انیمه سریالی
نقد و بررسی انیمه تجربیات سریالی لین (Serial Experiments Lain)؛ توهم زندگی جاودان
انیمه Serial Experiments Lain یکی از عجیبترین انیمه های تاریخ است و بهشدت از زمان خودش جلوتر بوده. در این انیمه شبکه ای به نام Wired وجود دارد که به شدت شبیه اینترنت خودمان است. افراد با استفاده از Wired با هم ارتباط برقرار میکنند، اطلاعات ارسال می کنند و از همه مهمتر، شخصیتهای مجازی خودشان را میسازند.
انیمه تجربیات سریالی لین به موضوع ارتباطات مجازی اشاره دارد. این انیمه جهانی وابسته به اینترنت و فناوری را خلق کرده. چیزی که در سال ۱۹۹۸ در دنیای ما هنوز جا نیفتاده بود. با اینکه امروزه اینترنت و تلفن هوشمند تبدیل به ابزاری جدا ناپذیری از زندگی ما شده اند و بیشتر انسان ها ترجیح می دهند در پیام رسان ها با همدیگر در باشند تا زندگی واقعی، اما در زمان تولید این انیمه، چنین وضعیتی بر جهان حاکم نبود. به عبارتی انیمه تجربیات سریالی لین، در حال پیشبینی وضعیتی است که فناوری های جدید به وجود خواهند آورد، بوده.
انیمه تجربیات سریالی لین به بررسی این موضوع میپردازد که چگونه ارتباطات مجازی میتوانند بر روابط انسانی تأثیر بگذارند و احساسات واقعی را تحت تأثیر قرار دهند. همچنین این انیمه بررسی می کند که وابستگی جامعه به فناوری چطور می تواند به انزوا و عدم ارتباط واقعی منجر شود.
لین ایواکورا یک دختر ۱۴ساله درونگرا است که ظاهرا هیچ دوستی هم ندارد. همچنین لین تنها کسی است که از فناوری استفاده نمی کند. با اینکه در جامعه ای زندگی می کند که مردم به شدت به فناوری وابسته هستند. داستان با خودکشی یکی از همکلاسی های لین شروع می شود و بعد همکلاسی های لین شروع به دریافت پیام از دختری که خودکشی کرده بود می کنند. او در پیام ها ذکر می کند که نمرده و فقط جسم فیزیکی اش را رها کرده و اکنون در Wired زندگی می کند. او ادعا می کند که توانسته خدا را هم ببیند. لین با دیدن این ماجرا، کنجکاو می شود و از پدرش می خواهد تا برایش یک کامپیوتر تهیه کند.
لین همچنین دچار اختلال DID است. اختلال هویت تجزیه ای(DID) یک اختلال روانشناختی است. افراد مبتلا به اختلال هویت تجزیه ای، دو یا چند هویت مجزا دارند. این شخصیت ها در زمان های مختلف رفتار فرد را کنترل می کنند. هر هویتی تاریخچه شخصی، ویژگی ها، علاقه مندی ها و ناپسندی های خود را دارد. DID می تواند منجر به شکاف در حافظه و توهم شود. ما به وضوح ویژگی هایی در لین می بینم که نشان از بروز اختلال DID هستند.
ایمیلی که لین از طرف چیسیتا دریافت می کند:
+چیسیتا: لین، من یکبار با تو به خونه اومدم یادت میاد؟ من فقط جسمم رو از دست دادم و به وسیله اینکار میخوام به تو بگم که من هنوز زنده هستم. من فقط می خواستم این رو بدونی. پس برای همین برات ایمیل فرستادم تا این قضیه رو توضیح بدم. فهمیدی؟ اگه هم نفهمیدی، مشکلی نداره. تو به زودی می فهمی.
-لین: چرا خودت رو کشتی؟
+چیستا:چون خدا اینجاست
خدا در انیمه تجربیات سریالی لین، به عنوان یک موجود مجازی تعریف می شود که در فضای اینترنت زندگی می کند و اطلاعات را مدیریت می کند. این مفهوم به نوعی قدرت اطلاعات و به تاثیر آن بر انسان ها اشاره دارد.
در انیمه تجربیات سریالی لین، ما شاهد بچه هایی هستیم که وقتی به آنتن شبکه های اتصالی اینترنت نزدیک میشوند، دستان خود را به حالت عبادت به سمت آنها دراز می کنند و خدای wired را می پرستند. طبق یک تئوری در انیمه تجربیات سریالی لین، بشر موجودیست که از حدی بیشتر نمی تواند تکامل پیدا کند. یک اصل خاص که می گوید، بعد از اینکه انسان به بلوغ می رسد، دیگر توانایی رشد ندارد. اگر نظریه درست باشد، انسان به موجودی پوچ تبدیل می شود. به عبارتی بیان می شود که انسان بدن خودش را صرفا برای ارضای خواسته های نفسانی خود نگه می دارد و این قضیه به کل بشریت نسبت داده می شود.
