مقالات و مطالب مفید
شیطان در سینما؛ نگاهی به روند اجرای پروژه اومانیسم در سینمای جهان
در بسیاری از فیلم ها و انیمیشن های هالیوودی خدایی وجود ندارد. اگر هم وجود داشته باشد، خدایی توانا و رحیم نیست. در حالی که در هالیوود خدایی وجود ندارد، شیاطین و اجنه حضور دارند. یعنی هالیوود قصد دارد بیخدایی و عدم وجود خدا را نشان دهد، اما از سوی دیگر اهتمام خاصی نسبت به اثبات وجود شیاطین و اجنه دارد. حال چرا با آنکه خدایی وجود ندارد اما شیطان وجود دارد؟ چرا گاهی وجه مثبتی از شیطان نمایش داده می شود؟ چه نکاتی در پس پرده نمایش وجوه مختلف از شیطان وجود دارد؟
نکته: در این مقاله واژه “فیلم” اختصاری از فیلم های سینمایی، سریالی، انیمیشن ها و انیمه های ژاپنی است.
چهره های مختلف شیطان در سینما
شیطان خوب یا خاکستری: در برخی از آثار رسانه ای با آنکه شیطان وجهی کریه و زشت یا حتی ترسناک دارد، اما ذاتا موجود بدی نیست. یا آنکه اگر بدی هایی دارد در کنار آنها خوبیهایی هم دارد. یعنی موجود صرفا بدی را شاهد نیستیم. (فیلم مالیفیسنت) (انیمیشن هتل ترانسیلوانا)
سمبل شرارت: شیاطین بد ذات و شیاطینی که دشمن انسان ها هستند در سینما معمولا به عنوان سمبل شرارت به کار می روند. یعنی محور اصلی این فیلم ها شرور نشان دادن است نه اینکه شیطان را موجود شروری نشان دهند. برای مثال در فیلم مردان ایکس موجودی شیطانی ظهور می کند تا دنیا را تصرف کند. این موجود خود شیطان نیست بلکه سمبل شرارت است که باید با آن مبارزه کرد و گرنه بشریت در خطر است. (ارباب حلقه ها و هری پاتر)
شیطان ناجی: در برخی از آثار رسانه ای فارق از اینکه شیطان خوب است یا بد، منجی بشریت می شود. او اقدام به کمک رسانی به انسان ها و نجات آنها از انواع خطرات میکند. (فیلم پسر جهنمی)
شیطان قدرتمند: گاهی شیطان آنقدر قدرتمند است که هیچ کس حتی خدا هم نمی تواند با او مقابله کند. این فیلم ها نشان دهنده قدرت زیاد شیطان و عدم توانایی سایر مخلوقات و حتی خالق در برابر قدرت بی حد و حصر او هستند. (فیلم کنستانتین)
شیطان یاور انسان (در اعتقادات یهود): یهودیان معتقدند که خدا سه بار پشیمان شد. اولین باری که پشیمان شد پس از خلق انسان بود. چراکه خداوند از روح خود در انسان دمیده بود، پس انسان می توانست قدرت و توانایی هم اندازه خدا کسب کند. پس خداوند پرده ای بر عقل انسان نهاد و آن را از خوردن میوه درخت دانش منع کرد. شیطان در قالب یک مار آدم و حوا را تشویق به خوردن میوه درخت دانش کرد. آنها از میوه درخت دانش خوردند. سپس پرده ای که خدا بر عقل آنها نهاده بود کنار رفت و آنها متوجه راز های هستی شدند. حتی در این لحظه بود که بر عریان بودن خود آگاه شدند و خود را پوشاندند. خداوند در اینجا ترسید که آدم و حوا به سمت درخت جاودانگی بروند و از میوه آن بخورند که اگر این کار را بکنند به قدرت خدایی می رسند و جای او را تصاحب می کنند. پس او آدم و حوا را از بهشت بیرون کرد تا نتوانند به میوه درخت جاودانگی برسند.
