انیمه سریالیانیمه سینمایی
نقد و بررسی انیمه کد گیاس (code geass)؛ لولوش منجی یهود
بروز بی بدیل عقاید خاص در محبوب ترین شخصیت دنیای انیمه
انیمه کد گیاس یکی از معروف ترین انیمه های ژاپنی است. شخصیت اصلی آن یا همان لولوش محبوب ترین شخصیت دنیای انیمه است. داستان معمایی و غیر قابل پیشبینی، بازی های سیاسی و نظامی، اخلاقیات، شخصیت پردازی، نبود شخصیت سیاه و منفی همه و همه دست به دست هم دادند تا این شاهکار ساخته شود. اگر دنبال تعریف و تمجید از کد گیاس هستید به دیگر سایت ها سر بزنید. چون نمی خواهم حرف های تکراری بقیه را (که البته درست هم هستند) بار دیگر برای شما تکرار کنم، ابتدا به سراغ ایرادات و مشکلات فرم سپس به سراغ تحلیل محتوای انیمه کد گیاس می روم تا جزء اولین کسانی باشم که به این مشکلات اشاره کرده و محتوای انیمه کد گیاس را مورد بررسی قرار داده است.
ایرادات فرم داستانی انیمه کد گیاس
یکی از مشکلات فرم داستانی کد گیاس، حفره ها و اشتباهات داستانی آن است. چند سال بعد از اتمام انیمه کد گیاس، سازندگان تصمیم گرفتند با ساختن چند سینمایی این اشتباهات و حفره ها را جبران کنند. در عین حال لولوش را که در انتهای داستان اصلی می میرد زنده می کنند. اما اگر بخواهیم منصفانه بررسی کنیم می بینیم که سینمایی های کد گیاس با اینکه اشتباهات و حفره های قبل را جبران کردند، اما اشتباهات و حفره های جدید ایجاد کردند و برخی از جذابیت های انیمه را از بین بردند.
انیمه کد گیاس در دنیایی در سالهای آینده اتفاق می افتد که آمریکا بر نصف دنیا حکومت می کند. البته که آمریکا در این انیمه به شکل امپراطوری و به اسم بریتانیا شناخته می شود. یکی از اشتباهات انیمه شاید همین باشد. نشان دادن آمریکای روبه افول به شکل یک حکومت به شدت قدرتمند و حاکم بر دنیا. حتی در فیلم های آمریکایی ما شاهد افول و فروپاشی آمریکا هستیم. در بازی ها نیز همین مسئله حاکم است. آمریکا یا با مشکلات اقتصادی یا با حمله مهاجمان فضایی یا با جنگ داخلی (بازی فارکرای4) یا با بلایای طبیعی دست و پنجه نرم می کند. تقریبا در تمام اینها نیز تا نابودی پیش می رود و یا حتی نابود می شود.
هندوانه ای که ژاپنی ها زیر بغل آمریکا گذاشتند را خود آمریکایی ها زیر بغل خودشان نمی گذارند. لولوش قصد نابودی این امپراطوری را دارد، اما در نهایت خودش شاه می شود و خود را فدای بشریت می کند. امپراطوری هم نابود نمی شود.
شاید به ذهن مخاطب برسد این انیمه ضد آمریکایی است. از آن جهت که دشمن اصلی ژاپن و دنیا آمریکا معرفی می شود. اما ناجی ژاپن و البته محبوب ترین شخصیت دنیای انیمه نیز آمریکایی است. همان لولوش. خیلی از شخصیت ها مثبت و خوب داستان مانند شرلی از اشراف آمریکایی هستند. حتی سوزوکو که یک ژاپنی است واقعا نقش رو اعصاب و منفوری را بازی می کند و تا قسمت های پایانی انیمه وضعیت همین است. ژاپنی ها صرفا مهره های بی ارزش بازی برای لولوش هستند که البته بدون او به هیچ دردی نمی خورند و توانایی پیروزی که هیچ، توانایی مقاومت چند دقیقه ای هم ندارند. حتی در سکانسی لولوش به گروهی اراذل ژاپنی برمی خورد و برای تفریح به آنان دستورات تمسخر آمیز می دهد. پس امکان ندارد با یک انیمه ضد آمریکایی طرف باشیم. بیشتر شبیه به ضد ژاپنی است.
ابهام اصلی داستان فرقه گیاس بود که اصلا حل نشد. بله آنها همگی نابود شدند اما اینکه از کجا آمده اند و آمدنشان بهر چه بود اصلا مشخص نشد. حتی در سینمایی های کد گیاس.
مرگ شرلی افتضاح ترین تصمیم سازندگان انیمه کد گیاس بود. هیچ دستاورد آن چنان مهم و خاصی نداشت. باعث شد که لولوش در پی کشتن رولو بیافتند و انتقام بگیرد، اما رولو در جنگ مرد و حتی پایان دراماتیکی داشت. داستان فقط سعی داشت از دست رفته های لولوش را برای عزم و اراده او در مسیرش بیشتر کند و زیاده روی کرد. مشکلی که در سینمایی ها حل شد اما با کشتن شرلی فرقی نداشت. چراکه شرلی هیچ نقش خاصی را ایفا نکرد و حتی یکی از بهترین بخش های داستانِ زندگی شرلی (مواجهه با ماو یکی دیگر از صاحبان گیاس) حذف شد.
سینمایی چهارم کد گیاس خیلی جالب نبود و حتی به گرد پای انیمه سریالی و سه سینمایی قبل هم نمی رسید. صرفا می خواستند لولوش را زنده کنند. همین. منزجر کننده ترین بخش سینمایی چهارم کد گیاس کشوری بود که مردم آن فقط از راه جنگ، قتل و غارت می توانستند امرار معاش کنند. حتی پس از صلح جهانی شاهزاده این کشور است که صلح را شکسته و جنگ راه می اندازد. کشوری که با توجه به ظاهر طبیعی، معماری، لباس و حتی خط بدون شک یکی از کشورهای خاورمیانه است. تروریست نشان دادن کل مردم یکی از کشور های خاورمیانه (یاد حرف های ترامپ افتادم) عمق وقاحت است. در ضمن، در سریال کد گیاس، پیروان خاص وی وی لباس شبیه به لباس های عربی بر تن داشتند.
نکته جالب اینجاست که سازندگان کد گیاس حتی نمی دانند حروف فارسی و عربی سر هم نوشته می شوند و تشکیل کلمه می دهند. روی یکی از تابلو های حروف فارسی یا عربی را مشاهده می کنیم که جدا از هم کلمه تشکیل داده اند. حداقل دو تا سرچ تو اینترنت می زندند و دو دقیقه راجع به این موضوع تحقیق می کردند.
یکی از مفاهیم فیلم که آن را خیلی دوست داشتم، قدرت ایران بود. در جای جای فیلم دنیا درگیر جنگ های مختلف است و نقشه دنیا مدام در حال تغییر است. نقاط مختلف دنیا ذره به ذره تحت سلطه امپراطوری بریتانیا یا اتحاد لولوش می روند. اما ایران تحت هیچ شرایطی تحت سلطه و اشغال هیچکدام از حکومت ها نمی رود. این را می توان از روی نقشه هایی که در طول سریال کد گیاس نمایش داده می شوند فهمید. ایران از نظر سیاسی و نظامی آن چنان قدرتی دارد که اگر تمام دنیا هم اشغال بشود، ایران استقلال خود را حفظ می کند. اگر به نقشه های پایین دقت کنید متوجه می شوید رنگ ایران با بقیه کشور ها کاملا متفاوت است.
تحلیل محتوای انیمه کد گیاس
لولوش
مهم ترین و اصلی ترین بررسی، برمی گردد به شخصیت لولوش، محبوب ترین شخصیت دنیای انیمه. بررسی لولوش در اصل بررسی کل انیمه کد گیاس است. لولوش معتقد است باید به هدف رسید. اصلا راهی که ما را به هدف می رساند مهم نیست. حتی اگر قرار باشد دست هایت آلوده شود، این کار را باید بکنی. لولوش خود را فرد برگزیده می داند که با گیاس به کمال رسیده و باید در راه هدف خود به پیش برود. در عقاید او همه وسیله و مهره های شطرنج او برای رسیدن به هدفش هستند و تا تاریخ مصرفشان تمام نشده باید از تمام ظرفیتشان استفاده کرد. بقیه برای استفاده شدن اختیاری ندارند. اگر نخواهند تحت شرایطی قرار داده می شوند (توسط لولوش) تا مجبور به کار بشوند. هر وقت هم لولوش لازم بداند فدا می شوند.
نمونه اش را در طول داستان زیاد دیدیم. مثل زمانی که لولوش شوالیه های سیاه را به کوه درون محاصره برد تا برای زنده ماندن مجبور به همکاری شوند. یا پس از مرگ شرلی با رولو برخوردی نکرد تا در زمان مناسب با بیشترین بهره وری از او استفاده بیشتری کند. یا در انتهای انیمه کد گیاس که به سربازان دستور می دهد تا از او پیروی کنند.
شاید با خود بگویید تمام این کار ها و زیر پا گذاشتن اصول انسانی برای صلح نهایی و نجات بشریت در انتهای داستان لازم بود. تبریک می گویم. انیمه کد گیاس توانسته اعمال شنیع و غیر انسانی لولوش را برای شما توجیه کند. توجیهاتی که در دنیای سینما کم نیستند. مانند توجیه حمله به عراق توسط آمریکا یا روابط خارج از عرف. این روش سینما گران برای توجیه و صحیح جلوه دادن این اعمال غیر انسانی است.
