مشاهیر
ماکوتو شینکای؛ کارگردانی با رزومه برترین انیمه های سینمایی ژاپن
پیش درآمدی بر نقد و بررسی انیمه سوزومه
ماکوتو شینکای از شاگرادان هایائو میازاکی می باشد. کارگردانی که انیمه نام تو، سوزومه در را می بندد، باغ کلمات، آب و هوا با تو و… را کارگردانی کرده است. فقط اسامی نام تو و سوزومه که از برترین انیمه های سینمایی ژاپنی هستند ما را شیر فهم می کند که با چه کارگردان قدری رو به رو هستیم.
جریان شناسی داستانی آثار ماکو تو شینکای
اولین اثر ماکوتو شینکای انیمه کوتاه او و گربه اش می باشد. از همینجا “گربه” به یک عضو ماندگار در آثار شینکای بدل شد.
دومین آثر انیمه ای ماکوتو شینکای انیمه صدای ستارهای از دوردست هست. انیمه ای ۲۵ دقیقهای که با گرافیکی نهچندان جذاب حتی به نسبت زمان خود، داستان عشق دختر و پسری را روایت میکند که چندین سال نوری از هم دیگر دور هستند. احتمالاً اولین نمودهای جهانبینی شینکای در این انیمه نمایان شده است. ازاینجا به بعد سناریوی تمام آثار شینکای در مورد عشقهایی پاک هستند که به خاطر زمان و مکان از هم دور میشوند و فراق یار نمایش داده میشود. همچنین محتوای الهیاتی بودایی و شینتویی در تمام آثار بعدی شینکای دیده میشود.
دو انیمه سینمایی محل قرار روزهای آشنایی و ۵ سانتیمتر بر ثانیه ادامه فعالیت شینکای در ژانر درام_عاشقانه و فراطبیعت هستند. در این آثار هم شاهد عشقی پاک هستیم که به جدایی بدل شده و یکی از شخصیتها به دنبال عشقش در کاوش است. ۵ سانتیمتر بر ثانیه اولین اثری است که هر دو شیوه ماکوتو شینکای را در سرنوشت عشقهایی که به نمایش میگذارد نشان داد. در آثار شینکای یا در انتها عاشق و معشوق به هم میرسند یا بهطور غمانگیزی همدیگر را گم میکنند و فراموش میکنند. مثلاً در انیمه نام تو و بچههایی که آواهای گمشده را دنبال میکنند این عشق گسسته میشود و عاشق و معشوق علیرغم ملاقاتی دراماتیک به هم نمیرسند. اما در انیمه هایی همچون سوزومه و آبوهوا با تو عاشق و معشوق به هم میرسند. در ۵ سانتیمتر بر ثانیه شاهد چند روایت هستیم که هرکدام به یکی از این سرنوشتها دچار میشوند.
انیمه سینمایی بعدی، انیمه بچههایی که آواهای گمشده را دنبال میکنند، است. اثری که سیر و سلوک عرفانی شخصیت اصلی به اسم آسونا و سختیهایش برای رسیدن به جهان خدایان، ملاقات باخدا، مرگ و بازگشت از مرگ و سناریوی عاشق و معشوق را به نمایش درمیآورد. اولین اثر ماکوتو شینکای که علاوه بر بحث داستان و سناریو روی محتوای عمیق هم کارکرد. در انتهای این انیمه عاشق و معشوق علارغم یک دیدار دراماتیک از همدیگر جدا میشوند و در این انیمه یک “گربه” هم داریم.
اثر بعدی شینکای نگاه مراقب است که اثری کوتاه میباشد و در مورد روابط خانوادگی یک دختر است. در این انیمه رابط داستان یک “گربه” هست.
باغی از کلمات اثر بعدی ماکوتو شینکای است. اثری که محتوای چندان عمیقی ندارد و عشقی نامرغوبتر به نسبت تمام انیمه های شینکای ارائه میدهد. اما چشمنوازی بسیار خوبی دارد و تماشایش لذتبخش است.
