کمپانی ها و استودیو هامقالات و مطالب مفید
والت دیزنی؛ نقد و بررسی ابر کمپانی ساخت انیمیشن
انحصار سینما در دستان یهود (قسمت اول)
صنعت سینما، صنعتی پر درآمد است. اما مهم تر از پول و درآمد، تاثیرات فرهنگی ای است که این صنعت می تواند بر روی جامعه جهانی بگذارد. حال صنعت سینمای هالیوود به دنبال چه تاثیر گذاری بر اذهان عمومی است؟ دلیل چنین عملکردی چیست؟ چرا سازندگان محصولات هالیوودی نمی توانند خارج از این حوزه فعالیت داشته باشند؟ برای پاسخ به این پرسش ها با ما در نقد و بررسی کمپانی ها و استودیو های هالیوودی همراه باشید. این قسمت نقد و بررسی ابر کمپانی والت دیزنی.
برای اینکه شبهه ای راجع به اینکه یهودیزه بودن سینما چه ایرادی دارد؟ مگر آنها چه گناهی کرده اند که اینقدر علیه آنان می نویسید؟ و از این قبیل سوالات راجع به یهود حتما قبل از خواندن این مقاله به مقاله عقاید یهود، کابالا، ایلومیناتی، فراماسونری و صهیونیسم مراجعه فرمایید. (بر روی اسم مقاله کلیک کنید تا به مقاله ارجاع داده شوید)
والتر الیاس دیزنی
والت دیزنی معروف ترین و قدیمی ترین کمپانی تولید انیمیشن در جهان است. والتر الیاس دیزنی موسس این ابر کمپانی است. اولین نکته و مهم ترین نکته راجع به او این است که وی یهودی بوده. یعنی موسس این ابر کمپانی یک یهودی بوده. پس بعید نیست از این کمپانی برای تبلیغ و القای عقاید یهودی استفاده کند.
ویژگی های مثبت والت دیزنی
انیمیشن های دیزنی از لحاظ بصری و کمدی به شدت جذاب هستند. کیفیت حرکات شخصیت ها، لباس ها، محیط و صداگذاری فوق العاده هستند. تقریبا تمام انیمیشن های دیزنی ژانر یا چاشنی طنز دارند و امکان ندارد شما را در طول پخش نخندانند. یکی از مشکلات دیزنی ته کشیدن داستان و سناریو هایش است. اگر به آثار اخیر نگاهی بیاندازید و آنها را با آثار قبل مقایسه کنید، متوجه تکراری بودن سناریو ها و داستان های انیمیشن های جدید خواهید شد. اما دیزنی سعی کرده با داستان های فرعی و ویژگی های خاص شخصیتی این خلاء را پر کند و تا حدودی موفق بوده است.
هر کدام از انیمیشن های والت دیزنی در فرهنگ یا دنیایی با ویژگی های جدید اتفاق می افتند. این یکی دیگر از علل جذاب بودن انیمیشن های جدید دیزنی است. در عین حال مطالعه بر روی فرهنگ یا کشور هدف به خوبی انجام می شود و تقریبا هیچ گاف آن چنان ضایعی در معماری و لباس ها دیده نمی شود. موسیقی متن والت دیزنی شاید به پای آثار فاخر هالیوود نرسد اما از کیفیت خوبی برخوردار است.
ویژگی های منفی والت دیزنی
برای درک راحت تر اینکه والت دیزنی در صدد القای چه مضامین منفی ای به مخاطبان خود است و از چه عقایدی پیروی می کند، یکسری از انیمیشن های این کمپانی را به صورت کلی و موضوعی مورد بررسی قرار می دهیم. مثال ها برای هر موضوع مطرح شده کم نیستند. اما به یک یا دو مثال بسنده می کنیم. تمام موضوعات را می توان به کل والت دیزنی تعمیم داد.
