انیمه زیبای باد برمی خیزد به کارگردانی اسطوره انیمه سازی ژاپن یعنی میازاکی زندگینامه تخیلی جیرو هوریکوشی است. وی مهندس و طراح هواپیمای جنگنده بوده. هواپیمای جنگنده زیرو که در حمله پرل هاربر استفاده شد از طراحی های این مهندس ژاپنی است. بازه زمانی که داستان باد برمی خیزد روایت می شود، دورانی است که ژاپن با شرایط رکود اقتصادی، شرایط بد فرهنگی، وضعیت اسفناک بهداشتی و نور علی نور بلایای طبیعی دسته و پنجه نرم می کند. اما دقیقا در چنین دوران سختی است که یک تیم مهندسی در تلاشند تا به هواپیمایی سبک و هم تراز کشور های پیشرفته دست پیدا کنند. جیرو شخصیت اصلی این داستان است که در اوج جوانی خود در یک سه گانه جذاب زندگی می کند. سه گانه رویا، کار و عشق.
نام گذاری کتاب باد برمی خیزد و به تبع انیمه باد برمی خیزد بر اساس این گفته پل والری است:”باد برمی خیزد! باید به زندگی ادامه دهیم.”
چقدر زیباست که در انتهای انیمه زمانی که جیرو همسر خود را می بیند و پس از آنکه باد برمی خیزد، همسرش خطاب به جیرو می گوید: “به زندگی ادامه بده.” اینها ظرافات هنری میازاکی به عنوان کارگردان این اثر به شمار می آیند.
کشور عقب مانده ژاپن
بارها در فیلم می بینیم که ژاپن یک کشور افتضاح است. خیابان ها خاکی، حمل و نقل افتضاح، قطار ها در حد قطار های هندی شلوغ، خانه ها یک شکل با بدنه ضعیف، چهره مردم درهم، بیماری فراگیر، والدین تا نصف شب مشغول کار سخت، موج مکزیکی بی اعتمادی، گرسنگی، نبود تکنولوژی های نوین صنعتی و بد تر از همه با گاو جا به جا کردن هواپیما. بارها از دهان شخصیت ها می شنویم که ژاپن یک کشور عقب مانده است.
در سفری که جیرو و دوستش به آلمان دارند عمق عقب ماندگی ژاپن را می شود درک کرد. در حالی که در ژاپن هواپیما ها را از چوب می سازند، آلمانی ها از فلز هواپیما می سازند و در حالی که ژاپنی ها با هیزم خودشان را گرم می کنند، آلمانی ها شوفاژ دارند. خبری هم از گاو برای جابه جا کردن هواپیما در آلمان نیست. خود شخصیت ها صراحتا بیان می کنند که 20 سال از تکنولوژی دنیا عقب هستند. در یکی از رویاهای جیرو، جیرو به کنت کاپرونی می گوید کشور ما فقیر است و توانایی ساخت هواپیمای بزرگ ندارد. نکته طنز ماجرا آنجاست که موتور های هواپیمای ژاپنی آنقدر افتضاح هستند که در 50 درصد مواقع روغن پس می دهند و از کار می افتند. یعنی از نظر صنعتی و مکانیکی هم ژاپن کلاهش پس معرکه است.
حالا در چنین شرایطی شخصیت اصلی یعنی جیرو و دوستانش قصد دارند هواپیمایی بسازند که از تکنولوژی و سطح طراحی امروز فراتر برود و هواپیمایی برای آینده باشد.
فلسفه بدبختی ها و جنگ های ژاپن
از همان اولین دقیقه های شروع انیمه، در رویای جیرو شاهد بالن هوایی جنگی هستیم که هواپیمای کوچک جیرو را نابود می کند. البته که قبل از نابود شدن رویا های جیرو توسط بمب ها ضعف بینایی اوست که نمایش داده می شود. همین ضعف بینایی نمی گذارد جیرو یک خلبان شود. رویا های جیرو تاثیرات عمیقی در زندگی او دارند و اصلی ترین شخصی که در رویا های او حضور دارد کنت کاپرونی است. جیرو بخاطر رویایی که از کاپرونی می بیند تصمیم می گیرد حال که نمی تواند بخاطر ضعف بینایی خلبان شود طراح هواپیما شود. سرنوشت جیرو و کاپرونی شدیدا شبیه به همدیگر هستند. هر دو طراحان هواپیما می شوند و هواپیما های خوبی می سازند اما از ساخته های آنها برای جنگ استفاده می شود.