در این داستان الحادی خدا موجودی پست تعریف شده و شیطان نیز قهرمان داستان است. جالب است که این داستان باور راسخ یهودییت و صهیونیسم و عرفان یهود(کابالیسم) است. به خاطر همین باور در برخی از آثار سینمای یهود و صهیونیسم شیطان یار و یاور انسان است نه دشمن انسان (فیلم کره ای گابلین). در چنین فیلم هایی یا خدا و فرشتگان وجود ندارند، یا اگر وجود دارند، بر خلاف شیطان با انسان دشمنی می کنند و قصد نابودی انسان را دارند.
نکته: گاهی شیطان گوگولی، خوب و زیبا را شاهد هستیم. چنین وجهی از شیطان در راستای جا انداختن چهره ای جذاب و پسندیده از شیطان در ناخودآگاه مخاطب است.
10 ویژگی مشترک شیطان در فیلم های سینمایی
-
نبود خدا یا ناتوانی خدا: به انديشه ي خدا و قدرت او يا توجّه نمي شود يا خدايي ناتوان و بازنشسته (دئيستي) به تصوير در مي آيد. انسان، هماورد اصلي شيطان، با تكيه بر داشته هاي خود و مستقل از خدا است. براي نمونه در فيلم هري پاتر، جادوگري شيطاني با فردي برگزيده از پسران « هاگوارتز»، به نام آقاي هري در مي افتد. همين ماجرا در فيلم هاي كنستانتين و طالع نحس، ارباب حلقه ها، پسر جهنّمي و ماتريكس هم ديده ميشود. اين به دليل ضعف انديشه خداباوري در ميان يهوديان و مسيحيان است كه حتّي در پويانمايي شاهزاده مصر، كه داستان زندگي حضرت موسي(ع) است، ديده مي شود.
-
قدرت بی حد و حصر شیطان: قدرت ويژه ي شيطان، در تمام اين فيلم ها به چشم ميآيد. حتی در فیلم هایی هم که شیطان شکست می خورد از قدرت به شدت بالایی برخوردار است. برای مثال در ارباب حلقه ها حتی نمی توان رو در رو به شیطان نگاه کرد. یا در فیلم کنستانتین شیطان جلوی خواسته خداوند ایستاد و مانع او شد.
-
ناتوانی غلبه بر شیطان: جبرگرايي و تقدير از پيش نوشته شده براي انسان ها و ناتواني و تنهايي انسان در رويارويي با شيطان، در سه گانه ي ماتريكس به گونه اي آشكار بيان شده است. در تاريخ فلسفه ي غرب هم شاهد ظهور مكتب دئيسم هستيم كه مي گويد: خدا انسان را آفريد و او را رها كرد. یعنی انسان در برابر خطرات بی پناه است.
-
نیاز شیطان به کالبدی انسانی و مادی: نيازِ بسيارِ شيطان به كالبدي انساني براي حلول در آن و ادامه ي حضور در ميان آدميان در فيلم هاي جنگير، مصائب مسیح و هري پاتر و موميايي به خوبي آشكار است. به راستي اگر شيطان آنقدر توانمند است كه در برابر خدا مي ايستد، پس چرا به كالبدي انساني نيازمند است؟
-
همراهي با خرافه و جادو: نوعي معنويّتگرايي دروغين نيز در اين فيلم ها ديده ميشود. سینماگران مي كوشند جريان معنويّت گرايي را با تبليغات رسانه اي در دست بگيرند و به اين ترتيب، اين دريچه ي آزادي بشر از بند مكتب هاي مادّي را هم ببندند يا به سمت ظلمات آلوده كننده ي شيطاني بگشايند. یعنی عطش جامعه های مادی گرا را به معنویات، با معنویت های شیطانی و خرافی پر می کنند. با اين نگرش است كه فيلمي چون هري پاتر ساخته مي شود تا كودكان معصوم، جادو را بپذيرند و جادوگران را دوست داشته باشند. انواع انیمیشن ها با محور جادو نیز در همین راستا ساخته می شوند.
