نقد و برسی انیمه اتک ان تایتان(attack on titan) با نگاه عرفان کابالا
اساس اتک ان تایتان کابالا است
Abdollah_Ghafari2023-06-22
24 2,644 خواندن این مطلب 1 ساعت زمان میبرد
در این بخش شما را با آیین کابالا و بعضی از فرقه های خاص آشنا میکنیم و ارتباط آنها با اثر اتک ان تایتان را بیان میکنیم، نکته ای که باید به آن توجه کنید این است که خیلی از متون یهودی و مخصوصا یهودیان ارتدکس مخالف خیلی از این عقاید هستند. لطفا قبل خواندن این مقاله حتما حتما لایه های قبلی را مطالعه کنید!
چگونگی تشکیل فرقه های مخفی
از چند هزار سال پیش تا به الان فرقه های سری بسیاری به وجود آمدند و این دوره اکثر ادیان چه ابراهیمی و چه غیر آن داشتند. به عنوان مثال بر پایهٔ سنتها، مسیحیان نخستین در دوران شکنجه و تهدید پادشاهی روم، در چند سدهٔ نخست پس از عیسی، از نماد ماهی برای نشان کردن مکان جلسات و گورها یا متفاوت کردن دوست از دشمن، استفاده میکردند. یا در اسلام مذهب امامیه سازمان وکالت یا در یهودیت آنوسیم و…
در انیمه و مانگای اتک ان تایتان این موضوع را به خوبی نشان داده شد، به عنوان مثال ماجرای انجمن مخفی گیریشیا یگر و اشاره داستان به فرد مخفی الدیایی به اسم رمز “جغد” که در ارتش مارلی نفوذ کرد، که همان طور که در لایه ی دینی اشاره کردیم نویسنده اشاره ای داشته به یهودیان مخفی به اسم “مارانوس” که نمادشان “جغد” بود و همچنین در لایه اسطوره ریشه کلمه الدیا را برایتان آوردیم که میشه به معنی “از جانب خداوند” ترجمه کرد که معنای نزدیکی با فرزندان یا برگزیدگان خدا (قوم برگزیده از سوی خداوند) دارد.
البته این نکته هم در نظر بگیرید مارلیایی ها هم در زمان حکومت جهان باستانی الدیا بدون شک دست به مخفی کاری میزدند…خیلی از فرقه های مخفی و معروف دنیا تحت تاثیر عرفان کابالا هستند.
خدای مادی
اینچس گیلر پروفسور کابالا میگوید دنیا وجود دارد چون خدا به چیزی نیاز داشت تابه آن ارتباط برقرار کند، این عقیده نیازی را به خدا نسبت میدهد نیازی برای عشق و ارتباط ، کابالیست ها اعتقاد دارند اگر به آناتمی خدا پی ببرند میتوانند به قدرت خدا نیز پی ببرند ! باید به این نکته توجه کرد که خدا در تورات جسم دارد، مثل انسان ها رفتار میکند، اعضای بدن دارد صاحب حواس بشری است و میخوابد، پشیمان میشود و…(ماجرای کُشتی گرفتن حضرت یعقوب (ع) با خدا!!!!) پس قائل شدن جسم برای خدا ریشه در این باور ها دارد و مادی بودن خدا در اتک ان تایتان یعنی یمیر به همین علت است، البته در ادامه به اینکه چرا یمیر باید انسان باشد و همچین چرا باید زن باشد میپردازیم.
خدای غول پیکر در ریشه های کابالا(مرکابه)
در عرفان مرکابه در باره اندازه گیری کاخ های الهی و اندازه بدن خداوند گفته شده مثلا در جایی قد خداوند ۲۳۶ هزار فرسنگ و در جای دیگر دو میلیارد و سیصد و شصت میلیون فرسنگ ذکر شده که معادل عددی عبارتی از مزامیر به معنای پر از قدرت یا عدد ۲۳۶ است. پس یکی از مفاهیم مهم خدای غول پیکر هست که ما در اتک ان تایتان شاهد آن هستیم ، همان طور که در لایه دین توضیح دادیم یمیر به درخت جاودانگی رسید و مانند خدا شد و بعد به شکل غولی بزرگ در آمد!!!
بهشت در کابالا و پارادایس در اثر
در کتاب زوهر داستان اخراج آدم و حوا از بهشت توسط خدا برعکس توصیف میشود! زوهر میگوید آدم خدا را از بهشت اخراج کرده و ما هنوز در این باغ بهشت هستیم ولی آن را درک نمی کنیم چون خدا را از دست دادیم و با اخراج خدا عود معنوی خود را از دست داده ایم ، این ایده که موجودیت خدا را وابسته به انسان میداند درست نقطه مقابل دیدگاه مذاهب قرار دارد که خدا را قادر و بی نیاز میداند. یکی از دلایلی که در اثر اتک ان تایتان اسم جزیره الدیایی ها پارادایس هست همین است! معنی کلمه پارادایس را در لایه های قبلی گفتیم و ریشه ان را “پردیس” میدانیم و به معنی باغ هایی که دور تا دور آن دیوار است و همچنین ما در اینجا باغ بهشت را داریم. تا آخر فصل ۳ ما فکر میکردیم کل دنیا همین پارادایس هست!