در ادامه داستان بارها در مورد احتمال وقوع جنگ صحبت می شود. هر جایی که از جنگ صحبت به میان می آید اعمال تحریک کننده ژاپن هم برای شروع جنگ اشاره می شود. در طول داستان روایات به نحوی انجام می شوند که خوی جنگ طلبی ژاپن است که دامن به آتش جنگ می زند. حتی دلیل سرمایه گذاری حکومت ژاپن روی بخش تولید هواپیما با آن همه مشکلات در کشور همین است که در آینده از هواپیما ها استفاده های نظامی شود. یعنی اگر دید جنگ طلبانه نبود اصلا به جیرو و دوستانش در تولید هواپیما بها داده نمی شد.
در هتل یک شخصیت آلمانی می گوید:”ژاپن در چین جنگ درست کرد، در منشوری یک دولت دست نشانده درست کرد، جامعه ملل را ترک کرد، با نازی های یاغی دوستی کرد، دنیا را با خود دشمن کرد و همه اینها را فراموش کرد. پس ژاپن همراه آلمان به هوا می رود.”
یعنی علل تمام مشکلات ذات جنگ طلبی ژاپن معرفی می شود. روحیه ای که برای به دست آوردن قدرت اقتصاد، صنعت و فرهنگش را به باد داده. همین مسئله باعث می شود تا ژاپن در طول جنگ جهانی به بدترین شکل مجازات شود. ژاپنی ها آنقدر وحشی بودند که در چین به لشکریان ژاپن، لشکریان شیطان می گفتند. اولین کشوری که در تاریخ معاصر از سلاح شیمیایی استفاده کرد ژاپن بود. مجازات این خوی وحشی گری با خوی وحشی تر آمریکایی داده شد.
عشق، نمادی از ژاپن
رنگین کمان نمادی از امید است. پس از آنکه باران بند می آید و جیرو و همسرش از زیر چتر بیرون می آیند رنگین کمان را می بینند. زن در ادبیات سینما نماد سرزمین یا وطن است. همسر جیرو نماد سرزمین ژاپن است. زنی زیبا و دوست داشتنی که در حال پیشرفت و مدرن شدن است. اما این زن مریض است. مریضی او نماد مریضی ژاپن است. روحیه جنگ طلبی ژاپن همان مرضی است که نمادش را در بدن همسر جیرو می بینیم. هرچقدر هم مردم ژاپن(جیرو) سرزمینشان را دوست داشته باشند و برایش فداکاری کنند اما این سرزمین محکوم به فنا است و نابود می شود. همانطور که در آخر همسر جیرو فوت می کند. اما این پایان کار نیست. همسر جیرو در پایان به او می گوید به زندگی ادامه بده. بالاخره روزی جنگ تمام می شود و دوران جدیدی در تاریخ متولد می شود. آن دوران، دوران سازندگی است.
راه حل پیشرفت
جیرو حتی در قطار کار می کند. او و دوستانش شبانه روز برای رسیدن به یک هواپیمای هم تراز هواپیماهای جهانی تلاش می کنند. همسر جیرو بخاطر بیماری سل به زودی فوت می کند. با این حال جیرو حاضر نمی شود برای همین مدت کوتاه زندگی همسرش به کوهستان برود و از کار دست بکشد.
بها دادن به جوانان در انیمه باد برمی خیزد موج می زند. در شرکتی که جیرو مشغول به کار است همگی جوان هستند و افراد مسن کلا دو نفر هستند که به عنوان ناظر در آنجا حضور دارند.
جیرو و دوستانش از عقب ماندگی کشورشان با خبرند. آنها دنبال ساخت یک هواپیمای سبک هستند چون موتور های ژاپنی توان تولید نیروی لازم برای حرکت هواپیمای سنگین را ندارند. یعنی این جوانان کوشا با محدودیت های شدید فنی هم طرف هستند. اما چه محدودیت ها و چه عقب ماندگی باعث نمی شود تا جیرو و دوستانش گوشه ای بنشینند و غر غر کنند که وضعیت کشور فلان است و بهمان است. آنها پی تمام مشکلات را به تنشان می مالند و شبانه روز کار و تلاش می کنند تا پیشرفت را رقم بزنند. طبق گفته جیرو، هواپیمایی که آنها ساختند هواپیمایی برای نسل های آینده بود. یعنی آنقدر پیشرفته بود که به زمان حال تعلق نداشت بلکه بخشی از آینده در زمان حال بود.