از این به بعد شاهکارهای شینکای شروع میشوند و مشخص میشود آثار شینکای آثار جزیرهای و جدا از هم دیگر نیستند بلکه یک جریان خاص را دنبال میکنند. نام تو اثر بعدی ماکوتو شینکای است که آنقدر عالی بود که بهترین انیمه سینمایی ژاپن شد. انیمه ای که ازنظر بصری، شخصیتپردازی، روانشناسی و سایر نکات انیمیشنی هیچ دست بالاتری نسبت به سایر انیمه های ژاپنی ندارد. اما داستانش آنقدر قوی است که بهتنهایی و یکتنه این انیمه سینمایی را صدرنشین انیمه های سینمایی تاریخ میکند. در انیمه نام تو به آثار قبلی شینکای رفرنسهای مختلفی زده شد. عشق ناموفق ۵ سانتیمتر بر ثانیه با سکانس مشابهی که عاشق و معشوق بدون اینکه هم دیگر را بشناسند از کنار یکدیگر رد میشوند و شخصیتهای انیمه باغ کلمات در نام تو شاهد هستیم. در این اثر نیز شاهد سناریوی اصلی شینکای یعنی عاشق و معشوقی هستیم که به خاطر زمان و مکان از همدیگر جداشدهاند و یکی از آنها برای بازگرداندن دیگری به سفر میرود. در این سلوک عرفانی عاشق و معشوق دیدار کوتاهی دارند و سپس از هم جدا میشوند.
انیمه آبوهوا با تو اثر بعدی ماکوتو شینکای است که سناریواش تماماً سناریوی نام تو است. با همان سیر و سلوک و همان دیدار کوتاه عاشق و معشوق بعد از سفری عرفانی. اما این بار در انتهای فیلم عاشق و معشوق به هم میرسند و ما در این اثر میفهمیم که شخصیتهای انیمه نام تو به هم نرسیدهاند.
پس از همه اینها نوبت انیمه سوزومه میرسد. سوزومه اثری است که بهراحتی میتوان گفت تمام آثار شینکای را در دل خود جایداده. سناریوی همیشگی شینکای بر آن حاکم است. فقط این دفعه پسر داستان گیر میافتد و دختر باید برای نجات او سفری عرفانی را آغاز کند. در ادامه ملاقاتی کوتاه دارند و جدا میشوند اما در انتها بهطور رسمی به هم میرسند. صحنههای سقوط شخصیتهای اصلی انیمه سوزومه رفرنس به آبوهوا با تو دارد، کفشهای سوزومه که میافتند اشاره به باغ کلمات دارد. سناریو و سفری که شکل میگیرد بهعلاوه منظره اولیه محل زندگی سوزومه رفرنس به نام تو دارد. گربه داستان رفرنس به انیمه کوتاه نگاه مراقب و بچههایی که آواهای گمشده را دنبال میکنند دارد. در آخر همسفر به جهان موازی خدایان اشاره به بچههایی که آواهای گمشده را دنبال میکنند دارد. پس همانطور که گفتیم بهراحتی میتوان ادعا کرد تمام آثار شینکای طی حدود ۲۵ سال، پیش درآمدی بودند برای انیمه سوزومه و رساندن محتوای عمیق این انیمه. ماکوتو شینکای برای خلق سوزومه ۲۵ سال وقت لازم داشته تا اول به کارگردانی مجرب تبدیل شود و سپس هر آنچه برای انتقال مفهوم سوزومه نیاز دارد را تولید کند.