مادی گرایی (انیمیشن روح)
در انیمیشن روح شاهد این مضمون هستیم که از لحظه لحظه زندگی خود لذت ببر، در لحظه زندگی کن. هدف اصلی انیمیشن همین است. حال سوال اینجاست چه ایرادی دارد؟ در انیمیشن روح، جو خانواده تشکیل نداده و به تنهایی زندگی می کند. خانه شیک و بزرگی دارد. لباس های گران قیمت می پوشد. تمام اینها این را اثبات می کند که شاید انیمیشن روح در ظاهر یک مضمون خوب و مثبت را معرفی و تبلیغ می کند، اما باطن قضیه همان مادی گرایی نظام غربی است.
مردم غرب روز ها کار می کنند و شب ها پولی را که به دست آورده اند خرج خوش گذرانی می کنند. برخی در طول هفته کار می کنند و آخر هفته پول خود را خرج خوش گذرانی می کنند. مصرف گرایی در غرب بی داد می کند. اسطوره اسراف غذا کشور های غربی هستند. تشکیل خانواده و ازدواج عرفی کمی بی معنی است. حلال زادگی آرزو محسوب می شود. تمام اینها نتایج مادی گرایی هستند. حال مادی گرایی خیلی زیبا و شیک در انیمیشن های والت دیزنی نمود پیدا می کند. این کار شیطان است. “گناه را زیبا جلوه دادن”
درجه بندی نژادها(انیمیشن افسون)
جولیتا(مادرمیرابل) و اعضای خانواده اش(به جز ایزابلا) لباسهایی با تناژ رنگ آبی و سفید به تن دارند. رنگ آبی در روانشناسی رنگها نماد اعتماد، آرامش، فداکاری و وفاداری است. با توجه به اینکه همسر او یک سفیدپوست اروپاییست میتواند نشانه ای باشد برای القا این مطلب به مخاطب که سفیدپوستهای اروپایی انسانهایی آرام، مهربان و مظلوم هستند وگاهی مورد ظلم قرار میگیرند. چون میرابل دختر آنها از جادو بی نصیب مانده و از سوی خانواده و مادربزرگ به نوعی طرد شدهاست.
پپا (خاله میرابل) و اعضای خانوادهاش لباسهایی با تناژ رنگ زرد تیره به تن دارند. در روانشناسی رنگها زرد تیره، نماد بی اعتمادی، حسادت و احتیاط است. این مطلب در این باره میتواند مهم باشد که همسر او یک سیاهپویت است و نسبت به سفیدپوستان از درجه اعتبار کمتری برخوردار است، پس تاحدودی قابل اعتماد نیست و میتواند حسود باشد.
اگر توجه کرده باشید از نظر نوع موهبتی که اعضای هر خانواده دارند تفاوت نژادی احساس می شود. در خانواده جولیتا هرکدام نیروهایی دارند که با آن میتوانند شفابخش(جولیتا)، انرژیدهنده و نشاط آفرین(ایزابلا) باشند و یا به دیگران کمک کنند(لوئیزا). اما در خانواده پپا موهبتها در این پایه قرار ندارد و در درجه دوم قرار داده شده اند. مثل داشتن گوش شنوا برای جاسوسی(دولوریس)، تعویض چهره و دورویی(کامیلو) و قدرت آنتونیو که کلا راه استفاده مفیدی از طریق آن پیدا نمی شود(طبق گفته مادربزرگ).
شاید استفاده از افراد سیاه پوست در نقش های مثبت در ظاهر باعث شود که مخاطب تصور کند که این انیمیشن مسیری عاری از تبعیض را به پیش گرفته، اما این انیمیشن به صورت مخفی در حال توجیه درجه بندی نژادها در ناخودآگاه مخاطب است.