-
همراهي با اساطير شرك آميز عصر «يونان» و «روم» (فرهنگ هلنيستي) و «مصر باستان» در بيشتر نمادها، نامها، شخصيّت ها و مكان هاي فيلمهاي آمريكايي و اروپايي وجود دارد. براي نمونه در فيلم هري پاتر، هلنيسم و در فيلم موميايي، شرك مصر قديم و در فیلم های ابر قهرمانی دنیای دی سی اساطیر شرک آمیز یونان باستان به تصوير كشيده شده اند. در نظر انديشمنداني چون ملّا صدراي شيرازي و حسن زاده آملي گفتارهايي درباره ي يونان باستان وجود دارد كه اربابان جهاني سينما به آن توجّه نكرده اند. اين انديشمندان بر اين باورند كه در مصر و يونان و روم باستان هم، فرهنگ خداپرستي پيامبران محلّي و تأثير پيامبران پيشين، مانند ابراهيم و يعقوب و يوسف(ع) بود كه سبب پيشرفت هاي بسياري شد. كساني كه براي احياي فرهنگ مشركانه ي يونان و روم و مصر باستان، هزينه هاي گزافي براي فيلمهايي چون تروا، اسكندر و آشيل ميپردازند، مي كوشند الگويي به غير از الگوهاي خدايي به انسان عرضه كنند.
-
جنبه سیاسی: براي نمونه در فيلم پسر جهنّمي بر اساس همكاري نازي ها و ايرانيان، اهريمن هاي فرعي و اصلي پديد ميآيند. در برخي فيلم هاي قديمي، چون جنگ ستارگان، شوروي قطب شر به شمار مي آيد، ولي در بيشتر فيلم هاي جديد، اسلام سياسي به ويژه مذهب شيعه را قلب شيطان مينامند.
در فيلم مردي كه فردا را ديد، بر اساس پيش گويي هاي نوستر آداموس، امام زمان شيعه سلطان تروريسم و وحشت ناميده ميشود. با بي شرمي، سه بار به ايشان “شيطان” ميگويند. در يكي از بخش هاي انيماتريكس (پويانمايي ماتريكس)، دقيقاً با زوم كردن بر نقشه ي كره ي زمين، شهري خشك را در صحراي «حجاز» به تصوير ميكشند كه شيطان هاي ربوتيك در آن گرد آمدهاند. اين شهر، «مكّه» يا «مدينه» است كه شهر ربات هاي شيطاني معرّفي ميشود. در فیلم مردان ایکس موجودی شیطانی با مشخصات امام زمان ظهور می کند تا در دنیا به حکومت برسد. در فیلم تلماسه(مردی با لباس سفید و دستان خونین) و سریالهای جدید جنگ ستارگان همانند بوبافت ادامه این روند را میبینیم.(نشان دادن مردم بی تمدن خاورمیانه در حالی که روی کوهی از ثروت نشستهاند) -
شیطان شرقی: در اين فيلم ها شيطاني را به تصوير مي كشند كه از شرق بر مي خيزد و به كشورهاي غربي، به ويژه «آمريكا» حمله مي كند و سرانجام با كياست و درايت آمريكايي ها، به ويژه دانشمندان يهودي، موفّق مي شوند شيطان را شكست و سرزمين موعود را نجات دهند. (امگا کد 2 و مردان ایکس)
-
آخرالزمان یهودی_صهیونیسمی: در بسیاری از این فیلم ها با آخرالزمان هایی که در اعتقادات یهود آمده طرف هستیم و حتی المان های معروفی همچون درياچه ي آتش و چاه هزار ساله ي شيطان و جهنّم آتشين و اژدهاي بال دار و بزي با شاخ هاي بلند و شهر محبوب خدا و سوار سپيدپوش سوار بر اسب در دشت وسيع و… مواجه هستیم.