در ابتدا تصور میشد رو دست نام تو هیچوقت تولید نشود. مخصوصاً پس از انتشار انیمه آبوهوا با تو که به نسبت نام تو ضعیفتر بود و تمام رفرنسهایش به نام تو بود، تصور بر این شد که ماکوتو شینکای شاهکاری خلق کرده و حال قصد دارد پس از چند سال یادش را مجدد زنده کند و آثار بعدی هم همین روال را بهپیش خواهند گرفت. اما سوزومه نهتنها ازنظر داستانی بلکه حتی ازنظر گرافیکی، شخصیتپردازی، فرمی، کشمکشها و… بهتر از نام تو عمل کرد و با رفرنس به تمام آثار مهم ماکوتو شینکای اثبات کرد که شاهکار اصلی او انیمه سوزومه است.
جریان شناسی محتوایی آثار ماکوتو شینکای
اگر به تمام آثار شینکای در این چند دهه فعالیت او نگاه کنیم، چند عنصر را به چشم میبینیم. خانواده، خدا، معنویت، اساطیر ژاپنی، بودیسم و عشق. همچنین شاهد کلیشههای خاصی در آثار او همچون گرگومیش هم هستیم.
خانواده
به خاطر وضعیت نهچندان مطلوب خانوادهها در ژاپن، شینکای نمیتواند در هیچکدام از آثار خود یک خانواده سالم و کامل را نشان دهد. مثلاً در نام تو شاهد هستیم که تاکی با یک مرد دیگر که احتمالاً پدرش است زندگی میکند و میتسوها با مادربزرگ و خواهرش زندگی میکند چون مادرش فوتشده و پدرش آنها را ترک کرده است. یا در انیمه آبوهوا با تو شاهد هستیم که شخصیت اصلی از خانوادهاش فرار کرده و هیچ جا خانواده او را نمیبینیم و شخصیت مکمل او نیز عملاً یتیم است. در انیمه سوزومه هم شخصیت اصلی مادر و پدر ندارد و با خاله خود زندگی میکند. در انیمه های دیگر شینکای نیز فضای مشابه حاکم است. همین نبود خانواده در آثار شینکای یکی از عللی است که شخصیتها ضعفهایی در شخصیت خوددارند و خلا های عاطفی را در خود حس میکنند. به همین دلیل اضافه کردن دوستان و یک معشوق را در آثار شینکای شاهد هستیم تا به نحوی نداشتن خانواده را برای شخصیتهایش جبران کند و مسیر را برای رشد آنها هموار کند. یعنی بالاخره شخصیت اصلی برای پیشرفت و تحول نیاز دارد که روابط اجتماعی و عاطفی برقرار کند اما چون خانوادهای وجود ندارد دست به دامن دوستان و معشوق میشود.
عشق
تمام آثار شینکای عاشقانه هستند. عاشقانههایی که بازمان و مکان به بازی گرفته میشوند. در تمام آثار فراق یار را شاهد هستیم و عموماً هم این فراق ابدی میشود و عاشق و معشوق به یکدیگر نمیرسند. یکی از نکات مهم انیمه سوزومه شاید همین باشد که عاشق و معشوق در انتهای اثر به وصال میرسند. شاید در انیمه آبوهوا با تو و محل قرار روزهای آشنایی هم شاهد وصال عاشق و معشوق بودیم، اما بهصورت خیلی گنگ، در انیمه سوزومه شخصیتها واقعاً به همدیگر رسیدند و وعده ادامه رابطهشان هم به گوش مخاطب رسید. یعنی سیر چند دهه شینکای بالاخره تکاملیافته و عاشق و معشوق بهقدری رشد کردهاند که آماده پذیرش یکدیگر هستند. بسیار فراقهای غمانگیزی را در آثاری همچون نام تو و پنج سانتیمتر بر ثانیه تجربه کردیم. فراقهایی که به خاطر مشغولیت مادی شخصیتها و دور شدنشان از فضای معنوی سابق رخ میداد.