حقیقت ماجرا نیز همین است. کلید پیشرفت همه جا نسل جوان بوده. نسل جوانی که خود جوش با تمام آنچه در چنته داشته به میدان آمده و کم کم مکان هایی که به استعداد هایش بها می دادند را یا پیدا کرده یا تاسیس کرده. کمبود متعلق به امروز است نه فردا. اما اگر فردا هم کمبود باشد دیگر مقصرش مایی هستیم که امروز کمبود را حس کردیم اما برای فردا حلش نکردیم.
به نظرتان شرایط ژاپن در انیمه باد برمی خیزد با شرایط کشور ما حدودا یکسان نیست؟ البته که عوامل دیگری هم در پیشرفت ژاپن دخیل بودند. از جمله کنار گذاشتن افکار ناسیونالیسمی یا
باد برمی خیزد با چاشنی خدا
چه در طول داستان و چه در اسم این انیمه “باد” نقش بسیار زیبا و خاصی را ایفا می کند. از همان اوایل این باد است که باعث آشنایی جیرو با همسرش می شود. این باد است که پس از سالها کاری می کند که جیرو همسرش را مجددا ملاقات کند. این باد است که به سرعت ابر های بارانی را می آورد تا جیرو و همسرش با هم ارتباط عمیق تری برقرار کنند. باد است خبر فوت همسر جیرو را برای او می آورد. در آخر آخر نیز این باد است که به صورت نمادین همسر جیرو را با خودش می برد. یعنی چیزی را که خودش داده خودش هم پس می گیرد.
حرف آخر باد برمی خیزد
انیمه باد برمی خیزد با ترکیب زیبایی های عشق، رویا، حقیقت و دهه طلایی جوانی اثبات می کند برای تحقق پیشرفت و آینده حتما نباید در بهترین شرایط و امکانات بود. در شرایط سخت هم می توان پیشرفت کرد. هیچ کشوری از همان ابتدا در رفاه و امکانات فراوان نبوده و نسلی داشته که با تلاش بسیار بر معضلات بنیادی کشور فائق آمده اند. تلاش های موثر این نسل باعث شده تا نسل های بعد روی رفاهی نسبی و امکانات قدم گذاشته و پیشرفت حداکثری را رقم بزند. جیرو نماد نسلی است که با تلاش سخت راه را برای نسل های بعدی هموار کرده و پیشرفت های امروز صنعتی و الکترونیکی امروز ژاپن را مدیون خود کرده است.
سلام و خسته نباشید
از خوندن نقد شما لذت بردم
همزمان خوندن سکانس های انیمه برای من تکرار میشد
و باید بگم در کنار تمامی مفاهیمی که داشت ظرافت و زیباییی خودش رو حفظ کرده بود
یک حس نوستالژیک که دیگه وجود نداره و احتمالا ژاپن هم به دوران قبل خودش برنمیگرده
بنظر شما مردم ژاپن به این قضایا واقف هستند؟
ای کاش دربارهِی هیروشیما هم بنویسید
هنوز سایت رو چک نکردم اما امیدوارم از انیمهی سینمایی Kono Sekai no Katasumi ni غافل نشده باشید
من اخبار رو که میدیدم یک اعتراضات علیه اجلاس جی 7 در ژاپن توسط مردم به راه افتاده بوده
امیدوارم اونا هم به واقعیت ها اشراف داشه باشند
با سلام و عرض تشکر از دوست عزیزمون جناب عبدالهی بابت تحلیل جالب و کاربردی این انیمه زیبا از هایائو میازاکی
کلا انیمه های این کارگردان به دلم میشینه
سلام و خسته نباشید
از خوندن نقد شما لذت بردم
همزمان خوندن سکانس های انیمه برای من تکرار میشد
و باید بگم در کنار تمامی مفاهیمی که داشت ظرافت و زیباییی خودش رو حفظ کرده بود
یک حس نوستالژیک که دیگه وجود نداره و احتمالا ژاپن هم به دوران قبل خودش برنمیگرده
بنظر شما مردم ژاپن به این قضایا واقف هستند؟
ای کاش دربارهِی هیروشیما هم بنویسید
هنوز سایت رو چک نکردم اما امیدوارم از انیمهی سینمایی Kono Sekai no Katasumi ni غافل نشده باشید
من اخبار رو که میدیدم یک اعتراضات علیه اجلاس جی 7 در ژاپن توسط مردم به راه افتاده بوده
امیدوارم اونا هم به واقعیت ها اشراف داشه باشند