روابط خارج از عرف (به پیش، لوکا)
در انیمیشن به پیش پدر دو شخصیت اصلی فوت کرده. حال مادر این دو شخصیت تجدید فراش کرده؟ خیر. وی با اینکه مادر دو بچه بزرگ است دوست پسر دارد و رابطه ای عاشقانه با وی دارد. آیا این درست است؟
در انتهای انیمیشن لوکا، لوکا همراه با جولیا به جنوا می رود و با او و مادرش زندگی می کند. اتفاقات روزانه این زندگی در تیتراژ نشان داده می شود. با اینکه ظاهر پاک و موجه است اما زندگی کردن یک پسر با دختری دیگر بدون رقم خوردن ازدواج دقیقا همان رابطه دوست پسر دختری است که به شکل ازدواج سفید نیز گاهی اوقات نمود پیدا می کند. شاید بگویید سن این دو شخصیت کم است و نمی توانند ازدواج کنند. شما درست می گویید. اما آیا در این سن کم این نوع رابطه هم بی ایراد است؟ ظاهر پاک و موجه است اما در باطن تبلیغ و القای همان روابط نا سالم را شاهد هستیم. این کار شیطان است. “گناه را زیبا جلوده دادن”
همجنسگرایی (روح، به پیش، اسباب بازی های 4)
همجنسگرایی نه خیلی مشهود بلکه خیلی ایدئولوژیک و گذرا نشان داده می شود. در انیمیشن به پیش، در سکانسی که پلیس دو برادر را متوقف می کند و آنها با جادو ظاهر خود را تغییر می دهند، یکی از پلیس ها این جمله را به زبان می آورد: دختر دوست دختر من هم مرا دیوانه کرده. این از زبان یک کاراکتر زن گفته می شود. جالب اینجاست که صدا پیشه این شخصیت نیز همجنسگرا است (لینا ویت).
در انیمیشن اسباب بازی های 4 خیلی سریع و گذرا شاهد دو مادر برای یک فرزند هستیم. یک خانواده با دو مادر.
در انیمیشن روح والت دیزنی کمی فراتر می رود و از نظر ایدئولوژیک همجنسگرایی را نشان می دهد. در سکانسی که جو و 22 سوار کشتی شده اند، ساکنان کشتی شروع به معرفی خود می کنند. یکی از آنها می گوید من با جنسیتی دیگر در فلان جا در حال فلان کار هستم. چه شد؟ با جنسیتی دیگر. همجنسگرایان می گویند خدا در آفرینش جسم ما دچار خطا شده. ما در باطن جنسیت دیگری داریم اما جسممان جنسیت دیگری دارد. اینگونه خود را توجیه می کنند. در انیمیشن روح نیز همین ایدئولوژی نمود پیدا کرده است.
نظم نوین جهانی (رایا و آخرین اژدها، روح)
در انیمیشن رایا و آخرین اژدها، هدف اصلی پدر رایا ایجاد یک حکومت و امت واحده است. برای همین در ابتدای انیمیشن سران قبایل را دعوت می کند. اتفاقی که در انتهای انیمیشن مثمر ثمر واقع می شود. این حکومت واحد برای دنیا دقیقا همان نظم نوین جهانی است که راجع به آن در مقاله عقاید یهود، کابالا، ایلومیناتی، فراماسونری و صهیونیسم مفصل صحبت کرده ایم.
در انیمیشن روح نیز شاهد مضامین مربوط به نظم نوین جهانی هستیم. توصیه می کنم ویدئوی زیر را تماشا کنید.
از هم پاشیدگی بنیان خانواده (لوکا، دلیر)
در انیمیشن لوکا ما شاهد سه خانواده مختلف هستیم. خانواده اول خانواده لوکا است. این خانواده جو صمیمی ندارد و ترس و اضطراب بی مورد در والدین لوکا مشهود است. آنها فرزند خود را درک نمی کنند و فقط بخاطر رفتن به یک جزیره متروکه در صدد تنبیه او هستند. همین دلیلی است بر فرار لوکا از خانه. خانواده دوم، خانواده آلبرتو است. پدر او وی را ترک کرده و رفته است. مادرش هم که اصلا مشخص نیست که بوده. خانواده سوم، خانواده جولیا است. پدر و مادر وی از هم جدا شده اند و جولیا تابستان با پدر خود و باقی ایام سال را با مادر خود زندگی می کند. کلا هیچ کدام یک خانواده سالم نیستند. در ضمن تمام این شخصیت ها (لوکا، جولیا، آلبرتو) تک فزرند هستند.