عشقهای به تصویر درآمده ماکوتو شینکای، عشقهای زمینی هستند. یک دختر و پسر که عاشق هم دیگر میشوند و حتی گاهی با دنیا مبارزه میکنند تا به هم دیگر برسند. آبوهوا با تو، نام تو و محل قرار روزهای آشنایی نمونههایی هستند که پسرها عملاً با تقدیر و سرنوشت دنیا میجنگند تا معشوقشان را به دست آورند. در انیمه آبوهوا با تو زیست مردم توکیو و سرنوشت شهر توکیو به وصال یا فراق دو شخصیت اصلی وابسته است، اما شخصیت اصلی وصال را انتخاب میکند و دنیای بدون معشوقش را بیارزش میداند. پس حاضر است تا کل شهر زیرآب برود اما معشوقش را از دست ندهد. البته که بلافاصله شخصیتها از هم جدا میشوند و در انتهای اثر به شیوه همیشگی شینکای یک وصال کوتاه و گنگ را تجربه میکنند. گرچه به نسبت آثار قبلی شینکای تضمین بیشتری برای باهم بودنشان وجود دارد.
ویژگی بسیار جذاب عاشقانههای شینکای در معنوی بودنشان است. دختر و پسر واقعاً هم را دوست دارند و این عشق یک هوس یا هیجان زودگذر نیست.
خدا
در انیمه بچههایی که به دنبال آوای گمشده میروند شاهد هستیم که شینکای خدا را به تصویر درمیآورد. اما در آثاری همچون نام تو و فرزند آبوهوا، گرچه به معنویت و ماورا شکل مادی مثل قطرات آبداده شده، اما خدا در روح اثر نهفته است و بهصورت عینی مشاهده نمیشود. ما میتوانیم خدا و تقدیر او و حتی ربوبیت او را در طول اثر حس کنیم که نمونهاش را در نقد و بررسی انیمه نام تو آوردهایم.
معنویت
در آثار شینکای معنویت با طبیعت آمیخته میشود و روحی براثر حاکم میشود که مخاطب عمق آن را حس میکند. در حالت عادی هم همین است. زیرا طبیعت انسان بهتر میتواند معنویت را حس کند. این معنویت همراه میشود با یک داستان عاشقانه و سناریویی که یا صراحتاً یا تلمیحا در آن به خدا اشاره میشود.
اساطیر و نمادهای ژاپنی
تقریباً هیچ داستان و هیچ کاراکتر افسانهای وجود ندارد در آثار شینکای که به اساطیر ژاپنی بازنگردد. گربهای که در سوزومه به نمایش درآمده در اساطیر و تاریخ ژاپن اسمورسم فراوانی دارد. یا بند قرمزی که میتسوها دارد و آن را به تاکی در انیمه نام تو میدهد همان بند سرخ سرنوشت در نمادهای ژاپنی است. یا داستانهای اسطورهای و نقاشیهایی که در انیمه آبوهوا با تو در مورد آبوهوا و دختر انتخابشده مطرح میشوند.
بودیسم
اندیشه بودیسمی و نمادهای بودایی در آثار شینکای بهراحتی قابلمشاهده هستند. بسیاری از آثار او نقاط عطف مهمی در معبد بودایی دارند. مثل انیمه نام تو که در آن شخصیت میتسوها در معبد کار میکند و برای خدایان در درون دهانه یک کوه پیش کش میبرد. یا در انیمه آبوهوا با تو که در آن در معبد پشت پرده اتفاقی که برای دختر رخ میدهد فاش میشود و از طریق دروازه یک معبد مخروبه نیز او بهعنوان حامل آبوهوا انتخاب میشود. در سوزومه هم شاهد معبد و جهان پس از مرگ بودایی هستیم. نظریه تناسخ بودایی سوژه و ایده اولیه انیمه نام تو نیز هست. همچنین نمادهایی مثل گرگومیش در آثار شینکای به نمایش درمیآید که طبق تعریفی که خودش در کلاس درس انیمه نام تو ارائه داد به معنای مبرا شدن از زمان و مکان هست یا همان آزادی از بند نفس زمینی و لحظهای برای رسیدن به قرب الهی. در همین لحظه است که سوزومه خودش را در دوران کودکی و بزرگسالی میبیند. چون زمان بیمعناست او در هر دو سن، خودش با خودش ملاقات میکند. در انیمه نام تو نیز در این لحظه است که پردههای زمان برای دو شخصیت اصلی کنار میروند و آنها میتوانند بااینکه در فاصله زمانی سهساله از هم هستند اما یکدیگر را ملاقات کنند. زمان هنگامی بیمعنی میشود که اوج معنویت حاصل شود. گویا همراه خدا حرکت میکنید.