جان انسان ها چیزی نیست که به خودمان اجازه دهیم راجع به آنها، ما تصمیم بگیریم. معمولا در جواب ایراد گرفتن دیگران برای برخی رفتار های خودمان از جمله “زندگی خودمان به خودمان مربوط است نه به کس دیگری” استفاده می کنیم. برای رفتار های شخصی که در جامعه تاثیری ندارند و باعث نقض قوانین دینی و کشوری نمی شود کاملا درست است. اما اگر زندگی ما و تصمیم گیری راجع به آن به دیگران مربوط نیست، استفاده و بازیچه قرار دادن جان ما توسط دیگران درست است. من که می گویم خیر. اما لولوش چنین عقیده ای ندارد و برای هدفش حتی جان دیگران را نیز بازیچه قرار می دهد.
لولوش عقیده دارد دنیا قابل اصلاح نیست و باید آن را یک دور نابود کرد و دوباره ساخت. این عقیده در دنیای انیمه در جاهای دیگر هم دیده می شود. مثل انیمه آکامه گا کیل یا اتک تایتان. و البته توجیه شده و درست هم نشان داده می شود. حتی کسانی که از درون قصد اصلاح دنیا را دارند، منفور نشان داده می شوند. البته تا زمانی که بر عقیده اصلاح از درون خود باقی بمانند. مانند شخصیت سوزوکو در کد گیاس و شخصیتی که بال های فرشته داشت (اسمش یادم نیست) در آکامه گا کیل.
حالا بیایید عقاید مطرح شده از لولوش را کمی بیشتر و عمیق تر مورد بررسی قرار دهیم.
می دانستید در اساطیر و نماد های یهودی شیر ایستاده خشمگین (ژیان) نشانه چیست؟ نشانه به حکومت رسیدن یهود به هر قیمتی است. کاری به نماد نداریم. به عقیده پشت این نماد کار داریم. به حکومت (هدف) رسیدن به هر قیمتی. لولوش هم چنین عقیده ای داشت. این اشتراک اول اعتقادات لولوش با اعتقادات یهودی است.
در تورات آمده :« یهودیان حاکمان دنیا هستند و غیر یهودیان سگانی هستند که باید به یهود خدمت کنند و از خرده نان هایی که از دهان یهودیان به زمین می ریزد تغذیه کنند.» البته که عنایت یهودیان به غیر یهود بیشتر از این حرف هاست (می توانید برای مطالعه بیشتر اینجا کلیک کنید). این نقطه اشتراک دوم اعتقادات لولوش با یهود است. مردم صرفا ابزار و راه رسیدن به هدف هستند و به هر شکلی که او صلاح بداند از آنها استفاده می کند.
یهود بر این عقیده است که دنیای کنونی ساکنان بیش از اندازه غیر یهودی دارد. به همین دلیل تعداد زیادی از آنها را باید کشت و دنیا را ویران کرد. پس از آن دنیا را از نو ساخت. دقیقا مثل داستان نوح که همه چیز برای برگزیدگان پاک شد و دنیای جدیدی مهیا شد. لولوش نیز همین عقیده را دارد و حتی در آخرین لحظه زندگی اش می گوید:« من دنیا را نابود کردم و دوباره ساختم.» این سومین اشتراک عقاید لولوش با یهودیان است. ما در تیتراژ آغازین فصل چهار انیمه اتک تایتان نیز شاهد همین مضمون هستیم. نابود کردن دنیا و دوباره ساختن آن. این عقیده به آخرالزمان گرایی و گاهی اوقات پسا آخرالزمان گرایی در یهودیت معروف است. همچنین در تلمود آمده ” تا می توانید از غیر یهود بکشید و چنان چه قدرت کشتن او را داشتید و او را به قتل نرساندید، مرتکب خلاف شرع شده اید”.
لولوش خود را فردی برگزیده می داند. یهودیان نیز خود را انسان های برگزیده می دانند. در تلمود آمده “ارواح یهود از ارواح دیگران افضل است”. همچنین “اگر یهودیان نبودند برکت از روی زمین برداشته می شد و آفتاب ظاهر نمی شد و باران نمی بارید”. این جملات اثبات می کند که یهود خود را قوم برتر و برگزیده می داند. دقیقا مثل لولوش که خود را برگزیده می داند. این از چهارمین اشتراک عقاید لولوش با یهودیان.
در انتهای انیمه کد گیاس نیز لولوش خود را فدا می کند تا بشریت به صلح و صفا برسد. کمی آشنا نیست. در سینمایی ماتریکس همین اتفاق افتاد. نئو خود را فدا کرد. در ناکجا آباد موعود(مانگا) نیز عما خود را برای بشریت فدا کرد. در اتک تایتان نیز دقیقا همین فداکاری صورت گرفت. در نقد و بررسی های ماتریکس،اتک تایتان و ناکجا آباد موعود گمانه زنی هایی را جع به صهیونیستی و یهودیزه بودن آثار زده می شود (روی اسامی کلیک کنید و خود قضاوت کنید). حال همین اتفاق را در کد گیاس هم شاهد هستیم. (شاید اتک تایتان و ناکجا آباد موعود پس از کد گیاس ساخته شده اند اما ایدئولوژی و تفکرات سازندگان آنها با سازندگان کد گیاس تفاوتی ندارد. این در مضامین مطرح شده کاملا مشهود و قابل ارجاع است). یکی دیگر از عقاید سینمایی یهود در زندگی نامه لولوش شورشی.
کابالیسم ها (عرفان یهود) بر این عقیده اند که انسان می تواند با تلاش و اراده پولادین به کمال برسد. نهایت این کمال را همانطور که در درخت کابالا هم می بینیم، عدد ده یا همان خدا بیان کرده اند. هدف اصلی کابالیسم ها نیز همین است. رسیدن به مقام خدایی. جالب است که لولوش به قدری اراده اش قوی می شود و به کمال می رسد که حتی می تواند به خدا هم دستور دهد. یعنی قدرت و اراده او به نهایت خود می رسد و وی می تواند به مقام خدایی برسد. خدایی همتا با خدای احد و واحد. این هم نقطه اشتراکی دیگر با یهود (کابالا نام دیگرش عرفان یهود است و از اندیشه های یهودی نشات می گیرد).
نکته جالب دیگر این است که لولوش از نظر قدرت بدنی و جنگ تن به تن به شدت ضعیف است. او متکی و وابسته به قدرت فرابشری خود و استعداد خود در استراتژیک است. این یکی از ویژگی های دیگر مشترک وی با شخصیت های یهودی نما مانند ارن در اتک تایتان و هیکاپ در چگونه اژدهای خود را تربیت کنیم، است. حتی می تواند الگویی برای شخصیت اصلی انیمه و انیمشن نام برده بوده باشد.
لباس سلطنتی لولوش نیز بسیار قابل تامل است. بر روی لباس و کلاه وی چشم جهان بین (یکی از نماد های ایلومیناتی) مشهود است. لباس سلطنتی بریتانیای جدید (آمریکا) که بر نصف دنیا سلطنت می کند. آیا منظور همان حکومت جهانی یهود بر دنیا نیست؟ جالب است که در فن آرت ها، پوسترها و برخی صحنه ها، لولوش حالتی به خود گرفته که به چشم چپش تاکید بیشتری می کند. در ایلومیناتی چشم چپ نمادی مقدس و نمادی از دجال است. همان چشم جهان بین. این چشم روی لباس لولوش وجود دارد و در جای جای صحنه ها، فن آرت ها و پوستر ها به آن تاکید می شود.
جالب است که به پرچم بریتانیای نوین (آمریکا) نیز کمی دقت کنیم. یک شیر ژیان به همراه مار در هم پیچ خورده روی آن مشاهده می شود. هم شیر ژیان هم مار در هم پیچ خورده از نماد های یهودی هستند. مار به معنای حیات در یهود است ( روی سازمان بهداشت جهانی نیز مشهود است) و شیر نماد به حکومت رسیدن یهود به هر قیمتی است (روی پرچم های سلطنتی کشورهای اروپایی مشهود است). حال اینجا نیز ما شاهد این نماد ها روی پرچم کشوری هستیم که سعی در تصاحب دنیا دارد. همان حکومت یهود. لولوش نیز امپراطور همین حکومت می شود و در نهایت هم امپراطوری بریتانیا را نابود نمی کند.
از تمام تکه های پازل بالا می توان دو برداشت کرد. برداشت اول این است که لولوش منجی یهود (دجال) است. چرا که در کاخی شبیه به معبد سلیمان (جایی که می توان به علوم غریبه دست پیدا کرد، همانطور که پدر لولوش چنین مکانی داشت) با لباسی که چشم جهان بین بر روی آن نقش بسته است و عقایدی که از یهودیت سرچشمه می گیرد اقدام به وقوع جنگ آخرالزمانی می کند. وجه لولوش در انیمه و عقاید مطرح شده این احتمال را به شدت قوی می کند که وی دجال یا همان منجی یهود است.
برداشت دوم نیز این است که عقاید و طراحی لباس لولوش نشات گرفته از عقاید یهودیانی است در سیستم های سلطنتی و دولتی دنیا نفوذ کرده اند. عقایدی که حتی او را تحت تاثیر قرار داده اند. یعنی نوع دیدگاه و لباس او به واسته نفوذ فرهنگی و سیاسی یهودیان در سیستم های مختلف فرهنگی و دولتی است. لولوش نیز بی تاثیر از این نفوذ نبوده است. باز هم از نتیجه چیزی کم نمی شود. فردی با عقاید یهود می آید و آخرالزمان را رقم می زند. نتیجه دو برداشت ثابت است. راه مهم نیست. هدف مهم است.
