق چیزی نبود مگر اشتیاق به مسیح گرایی مبتنی بر مسیح منجی…”
در سکانس های پایانی فیلم “آواتار” نیز علیرغم طرح اندیشه های شبه عرفانی کابالا و تمسک به آیین های دعا و مانند آن در کنار درخت مقدس ایوا، اما در نهایت، آواتارها به سرکردگی منجی خود یعنی آواتار همان شخصیت اصلی به نبرد آخرین با ارتش ویرانگر دشمن (یا همان ضد مسیح و دجال) پرداخته که در این راه، ایوا یعنی همان درخت به اصطلاح مقدس و نیروی اصلی با تمام قدرت طبیعت به کمکشان آمد. یعنی در پایان، همه نیروهای طبیعی نیز در پشتیبانی از منجی موعود قرار گرفتند. منجی که براساس آموزه های کابالایی ترکیبی از انسان امروز و آدم/حیوان های باستانی و نیروی طبیعت مادی بود.
حکومت فرقه صهیونی کابالا بر هالیوود
با مطالعه این سطور، حضور واضح اندیشه کابالیستی را در محور قصه “آواتار” می توان دریافت و با مطالعه دیگر متون کابالیست ها، قرابت های دیگری نیز می توان بین باورهای آنها و درونمایه فیلم “آواتار” پیدا نمود. این نشان می دهد که همچنان جیمز کامرون در طی این سالها بر سینمای ایدئولوژیک خویش پای فشرده است. آنچه که پیش از این در آثاری همچون “ترمیناتور”، “ترمیناتور2: روز داوری”، “ورطه” و حتی “تایتانیک” به صورت تفکر آخرالزمانی و آرماگدونی به نمایش درآورده بود. اما کامرون پس از “تایتانیک” و به خصوص در دو اثر مستندی که برای “سیمخا جیکوبوویچی” (مستند ساز یهودی کانادایی) تهیه کرد یعنی “گور گمشده مسیح” و “راز گشایی مهاجرت یهودیان” (که حتی نریشن اش را خود کامرون گفت) تمایلات کابالایی خود را آشکارتر ساخت.
پیش از این پال اسکات در نشریه معتبر “دیلی میل” در سال 2004 پس از پیوستن برخی از هنرپیشه ها و سینماگران هالیوود به فرقه کابالا، از فعالیت های شدید این فرقه صهیونیستی و رهبر 75 ساله آن به نام “فیووال کروبرگر” یا “فیلیپ برگ” پرده برداشته و تاکید کرده بود که فرقه کابالا عملا بر هالیوود حکومت می کند.
فیلیپ برگ برای اوّلین بار در سال 1969 دفتر فرقه خود را در اورشلیم (بیتالمقدس) گشود و سپس کار خود را در لسآنجلس ادامه داد. دفتر مرکزی فرقه کابالا در بلوار رابرتسون، واقع در جنوب شهر بورلی هیلز (در حومه لسآنجلس و در نزدیکی هالیوود)، واقع است. این رهبر «خودخوانده» فرقه کابالا فعالیت خود را بر هالیوود متمرکز کرد، در طی دو سه ساله از طریق جلب هنرپیشگان و ستارههای هالیوود و مشاهیر هنر غرب به شهرت و ثروت و قدرت فراوان دست یافت، خانههای اعیانی در لسآنجلس و مانهاتان خرید و شیوه زندگی پرخرجی را در پیش گرفت. امروزه، شبکه فرقه برگ از توکیو تا لندن و بوئنوسآیرس گسترده است و این سازمان دارای چهل دفتر در سراسر جهان است.
در سال 2002 دارایی فرقه برگ حدود 23 میلیون دلار تخمین زده میشد ولی در سال 2004 تنها در لسآنجلس 26 میلیون دلار ثروت داشت. فرقه کابالا ادعا میکند که دارای سه میلیون عضو است. سازمان برگ خود را “فرا دینی” میخواند و مدعی است که کابالا “فراتر از دین، نژاد، جغرافیا، و زبان است” و با این تعبیر ، درهای خود را به روی همگان گشوده است. اعضای فرقه، فیلیپ برگ را “راو” میخوانند. “راو” همان”رب” یا “ربای” یا “ربی” است که به خاخامهای بزرگ یهودی اطلاق میشود.