اما دیگر لازم نیست که یک انسان، بدبخت بماند. چون سر انجام یک راه فرار ایجاد شده تا بتواند از وضعیت فعلی فرار کند. دعوت به دین wired. این توضیحی است که انیمه در مورد wired ارائه می دهد. وقتی لین می گوید تو کی هستی؟ او خودش را خدا خطاب می کند و اینترنت را شبیه به چیزی برتر یا بهشت معرفی می کند. جایی که مردم آزاد تر هستند و محدودیت های دنیای واقعی در آنجا نیست. به عبارتی انیمه تجربیات سریالی لین، جهان پوچی را که معرفی کرده و انسان بدبختی را که محدود در بدنش و خواسته های نفسانی اش به نمایش درآورده، با یک خدای جدید در دنیایی جدید و بدون بدن مادی مواجه می کند تا با مرگ از پوچی رها شود.
انیمه دوباره سوالی را مطرح می کند. جهان بشری، خدایان خود را ساخته و به آنها افتخار می کند(خدای wired). منظور از “خلق خدایان خود” چیست؟ در ابتدا باید به آنچه برای “خدا بودن” لازم است را از دید انیمه برسی کرد. این انیمه درمورد ویژگی هایی صحبت می کند که یک خدای مجازی از این ویژگی ها بهره می برد. در جایی که لین با خدای wired روبه رو می شود، دیالوگ هایی کلیدی برای این سوال داده میشود:
1. اطلاعات قدرت است. هرکس اطلاعات بیشتری داشته باشد را می توان خدا نامید.
2. خدای wired: اگر چندتا مومن نداشته باشم، نمیتوانم خدا باشم.
لین: ولی شما فالوور ندارید.
خدا:اما به جاش مومن هست. تا وقتی مومن داشته باشم، می توانم خدا باشم
بنابرین یک خدای مجازی، شخص یا موجودی است که در فضای مجازی، اطلاعات و دیتاهای بیشتری دارد و چیزی که به این خدا قدرت می دهد، این است که دیگران از این خدا پیروی کنند. پس قدرت مافوق بشری که از خدای wired یک موجود فرابشری می سازد، همان اطلاعات است. چیزی که باعث می شود این خدا مشروعیت داشته باشد، داشتن پیروان و افرادی است که او را بپرستند. به عبارتی این خدا یک خدای بی نیاز و یکتا نیست. بلکه فقط موجودی قوی تر و با دانش تر از انسان است که برای خدا بودن به همین انسان ها نیاز دارد. پس بدیهی است که این خدا در آخر نتواند انسان ها را تعالی ببخشد و آنها را به رستگاری برساند. چون خودش هم موجودی نیازمند است.
در انیمه تجربیات سریالی لین، کنایه های متعددی به این موضوع وجود دارد که بدن چیزی موقتی و یکبار مصرف است. این به این دلیل است که طبق باور انیمه، جوهر واقعی یک شخص در ذهن یا روح او وجود دارد و این موضوع را با برقراری رابطه بین سخت افزار و نرم افزار توضیح می دهد. درجایی که انیمه می گوید بدن فقط یک تکه گوشت است. سخت افزار اجزای فیزیکی یک کامپیوتر است و نرم افزار، برنامه ها و دستور العمل ها، قوانین محاسباتی آن هستند. بنابراین انیمه سخت افزار را به عنوان بدن و نرم افزار را به عنوان ذات شخص معرفی می کند. در جایی دیگر، انیمه دوباره ادعا می کند که بدن انسان یک ماشین است. در طول انیمه بدن و جسم بسیار تحقیر می شوند. چراکه مانع آزادی واقعی شناخته می شوند. در طول داستان خدای اینترنتی سعی می کند لین را به این باور بکشاند و لین را به سمت خودکشی سوق بدهد.
لین در اینترنت شخصیت اجتماعی تری دارد و این موضوع بعدا شروع به تاثیر گذاری در دنیای واقعی میکند و او را به بحران هویتی سوق میدهد. با گذشت زمان نگرش های یک شخص دچار تغییر میشود و این باعث میشود لین در تشخیص واقعیت و غیر واقعی بودن یک چیز دچار مشکل شود.