شیاطین و فرشتگان (خیر و شر)
کمی به تیتراژ پایانی فصل دوم کد گیاس توجه کنید. برخی شخصیت ها در ظاهر فرشته و برخی در ظاهر شیطان نمود پیدا می کنند. انیمه کد گیاس تقریبا هیچ شخصیت منفی (شر) یا مثبت (خیر) ارائه نداد و همگی شخصیت ها خنثی (خاکستری) بودند. حتی شخصیت های محبوب تر ظاهر و بال شیطان و شخصیت های منفور تر ظاهر و بال فرشته دارند. حال نشان دادن شخصیت های خاکستری در قامت نیروهای خیر و شر چه معنایی دارد؟
برداشت اول آن است که نیروهای خیر و شر با هم هیچ تفاوتی ندارند و هر دو در پی سود و منفعت شخصی خودشان هستند. در این بین کسی که باعث و بانی اصلی صلح جهانی می شود یک نیروی شر است. این معرفی کردن نیروی شر یا شیطانی به عنوان ناجی بشریت است. این وسط هم مهم نیست چند نفر کشته، یتیم، بیوه، آواره و بدبخت شوند. از شر نباید انتظار بیشتری داشت اما حداقل نتیجه نهایی خوبی می دهد. این می تواند دیدگاه انیمه کد گیاس باشد.
برداشت دوم همان خدای بد و شیطان خوب است. در عقاید یهود که به شدت در شخصیت اصلی انیمه نمود پیدا می کند، خدا دشمن انسان است و شیطان خدمت کننده به انسان است (برای اطلاعات بیشتر اینجا کلیک کنید). حال همین نماینده شیطان (دجال) ظهور می کند و برای بشریت صلح جهانی را رقم می زند.
خیلی جالب است که محبوب ترین شخصیت انیمه های ژاپنی، یک آمریکایی با عقاید یهودی و ظاهری شیطانی است.
جایگاه زن
در انیمه کد گیاس زنان نقش های اساسی ایفا می کنند. از معروف ترین زنان در این انیمه می توان به نانالی، سی سی، مادر لولوش، شرلی، کارن، کورنلیا و یوفیمیا اشاره کرد. ابتدا بیایید این شخصیت ها را بررسی کنیم و سپس به سراغ نگاه کلی انیمه کد گیاس نسبت به زنان برویم.
نانالی: یک دختر بدبخت، ناتوان، ضعیف و نقطه ضعف اصلی لولوش است که در انتهای فصل یک باعث می شود لولوش شکست بخورد و برای یک فصل دیگر رسیدن به هدفش به تعویق بیافتد. نانالی اهداف و برنامه های خوب و مفیدی دارد، اما دریغ از اندکی توانایی. به معنای واقعی کلمه او به تنهایی یک تکه گوشت بیش نیست. در مورد نانالی انیمه کد گیاس از این سوی با افتاده. نا گفته هم نماند او اسطوره مقاومت است. تنها کسی است که گیاس را خنثی می کند و بیشترین مقاومت را در برابر گیاس برادرش رقم می زند. این یعنی اراده پولادین. اما در انتها شکست می خورد.
سی سی: مرموز، اعصاب خورد کن (گاهی اوقات) و مبهم است. در ظاهر یک زن معمولی و مهربان است. اما پس از دیدن انیمه و آشنایی بیشتر با خلقیات او، متوجه می شویم یک زن بی رحم، خودخواه و کاملا خونسرد است. شخصیتی که در تیتراژ مانند یک پری یا فرشته نمود پیدا می کند، در اصل یک شیطان است. آخرش هم نفهمیدیم رابطه گذشته او با فرقه گیاس و دلیل جدایی او از این فرقه چه بود. اگر لولوش به او نیاز نداشت، امکان نداشت او را از برخی مخمصه ها نجات دهد و با او همراهی کند. پس سی سی عملا برای لولوش یک وسیله است.
شرلی: دقیقا همان ماهیت میکاسا و میسا میسا در انیمه های اتک تایتان و دفترچه مرگ را دارد. هر سه تای این شخصیت ها عاشق مردی هستند که برایشان تره هم خورد نمی کند و برای جذب او دست به هر کاری می زنند. هیچکدام هم در آخر به عشقشان نرسیدند. میسا میسا 75 درصد عمر خود را برای لایت فدا کرد و حتی در نهایت خودکشی کرد. اما لایت فقط به چشم وسیله به او نگاه می کرد. میکاسا هم آنقدر ارن ارن کرد که برای فصل اول از نظر مخاطبین جزء شخصیت های منفور شد. شرلی هم مثل همین دوتاست. او تقریبا هر کاری که از دستش بر می آید می کند تا لولوش را جذب کند. اما تنها نقشی که بازی می کند نقش مادربزرگ نگران است که دم به دقیقه زنگ می زند و مزاحم لولوش می شود. اتفاقات احساسی حول این شخصیت خیلی خوب بودند که در سریال با حذف شخصیت و در سینمایی ها با حذف اتفاقات تمام پتانسیل او را حیف و میل کردند.
کارن: شاهد ظاهر فرشته و باطن شیطان هستیم. وی در ظاهر شخصیت آرام و ضعیفی است. اما در حقیقت قوی ترین عضو شوالیه های سیاه است. یک زن جنگجو و مبارز. کلا انیمه ها عادت دارند زنان را بیشتر در موقعیت های جنگی و خشن قرار دهند.
کورنلیا: خواهر ناتنی لولوش و عملا سپه سالار و یکی از قوی ترین جنگجویان امپراطوری است. باز هم شاهد حماسه آفرینی یک زن در نقش مبارز هستیم. می بینیم که در دو سمت امپراطوری و شوالیه های سیاه، اصلی ترین مبارزان زن هستند. یعنی زنان نقش های اساسی تری نسبت به مردان در جایگاه هایی که وظیفه ای در آن شامل حالشان نمی شود انجام می دهند.
یوفیمیا: خواهر تنی کورنلیا و ناتنی لولوش است. با قدرت و نفوذ خود سعی دارد به ژاپن استقلال بدهد تا بدون جنگ و خونریزی صلح پایدار شود. هدفی که مانع اصلی و تیر خلاصی است بر راه پر خون لولوش. لولوش نا خواسته به او دستوری می دهد و این دستور سرآغاز قیام اول ژاپن و شوالیه های سیاه علیه امپراطوری می شود که تا پیروزی نهایی به پیش می رود اما به ثمر نمی رسد. دقیقا هم مشخص نشد که چرا گیاس لولوش خود به خود عمل کرد. تا انتهای داستان نیز این اتفاق دوباره رخ نداد. یکی دیگر از حفره های انیمه کد گیاس. یوفیمیا یکی از شجاع ترین و انسان ترین شخصیت های کد گیاس بود که او هم ملعبه دست لولوش شد و به مهره سوخته ای برای به هدف رسیدن لولوش تبدیل شد (لولوش خودش یوفیمیا را کشت).
مادر لولوش: اگر بگویم یکی منفورترین کاراکتر انیمه کد گیاس است دروغ نگفتم. تا قسمت 45 انیمه یعنی 90 درصد داستان فکر می کنیم او زنی مهربان بوده و بی گناه کشته شده. معصومیت از چهره اش می بارد و وضعیت فرزندانش دل مخاطب را به رحم می آورد. اما او نه بی گناه بوده و نه مرده. حتی وضعیت جسمی نانالی نیز تقصیر اوست. هدفش هم با هدف پدر لولوش فرقی ندارد و یکی از دشمنان لولوش محسوب می شود. شیطانی است در ظاهر فرشته.
تقریبا تمام مرد ها در کد گیاس، از همان ابتدا وضعیت فکری و عقیدتی شان مشخص بود. اما زنان موجودات مرموز و گاها شیطانی در لباس فرشته نمایش داده می شوند. عجب! تقریبا همشان نیز مهره های بازی می شوند و از آنها استفاده ابزاری می شود.
نشان دادن زن به عنوان مبارز و جنگجو، ایفا نکردن نقش همسرانه و مادرانه، جذاب جلوه دادن زنان بر اساس ظاهر و نوع پوشش، تقلیل کردن لباس های روزمره (دامن بیش از اندازه کوتاه) و نشان دادن زنان در حالت های برهنه و نیم برهنه، همه و همه نشانه هایی از تقلیل شان و منزلت زنان است. همچنین زنان مهره های بازی بیش نیستند و وضعیت فکری شان مشخص نیست. پشت سر هر مرد نقش منفی نیز یک زن نقش منفی وجود دارد تا مبادا چیزی از سهم این سفره به زنان نرسد. این نوع دیدگاه سینمای غرب (سینما و فرهنگ ژاپن تاثیر پذیرفته از سینما و فرهنگ غرب هستند و عملا طبق همان الگو های فکری رفتار می کنند) نسبت به زنان است. در ظاهر به زنان بها می دهند و نقش های حیاتی داستان را به آنان می دهند. اما باطن همانی است که خواندید. تغییر ماهیت زن به نفع اهداف خودشان. بله زن یک مهره و وسیله برای اهداف صاحبان رسانه بیش نیست.
خانواده
اگر در انیمه کد گیاس یک خانواده سالم دیدید حتما در بخش نظرات کامنتش را بگذارید. لولوش پدر و مادری دارد که هیچ بنی بشری نمی خواهد داشته باشد. حتی مادر مورد علاقه اش هم مشخص می شود افریته ای بیش نبوده است. کارن نیز خانواده ای از هم پاشیده دارد. خواهر و برادران سلطنتی هم روابط سیاسی و نه خانوادگی، دارند. برادر حاضر به کشتن خواهر و برادر خود هم می شود. سوزوکو پدر خود را کشته. شرلی پدرش را اصلا نمی بیند تا زمان مرگ پدرش. در طول انیمه چهار شخصیت تصمیم به ازدواج می گیرند. ازدواج دوتای آنها به هم می خورد و رابطه دوتای دیگر هم بیشتر شبیه به ازدواج سفید است. پدر و مادر هیچ کدام از شخصیت های فرعی نیز نمایش داده نمی شوند. کلا در انیمه کد گیاس خانواده بی معنی است.