-
چون تصوير واحدي از شيطان در اسطوره هاي اروپاييان و عهد جديد و قديم وجود ندارد، در فيلم هاي گوناگون، شيطان به صورت شبه انسان، جانور و نيمه انسان و اشياي عجيب ديگر تصوير شده است. براي نمونه، شيطان در فيلم هاي آه خدايا! تو شيطاني، ساحرگان ايستويك، قلب فرشته، وكيل مدافع شيطان، پايان دوران و مسحور شده به شكل انسان و در فيلم هاي افسانه و مهيّاي جهنّم، به صورت حيوان و جانور و در فيلم هاي موميايي، هري پاتر، جنگير، طالع نحس و مرد عنكبوتي به صورت نيمه انسان يا روحي در كالبد انسان به نمايش در آمده است. در سه گانه ي ارباب حلقه ها، سايرون كه شيطان اصلي است، به شكل چشمي در بالاي ستون سنگي اُبِليسك در كنار دوزخ و درياچه ي آتش به تصوير كشيده شده است. در سه گانه ي ماتريكس هم خداي شرير كامپيوتري، به صورت مدارهاي الكتريكي به تصوير كشيده مي شود.
انسان های پلید در سینما
جدیدا در سینما باب شده که از عناصر شریر و کاملا توجیه شده برای رسانیدن شخصیت اصلی به اهدافش بهره ببرند. برای مثال قتل عام، آسیب رساندن به دیگران، دزدی، دروغ و… . در برخی از فیلم ها نیز باید بدی ها را به عنوان بخشی از وجودتان بپذیرید نه آنکه آنها را اصلاح کنید یا با آنها مقابله کنید.
شرگرایی: شرگرایی به معنای استفاده از شرارت، خشونت، سیاهی و پلیدی برای رسیدن به اهداف است. گاهی اینطور اثبات میشود که تا از شرارت و آسیب زدن به دیگران استفاده نکنید نمیتوانید حق خود را بگیرید و بر دشمنان غلبه کنید. بروز شرارت در مقابل شرور ها در تعداد زیادی از فیلم ها و انیمیشن ها و انیمه های اکشن دیده میشود که هیچ راه عادلانه برای احقاق حق وجود ندارد. در این قبیل فیلم ها انسان ها به دو دسته تقسیم می شوند. کسانی که آسیب می زنند و کسانی که آسیب میبیند. گاهی برای مشروعیت بخشی به شرگرایی بعضی از اعمال که در حقیقت شرارت نیستند بلکه دفاع از خود هستند را به گونه ای نشان داده می شوند که آنها نیز شرارت نامیده میشوند. پس به شکل زیر پوستی قصد دارند شرارت ورزیدن را اثبات کنند و آن را صحیح جلوه دهند.
ماکیاولیستی: توجیه شدن وسیله توسط هدف. یعنی چون هدف، هدف ارزشمند مقدس و حتی پاکی است هر راهی را می توان برای رسیدن به آن انتخاب کرد. دستیابی به هر مقصد و هدفی هر چند مشروع و پسندیده و معقول باشد نباید جزو ابزار و وسایل مشروع و معقول صورت پذیرد. قداست و ارزشمندی هدف هیچ گاه نمیتواند ابزار دستیابی اش را توجیه کند. هدف توجیه کننده وسیله نیست. دقیقا برعکس آنچه که در سینما به ما نشان می دهند.
پذیرش بدی ها و فساد: در برخی از آثار گفته می شود برای پیشرفت کردن بهتر بودند و حتی خود واقعی بود باید بدیها و شرارتها و فساد های ذاتی درون خود را بپذیریم برای آنها جا باز کنیم و از آنها بهره ببریم این گونه خودمان هم میتوانیم پیشرفت کنیم.