لین:من واقعی کدام است؟ آیا همه نسخه های من یکجا هستیم؟ یا من فقط یکی هستم و بقیه ماسک هستند؟ اگر این است، از کجا معلوم من ماسک نباشم؟
لین در اینجا به فلسفه سلیپسیسم دکارت رسیده است. فلسفه سلیپسیسم(Solipsism) به این ایده اشاره دارد که تنها چیزی که میتوانیم بهطور قطعی وجود آن را بدانیم، خود آگاهی و تجربیات شخصیمان است. به عبارت دیگر، سلیپسیسم ادعا میکند که من به عنوان یک فرد، وجود دارم و میتوانم به آن آگاه باشم.
نمیتوانیم بهطور قطعی وجود دیگران یا دنیای خارج از خود را تأیید کنیم. ممکن است همه چیز فقط در ذهن من وجود داشته باشد این فلسفه به نوعی به سوالات عمیقتری درباره واقعیت، آگاهی و وجود میپردازد. در جمله “من می اندیشم، پس من واقعی هستم” (Cogito, ergo sum) که توسط رنه دکارت مطرح شده، به این نکته اشاره دارد که وجود فرد به واسطه آگاهیاش از خود، تأیید میشود.
اما اگر اینطور است چرا در یک صحنه عروسک های شبیه به لین هستند که سر تکان میدهند؟ در جایی که انیمه میگوید: “من فقط در افرادی وجود دارم که از وجود من اگاه هستند”. اما عروسک ها سر تکان می دهند. بنابراین این عروسک ها تجسم های ذهنی کسانی هستند که با لین آشنایی دارند و دلیل متفاوت بودن عروسک ها این است که هرکس که با لین آشنایی زیادی ندارد، دید متفاوتی از لین دارد. به عبارتی عروسک ها بر اساس اطلاعات سایر اشخاص از لین به وجود آمده اند. با این حال لین واقعی از عروسک ها تمایز دارد چراکه کامل ترین لین را خود لین می شناسد و لین واقعی همان لین کامل است.
لین:من فقط درون افرادی وجود دارم که از وجود من آگاه هستند.
بنابراین اگر مفهوم سازی یا حضور در ذهن کسی برای وجود او کافی باشد، پس به یاد آوردن کسی او را زنده نگه میدارد. به عبارتی وجود افراد تا حد زیادی به خاطرات بستگی دارد.
هرچیزی که برای ما اتفاق می افتد و به یاد میآوریم، ما را شکل میدهد. بنابراین فراموشی نه تنها به معنی مرگ رویداد یا شخص فراموش شده است، بلکه نشانه آن تاثیری است که بر کسانی که آن را به یاد می آورند، می گذارد. به این ترتیب فراموشی یا پاک کردن بخشی از حافظه تغییری بر وجود واقعیت است. البته دقت شود که این باعث تغییر است نه نابودی. یعنی فراموشی باعث نیست شدن من نیست. بلکه باعث تغییر من می شود. من چیزی فراتر از خاطرات است و با تغییر خاطرات یا محو شدن خاطرات، نابود نمی شود. این اثبات می کند که وجود انسان فراتر از جسم است و قطعا روح وجود دارد. زیرا وجود روح است که به هر شخص منیت و وجود می بخشد. هیچ تغییر خاطره ای هم نمی تواند روح را دچار تغییر کند به همین دلیل با حذف حافظه، من از بین نخواهد رفت.
به عبارتی ادعاهای واهی انیمه تجربیات سریالی لین توسط خودش هم اثبات نمی شوند و حتی با استناد به دیالوگ های خودش هم قابل رد هستند. در کل خاطرات به انسان شکل می دهند اما به وجود آورنده و ماهیت انسان نیستند. در حداقلی ترین حالت، یک کودک تازه متولد شده که هیچ خاطره ای ندارد، یک شخص محسوب می شود. اگر صرفا خاطرات را علت وجود بدانیم، نوزادان هیچکس نیستند و این قضیه بسیار مسخره است.
لین تصمیم میگیرد اتفاقاتی که افتاده است را از ذهن مردم پاک کند و سپس مردم به گونه دیگر عمل می کنند. انگار اتفاقی نیافته است. مردم آنچه را اتفاق افتاده است دیگر به یاد نمی آورند و این موضوع به پایان انیمه مرتبط است. لین در پایان تصمیم میگیرد خود را از جهان حذف کند و این کار را با پاک کردن خود از حافظه همه انجام میدهد. اما از جایی که هنوز بخشی از دنیای واقعی لین را تشکیل میدهد، در نهایت به نوعی پارادوکس وجودی میرسد که در آن اگر چه از نظر فیزیکی وجود دارد ولی کسی او را بیاد نمیآورد و داستان با این دوراهی که لین هنوز وجود دارد یا نه، تمام میشود.
