متن زیر ترجمهای از یادداشت گری بام(Gary Baum) نویسندهٔ ارشد هالیوود ریپورتر در مورد افتتاح موزهٔ هنری در مکانی است که قبلا متعلق به ماسونهای هالیوودی بوده. عنوان یادداشت «درون تاریخچهٔ ماسونی هالیوود، از دیزنی تا دمیل» است که البته به بهانهٔ افتتاح آن موزه، به ارتباط هالیوودیها و فراماسونری پرداخته است(منبع).
هالیوود ریپورتر از مشهورترین و معتبرترین مجلات هالیوودی است که سایتی به همین نام دارد. این مجله حدود صد سال است که فعال بوده و گری بام به عنوان نویسندهٔ ارشد در این یادداشت به ماسون بودن بعضی چهرههای مشهور هالیوود اشاره میکند. قبلا نیز در آثار مختلفی از جمله کتاب «امپراطوری مختص به خودشان: چگونه یهودیان هالیوود را اختراع کردند» از نیل گابلر(در ایران با نام امپراطوری ترجمه شده است) به یهودیبنیان بودن هالیوود اشاره شده و بیتردید هالیوود یهودی متولد شد. البته در کتاب نیل گابلر روایت ماجرا به شکلی است که مشخص نمیشود یهودیانِ آس و پاس که تازه به آمریکا مهاجرت کردند، چگونه به ثروتی چنان عظیم دست یافتند که توانستند انحصار سینما را از ادیسونِ مسیحی گرفته و سینمای آمریکا را به قبضهٔ خود درآورند.
جالب توجه است که در یادداشت گری بام میبینیم که بعضی از مغولهای یهودی هالیوود، علاوه بر یهودی بودن، فراماسون هم بودهاند! نه تنها یهودیان، که مسیحیانی همچون سیسیل بیدمیل کارگردان شهیر هالیوود و سازندهٔ آثاری همچون دهفرمان و والت دیزنی بنیانگذار کمپانی دیزنی نیز ماسون بودهاند. استاد فرجنژاد با شم تحلیلی منحصر به فردشان، در جلسهای اشاره به یهودزده بودن فیلم ده فرمان سیسیل بی دمیل داشته و میفرمودند دمیل علیرغم کاتولیک بودنش این اثر را به شدت با حال و هوای یهودی و صهیونیستی ساخته! ظاهرا ریشهٔ این نوع فیلمسازی را باید در ماسون بودن وی جست و جو کرد.
هر چند یادداشت گری بام بیشتر به آن موزهٔ کذایی پرداخته، اما اشاراتش به ماسون بودن بعضی چهرهها و خط و ربط ماسونها در هالیوود بهدلیل اینکه در سایت معتبر هالیوود ریپورتر منتشر شده است، سندی متقن از نفوذ فراماسونها در عالیترین سطوحِ مدیریتیِ هالیوود است. هر چند نویسنده سعی دارد با برچسب تئوری توطئه، ماسونها را تطهیر کند و طبیعتا مخاطب گرامی برای شناخت مسلک عجیب و غریب ماسونها، بایستی به منابع متقن دیگری مراجعه کند که معالاسف در این موضوع به شدت مبتلا به فقر علمی هستیم. فعلا متقنترین متن برای شناخت ماسونها به زبان فارسی، کتاب پنججلدی زرسالاران آقای عبدالله شهبازی است.
در ادامه ترجمه یادداشت گری بام آورده شده و اضافات مترجم نیز در کروشه برای واضحتر شدن متن پر ابهام ایشان، اضافه شده است.
تاریخچهی محفلِ ماسونیِ مخفیِ هالیوود، از دیزنی تا دِمیل
مجمع مخفی مردانهی هالیوود همهی غولهای سینما را اغوای خود کرده، و حالا شاهد موزهی هنری برادران گس(Guess Brothers) هستیم که عتیقهها و آثار تاریخیِ تا بهحال پنهان شدهی خود را در میان آثار تاکاشی موروکامی و جف کونز(Takashi Murakami and Jeff Koons) به نمایش میگذارند.