بدون شک یکی از بهترین آثار ژاپنی انیمه کد گیاس است. اما چون با چنین اثری طرف هستیم نباید چشم هایمان را به روی مضامین منفی آن ببندیم. اثر کد گیاس از نظر محتوا خیلی مثبت نیست و سعی در چپاندن مضامین خیلی نامناسبی در ذهن مخاطب خود دارد. امید است با خواندن این قبیل مقاله ها و بالا بردن سواد رسانه ای خود، خود را از تحت تاثیر قرار گرفتن نکات منفی مصون کنید. همیشه می گویم “با تفکر نقادانه با آثار نگاه کنید تا مبادا بازیچه دست صاحبان رسانه شوید”.
خوب بود. کاملا موافق بودم. اون دختری که یوفیما رو دوست داشت چرا نیاوردی؟
جالب بود …
خدا قوت مثل همیشه خوب بود
درود به شما
به شخصه دوست داشتم نقد منصفانه و به دور از جهت گیری خاصی رو بخونم در حالیکه از همون ابتدا نویسنده در حال توپیدن به آمریکا و یهودیت هست!
کاری ندارم که واقعا آمریکا رو به افول هست یا اصلا بریتانیای انیمه چه ربطی به آمریکا داره؟!
ولی سوالی مهمی دارم.آیا نمیشه در یک داستان یک کشور ً”رو به افول”رو قوی نشون داد؟
آیا داستان کد گیاس الزاما باید از دنیای واقعی یا بقیه آثار پیروی بکنه؟مثلا نباید اثری ساخت که در آن ایران قوی ترین کشور دنیا باشه؟مسلما این موضوع نقطه ضعف یک اثر ،آن هم اثری تخیلی نیست.(با فرض اینکه بریتانیا همون آمریکا باشه البته!)
البته بریتانیای انیمه هم رو به افول بود تا حدودی!
این جهت گیری افراطی شما در خصوص نقشه ایران به خوبی دیده میشه که دارید علنا اعلام میکنید که اثر دوست داشتنیتون اثری هست که بیاد و از ایران تعریف بکنه!
منظور نویسنده از منصفانه اینه که در کنار خوبی ها و نقاط قوت اثر، ایرادات و نقاط ضعفش رو هم بگیم. سایت های دیگه مثل زومجی و پروشات یا یک اثر رو خیلی بد جلوه می دن و کلش رو ضعیف میدونن یا همش راجع بهش به به و چه چه می کنن. ولی توی کل فضای سایبر تنها سایتی که نقاط ضعف این اثر و محتوای اون رو بررسی کرده همین آی نقده.
نویسنده در حال نقد اثر بوده. وقتی در انیمه آمریکا و یهودیت (که از دشمنان دیرینه ما هم هستند البته!) دخیل بودند، چرا نویسنده نباید بررسی شون کنه؟ راست هم میگه ایراداتش منطقیه. به نظر من چون شما خودت افراطی هستی و این اثر رو خیلی دوست داشتی تحمل ذره ای انتقاد ازش رو نداری.
معلوم بود بریتانیا همون آمریکاست. رو نقشه یک نگاه بنداز. قشنگ جغرافیای قرار گیریشون یکیه
بریتانیا هم رو به افول نبود، در کل داستان داشت همینطور کشور های بیشتری رو فتح می کرد.
هر فردی در دنیا دوست داره کشورش هم مقتدر باشه و هم بقیه به اقتدارش اغراق کنند. حالا چه ایرانی باشه چه افغانستانی. همه وطنشون رو دوست دارند و می خوان اقتداری داشته باشه که همه بهش اغراق کنند. از نظر من این به وطن دوستی و وطن پرستی برمی گرده نه افراط. همه دوست دارند از وطنشون تعریف بشه. البته به جز خائنین و وطن فروش ها. نکنه شما از همونا هستید که از خوشحالی نویسنده از اینکه ایران رو داخل کد گیاس جز معدود کشور های آزاد نشون داده ناراحت شدید.
منم وقتی دیدم ایران جزء معدود کشور های دارای استقلال نشون داده شده خیلی خوشحال شدم. چون وطنم رو دوست دارم.
لطفا کمی فکر کنید و بعد نظر بدید. واقعا برام عجیبه چرا نظر شما رو تایید کردند:/
درود
آیا اصلا بنده گفتم کد گیاس بی نقصه و شاهکار؟
اول اینکه قطعا کد گیاس نقطه ضعف هایی داره و این توجه زیادی که بهش میشه بیشتر به خاطر چند دقیقه پایانیش هست.ولی ربط دادن بریتانیای اثر به آمریکا و سپس نقطه ضعف شمردنش ، به خاطر اینکه منتقد مخالف آمریکا است، به نظرتون منطقیه؟
دوم اینکه بریتانیا خیلی از کشورها رو اشغال کرده و فقط ایالات متحده جزوش نیست.
سوم اینکه بریتانیا اوایل داستان قدرتمند بود ولی به مرور زمان دچار آشوب های داخلی شد.اگه این افول نیست پس چیه؟
چهارم قطعا من هم عاشق کشورم هستم ولی دلیل نمیشه تمجید از ایران رو نقطه قوت یک اثر تلقی کنم یا تمجید از آمریکا (یا هر کشوری که دشمن میدونید) رو نقطه ضعفش.به عبارتی شما اثری رو ترجیح میدی که چاپلوسی شما رو بکنه؟
سلام علیکم
مسئله اول: در انیمه بریتانیا دچار آشوب داخلی نشد. تا جایی که پدر لولوش کشته شد، لولوش به جاش شاه شد و جنگش با برادرش شروع شد.
مسئله دوم: بنده تمجید از آمریکا رو نقطه ضعف اثر نخوندم مرگ شرلی، فرقه گیاس و یک ایراد نوشتاری، نقاط ضعف فیلمنامه خوانده شد. من از واژه اشتباه نه ضعف برای اون بخش مد نظر شما استفاده کردم. اشتباهی در پیشبینی آینده. در کنار این واژه از شاید هم استفاده کردم تا نگویم قطعا این موضوع صادق است. اما اینکه خود آمریکایی ها چنین وجه مقتدری از آینده سیاسی خود نشان نمی دهند اما سازندگان ژاپنی اینکار را کرده اند صحیح است.
مسئله سوم: در مورد استقلال ایران نوشتم “خیلی دوست داشتم”. یعنی به شخصه این مفهوم را دوست داشتم. جزئی از نقاط قوت اثر اون رو ندونستم. نظر شخصیم بود به عنوان یک ایرانی. اگر نقطه قوت می دونستم می نوشتم نقطه قوت و از “دوست داشتن” استفاده نمی کردم.
مسئله چهارم: ما انتقاد پذیر هستیم وگرنه نظر شما منتشر نمی شد. خوشحالم می شویم تا بحث و گفتگویی داشته باشیم. منتها چون از واژه حساسیت بر انگیزی چون افراطی و علامت ! استفاده کردید، باعث شده بعضی ها نسبت به نظرتون واکنش نشون بدهند.
در کل خوشحال شدم از نظر دهی شما و امیدوارم از کامنتم جوابی رو که می خواستید گرفته باشید
اینکه میگی بیشتر توجه ها نسبت به کد گیاس بخاطر چند دقیقه آخرشه باطلی بیش نیست . آره فصل ۱ انیمه تعریفی نداره اما فصل دوم واقعا شاهکاره ضمن اینکه از نظر شخصیت پردازی و داستان هم اثری خیلی خوبیه
همچنین مگه شما موافق انتقاد نیستی؟پس چرا از اینکه نظر بنده تایید شده ناراحت شدید؟
h. abdollahi. k اسم نویسنده هست
باور کن این حرفا درسته
ولی اونی که افراطی نیست دلایل منطقی میاره نه دلایل الکی و فحش و توهین.
واقعا درک نمیکنم بعضیارو که میاند به این گیر ميدند که چرا کد گیاس اومده بریتانیا که رو نقشه همون آمریکا محسوب میشه چرا قدرتمند بوده و اینا😐انیمه کاملا بحثش با دنیای واقعیت جداست قابل توجه بعضیا😐هر انیمه ای یا هر فیلمی میتونه دنیای خودشو داشته باشه .بیاد یه چیزو قوی نشون بده یا نده .اصلا کشوری که این انیمه رو ساخته ژاپن بوده .و مخاطبان بیشتر ژاپنی ها و کشورهای دیگه که مخاطبان انیمه توشون بیشتره .مثلا اروپا .آمریکا و و خیلی کشورای دیگه .و اصلا کسایی که تو ایران انیمه میبینن نسبت به به کشور های دیگه هیچی نیست و زیاد به حساب نمیاد .اونوقت هرچی میشه بعضی افرادتو همین ایران به خودشون میگیرن 😐
طرفدار کد گیاس هستم ولی قبول هم دارم یه سری اشکالات چه بزرگ و کوچیک ولی واقعا مسخره ترین ایرادی که میشه از یه انیمه گرفت اینه که بیای گیر بدی چرا فلان کشور رو این کارو کرده تو انیمه 🤨
اگر تعصب چشمتون رو کور نکرده باشه و حقیقت دوستی هنوز تو وجودتون باشه متوجه حقایق می شید . موفق باشید .
این انیمه ازمعدود انیمههای مورد علاقه من هست،امادرباره نقد نویسنده، که بیشتر از آمریکا و یهودیت نقد میکنه، این است که تمامی کشورهای جهان بجز ایران(البته بجزنفوذیهای ایران)،یاتحت سلطهی ایلوماتی هستند یا تحت تاثیراون.بیشتر فیلمها و انیمه هایی که پخش میشوند،معمولا زیر نظر ایلوماتی هستند.ایلوماتی هم درست شدهی مخفی ترین گروه اندک از یهودیان صهیونیست هستند.یهودیان صهیونیست برای این که خودراامپراطورتمام جهان بدانندمخفیانه تمامی دولت ها،اقتصاد،رسانه وسیاست رازیرنظردارند.اگرکشوری مخالف روش آنان باشدبه شدت بااون کشوردشمن هستند،مانند ایران.الان یه نظر به این فیلم بندازیم نشانه هایی از فرقه ایلوماتی دیده میشه،که برگرفته از فرهنگ یهودیان صهیونیست هست.
