همانطور که میدانیم، جوکر شخصیت جذاب و ضدپهلوان کمیک های بتمن، است. در کمیک جوک کشنده ما با ریشه های جوکر شدنِ جوکر طرف هستیم. کسی که بدلیل فقر مالی نتوانست از خانوادهاش محافظت کند و برای کسب درآمد، دست به دزدی زد.
البته قبل از دزدی همسرش و فرزند درون شکم او مردند و این ضربهی روحی بزرگی برای جوکر بود. پس از اینکه جوکر دیوانه شد ، حالا میخواهد به ما نشان دهد دیوانگی حاصل یک زندگیست و نه اینکه یک عارضهی لحظهای باشد. هر کسی اگر در جایگاه جوکر قرار میگرفت شاید به همین مساله دچار میشد و بتمن هم که سرمایهدار است و حتی شنلش را خدمتکارش برمیدارد، طبیعتا به دنبال هدفی برای خود است و آن هم بازداشت شخصی مثل جوکر است.
در کمیک اشاره میشود که بتمن بار ها جوکر را دستگیر کرده است و این کنایهایست به اینکه جوکر نماد خلافکاران است و بتمن هم شخصیت خوبِ ماجرا. برای همین باید ریشهی خلافکاری را در مشکلات قبلی خانوادگی شخص جست و جو کنیم، شاید توجیه مناسبی برای آن یافتیم.
درواقع مور چون خودش از طبقهی کارگری آمده است، این کمیک را با محوریت جوکر و از دید او روایت کرده است تا کلیشهی بتمن پولدار، قهرمان، و جذاب را به چالش بکشد.
نتیجهی خوب این کمیک این است که برای قضاوت افراد، حتما خودمان را در شرائط او قرار دهیم. با یک رفتار ناشایست از یک نفر، تمام حیثیت او را زیر سوال نبریم. شاید اگر ما هم جای او بودیم، چنین میکردیم، شاید هم بدتر. این مساله برای امروز ما نیز خیلی کاربرد دارد. اساسا رسانه های فراگیر و شبکه های اجتماعی، قصاوت کردن را برای ما راحت کرده است . بهتر است زندگی جوکر را مد نظر قرار بدهیم و زود قضاوت نکنیم. گرچه این سخن ربطی به قانون ندارد.
جوک آخر کمیک هم به همین منظور است. یعنی دیوانه ها هم دارای منطق هستند و هر کدام بالاخره برای رفتار خود دلائلی دارند. در واقع آن دونفر که هر دو دیوانه بودند ، یکی شجاع و دیگری ترسو، کاملا مثل انسان های عادی با هم گفت و گو کرده و این دیالوگ گاملا عاقلانه به نطر میرسد و شاید ما هم در زندگی روزمره چنین مسائلی را گفته باشیم. فقط مور میگوید برای رسیدن به موفقیت باید ریسک کرد و بیلبورد پشت هم که منقوش به شانس خود را امتحان کن! در واقع پیامی برای ماست. یعنی برای رسیدن به آزادی، دلت را به دریا بزن و دیوانه شو!
دقت شود که دیوانگی در چارچوب عرفان ما، معنای خاص خود را دارد و در مکتب حق، عرفا میگویند دیوانهی خدا شوید و با عشق بینهایت او، تا بینهایت در لذت ابدی به سر ببرید! یعنی ما هم برای رسیدن به آن عشق الهی و آن لذات روحانی، باید دل به دریا بزنیم و با دل کندن از این دنیای فانی و پر از درد و رنج، خودمان را به جهانی بسیار وسیعتر و جذابتر و لذیذتر ، گره بزنیم.
بله، جوک کشنده این است!
اساسا پایان این کمیک باز بود، برای همین جوک رو میتونیم به هر چیزی که دلمون بخواد تفسیر کنیم
برعکس گرافیک نوول های دیگش، اینو جوری نوشته که بشه هر تفسیری رو روش بذاریم
بله منم میدونم آلن مور عزیز یه جادوگر و یه کابالیسته قهاره
اما این کمیک (دقت بفرمایید، فقط این کمیک) با پرداختن به شخصیت جوکر و صلح جوکر و بتمن در انتها، میتونه تفاسیر مختلفی داشته باشه و همش هم درسته، چون پایان رو به عهدهی مخاطب گذاشته
من چون نمیخواستم اعتقادات عجیب استاد رو بگم، اینجوری گفتم که همهی ادیان نتیجه رو قبول داشته باشن، عشق به خدا توی همهی ادیان جهان هست
و الا با نگاه به آثار دیگهی مور، اهداف جالبی رو توی این کمیک دنبال نمیکنه و داره کد هایی به سِیتِنیسم میده
استاد اومد پای کار
اگه منظور موره، اونکه داره کم کم از پای کار میره😂
اگه منم، شما بزرگ مایی محمد جان🌺
منظور شخص شماست
گرچه مور هم حالا حالا ها حداقل اسمش جاودان خواهد موند
نوکرم
شما عزیز دلی
انصافا آلن مور شخصیتیه که اگر ما یه دونه مثلشو داشتیم، هنرِ دنیا رو قبضه کرده بودیم
اخه این چه نقدی بود؟ ریش و پشم الن مور کبیر ریخت! کیلینگ جوک چه ربطی به دل به دریا زدن و رسیدن به عشق الهی داشت؟
سلام عزیز
ممنونم از توجهتون
اساسا پایان این کمیک باز بود، برای همین جوک رو میتونیم به هر چیزی که دلمون بخواد تفسیر کنیم
برعکس گرافیک نوول های دیگش، اینو جوری نوشته که بشه هر تفسیری رو روش بذاریم
بله منم میدونم آلن مور عزیز یه جادوگر و یه کابالیسته قهاره
اما این کمیک (دقت بفرمایید، فقط این کمیک) با پرداختن به شخصیت جوکر و صلح جوکر و بتمن در انتها، میتونه تفاسیر مختلفی داشته باشه و همش هم درسته، چون پایان رو به عهدهی مخاطب گذاشته
من چون نمیخواستم اعتقادات عجیب استاد رو بگم، اینجوری گفتم که همهی ادیان نتیجه رو قبول داشته باشن، عشق به خدا توی همهی ادیان جهان هست
و الا با نگاه به آثار دیگهی مور، اهداف جالبی رو توی این کمیک دنبال نمیکنه و داره کد هایی به سِیتِنیسم میده