توجیه شرارت در سینما
شرگرایی، ماکیاولیستی و دیگر انواع بهره گیری از پلیدی و شرارت به صورت توجیه شده در سینما بروز پیدا می کنند. اگر این توجیهات احساسی پشت شان نباشد مخاطب به راحتی این مسائل را قبول نمی کند. پس سینما توجیهاتی خود ساخته و احساسی و گاهی بی ربط را برای اثبات شرگرایی، ماکیاولیستی و… ارائه می دهد.
جبرگرایی و عذر فرویدی: گاهی اوقات گفته میشود شرایط و گذشته غم انگیز یک شخصیت باعث شده تا او شرارت بورزد. یعنی اجبار زمانه و گذشته یا حتی برخی از افراد باعث شده اند تا شخصیت از شرارت برای انجام اهداف خود استفاده کند. در اینجا اختیار انسان به حاشیه رفته و همه چیز به واسطه این قبیل شرایط و خاطرات توجیه می شود.
نبود راه عادلانه: در بعضی از موارد به دلیل آنکه هیچ راه عادلانه ای که از نظر قانون کشور، از نظر عرف و از نظر دین وجود ندارد و برای آن راه حل تعیین نکرده اند تنها راه شخصیت ها برای رسیدن به هدف انجام اعمال شرارت آمیز است. یعنی شرارتها با نبود راه حل پاک توجیه می شوند.
اومانیسم آخرین حربه شیطان به انسان
طبق اعتراف سایت کلیسای شیطان: اعتقاد به شیطان نداریم. شیطان پرستی خود پرستی است. شیطان پرستی لامذهبی است. ما خودمان را می پرستیم...
شیطان وعده داد که تمام انسان ها را از خدا دور می کند. اما وعده نداد که آنها را عابد خود کند. بلکه همگی را همچون خود خودپرست و خودستا خواهد کرد.
روند شیطان گرایی و اومانیسم در سینما
ابتدا در سینما شیطان ذات و وجه پلیدی داشت. اما به شدت قدرتمند جلوه داده میشد. اولین قدم سینما قدرتمند جلوه دادن شیطان بود. سپس سینما با نشان دادن شیطان به عنوان یک موجود خاکستری که نه خوب است و نه بد و حتی نشان دادن وجه مثبت یا ناجی از شیطان قدم بعدی را برداشت. در ادامه این شرارت ها را اجباری نشان داد و حتی به خود انسان هم نسبت داد. در ادامه شرارت را بخشی جدا ناپذیر از بشریت جلوه داد. یعنی شرارت ورزیدن در ذات انسان جای دارد و نباید با آن مقابله کرد بلکه باید آن را به عنوان بخشی از وجود خود پذیرفت. در نهایت نیز شیطان از دایره واژگان حذف شد. اومانیسم یا همان انسان محوری یا همان خود محوری نمایان شد.
این روند پله به پله جا انداختن اومانیسم یا همان خود محوری و انسان محوری در اذهان عمومی جهان بود. بر اساس اومانیسم نه خدایی وجود دارد و نه شیطانی. به این شکل تمام اعتقادات دینی و مذهبی در حاشیه محو میشوند.
انجام این عملیات حساب شده و بلند مدت برای این بود که ابتدا قدرت شیطان و شرارت را به شدت بزرگ جلوه دهند. سپس وجه مثبتی از شیطان را به نمایش بگذارند. در ادامه شرارت ورزیدن و شیطانی بودن را بخشی از وجود انسان و حتی اجباری برای به اهداف رسیدن نمایش دادند. و در نهایت نیز مکتب اومانیسم را برای جامعه جهانی جا انداختند. جالب است بدانید خودپرستی اصلی ترین ویژگی خود شیطان رجیم است. همین خودپرستی او باعث شده با انسان دشمنی کند از بهشت رانده شود. یعنی کسانی که پیرو اومانیسم می شوند جلوه شیطان بر روی زمین هستند.