جذب سلبریتی ها به فرقه کابالا
فعالیت فرقه کابالای برگ در سال 2004 بهناگاه اوج گرفت و با اعلام پیوستن “مدونا”(خواننده مشهور آمریکایی) به این فرقه در رسانهها بازتابی جنجالی داشت. بسیاری از خاخام های سنت گرای یهودی، عقاید فیلیپ برگ و فرقه اش را منشاء گرفته از جادوگران و ساحران مصر باستان و حتی شیطان پرستی یا پاگانیسم دانستند.
واقعیات نشان میدهد که برگ تنها نیست. کانونها و رسانههای مقتدری در پی ترویج فرقه او هستند و مقالات جذاب و جانبدارانه دربارهاش مینویسند. “کابالا هالیوود را فرا گرفته است” عنوانی است که مدتهاست در این نشریات به چشم میخورد.
تایمز لندن در سال 2004 گزارش مفصلی درباره پیوستن “مدونا” به فرقه کابالا منتشر کرد. گزارش تایمز همدلانه بود و تبلیغ بهسود فرقه برگ بهشمار میرفت. بهنوشته تایمز، در جشن یهودی پوریم، که در دفتر مرکزی فرقه کابالا برگزار شد، صدها تن از مشاهیر لسآنجلس و هالیوود حضور داشتند. یکی از مهمترین این افراد ، “مدونا” بود که از هفت سال پیش از آن در مرکز فوق در حال فراگیری کابالا بود و اکنون رسماً کابالیست شده بود.
نه تنها او بلکه بسیاری دیگر از مشاهیر سینما و موسیقی جدید غرب، از پیر و جوان، به عضویت فرقه کابالا درآمدند: از الیزابت تیلور 72 ساله و باربرا استریسند 62 ساله تا دایان کیتون، دمی مور، استلا مککارتنی، بریتنی اسپیرز، اشتون کوشر، ویونا رایدر، روزین بار، میک جاگر، پاریس هیلتون (وارث خانواده هیلتون، بنیانگذاران هتلهای زنجیرهای هیلتون) و ….
این موج، ورزشکاران را نیز فرا گرفت: دیوید بکهام (فوتبالیست انگلیسی) و همسرش، ویکتوریا، آخرین مشاهیری بودند که در ماه مه 2004، به عضویت فرقه کابالا درآمدند.
چگونه جیمز کامرون به کابالا پیوست
شواهد و قرائن موجود و برخی خبرها حاکی از آن است که جیمز کامرون نیز در سال 2005 به این فرقه صهیونیستی پیوسته و گفته می شود از همان زمان کلید تولید فیلم “آواتار” زده شد. چنانچه برای اولین بار خبر تولید فیلم “آواتار” تحت عنوان “پروژه 880″ در ژوئن 2005 در مجله هالیوود ریپورتر به طور رسمی انتشار یافت. در همان زمان طرح تولید آثار مستندی همچون:”راز گشایی مهاجرت یهودیان” در سال 2006 و “گور گمشده مسیح” در سال 2007 نیز ارائه گردید.
این فیلم ها به خصوص “گور گمشده مسیح”،جهان مسیحیت و پیروان ادیان توحیدی به سختی تکان داد. در این فیلم به دنبال آثار کابالیستی همچون “رمز داوینچی” (ران هاوارد)، عقاید و باورهای اصیل و راستین موحدان و معتقدان به ادیان ابراهیمی(که اعتقاد دارند حضرت عیسی مسیح زنده و نزد خداوند است و همچنین ایشان از رحم پاک حضرت مریم زاده شده و هیچ گاه ازدواج نکرده و بنابراین فرزندی نداشته است)، زیر علامت سوال رفت و ادعا شد که در سرزمین فلسطین اشغالی، گور بزرگی که در آن حضرت عیسی مسیح(ع) و همسرش مریم مجدلیه و پدر و مادرش و همچنین فرزندش دفن شده اند، کشف گردیده که نماهایی از آن به همراه تابوت های حضرت عیسی و خانواده اش، در حالی که اسامی آنها برروی تابوت حک شده بود، به نمایش گذارده شد و توسط شخص جیمز کامرون، معرفی شد.