درضمن بریتانیا دراین انیمه خود ایالات محتده هست.توی نقشهی انیمه نشان داده.
تقطهی ضعف و قوت انیمه و افراد بیشتر در رابطه با شخصیت آنهاست والا مسائل اخلاقیش که بماند.
دااداش منم بعضی از حرفام مثل گیاس لولوش رو جهان تاثیر میزراره
واقیعت و میگم
دوست عزیز همه نقدت عالی بود و داشتم کیف میکردم از خوندنش که یه دفعه دوباره به جنگجو و قوی بودن یک زن در انیمه گیر دادی! تو پست قبلی برات توضیح دادم ، اینکه زن از مرد قویتر باشه واقعا عیبی نداره،،،،، این تبعیض ها رو دور بندازید خواهشا
خیر ما به قوی و مبارز بودن زنان انتقاد نکردیم. مشاغل نظامی در شان زنان نیست. در صورتی که تلاش میشه این نوع نقش ها برای طنان عادی جلوه داده بشه. زنان هم به نوبه ی خودشون بسیار تاثیر گذار و قدرتمندن، ولی اینکه شمشیر به دست بگیرن و دوشادوش مردا بجنگن، توقع زیادی از زنانه
شاید یک زن دوست داشته باشه بجنگه مشکلش چیه؟
مگه فرق یه خانم چیه که نتونه رویاش رو دنبال کنه
زن ها هم مثل مرد ها حق انتخاب دارن و اگر بخوان هم می تونن تفنگ دست بگیرن
خب اولا همه از جنگ فرارین رویای ی نفر آدمکشی باشه عجیبه
ثانیا. شما لطفا چیزی به زن تحمیل نکنید. توی انیمه ی زن میسازن که ده تا مرد حریفه اما توی واقعیت از نظر جسمی زن از مرد خیلی نحیف تر و ضعیف تره. به استثناء ی سری زنای ورزشکار که اونام هورمون مردانه تزریق میکنن
از نظر جسمی و روحی ی سری چیزا مال زن نیست و بلعکسش برای مرد. چون ی چیزی رو دوست دارید دلیل نمیشه درست باشه یا عملی بشه
دقیقا
این انیمه را من خیلی دوست دارم خیلی جذابه ولی هر کسی می توجه به هدف ها و رویاهاش برسه و اونا را تکمیل کنه هرکسی میتونه دشمناش را از سر راهش بکشه کنار چه زن باشه چه مرد من ۱۱ سالمه وای این انیمه را نگاه میکنم نمی گم که حتما تو سن کم نگاه کنید ولی من از ۸ سالگی به این انیمه علاقه کند شدم و خودم نتوانستم جلوی خودم را بگیرم پس ادامه دادم و به حذفم رسیدم هرکی رویا های خودش را باید تکمیل کنه
منم داخل پست قبلی جواب دادم. باز هم میگم، بخشی از ۳۱۳ یار امام زمان را زنان تشکیل میدن. پس از نظر دینی مذهبی هیچ افراطی روی نقش زنان نداریم. وگرنه تناقض ایجاد کردیم. اما در انیمه ها داره بیش از اندازه به رهبری نظامی و جنگاوری زنان اشاره میشه. مسئله ای که در نقش زنان تعریف نشده به این شدت. در برخی آثار مثل اکامه گا کیل نقش جنگاوری زنان از مردان هم بیشتر شده. این مسئله بیش از اندازه داره نمود پیدا میکنه و ایراد زیادی متوجهش هست
ممنون بابت حسن نیتتون
حرف هایتان متین و نقدتون جالب بود ولی متاسفانه بر نقدتون چند تا ایراد وجود داشت که لازم دیدم آنها را تصحیح کنم :
1- ژاپنی ها به این اصول معتقدند که هیچکس کامل نیست برای مثال همان طور که خودتون فرمودید شخصیت هایی مثل لولوش و آرمین در اتک آن تایتان از نظر قدرت بدنی و جنگ تن به تن به شدت ضعیف هستند و فقط متکی به استعداد خود در استراتژیک و هوش هستند ولی برعکس دوستان صمیمی آنها یعنی ارن و سوزاکو از قدرت بدنی خوبی برخوردار هستند ولی از هوش کمتری نسبت به دوستشان بهره مند هستند . این قاعده کلی در اکثر انیمه ها دیده میشود و اصلا ربطی به یهودیت ندارد !! همه ی ما در برخی از کارها نسبت به دیگران برتری و استعدادهای مختلفی داریم ولی مهم این است که نباید به خودمان مغرور شویم .
2- در سکانسی که ( لولوش به گروهی از اراذل ژاپنی بر می خورد و برای تفریح به آنان دستورات تمسخرآمیز می دهد ) آیا تا به حال از خودتان پرسیدید که چرا لولوش این کار را انجام می دهد ؟
فردی که سردسته اراذل ژاپنی بود ، خودش یک اشراف زاده ی اصالتا ژاپنی بود که از بریتانیا اطاعت می کرد و پول می گرفت .
لولوش در آن قسمت بخاطر سوزاکو ، دوباره خواهش را از دست داده بود و تنها و خسته بود و هنگامی که مشاهده کرد یک فرد ژاپنی داره هم وطن و هم خون خودش را (که از نظر مالی و مقام از او کمتر بود ) اذیت می کند و کتک می زند ؛ این عمل زشت را انجام داد .
مقصود لولوش از این عمل این بود که ما به عنوان هم وطن یکدیگر باید نسبت به یکدیگر احساس مسئولیت بکنیم و نباید به همدیگر آزار و اذیت برسانیم و همدیگر را مسخره بکنیم . لولوش در واقع می خواست از افراد مظلوم جامعه حمایت بکند .
3- سازندگان کد گیاس در این سکانس منظورشان حروف فارسی نبود بلکه حروف عربی بود زیرا در قسمت 14 این انمیه گفته می شود که اعضای شوالیه های سیاه می توانند به عربستان سعودی مهاجرت کنند .
4- لولوش هیچوقت خودش را فرد برگزیده ای ندانسته زیرا در هیچ قسمت انیمه به این طرز تفکر اشاره نمی کند و همان طور که به سی سی در فصل اول گفت میخواست حتی بدون قدرت گیاس بریتانیا را نابود کند و تمام انگیزه اش هم گرفتن انتقام مادرش و ساختن دنیای جدید و پر از صلح برای خواهرش بود .
5- همان طور که خودتون گفتید مرگ یوفیمیاو شرلی در انیمه بی معنی بود و نباید این اتفاق می افتاد و شرلی دقیقا همان ماهیت میکاسا و میسا آمانه در انیمه های اتک تایتان و دفترچه مرگ را دارد و هر 3 تای این شخصیت ها واقعا عاشق و شیفته شخصیت اصلی هستند . درسته که لولوش و لایت شباهت های رفتاری با هم دارند ولی به نظرم شما نباید لولوش را با لایت مقایسه بکنید زیرا فراموش کردید که در فصل 1 هنگامی که مائو ، شرلی را گروگان گرفته بود ؛ این لولوش بود که جان شرلی را نجات داد و همچنین حافظه اش را دستکاری کرد زیرا نمی خواست شرلی دوباره بخاطر خودش و قدرت گیاس به دردسر بفتد بنابراین اینطوری نیست که این شخصیت تره هم برایش خورد نکند !! ارن هم چندبار جان میکاسا را نجات داد … متاسفانه شاید لایت میسا آمانه را به چشم وسیله برای رسیدن به هدف میدید ولی لولوش برای احساسات ارزش قائل بود و نمیخواست با احساس هیچ دختری بازی کند و به هیچ دختری به چشم وسیله نمی دید برای مثال بارها در طول انیمه فرصت داشت که از کالن سواستفاده بکند ولی هیچ وقت اینکار را انجام نداد زیرا افراد برای لولوش صرفا وسیله نیستند .
نکته جالب درسی است که ژاپنی ها می خواهند به دخترهای جوان یاد بدهند . آنها می خواهند این پیام را به دخترهای جوان برسانند که برای جذب جنس مخالف و مرد موردعلاقشان نباید دست به هر کاری بزنند زیرا نه تنها از شان زنانه شان کم می شود بلکه از چشم پسر موردعلاقشان هم میفتند . دخترها و خانم هاباید برای خودشان ارزش و غرور و احترام قائل باشند . اشتباهی که هر 3 تای این کاراکترها مرتکب شدند این بود که فاقد عزت نفس و اعتماد به نفس بودند و سرانجام بخاطر این ضعف شخصیتی و احساساتی بودن بیش از حد به عشقشان نرسیدند و همان طور که دین اسلام هم به دخترها توصیه کرده که باید حرمت نفس داشته باشند ، سازندگان انیمه هم به همین اصل معتقد هستند .
6- و اما مهم ترین و اصلی ترین بررسی که به شخصیت لولوش برمی گردد … حرف هایتان متین و درسته ؛ لولو معتقد هست که باید به هدف رسید و راهی که برای رسیدن به هدفت انتخاب میکنی اصلا مهم نیست و این وسط هم مهم نیست چند نفر کشته ، یتیم ، بیوه و بدبخت می شوند . طرز فکر لولوش دقیقا مانند طرز فکر لایت در دفترچه مرگ و شوگو ماکیشیما در انیمه روان کذر است ؛ یعنی آنها معتقدند که باید همه ی انسان های بد از جهان محو و نابود شوند و طریقه رسیده به این هدف مهم نیست و یا حتی مهم نیست که این وسط چه بلایی سر آدم های خوب و پاک و درستکار مثل یوفیمیا میاد ؟؟!