بر اساس فلسفه یین و یانگ، تضادها مکمل یکدیگرند و باید هر دو باشند تا نظام متعادل طبیعت برقرار شود. مثل شب و روز. تضادها مکمل یکدیگر هستند اما جدای از هم هستند و کامل کسی یا چیزی است که همزمان آن دو را داشته باشد. یعنی بالاترین مقامی که میتوان دید زمانی است که یین و یانگ همزمان حی و حاضر باشند و آن لحظه، لحظه الهی است.
ایزاناگی و ایزانامی
ایزاناگی(دعوت کننده) خدای مذکر و ایزانامی(دعوت شونده) خدای مونث، خدایان مقدم مذهب شینتو هستند که اعتقاد بر این است که جزایر ژاپن را ایجاد کرده اند و بسیاری دیگر از خدایان شینتو یا کامی را هستی داده اند. این دو خدای ژاپنی بن مایه سناریو داستان های شینکای هستند. چند بار در این مقاله از مرگ واقعی یا تلمیحی شخصیت ها و سفر شخصیت دیگر برای نجاتش صحبت کردیم.
در نام تو میتسوها سه سال است که مرده و تاکی می رود تا او را باز گرداند. در آب و هوا با تو، آمانو هینا ناپدید می شود و هوداکا موریشیما می رود تا او را بازگرداند. داستان انیمه بچه هایی که به دنبال آوای گمشده می روند، آسونا به دنبال زنده کردن پسری می رود که مرده است و همچنین معلمش که مرد است به دنبال زنده کردن همسرش به دنیای خدایان سفر می کند. در انیمه سوزومه، سوزومه برای نجات سوتا که مرده است به دنیای مردگان سفر می کند. در انیمه محل قرار روز های اول آشنایی نیز شخصیت مونث داستان به کما رفته و شخصیت مذکر در حال تلاش برای احیای اوست.
این بن مایه ثابت شینکای یک اقتباس از داستان ایزاناگی و ایزانامی است. ایزانامی(خدای مونث) می میرد و ایزاناگی(خدای مذکر) به دنیای مردگان می رود تا او را به زندگی باز گرداند. در آثار شینکای نیز شخصیت مونث کشته می شود و شخصیت مذکر می رود تا او را احیا کند. البته جز انیمه سوزومه که این نقش برای جنسیت ها معکوس شده. برای بار اول ایزاناگی چون ایزانامی از غذای دنیای مردگان تناول کرده در بازگرداندن او ناتوان می ماند. اما بازمی گردد و دوباره تلاش می کند. او دیداری با همسر خود دارد و هنگامی که بدن تجزیه شده ایزانامی را می بیند می ترسد و باز می گردد. در نهایت عشق بین ایزاناگی و ایزانامی ناکام ماند و ایزاناگی نتوانست همسر خود را بازگرداند. به همین دلیل است که در عمده آثار شینکای عاشق و معشوق به هم دیگر نمی رسند.