این مقاله توسط نویسنده برای سازمان مجازی نسرای کرمان ارسال شده است و بسیار مفتخریم که از این مقاله در راستای اهداف تربیتی، آموزشی و روشنگری استفاده شده است. با تشکر از سازمان مجازی نسرای کرمان
مطلب عالی بود البته چون بقیه نقدهاتون رو خوندم می شد گفت یه خلاصه از کل نقدهاتون تا به اینجا درباره شیطان بود.
سلام
نقد خوبی بود
سلام
لطفا Among Us هم نقد کنید
سلام علیکم
احساس نمی کنم چیز خاصی داشته باشه در خور نقد. اما اگر پیشنهادی دارید درموردش با نکته خاصی درش دیدید که نقدش رو ضروری میکنه مطرح کنید تا در موردش همفکری کنیم
سلام
لطفا به شخصیت های Among Us یک نگاه بیندازید
این یکی از نکات
خب عزیز دل درست حسابی بگو منظورت چیه. چرا بندگان خدا رو میذاری تو معما؟
در تعریف اومانیسم باید گفت وقتی انسان را قطب هستی بدونیم با اومانیسم موجهیم ، در این طرز فکر دیدگاه نسبت به انسان اون دیدگاه دینی نسیت که آدمی را صاحب روح پاک خدا بدونه بلکه ، این انسان بر اساس دیدگاه های سکورال بنیان گذاشته میشه .
در نحوه تفکر ماکیاولی ، شما برای حکومت بر جامعه نیازی به اخلاقیات ندارید ، بلکه به عنوان رهبر باید قدرت و نفوذ کافی داشته باشید در میان مردم .
مقاله خوبی بود، بهتون توصیه میکنم همین فرم مقاله را در مورد دیدگاه رسانه نسبت به مقوله انسانیت و وجود انسان را بنویسید به نظر جالب خواهد بود.
(همچنان در انتظار نقد نئون جنسیس اونگلیون )
سلام علیکم
ارگو پروکسی رو خیلی مختصر و مفید احتمالا نقد خواهیم کرد. با اینکه حرف نگفته ای نذاشت و همه چیز رو گفت
اما نئون جنسیس. راستش یدور باید بگیم چی شد اول بعد برداشت محتوایی کنیم. لازم به ذکره که در زمان حال حاضر آنچنان دیده نشده. پس وقت زیادی باید صرف نقدش بشه و بازدید کننده زیادی هم نداره. در ضمن از برخی جهات معرفی نشه هم بهتره چون خیلی… (میفهمید منظورمو). اما اگر مشتاقش هستید میتونید به آیدی ایتای بنده پیام بدید که در بخش تماس با ما هست. اونجا در موردش گفتگو می کنیم و نقدش می کنیم.
بله حتما ، چطور میتونم به آیدی ایتا تون دست رسی داشته باشم ؟
در بخش تماس با ما بالای سایت هستش
سلام.عالی بود.کتاب خوبی در زمینه اومانیسم و شناخت رابطه اون با فرهنگ غربی میشناسید؟
سلام علیکم
ممنون بابت حسین نیتتون
کتاب دین انیمیشن سبک زندگی و اساطیر صهیونیستی در سینما در یک یا دو سر فصل به این مبحث پرداخته اند. کتاب های دیگری هم هستند در مورد اومانیسم اما چون مطالعه نکردیم نمی تونم توصیه کنم
دوست عزیز
در مورد شناخت و برسی اومانیسم به خصوص از نظرات مختلف میتونم کتاب اومانیسم در فلسفه: بررسی آراء و نظرات فلاسفه نه مکتب جهان درباره انسان را نوشته جناب آقای سعید جراحی را میشه پیشنهاد کرد .
در مورد رابطه اومانیسم و اثر گذاریه اون بر رنساس کتاب اومانیسم و رنسانس نویسنده:پییر ماری
مترجم:عبدالوهاب احمدی
را پیشنهاد میدم .