اما هدف اصلی همه ی این شخصیت ها که کمتر در انیمه یادآوری میشه ، برقراری عدالت در جهان و پس گرفتن هویت اصلی کشورشان است . انیمه هایی مثل اتک تایتان و خود این انیمه این درس را به مخاطبانشان میخواهند یاد بدهند که انتقام گرفتن کار شفیع و بدی است و بهتره انسان وقت و عمر با ارزش خودش را برای انتقام گرفتن نگذارد و همان طور که دین اسلام اشاره کرده ، سعی کند بدی هارا ببخشد … البته هر بدی قابل بخشش نیست ؛ لولوش فکر می کرد که مادرش کشته شده و خواهرش بخاطر سیاست های اشتباه پدرش آسیب جدی دیده بود بخاطر همین نمی توانست دشمنانش را ببخشد . همچنین این انیمه ها می خواهند این پیام را به بینندگان برسانند که شخصیت هایی مثل لولوش ، لایت و شوگوماکشیشما نیتشان خیر و خوب بود ولی روش و راه رسیدن به هدفشان اشتباه بود زیرا در آخر دوستانشان را ازدست دادند و در تنهایی مردند . برای مثال لولوش که میخواست کل امپراطوری بریتانیا را نابود کند ، در نهایت خودش امپراطور بریتانیا می شود یعنی لولوش که میخواست بدی ها را از دنیا پاک کند و قهرمان بشود ؛ خودش تبدیل به ضد قهرمان شد و خوبی های خودش را از دست داد و بد شد . در نهایت اصلا هدف اصلیش یعنی نابودی امپراطوری بریتانیا را فراموش مب کند و اینقدر طمع قدرت و مقام در او پیدا می شود که چنین تصمیم اشتباهی می گیرد . همانطور که ریوک اولین قسمت دفترچه مرگ به لایت میگه : ( وقتی همه ی بدی ها و انسان های بد را از زمین پاک کنی ، خودت تنها انسان بدی میشی که باقی می ماند ! ) و لایت به این حرف با معنی ریوک لبخند میزند . منظور همه ی این انیمه ها اینه که این افراد روش اشتباهی را برای برقراری عدالت و صلح در جهان انتخاب کردند و در آخر هم شکست خوردند .
7- در عقاید لولوش همه وسیله و مهره های شطرنج نیستند ! برای مثال بارها در طول انیمه جان شرلی را نجات داد ولی شرلی نه تنها برای لولوش کوچکترین منفعتی ندارد بلکه برای او زحمت هم دارد پس چرا لولوش اینهمه بخاطرش خودش را به آب و آتش میزد ؟؟!
در فصل 2 هنگامی که شوالیه های سیاه را دستگیر کرده بودند و زرو ناپدید شده بود ، همه ناامید شده بودند ولی لولوش برگشت و هم جان 1 میلیون نفر ژاپنی را نجات داد و هم جان شوالیه های سیاه را نجات داد ؛ بنابراین همه افراد برای لولوش مهره های شطرنج نیستند … یک مثال دیگر جرمیا در ابتدا برای لولوش حکم یک وسیله را داشت ولی هنگامی که جرمیا اعتراف کرد که به ملکه ماریان یعنی مادر لولوش وفادار هست ، لولوش او را بخشید و انگار او را داخل تیم خودش آورد . بعد از قتل شرلی ، لولوش نمی توانست رولو را به راحتی بکشد چون میدانست که قدرت گیاسش خاص و عجیب هست و بخاطر مرگ شرلی خیلی از دست رولو ناراحت شد . بنابراین متاسفانه دوباره تصمیم گرفت بجای اینکه او را ببخشد ، ازش انتقام بگیرد .
8- متاسفانه همان طوری که خودتون هم بهش اشاره کردید ، در این انیمه از نمادگرایی زیاد استفاده شده مانند نماد تک چشم که روی لباس سلنتی لولوش بود ولی من با برداشتتون که گفتید لولوش منجی یهود است موافق نیستم زیرا این مدل انیمه ها میخواهند به بینندگان بفمانند که ( فقط هدف مهم نیست و راه رسیدن به هدف مهم هست ) زیرا لولوش راه اشتباهی را شروع کرد و در آخر هم با آن اراده پولادین و آن همه هوش و استعداد و قدرت گیاس شکست خورد . این انیمه خیلی ربطی به یهودیت ندارد زیرا اگر لولوش بخاطر عقاید شخصی جنگ را شروع میکرد آن موقع حرف هایتان صحیح بود ولی لولوش بخاطر عقاید شخصی خودش نمی جنگید بلکه بخاطر گرفتن انتقام مادرش می جنگید .
9- برداشت های تیتراژ نهایی فصل دوم کد گیاس هم به این نکته میخواهد اشاره بکند که شخصیت هایی مانند کالن ، لولوش و سی سی همان طور که قبلا هم بهش اشاره کردم ؛ روش و راه اشتباهی برای رسیدن به هدفشان انتخاب کردند و دست هایشان متاسفانه به خون آلوده شد ولی شخصیت های مهربانی مثل یوفیمیا و حتی سوزاکو با اینکه رو اعصاب بود ولی راه بهتری انتخاب کرده بودند و بخاطر همین برای آنها بال سفید کشیده بودند یعنی سوزاکو فرد خوبیه و داره به کشورش خدمت میکنه ولی زنجیر بهش متصل شده بود یعنی اسیر دست بریتانیایی ها هست و لولوش هم چون دستش به خون آلوده شده ، برایش بال های سیاه کشیده اند . ببینید ما با یک انیمه سیاسی با چاشنی قدرت های ماورالطبیعی و رباتیک طرف هستیم . نمیگم این طرز فکر درسته ها ، بخدا اصلا منظورم این نیست ولی متاسفانه توی سیاست هر کشور و دیپلماتی در درجه اول دنبال منافع کشور خودش و اهداف خودش است ؛ متاسفانه این قانون اصلی سیاست هست ! من نمیگم که خوبه یا بده ، من فقط میگم توی یه انیمه که در اصل بازی ذهن ها و بازی قدرت و سیاست است ، این حرف ها بی معنیه چون طبیعیه که هر کسی و هر کشوری در سیاست منافع و اهداف و اولیت هایش برایش مهم تر باشه .
بهترین راه حل ، در واقع رابطه برد – برد است که اسلام ارائه کرده است که به نفع همه هست . شخصیت های خیلی مهربانی مانند شرلی ، یوفیمیا و نانالی با مهربانی به فکر همه بوند ولی شخصیت های منتطقی مانند لولوش از دیدگاه سیاسی به مسائل نگاه می کردند . در ضمن لولوش از کشتن یوفیمیا منصرف شده بود و واقعا نمیخواست شرلی و یوفیمیا بمیرند چون برایش عزیز بودند ولی قدرت گیاسش کار را خراب کرد … زیرا اگر قدرتی مانند قدرت گیاس وجود داشته باشد و خوب و درست کار نکند ، افتضاح و کشت و کشتار و مرگ هایی که در فصل 2 رخ دادند ؛ اتفاق میفتند بخاطر همین لولوش پایگاه زیست تحقیقاتی که درباره قدرت گیاس بود را نابود کرد تا دیگر آن اتفاقات وحشتناک رخ ندهند و تاریخ دوباره تکرار نشود .
برداشت دوم : این است که این نقش های فرشته یا شیطان دادن به انسانها فقط استعاره و ایده کلیشه ای و بی معنی کارگردانان برای فروش بیشتر و ایجاد جذابیت فیلم ، سریال و یا حتی انیمه است . انسان ها که هرگز نمی توانند فرشته یا شیطان باشند زیرا انسان قدرت اختیار دارد و فرشته ندارد و خود شیطان هم حتی یک روزی فرشته بود ؛ بنابر گفته دین اسلام انسانها از فرشته ها برتر و قطعا مقام عالی تر و بالاتری نسبت به فرشته ها دارد بخاطر قدرت اختیار . موضوعی که من میخواهم بگویم اینه که ما آدم ها حتی شخصیت های انیمه ای مثل لولوش یا کالن ، هیچ کدام فرشته یا شیطان نیستیم ! ما انسانهایی با رنگ خاکستری هستیم یعنی خوبی و بدی را با هم درون خودمان داریم . هیچکس از این قاعده مستثنی نیست ! همه ی ما اخلاق های خوب و بد زیادی داریم . بعضی از افراد اینقدر مهربان و بخشنده و نیکوکار هستند و به دیگران کمک می کنند که رنگشان می شود خاکستری مایل به سفید و اعمالشان را به فرشتگان تشبیه می کنند و برخی هم آنقدر دستشان آلوده به گناه می شود که رنگ قلبشان میشود سیاه و او را شیطان صفت میخوانند . فقط میخواهم بگویم که خیلی نباید از کاه برای خودمان کوه بسازیم و همه چیز را پیچیده کنیم . همه ی آدم ها خوبی را در وجودشان دارند و ما در یک جهان زیبایی زندگی می کنیم که هیچکس فرشته و شیطان نیست !! رنگ همه ی ما خاکستریه و همه ی ما مانند هم هستیم . گل بی عیب فقط خداست وگرنه همه ی ما یکسری نقاط ضعف و قوت با هم درون وجودمان داریم .