البته کلیسای کاتولیک و واتیکان موضع گیری خاصی درباره این اهانت های آشکار اتخاذ نکردند ولی بسیاری از پیروان ادیان توحیدی برآشفتند و زبان به اعتراض گشودند. اخیرا شنیده شد در روزنامه های واتیکان به باورهای مطرح شده در فیلم “آواتار” نیز انتقاد شدید شده است.
اساس آواتاریسم امروز در کنترل شبکه های مجازی
اگرچه پدیده آواتاریسم پیش از جیمز کامرون در سریال ها و به خصوص انیمیشن های کودکانه به خورد علاقمندان فیلم و سینما و سرگرمی و هنر داده شده بود و حتی ام نایت شیامالان (فیلمساز شکست خورده هندی هالیوودی) با فیلم “آخرین باد افزار” دین خود را به آن ادا کرد اما اهمیت پروژه آواتاریسم امروزه در اساس و محور فضاهای مجازی و شبکه های به اصطلاح اجتماعی مشخص می شود که آدم ها در شکل و شمایل مجازی و غیر واقعی و در پوسته ای آواتار گونه با یکدیگر ارتباط گرفته و از این طریق تحت تسلط شبکه ای عنکبوتی مانند همان درخت سفیرات یا ایوا (در فیلم “آواتار”)قرار می گیرند که همه ذهن و فکرشان را کنترل می کند. شبه درختی که ریشه هایش در اندیشکده های صهیونی و سرویس های اطلاعاتی و جاسوسی غرب قرار داشته و هر زمان از این آواتارهای تحت کنترل در جهت اهداف جهنمی شان بهره می گیرند.
با این توضیحات، حضور پر رنگ و پرجایزه فیلم “آواتار : راه آب” در میان برگزیدگان فصل جوایز 2023، دور از ذهن نمی توانست باشد، اگرچه حتی در زمره 10 نامزد رشته بهترین فیلمنامه و 5 کارگردان برتر مراسم اسکار هم نبود اما به دلیل همین محتوای صهیونی یاد شده و برخلاف قوانین استاندارد سینمایی، در میان کاندیداهای بهترین فیلم سال قرار گرفت!
دوست عزیز، خواندن این مقالات نیز، به شما کمک بیشتری در فهم آثار این چنینی می کند:
نقد و رمزگشایی فیلم The Fountain 2006 (چشمه) – پادکست تحلیل اثر اضافه شد!
درود برشما. دلایلی خوبی آورده بودین. منتهی لینک به موارد گفته شده یا لینک به خبر منابع گفته شده در سایتهای خبری معتبر خیلی ادعاها رو دقیقتر میکنه و از جستجوهای بیشتر برای دیدن منابع بینیاز.
یه نکته هم در مورد خود جیمز کامرون قبل از ۲۰۰۰ میلادی هستش و اون اینه که در اون فیلمها، بهخصوص ترمیناتور بسیار ضد تکنولوژیه و نشانهی هم از یهودیت یا کابالیسم در اون دیده نمیشه. (نظرات مرتضی آوینی هم بر ترمیناتور۲ قابل توجه)
اصلأ این آواتار جیمز کامرون فقط برای درآمد ساخته شده نه چیز دیگر که اصلا به سلیقه مخاطب خود هیچ احترامی نمیذارد بلکه گونه انسان را تهدید هستی میداند این بد تربت ساخته جیمز کامرون بعد از دو قسمت ترمیناتور است نقد خوبی بود