در انیمیشن دلیر، مادر مانع اصلی پیشرفت و علایق دخترش است. حتی برای بعضی کارها او را مجبور می کند. مشکل هم از مادر است و در انتهای انیمیشن وی اصلاح می شود. پدر هم خیلی در این مسائل تربیتی وارد نمی شود. برادرها نیز تا باج نگیرند هیچ کمکی به خواهر خود نمی کنند. عجب خانواده سالمی!
این شکلی نشان دادن خانواده دو دلیل دارد:
اول آنکه فرهنگ غرب همین قدر مسخره است. خانواده ها از هم گسسته و در خیلی اوقات غیر حقیقی اند. تنهایی به حدی بیداد میکند که در انگلیس وزارت تنهایی وجود دارد. نبود خانواده یعنی کاهش شادی و نشاط در جامعه. بیشترین آمار استفاده از قرص های آرام بخش مربوط به غرب است. بیشترین آمار افسردگی مربوط به غرب است. غربی ها نیز برای جبران شادی نداشته خود به مواد مخدر، الکل و روابط نامشروع رو می آورند تا شاید کمی از وضعیت روحی و روانی خود را بهبود بخشند. اما این فقط باعث فرو رفتن بیشتر در منجلاب بدبختی است.
دومین دلیل این است که رسانه ها و دولت های غربی در پی بیشتر و بیشتر جا انداختن همین فرهنگ و روش زندگی در جامعه ی جهانی اند. چرا که اگر فردی خانواده و تعهد نداشته باشد بیشتر کار میکند، بخش زیادی از درآمد خود را خرج مواردی بی اهمیت و در دست همان دولت ها و رسانه ها میکند و از آن جهت که دچار بیماری است، کنترل و نظارت دولتی بر آنها راحت تر است. کسی که در بدیهیات خود دچار مشکل است، دیگر به ظلم سیستم نظارتی اش فکر هم نمیکند چه برسد به آنکه بخواهد برای تغییر و بهبود حرکتی بکند. بدین شکل میتوان توهم شادی و خوشبختی هم ایجاد کرد و با جا انداختن روابط نامشروع، الکل، مواد مخدر و مصرف گرایی احمق هایی(باب اسفنجی) تربیت کرد که بیشترین بازده کاری را برای دولت دارند و کمترین خطر را نیز نسبت به سیستم فعلی دارند.
عشق و دوستی (یخ زده)
در تمام انیمیشن های والت دیزنی شاهد این دو مقوله هستیم. دوستی هایی که تشکیل می شود، با کشمکش هایی همراه می شود و به شکل مد نظر ثمر می دهند. در انیمیشن یخ زده آنا یکبار عاشق می شود و فریب ظاهر فریبنده طرف مقابل را می خورد. اما مشخص می شود عشق حقیقی بین او و خواهرش بوده است. درست هم هست. از بچگی همیشه چنین علاقه ای بینشان بود. در دیگر انیمیشن های دیزنی به اشکال دیگر شاهد این عشق و دوستی هستیم. اما گاهی اوقات جایگاه عشق و هوس برای بیننده تغییر می کند.
جبرگرایی ( درون و بیرون)
اختیار یکی از سرمایه هایی است که خدا به انسان عطا کرده است. اما یهودیان بر این عقیده اند که اختیاری وجود ندارد و اعمال ما از پیش تعیین شده اند (سرنوشت). در انیمیشن درون و بیرون شاهد ابراز این عقیده هستیم. به این شکل که شخصیت اصلی داستان از خود اختیاری ندارد و موجودات مختار داخل سر او به جای وی تصمیم گیری می کنند و حتی حرف می زنند. این یک نوع توجیه رفتار برای سازندگان این اثر است.