در فیلم لایو اکشن سال ۲۰۰۴ از کمپانی دیزنی به نام گنج ملی، نیکولاس کیج نقش تاریخدانی را بازی میکند که بهدنبال ثروتی پنهان شده توسط پدران بنیانگذار آمریکا، از جمله جورج واشنگتون و بنجامین فرانکلین که ماسون بودهاند، است. سبک باروک داستان بههمراه گسترهاش در قدرت ماورائیِ وسیع در زمان و مکان، بهگونهای در تفکر عمومی به اجرا درمیآید که گویا اتفاقات فیلم بهشکلی جواب کسانی است که تفکرات تئوری توطئه مانندی نسبت به انجمن برادری و پیشینهی آن داشتند.
جالب است بدانید که خود والت دیزنی نیز عضو یکی از همین حلقههای برادریِ جوانِ ماسونی بوده است و بسیاری از بنیانگذاران صنعت سینما مانند لوئیسبی مایر، تام میکس و سیسیلبی دمیل(Louis B. Mayer, Tom Mix and Cecil B. DeMille) ماسون بودهاند. در دورهای که تعداد اعضای بخش کالیفورنیای انجمن تا حدود ۲۴۵ هزار نفر(در اواسط دهه شصت میلادی) رسیده بود، گروه لس انجلس، به نام معبد آیین ماسونی اسکاتلندی (the Scottish Rite Masonic Temple) تازه کار خود را در پارک هنکاک در ویلشایر شروع کرده بود. همین مکان بعدها بعنوان یکی از مکانهای فیلم برداری در گنجینه ملی استفاده شد.
معبد اسکاتلندی بهخاطر مشکلاتی در سال ۱۹۹۴ میلادی توسط ماسونها در زمانی که عضویت محلی هم ملغی شده بود، فروخته شد(در حال حاضر حدود ۶۰ هزار عضو برادری در ایالت هستند). اما توسط برادران مارسیانو بهعنوان بنیادی هنری دوباره متولد میشود. محلی فرهنگی-هنری برای نمایش کلکسیون این برادران ثروتمند و بانفوذ، که امپراطوری گِس را پایهگذاری کردهاند.
دیوارنگارههای شخصیت معروف میلارد شیتس(Millard Sheets) که حدود ۱۰ هزار متر مربع در بنا وجود داشت ترمیم شد و این درحالی بود که الکس اسرائیل(Alex Israel) هنرمند مطرح آمریکایی که در کمپانی وارنر کار میکرد(جک وارنر هم «طبیعتا» ماسون بوده است) هم دیوارنگارههای خود را در لابی ساختمان پیاده کرد. پیشنهادِ خریدِ این بنا به مارسیانوها هم توسط همین الکس اسرائیل داده شده بود؛ زیرا آنها مدتها در پی پیدا کردن مکانی منعطف برای نمایش عمومی کلکسیون شجره نامه دارِ هزار و پانصد قطعهای خود، که آثاری از تاکاشی موراکامی، استرلینگ روبی و مایک کلی هم در آن یافت میشد، بودند.
برای یکی از اولین مراسمهای بازگشایی بنیاد، مهمانی شامی برای پانصد نفر تدارک دیده شد که افرادی مانند رایان سیکرست، اُوِن ویلسون و شارون استون(Ryan Seacrest, Owen Wilson and Sharon Stone) را جذب خود کرد. همچنین اشخاصی مانند موراکامی و جوناس وود(Jonas Wood) که برند این موزهی هنری بودند نیز در آنجا حضور داشتند. جیم شاو(Jim Shaw) هم از بقایای پشت صحنهی هنری-تاریخی تئاترِ اجراشده در آن بنا که از قبل بهجا مانده بود استفاده کرد.
موریس مارسیانو دربارهی این مکان گفت: «به اندازه و قامت آنها نگاه کنید، باورنکردنی و شگفت آور است. حس قدرت و روحانیتی که در اینجا بوده هنوز قابل درک است.»