الیته اوج شکل گیری فکرت اومانیسم و در عین حال نقد اون (به خصوص در غرب ) آثار آلبر کامو ، و سارتر را پیشنهاد میدم ، این دو بزرگ اگزیستاسیالیسم دیدگاه و نظر جالب و انتقادی در مورد مقوله انسان گرایی دارن ، که با مطالعه آثارشون میتونید مشاهده اش کنید .
https://www.mehrnews.com/news/4493714/%D8%A8%D8%B1%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D9%88%D8%AC%D9%88%D8%AF-%D8%A8%D8%A7%D8%AE%D8%AF%D8%A7-%D9%88-%D8%A8%DB%8C-%D8%AE%D8%AF%D8%A7-%D8%AF%D8%B1-%D8%AA%D9%87%D9%88%D8%B9-%D9%86%D9%82%D8%AF-%D8%A7%D9%86%D8%B3%D8%A7%D9%86-%DA%AF%D8%B1%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D8%B4%DB%8C%D9%88%D9%87-%D8%B3%D8%A7%D8%B1%D8%AA%D8%B1
این مقاله در خبرگذاری مهر هم بسیار جالب و قابل بحثه ، خوندنش خالی از لطف نیست
سپاس فراوان.حتما مطالعه می کنم.ممنون
سلام. دکتر استرنج ۲ دیگه گند اومانیسم رو در آورد.
میشه یه نقد و بررسی برید براش؟
سلام علیکم
در حال نوشتنش هستیم
عالی. سپاس بی کران.
ماشاءالله به این فهم عالی و تحلیلهای فوقالعادهتون
توفیقاتتون روزافزون
سلام میشه فیلم هجرت خدایان و پادشاهان رو هم نقد کنید؟ راجع به حضرت موسی(ع) هست فکر کردم نقد کردید قبلا این فیلم رو ولی ندیدمش
اگه میشه این کارو بکنید
سلام علیکم
این فیلم محصول آقای ریدلی اسکات هستش. این کارگردان در تمامی آثارش یک خط فکری رو دنبال میکنه و اون عدم وجود خداست. یعنی در آثارش همیشه در پی رد کردن وجودیت خداست. مثل پرومتئوس، بیگانه و قلمروی بهشت.
نقد تمام این آثار در سایت ما موجوده. یعنی هم قلمروی بهشت هم بیگانه هم پرومتئوس و هم فیلمی که شما درخواست نقدش رو دادید. میتونید از قسمت سرچ سایت اسم فیلم ها رو سرچ کنید و مقاله اونها رو مطالعه کنید.
ممنون بابت حسن توجهتون
سلام و درود
با تشکر از انتشار ابن مقاله
به نظرتون چقدر مقوله هایی چون غرب زدگی و عواقب منفیش در جامعه ما گسترش پیدا کرده ؟ در این حد شده که نیاز به راه های بهبود قوی باشه ؟
ممنون میشم مقاله ای هم پیرامون فیلم ترسناک اما پیچیده و پرمحتوا wailing بنویسید
در پناه حق
سلام و سپاس
از آگاهی افزایی مقالات ارزشمند شما
👍🙏🏼😌
خیلی حرفت درست نیست ما نباید به همه چی سیاسی نگاه کنیم
مثلا هتل ترانسیلوانیا میشه اینجور هم تحلیل کرد که باید نگاهمون رو به خیلی چیزا تغییر بدیم چون یکی باما متفاوته دلیل بر نحس بودنش نیست دقیقا همون چیزی که تو شماره 1 هتل ترانسیلوانیا نشون میداد که تفاوت دلیل بر نحس بودن و شیطانی بودن نیست و ادما در گذر زمان عوض میشن و چیز هایی که یه موقع ازشون میترسیدن الان میتونن باهاش ارتباط بگیرن