10- ببینید در این سریال به اهمیت خانواده هم اشاره شده ، برای مثال فصل اول لولوش با اینکه هم درس میخواند و هم رهبری شوالیه های سیاه را بر عهده داشت ولی سعی می کرد که با نانالی هم وقت بگذراند و عصرها همیشه وقتش را به بودن با او اختصاص میداد . شخصی مانند کالن برادر و پدرش را در جنگ از دست داد و مادرش بخاطر تامین مخارج تنها دخترش مجبور بود تا 24 ساعته کار بکند . شرلی پدرش را از دست داد ، سوزاکو بخاطر کشورش ژاپن مجبور شد که پدرش را بکشد زیرا پدرش فرمانده ارتش بود و داشت به ژاپن خیانت می کرد . خود لولوش و خواهرش قربانی سیاست های اشتباه پدرش بودند . لولش واقعا عاشق خواهرش بود و با اینکه رولو میخواست خودش را در دل لولوش جی کند ولی لولوش نتوانست هیچکس را مثل نانالی دوست داشته باشد و نانالی را با همه ی ضعف ها و ایرادهایش پذیرفته بود و حتی هنگامی که متوجه شد که نمی تواند ازش محافظت کامل کند ، او را به سوزاکو سپرد .
میلی آشفورد هم قرار بود با Lloyd Asplund بخاطر مقام و وضع خانوادگی اش ازدواج کند اما نینا نصیحتش کرد و ازدواجشان بخاطر دوست داشتن نبود زیرا هر دو طرف یک نفر دیگر را دوست داشتند و با بی میلی به این ازدواج تن دادند ؛ بخاطر همین میلی مراسم را بهم زد زیرا نمیخواست با احساسات خودش و آن پسر بازی کند . همچنین اگی و آن خانم معلمه ( ویلتا ) هم واقعا عاشق همدیگر شده بودند ولی بخاطر جنگ و اینکه در دو جبهه مخالف هم بودند ؛ مجبور شدند از یکدیگر جدا شوند . انیمه کد گیاس میخواد این پیام را برساند که جنگ همیشه بده چون توی انیمه بخاطر جنگ خیلی از شخصیت هایی که یکدیگر را دوست داشتند به یکدیگر نرسیدند . جنگ زندگی هایشان را نابود کرد .
بنابراین درسته که فصل 2 کد گیاس متاسفانه روی خانواده تمرکز نکرده ولی همان طوری که قبلا هم گفتم فصل 1 بیشتر به خانواده ها و گذشته و روابط شخصیت ها با یکدیگر اهمیت داده است .
به هر حال نقدتون نکات ارزشمند فراوانی داشت ولی بعضی قسمت های متن انگار انیمه را قضاوت یک طرفه کردید و بعضی از نکات را نادیده گرفتید . در پناه حق موفق و موید باشید . ببخشید اگه کامنتم طولانی شد
با دو سه تا از نکاتت موافقم اما بقیه نه
مثلا دومی لولوش واقعا داشت عقده اش رو خالی می کرد و اونجوری می خندید
یا سومی نویسنده گفته فارسی یا عربی نه فقط فارسی
یا چهارمی، خدایی لولوش خودشو برگزیده می دونست. اونا درست اما ردی بر اینکه خودشو برگزیده می دونست نیست
برای پنجمی فکر کنم منظور نویسنده این نبوده که کلا کاریش نداره. بلکه اونجور که باید و شاید بهش اهمیت نمیده. اره براش اهمیت داشت شرلی اما جدا برای احساساتش نسبت به خودش تره هم خورد نمی کرد
برای شیشمی من کمی مخالفم چرا که بازم بعد از اینکه لولوش پدر و مادرشو شکست داد همون روند قبلی رو ادامه داد و جدا کلی آدمو به کشتن داد. هدف خوب بود اما بازم با راه قبلی ادامه داد مسیرو. انتقامشم گرفت.
برای هفتمی، آره اومد جون یک میلیون نفرو نجات داد اما بازم در راستای اهداف خودش بود یا اون جرمیا هم خب برای اهدافش کار آمد بود دلیلی نداشت بکشتش. دقیقا چون براش منفعت داشت.
برای هشتمی هم فکر نکنم خیلی منطقی باشه. یکی از دلایلش و محرکه اش برای شروع جنگ انتقام مادرش بود. تازه بعد از اینکه مادر و پدرشو شکست داد بازم به این کار ادامه داد تا به قول خودش دنیا رو از اول بسازه. این مسیر بیشتر شبیه تکامل یافتن لولوش بود تا اینکه بخوایم ازش برداشت شما رو داشته باشیم.
در مورد دهمی هم بازم می تونست المان خانواده رو بهتر نشون بده. بالاخره همون شرلی گفت که پدرم رو خیلی نمی دیدم یا ازدواج اوگی بیشتر شبیه ازدواج سفید بود یا اینکه انیمه کد گیاس بیشتر روی روابط دختر و پسر داشت مانور میداد. توی کل انیمه فکر کنم فقط رابطه خواهر برادری لولوش و نانالی رابطه درست حسابی بود. در ضمن اونقدر رابطه های داغون خانوادگی دیگه هم در کنار اینا بود که حد نداره
اگر اجازه بدید من بیشتر با نویسنده موافقم تا شما. با دو سه تا نکته تون موافقم اما بقیه رو به دلایل بالا قبول ندارم و در کنار نکاتی که شما گفتید نکات نویسنده برای من محکم تر اند. بازم نظرتون جالب بود. کاش همه مثل شما همینجوری با تحلیل میومدن کامنت می ذاشتن تا یک گپ کوچولو و دور از توهین بزنیم
برادر لولوش خودش و مسیح میدید [فرستاده خداوند پیامبر منجی انسان ها}} اما موقعی که یوفیا رو کشت و ناتوانی اش و دید در کنترل قدرتش فهمید هنوزم یک آدمه نه حضرت محمد یا مسیح یا…… هر نوع منجیی
درضمن لرد جرمیا شوالیه قسم خورده به خانواده لولوش بود براچی بکشش خوببب
جدا از اون اگه انیمه قسمتاش بیشتر میشد به شخصه نمره رو میاوردم پایین
درضمن سوزاکو هم یک دیالوګی داشت که میګفتش اګه مسیری که برای هدفت طی میکنی اشتابه باشه اون هدف ارزش نداره و همچنین ګفت تنها راهی که ګناهات و دروغ هات بخشیده شه اینه که اونا رو به حقیقت تبدیل کنی
خلاصه این چرط و پرتایی که بالا نوشتم به نظرم
نظر این آقا با اسم گل آفتاب ګردان اګه از 20 نمره بخوم بهش نمره بدم 13 میګیره چون بعضی نکات و دیالوګ ها و شخصیتا رو جاه طلبی ها رو نګفت
اما مقاله شما تجدیدی سال دیګه و نمره 3 میګیره چون دیګه زیادی یک کارتون و یک طرفه داری نقد میکنی طوری مقاله رو نوشتی که روحیه ام و برای کامل خوندنش ګرفتی و یک راست رفتم جای نظرات بخدا کمتر از 20خط خواندم از بسکه از فنون حرفه ای یک نویسنده استفاده نکردی همین نظر آقای آفتاب ګردان از شما خیلی بهتره
جدا از اون اینم بګم ژاپنی ها بودایی هستن نه یهودی برادر من
از اون جدا ترم بنده انیمه رو فقط و فقط بخاطر جاه طلبی و بو لفای قشنگ شخصیت لولوش وی بریتانیا دیدم و همینطور طمع شخصیت سیسی و سرنوشت داستان
درضمن بی شک قوی ترین جنګ جو داخل داستان سوزاکو بود که یک رباط قوی تر از خودشو پس از هزار نبرد و کلی انژی از دست دادن شکست داد
بزرګ تریننننن عیب داستان هم بی تردید ترکیدن عجیب غریب رباط سوزاکو بود داخل قسمت آخر
امیدوارم موفق باشید
کاملا باهاتون موافقم نکات ارزشمندی را گفتید.
یقینا پشمام ریخت 😂🙏
هنوزم ذهنم میگه لولوش توهم؟چرا
نههههه
ولی خب
کاملا حق بود و اینجا تاثیر رسانه مشخص میشه ک من چقدر عاشق این یهودی دجال بودم 😤😑
خب دوست عزیز باید بگم که هر نقدی نقد نیست و اینکه با خوندنش به این نتیجه رسیدی نشون میده که نه در خوندن متن نه در دیدن انیمه توجه نداشتی و کاملا احساسی و تحت تاثیر حرف های دور و بر داری یه قضبه رو قضاوت میکنی پس پیشنهاد میکنم که خود محور تر این اثر رو تماشا کن و ببین آیا واقعا این برداشتت درسته یا نه
جناب منتقد نقد کن ببینم نقدی که نقد هست چطوریه… دیگه چطور باسته بگه تا نقد باشه؟ یک سوال: اگر برداشت منفی ازش نداشت بازم همینو می گفتی؟ من که فکر نمی کنم. دوسش داری در حدی که ذره ای توان انتقاد ازشو نداری
راستی یه چیزی
قطعا(چه از لحاظ تاریخی چه جغرافیایی) آمریکا حدود ۲۰۰ سال پیش جزء قلمرو بریتانیا بوده. پس بریتانیای انیمه همون امریکا هستش
و اینکه میدونید چرا این فیلم داره اقتدار ایران رو نشون میده؟ با اینکه هدف صهیونیستی داره. و اینکه سازندگان یهودی فیلم چرا به جای اینکه ایران رو قوی نشون بدن اسرائیل رو ندادن؟ برام عجیب بود یکم
و اینکه کاملا باهاتون موافقم
نقد خوبی بود
به نظر من انیمه رو باید جدا از واقعیت قضاوت کرد
انیمه کدگیاس چیز های زیادی بهمون یاد داد و این ها رو نباید نادیده گرفت
بنظرم انیمه بسیار زیباییه
و اون کلمات جدا عربی که در انیمه بودن ممکنه نقطه ضعف باشه
ولی در انیمه های زیادی هست که به ایران اشاره شده و حتی کلمات فارسی بدرستی اومدن
حق ګفتی دیالوګ های خوبی ګفتن
جالب بود.تنهاانیمه ای بودکه بعدازانیمه فرمانروایان مقدس زیادتر دیده بودم.دراثرزیادی دیدن متوجه یک سری نکاتی شدم که شبیه نکاتی که شما خدمت کاربران عرض کردید.انیمه ای باروبنایی جذاب ولی زیربنایی فریبنده.