در تمام آثاری که در این سرفصل نام بردیم، شخصیت مونث و مذکر پس از جدایی از یکدیگر(مرگ) دو دیدار دارند. دیدار اول در راستای نجات شخصیتی که مرده و دیدار دوم در انتهای داستان که یک دیدار گنگ و بسیار کوتاه است. دیدار های پایانی انیمه های نام تو و بچه هایی که به دنبال آوای گمشده می روند دقیقا همانند دیدار آخر ایزاناگی و ایزانامی جدایی ابدی را در پیش گرفتند و برای عاشق و معشوق فراق حاصل شد. انیمه های آب و هوا با تو و سوزومه تا حدود زیادی گنگ ماندند و مخاطب متوجه نشد که وصال حاصل شد یا خیر.
رومنس کلیشه ای
یکی از مشکلات شینکای رومنس ها و عاشقانه های کلیشه ای اوست. گرچه رابطه و عشق بین دختر و پسر را زیبا جلوه می دهد اما شیوه تکراری شده. از همان ابتدا و در انیمه صدای ستاره ای از دور دست شاهد عاشقانه دختر و پسری هستیم که از نظر زمانی و مکانی از هم دور هستند. در باقی انیمه ها نیز همین سناریو برای عاشق و معشوق یا جریان دارد یا جریان پیدا می کند. همچنین فراق یار و نرسیدن عاشق و معشوق به یکدیگر به شکلی دراماتیک را هم در عمده آثار وی شاهد هستیم.
شاگرد خلف
ماکوتو شینکای از شاگردان میازاکی اسطورهای است. شاگردی که روی استادش را با انیمه هایی که تولید کرد سفیده کرده. همچنین در انیمه سوزومه شاهد عرض ارادت او به میازاکی هستیم. آنجایی که زیر هلیکوپتر نوشتهشده شبکه میازاکی و اسم شهر سوزومه هم میازاکی است، طراحی گربه آخر داستان که با هیولا مبارزه میکند که شباهت زیادی به اژدهای مشهور انیمه شهر اشباح دارد و آنجایی که عکس گربه را در پیامرسانها در کنار اسامی انیمه زمزمه قلب را مینویسد که از انیمه های عاشقانه زیبای میازاکی محسوب میشود.
حرف آخر ماکوتو شینکای
شینکای از کارگردان های خوب انیمه محسوب می شود. هر چند تعداد محدودی کار شاخص دارد اما کارهایش آنقدر خوب از آب درآمده اند که بیشترشان جزو آثار تراز اول انیمه ژاپن باشند. شینکای با توجه به عقاید مذهبی خود اثبات کرده مباحث الهیاتی و مذهبی بسیار جذاب هستند و از نظر فطری مخاطب را بیشتر به خود علاقه مند می کنند. همین که نام تو و سوزومه در گیشه با حساب اینکه شینکای آنچنان کارگردان فوق برجسته با رزومه سنگین نیست ترکاندند مسئله را اثبات می کند. شینکای به همراه میازاکی اثبات کردند که شاید در حد اتک ان تایتان و شیطان کش جذابیت بصری و جلوه های ویژه ندارند اما با داستان عمیق خود و مفاهیم معنوی داستانشان مخاطبین را به وجد می آورند. این دقیقا مصداق قدرت روایت یک کارگردان است.
سلام، ممنون از نقد عالیتون 🙏🏻🙏🏻 جایی دیگه، در انیمه سوزومه، آقای شینکای ارادت خودش به آقای میازاکی رو نشدن میده، جایی که دوست سوتا در ماشینش، آهنگی از انیمه زمزمه قلب رو پخش میکنه.
سلام و عرض ادب جناب عبدالهی
یک سوال داشتم نظرتون در مورد اینکه سوزومه در ابتدا قرار بوده یک اثر همجنسبازی باشه چیه ؟ به نظرتون چرا همچین کارگردانی که شما خوب آثارش رو می شناسید به این جریانات نزدیک شده ؟
در مورد مسئله ای که میگید هیچ اطلاعی ندارم
والا خودم هم متعجبم ولی یک منبع خبری نوشته بود که خود کارگردان افشا کرده