این بنا با سالن اجتماعات سه هزار نفری و قابلیت سرو غذا در غذاخوری برای حدود هزار و پانصد عضو، طی این چند دهه ماسونهای زیادی را از سراسر کشور دورهم جمع کرده است. گلن فورد(Glenn Ford) لُژ ۶۳۷ را خانهی خود مینامید. داگلاس فربانکس و کلارک گیبل(Douglas Fairbanks and Clark Gable) همیشه در لُژ شمارهٔ ۵۲۸ بِوِرلی هیلز وقت خود را میگذراندند. ارنست بورگنین و روی راجرز(and Ernest Borgnine and Roy Rogers) در لُژ هالیوود به شمارهٔ ۳۵۵ که در نزدیکی تئاتر ال کاپیتان است عضو بودند.
اما بزرگترین محفل از نظر اعضای سینمایی، شاخه یا شعبه لُژی با نام مونت آلیو(Mount Olive) بود که برادران ماسون در ساختمانی نزدیک به قبرستان هالیوود فوراِوِر (Hollywood Forever) دقیقا پشت پارامونت پیکچرز(Paramount Pictures) با یکدیگر ملاقات میکردند.
استفان وورتزل(Stephen Wurtzel) خود ماسون است(یکی از اعضای هیئت مدیرهی لژ Conejo Valley) و عموی او سُل(Sol) وورتزل هم عضو لُژ مونت آلیو و تهیه کنندهٔ شرکت فاکس در دهه سی میلادی بود. او حتی پس از مرگ دریل زانوک(Darryl F. Zanuck) که او هم ماسون بود، بعد از شروع بهکار کمپانی قرن بیستم، میگوید: «در دورهی پس از جنگ جهانی حدود پانصد عضو در آنجا حضور داشتند [ماسون بودند] و نود و پنج درصد آنها در صنعت سینما در حال کار بودند؛ این لژ متعلق به موشن پیکچرز (Motion Pictures) بود و همه میدانستند که عضویت در آن لژ یکی از راههای ورود به هالیوود و صنعت سینما است.»
در هالیوودِ امروزی شبکهٔ ارتباطی به قدر و اندازهٔ ماسونها در سازوکار هالیوودی وجود ندارد[یعنی وسعت نفوذ ماسونها در مقایسه با دیگر انجمنها بیبدلی است]. شبکهای که هنرپیشهای مانند ریچارد دیکس(Richard Dix) (نامزد اسکار برای نقش خود در فیلم Cimarron در سال ۳۱) در برابر برادر ماسون خود یعنی دِیو باتلر و سیدنی فرانکلین(Dave Butler, Sidney Franklin) (که کارگردان یکی از فیلمهای اول او در سال ۲۱ به نام بیگناه است) برای تست بازیگری قرار میگیرد.
این دو عضو که به اصطلاح برادرِ لژی بودند، در کمپانی فاکس(Fox) در کافهی قدیمی فرانسوی(مخصوص کارکنان فاکس) با هم غذا میخوردند. همچنین در مترو گلدوین مایر(MGM) گروه فراماسونی که در آنجا غذا میخوردند به نام کلوپ گونیا و پرگار معروف بودند، که اشاره به ابزار معماران در قدیم دارد.
هالیوود همیشه بهصورت گروه گروه و کلوب و دسته بوده است، اما نوع و محل این کلوبها در طول زمان دستخوش تکامل و تغییراتی شدهاند. این در حالی است که نابرابری جنسی هم بر روی پرده و هم پشت پرده دیده میشود و در همین حال خانهی سوهو(Soho House) که خانهی اعضای هالیوود است بهطور مختلط و بدون جداسازی جنسی است[درحالیکه لژها کاملا مردانه است].
ماسونها انجمنی برادرانه که مختص یک کشور نبوده و بینالمللی هستند. ریشهی آنها به سیصد قبل در انگلستان بازمیگردد و از گیلدهای قرون وسطایی بخصوص سنگتراشی الهام میگیرند. [آقای شهبازی در زرسالاران به صورت متقن و مفصل این پیشفرض که فراماسونری صنف بنایان بوده را با استناد به شواهد تاریخی و نقل قول از خود ماسونها رد میکنند(منبع). اساسا بیمعنی است که عدهای بنّا محفلی تشکیل دهند که از حیث تفکری و قدرت سیاسی به این حد عمق و نفوذ داشته باشد.]