واقعا نقد عالی و پرمغزی بود فوق العاده بود
با بیشتر نقدها موافق بودم ولی ژاپنی های تحت تاثیر غربی که کلمات فارسی رو هم بلد نیستن درست بنویسن چرا باید ایران رو خوب جلوه بدن؟
دخترا حق سلاح گرفتن به دست رو ندارن؟ توی شاهنامه ای که ستایش میشه آیا گرد آفرید سلاح به درست نداشت؟ به نظرم یکم یه جوریه تفکراتتون سلیقه هر فرد یاری میکنه که جنگ آوری یاد بگیره یا نه و خب توی انیمه با توجه به جو داستان دخترا اینطوری داشتن به نوبه خودشون کمک میکردن و این یاری رسوندنه مهمه جانم برای جوی که جنگ نیست دخترا نیازی به جنگ آوری ندارن و اگر جنگی رخ بده هرکسی بر حسب توانش کمک میکنه و این ربطی به جنسیت نداره
بابت یهودی بودن ایلومناتی نظری ندارم چون هر دری رو نگاه میکنم داره این مفهوم رو میرسونه و قشنگ فرهنگش به همه جا نفوذ کرده
راجع خانواده من خودم موافق بودم یه زیادی گند بود کل داستان من داشتم واسه ننه این زار میزدم بعد این عفریته زنده و منفور بود’-‘ خانواده برای من مهمه ولی خانواده ها نیاز دارن یکم به روز شن و خرافات رو رها کنن و سعی کنن از عادتای زشتشون کنار بکشن برآب همین شاید به زبونی بگم خانواده رو نباید تخریب کرد ولی توی دلم به خاطر تمام آزارهایی که دیدم نقش خانواده برام خش خورده هست
و گفته شد که چرا بریتانیا نابود نشد (من سینمایی ها رو ندیدن برای همین جدا ته داستانو نفهمیدم) بریتانیای شیطانی که لولوش براش نقش بازی کرد مگه با مرگش پایان نیافت؟ باید اسمش عوض میشد یا نمد بمبی چیزی میترکید تا بگیم تموم شد؟’-‘
لولوش و یهود یه وجه مشترک دارن
جفتشون مغرورن و بقیه رو آدم حساب نمیکنن و فقط به هدفشون فکر میکنن
ولی این دلیل نمیشه لولوش نماد یهود باشه حداقل بطور مستقیم سازنده های انیمه همچین قصدی ندارن
کلا انیمه میخواد بگه شخصیت خوبی نیست
ولی دلیل به یهودی بودنش نیست!
اون نماد های شیطانی هم اصلا منطقی نبودن چون یه دکمه داره لباسش که شبیه چشمه و اونقدر ریزه کل نمیشه دید یعنی شیطانه؟
نویسنده کلی دلیل آوورده اونم علاوه بر دکمه روی کلاهش هست
عجیبه منم داخل عکسای قدیمیو میبینم شاه ها و اشراف خودمون مسلمان های قدیمی همګی این دکمه روداشتن تازه با جواهر قرمز و سیاه و کبود بوده بلحجت داستان بیشتر نمره اش و بخاطر جاه طلبی لولوش و خود خواهی [طمع] سیسی و معصومیت و ترکیب این دوتا بدست آورده و دیالوګ های بی نظیرکاکثر کاراکترا
تنها جای داستان که اشتباه بوده شخصیت کارن استافیلده هیچ وقت نمیفهمم چرا فامبل مادرش که کوزوکی بود میزاره رو خودش دختره منګل تو خودتم جر بدی برای من کارن استافیلدی چون یک نفر فامیل پدرش و میګیره
درضمن اګه غرور لولوش بشخصه از داستان حذف کنن قیافه لولوش شبیه منګلا میشه و منم سریع انیمه رو دیلت میکنم چون اګه جای غروروش یک خصلت خوب یا بد یا هیچی نزارند داستان به معنای واقعی کلمه آشغال میشه درست مثل سینمایی ها که این عکس عربی عجیب و نوشتید اون مال رستاخیز لولوش بود
درضمن شیطان کیلو چنده فرشته کیلو چنده ما انسانیم اراده داریم میتونیم از شیطان بد تر باشیم مثل … یا از فرشته بهتر باشیم مثل ……
پیشنهاد میکنم اګه حال ندارید یکسره برید 8 خط آخر و بخوانید [مقاله اصلی و میګم نتیجه ګیریش حرف قلبی نویسنده رو و ګفته و واقعا عالیه ]]
امیدوارم نظرم و تایید کنید
این نقد نبود خدایی تخریب بود در ضمن داخل تاریخ کاراکترای زن زیادی داشتیم که میجنګیدند
جدا از اون من موندم یهیودیت که از یکی از 5 دین الولصل و جد دین ما هم حساب میشه انقدر زیر نقد میبری برامم مهم نیست
اما لولوش داخل داستان بیشتر خود شو مسیح مینامید
متنیم که نوشتی خدایی طولانی بود حدا اقل باید 75درصد شو کم کنی که مخاطب بګیره بخانش جناب
درضمن بنظر من این یک انیمه کودکانه است همه ی کسایی که اینجا نظر دادند
الان سر کلاسای دبیرستان شون داخل سایتای زیر زمینین از جمله خودم یا مشغول خندیدن به دانش آموزایی که سرکلاس کارای ناجور میکنن و از اون کارا میکنن که پیامبر لوط از قومش ناراضی بود
بازم خسته نباشید میګم به نویسنده این مقاله
اما لطفا از این به بعد نقد میزارید انقدر کوبنده عمل نکنید اګه اینکاری که میګم و بکنید طرفدارای این سایت خاک خورده خیلی خیلی بیشتر میشه
بماند همه این حرفایی که زدید این انیمه فوق لعاده عالیه همینکه بی دین ها و آتسیتا نساختنش از خدا تون باشه یا شیطان پرستا
بنظر خودم رو مخ ترین کاراکتر داخل انیمه کارن استافیلد دومی درکار نیست
در ضمن اون پرچمی هم که ګفتید داره کاملا به رفتارای عجیبه چارلز دی بریتانیا اشاره میکنه که میګه همه برابر نیستن و فلان البته باتوجه به حرفای شما که این حرفه چارلزم درسته بعضیا چشم ندارند بعضیا ګناه کار و جنایت کارن بعضیا مثل سیسی سعی میکنن نقشه بده داستان و بازی کنن اما ذاتشون خوبی زیادی داره و همیشه فدا میشن اون بی رحما هم که مصل چارزن …… دیګه هوشم ته کشید شرمنده
جدا از اون اصلا از نقد داستان تون خوشم نیومد خیر سرمون یک انیمه فانتزیه با تاریخی جایګزین اصلا میتوانن هرچیزیو معناش و تغییر بدند چون خالق این داستان که ما انسان ها بودیم
ببخشید که این حرف رو میزنم ولی نقدتون خیلی یکطرفانه و بدبینانه بود.
یعنی خیالی بودن قدرت بریتانیا
احساسات لولوش
ولباسش باعث میشه که اون دجال باشه؟
اگه مشکلتون چشم چپه باید بگه که از مرگ چارلز به بعد گیاس لولوش دوچشمی میشه
واینکه خیلی ناراحت شدم از اینکه میخواین همه چیز رو بد نشون بدید.
بنده با نظر گل آفتابگردان موافق هستم.
والا ما کلی دلیل دیگه هم آووردیم که منبع اقتباسی سریال کجاس. اونایی گفتید تنها دلیل ها نبودن بخشی از دلیل ها بودن. حتی شیوه بازسازی جهان. تینارو نمیگیم که بگیم فلانی حتما بده یا خوبه چون خودم دیدمش و کیف کردم
ما اینارو میگیم که بفهمیم پشت پرده و منابع اقتباس آثار چیا هستن و صرفا یک مخاطب معمولی نباشیم
سلام و عرض وقت بخیر خدمت مخاطبین عزیز و انیمه دوستان محترم
از دوستان و عزیزان تقاضا دارم با نگاهی کامل ، گسترده تر و عمیق تر به وقایع و محتوای سریال های انیمه اعم از این سریال محبوب نگاه کنید نه نگاهی معطوف به جزئیات و مسائل حاشیه ای یا تکه داستان ها و موارد کوچک تر و فرعی سریال تا بهتر متوجه محتوای سریال و این نقد متفکرانه شویم
چرا لیلا رو معرفی نکردی؟ از اول وضعیت فکریش مشخص بود همینطور کالن و یوفیمیا و کورنلیا و شرلی حیله گر نبودن
سی سی و کالن هم مهره بازی نشدن اگه سی سی و کالن مهره بازی شدن پس لابد همه مردای انیمه هم مهره بازی بودن
دلایلتون برای زنا خیلی مسخره بود یکی از زنای بدبخت رو میگرفتی به کل نسبت میدادی چون سی سی مرموزه لابد کالن و شرلی و یوفیمیا هم مرموزن!دلیلتون اینه
خیلی نقد بدی بود واسم واقعا نتونستم تا تهش بخونم…
کلیتش به نظرم این بود
به لولوش ایراد می گیره که چرا ضدقهرمان (آنتی هیرو) هست.
مثل اینه که نقد بکنی چرا یک قهرمان انقدر خوب است!
آخه عزیزی که نقد می کنی قرار نیست همه شخصیت های اول خوب باشن یکی دوست داره به خاطر نجات خواهرش دنیا رو نابود کنه:)