خدا (خرس برادر، موآنا)
معمولا در انیمیشن های دیزنی هیچ رد پایی از خدا و دین وجود ندارد. پس ما یا شاهد بی خدایی هستیم یا شاهد خدای بازنشسته (دئیسم). از آن سو که در انیمیشن هایی مثل دایناسور خوب، به نظریه تکامل داروین بها می دهند، به احتمال زیاد شاهد همان بی خدایی یا عدم وجود خدا هستیم.
با این حال در برخی از انیمیشن های والت دیزنی شاهد همتایانی برای خدا یا خدایان جایگزین برای خدای احد و واحد هستیم. برای مثال در انیمیشن خرس برادر گفته می شود اجداد و گذشتگان وفات یافته که روحشان در شفق های قطبی زندگی می کند، عامل اصلی تغییراتی همچون تغییر فصول، بزرگ شدن بچه ها و… در روی زمین هستند. به زبان ساده قدرت خدایی دارند.
در انیمیشن موآنا نیز شاهد خدای مادی هستیم. خدای خشکی یا جزیره ها. خدایی که به شدت ضعیف است و برای بقا و محافظت از خود نیازمند انسان است. خدایی که حتی نمی تواند از خود در برابر یک نیمه خدا محافظت کند.
بخش هاییش رو داخل جاهای مختلف دیده بودم. اما مقاله جامع و مفیدی بود. استفاده بردم خیلی ممنون
عالی بود
خیلی جالب بود.نکات قابل توجهی داشت
با سلام. شما در ابتدای مقاله ادعا کردید که شخص والت دیزنی یهودی بوده است لطف می کنید منبع این ادعا را هم نشان بدهید
سلام علیکم
والتر الیاس دیزنی اینقدر یهودی بودنش محرزه که هرجا سرچ کنید بهتون میگه
طرف خیلی یهودی معروفیه
حتی توی ویکی پدیای انگلیسی که اعتبار خیلی بیشتری از فارسیش داره، با منبع موثق این مسئله اومده
لطفا منبع دقیق بدهید. والا ما سرچ کردیم چیزی پیدا نکردیم. ویکی پدیای انگلیسی را هم از قبل از اینکه پیام بدهم چک کرده بودم الان دوباره چک کردم نوشته به او اتهام یهود ستیزی زده بودند و از خانواده مسیحی بوده است.
البته اینکه داخل شرکت والت دیزنی یهودی زیاد است را قبول دارم اما اینکه خود طرف یهودی باشد باید منبع ذکر کنید
ببینید حین نگارش این مقاله تمام منابع توشون موجود بوده یهودی بودن دیزنی. الان چک کردن همگی حذف کردن که احتمالا علتش موج یهود ستیزی بعد از طوفان الاقصی ست. چون یهود ستیز به شخص دیزنی که زمان جنگ جهانی کلی انیمیشن پروپاگاندا به نفع آمریکا ساخته و کلی هیتلر رو مسخره کرده اصلا نمیچسبه و مشخصه فیکه. ده سال پیش مریل استریپ گفت دیزنی ضد یهود بوده که همون ده سال پیش همه مسخره اش کردن گفتن چرت و پرت نباف
الان تنها منبع موجود معتبر واسه شما The Hollywood Reporter هستش که خبرگزاری رسمی هالیووده. توش حتی ماسون بودن دیزنی رو هم گفته
ولی بازم میگم، کارل لملی ادولف زوکر، جس ال لسکی، مارکوس لاو، برادران وارنر و دیزنی که همشون موسسین کمپانی های هالیوودی هستن، یهودی هستن و معروفم هستن. یعنی چیز پنهان و افشاگرانه ای نیست.