نتیجه گیری انیمه تجربیات سریالی لین
انیمه تجربیات سریالی لین با داستانی پر پیچ و خم و گیج کننده و پایانی عجیب و همچنین سوژه ای خاص، سعی دارد تا اثبات کند که خاطرات واقعیت را شکل میدهند و واقعیت متکی به خاطرات است. این انیمه باور دارد که خاطرات تاریخ را میسازند، گذشته را بازسازی می کنند و به طور همزمان، بر حال و گذشته تاثیر می گذارند و حتی آن را شکل میدهند.
انیمه تجربیات سریالی لین، اینترنت را جاودان معرفی میکند که مردم میتوانند برای همیشه در آن زندگی کنند. اگر مردم بتوانند در خاطرات زندگی کنند و دیگران آنها را به یاد داشته باشند، برای همیشه زنده خواهند ماند. به عبارتی آن خاطرات همیشه در اینترنت باقی میماند.
اینترنت مخزن اطلاعات است و با حفظ این اطلاعات ردپایی از هویت یک شخص نیز حفظ میشود. بنابراین بخشی از ما میتواند به زندگی در اینترنت ادامه دهد. مثلا بر اساس ردپایی که ما در شبکه های اجتماعی از خود به جا میگذاریم، می توان پس از مرگ هم به زندگی ادامه داد. بنابراین اینترنت به ما این امکان را میدهد که بخشی از خود را در دنیای دیجیتال حفظ کنیم. اما این موضوع همچنین چالشها و سوالات جدیدی را در مورد هویت، یادآوری و ارتباطات انسانی به وجود میآورد که انیمه به خوبی به این موضوعات اشاره میکند.
اما در کل، ادعاهای این انیمه چیزی جز توهمات نیستند. همه ما از دست رفتگانمان را و بخش زیادی از خاطراتشان را به یاد داریم، همه ما هنوز پیام های برخی امواتمان را نگه داشته ایم و آنها را پاک نکرده ایم، همه ما هنوز اطلاعات ثبت شده زیادی از رفتگانمان روی تلفن همراه، هارد، لپ تاپ یا فلش داریم، اما این اطلاعات یا حتی اطلاعات وسیع تری از آنها، باعث نخواهد شد تا آنها به زندگی برگردند. خاطرات بخش مهمی از ما هستند اما به هیچ عنوان منیت ما را تشکیل نمی دهند و زندگی وابسته به خاطرات نیست. خاطرات هویت را شکل می دهند اما علت وجود ما نیستند. این تئوری ها برای مخاطب در صورتی توجیح می شود که خودش را به دست یک انیمه قدیمی با فرمی جالب بسپرد و همه اطلاعات این انیمه را باور کند. اما انسان هایی که فکر می کنند، متوجه می شود که این ادعاها فقط در جهان این انیمه واقعیت دارند و در جهان واقعی، جز توهم چیز دیگری نیستند.
انیمیشن های دیگری نیز مثل پانتئون به این تئوری اشاره می کنند اما همگی به سرنوشت تجربیات سریالی لین دچار می شوند. در آخر تمام این آثار شاهد یک پایان گیج کننده و شکست خوردن تئوری ها هستیم. به شکلی که خود اثر توانایی اثبات نظریه اش را ندارد. پس مشخص است که این تئوری ها و آرزوی زندگی جاودان در اینترنت، توهمی بیش نیست.
نویسنده اول: صابر احمدی
نویسنده دوم: #حسین_عبداللهی_کرمانی
خیلی ممنون بابت این نقد.
من خودم دو بار این انیمه رو دیدم و متوجه خیلی از مسائل نشدم و الان بهتر درک میکنم داستان انیمه رو .
باتشکر از شما
راستش من تا قسمت ده و اینا دیدم و دیگه نگاش نکردم چون خسته کننده بنظر میومد که احتمالا بخاطر نوع داستان گویی اثر و پیچیدگی اون باشه. ای کاش افرادی زیادی مثل هنرمندان ژاپنی یا هرجای دیگه داشتیم تا می تونستیم خودمون یک اثر درست بسازیم و نشون بدیم چرا فلسفه زندگی در انیمه ای مثل تایتان مبارز که ایسایاما بهش رسیده اشتباهه و اثری مثل تجربیات سریالی لین چرا نتوانسته به معنا و مفهوم درست زندگی و مرگ برسه. ما دستمون پره ولی کسی نداریم که از این معنا و مخزن طلا استخراج کنه😔