ماسونها از سیستمی گسترده که شامل مناسک و مراسم و سمبولگرایی است، استفاده میکنند و بیشتر آنها با تمرکز بر داستانهای کتاب مقدس[عهد قدیم و جدید] بوده که از دریچهٔ نمایشهای پیچیدهٔ خودشان[یعنی مراسمات آیینی مربوط به فراماسونری] به آنها نگریسته میشود.[درواقع داستانهای کتاب مقدس از دریچهٔ ماسونی مدنظرشان است و نه با نگاه سنتی مسیحی و یهودی.]
ایدهٔ پشت ماجرا چیزی در حد آموزش مستمر اخلاقی و روحی در بزرگسالی است. [یعنی فراماسونری را به یک سری محفل وعظ و خطابه و تربیت اخلاقی تقلیل میدهد که با واقعیت فرسنگها فاصله دارد.]
کولاپات یانتراساست (Kulapat Yantrasast) که معمار است و وظیفهی نوسازی و مرمت «معبد آیین اسکاتلندی» (the Scottish Rite Temple) را با هدف تبدیل آن به بنیاد هنری برادران داشته، دربارهی این سازه مدعی است که تاریخچهی خلاقانهی رازورزانهی این ساختمان[اشاره به مجامع مخفی و ماسونی که قبلا در این ساختمان شکل میگرفته است] را انتخابی کاملا مناسب برای ایجاد این بنیاد هنری میداند. او در ادامه میگوید: «این ساختمان و این فضا همیشه محلی برای خودشناسی بوده است.» [فراماسونری بهدلیل تأثر شدید از کابالا، بر مفاهیم معنوی مثل خودشناسی تأکید میکند که در پارادایم انسانگرا و پلورالیست خودش معنا پیدا کرده، ربطی به خودشناسی الهی ندارد.]
جای تعجب نیست که در محلی به این صورت، که مرکز تولید و نمایش انواع تئاترهای متفاوت، دقیق، حساس و خاص است تعداد زیادی از افراد سرشناس سینما را بهخود جذب کند.( شرکت اِی اِم سی سریالی درام به نام «لژ ۴۹» را در دست ساخت دارد که مربوط به انجمن برادری لانگ بیچ است؛ اما با توجه به موضوع این اثر، تهیه کنندهی اثر پاول جیاماتی هیچ پاسخی در مورد جزئیات آن و ارتباط اثر با ماسونها نداده است.)
دشمنان سیاسی و مذهبی قرنهاست که به این گروه مخفیکار حمله میکنند. این حقیقت که افرادی مانند ریچارد پریور، اولیور هاردی، دون ریکلز و باگز بانی(مل بلنک) (Richard Pryor, Oliver Hardy, Don Rickles and Bugs Bunny (Mel Blanc)) عضو این گروه شدند و همچنین ماسون بودنِ کلاه قرمزهای شراینر (Red Fezzed Shriners) (که عضو عبادتگاه شنودگاه لس انجلس هستند) از حس شیطانی، شوم و گناهآلود ماسونها [در افکار عمومی] کم نکرده است.
ماسونها در مقایسه با دیگر بنیادهای آمریکایی و اروپاییِ مشابه، نسبت به یهودیها با آغوش بازتری استقبال میکنند، که شاید دلیل قدرت این بنیاد در اوایل تاسیس هالیوود را توضیح دهد. این ارتباط باعث دامن زدن به مشکلات هر دو گروه در وقایع هولوکاست بود؛ زمانی که نازیها از توطئهٔ ماسونی-یهودی صحبت میکردند.
پروفسور سوزان ابرث(Susan Aberth) که متخصص انجمنهای مخفی است، پس از رفتن ماسونها از معبد اسکاتلندی، نمایشگاهی از مصنوعات و اشیاء قیمتی بهجا مانده از ماسونها برپا کرد(که شامل لباسهای خاص و گران قیمت آنها نیز میشود). این ساختمان پس از فروش و قبل از خریداری شدن توسط برادران مارسیانو برای مجالس عروسی و کنسرت و کارهای دیگر هم استفاده میشده است.
هستهی مرکزی داستان سرایی ماسونها ساخت و ساز معبد سلیمان است. ابرث در این رابطه میگوید: «یهودیتر از این نمیشه!»