ارتباط تاریخ کابالا(ریشه های کابالا) با اروپای شرقی و “آلمان”
در لایه تاریخی ارتباط تنگ نا تنگ اتک ان تایتان با تاریخچه و معماری قرون وسطی یکی از شهر های آلمان با پارادایس توضیح دادیم.
در زمان قرون وسطی عرفانی به اسم حسیدی گری (که باز هم یکی از مهم ترین ریشه های کابالا ی امروزی است) در شرق اروپا و در آلمان پدیدار شد این عرفان با رواج افسانه خلق موجودی زنده به اسم “گولن” توسط برخی از عرفای یهودی همراه بود. این موجود افسانه ای بار ها در عرفان کابالا یاد شده. گولن موجودی هست که یک دانشمند آن را از گِل یا توده ای از مواد خام یا … میسازد و آن موجود در خدمت آن شخص قرار میگیره و توسط همان فرد فقط میتوان گولن را از بین برد یا بهتر است بگوییم گولن موجودی است از جنس خاک یا پیکر های بی جان که با نوشتن اسم اعظم بر پیشنانی این جسم بی جان آن را زنده کرد. این افسانه هنوز در کشور های شرق اروپا رایج است. این نکته ما را به یاد مجسمه های شنی و خاکی می اندازد که یمیر در حال ساخت و تعمیر انها بود! که باز هم ارتباط جالبی می بینیم.
شوالیه های معبد
در لایه تاریخی ما ارتباط اتک ان تایتان با تاریخ جنگ های صلیبی توضیح دادیم . شوالیه های معبد در آغاز نام دستهای از شوالیههای فرانسوی بودکهپسازاشغال بیتالمقدس بهدست صلیبیها به سال ۱۱۱۸م در این شهر ایجاد شد. ۹ تن از شوالیهها دستهای تشکیل دادند و نام خود را سربازان فقیر مسیح نهادند. بالدوین ، کنت فلاندرز و سرکرده سپاهیان صلیبی که بر خود نام پادشاه اورشلیم نهاده بود، این دسته را در نزدیکی معبد سلیمان جای داد و حفاظت از زائران مسیحی را به ایشان سپرد. بدینسان، اعضای این گروه و سربازانشان سربازان فقیر مسیح و معبد سلیمان نام گرفتند. امروزه کاوش های باستان شناسی و حفاری هایی که در زیر بیت المقدس انجام دادند متوجه شدند که در زمان های گذشته حفاری هایی صورت گرفته! به گفته برخی این حفاری ها در گذشته توسط شوالیه های تمپلار(معبد) صورت گرفت و در آنجا لوح هایی پیدا میکنند که می گویند:
“آنچه را که از جادو شنیده بودیم به وضوح دیدیم!”
و این گونه تحت تاثیر عرفانی کابالا قرار گرفتند و اعتقاد بر این است گنج پیدا شده همان گنج معروف سلیمان (ع) است. کابالیست ها اعتقاد دارند این قدرت الهی و معجزه الهی نبود که خداوند به پادشاه سلیمان (ع)( آنها سلیمان را پادشاه میدانند نه پیامبر!) داد بلکه این نیروی قدرتمند کابالایی بود که پادشاه آن را بدست آورد و به وسیله آن بر جن و انس تسلط پیدا کرد!!! برای همین این گنج را متون کابالا و علم کابالا میدانند. مدت ها بعد از جنگ های صلیبی تکاپوی این گروه مخل امنیت فرانسه بود. فیلیپ چهارم (فیلیپ نیکو)، پادشاه فرانسه (۱۲۸۵-۱۳۱۴)، در سال ۱۳۰۶ صرافان و رباخواران یهودی و ایتالیایی را دستگیر و از فرانسه اخراج کرد (۲) و کمی بعد (۱۳۰۷) به دستگیری و سرکوب شهسواران معبد دست زد. بسیاریشان به جرم عملیات غیراخلاقی و آشوبگری و جنایت زندانی و در دادگاههای فرانسه و پاپ محاکمه شدند. شوالیه های معبد به اسکاتلند پناه بردند و در قرن ۱۴اولین لژ فری ماسونری را میسازند به اسم “وال بیلدز”
در اتک ان تایتان در شیگان شینا و در زیر خانه گیریشیا یگر گنجی نهفته بود (متونی از راز دنیا) که توسط تایتان ها تسخیر شده، بعد ها برای باز پس گیری این منطقه فقط ۹ نفر زنده میمانند و گنج و متون راز هستی را پیدا میکنند! علاوه بر این شباهت نماد های پارادایس را با سپر شوالیه های معبد مقایسه کنید! (همچنین توجه کنید کلمه شیگان شینا بسیار شبیه کلمه “سیگن سینا” است)
نماد اسب تک شاخ در پارادایس
اسب تک شاخ در نماد شناسی یهودی معنای محافظ ژن و نژاد میدهد، در اتک ان تایتان اسب تک شاخ نماد سربازان سلطنتی است که محافظت از سلطنت (خاندان سلطنتی) بر عهده آنها است.
پزشک یهودی نوسترآداموس و گیریشیا یگر
از سال ۱۳۴۷ تا ۱۳۴۹ یعنی طی ۲ سال نیمی از جمعیت اروپا به دلیل طاعون جان خود را از دست دادند! تنها کسانی که می توانستند طاعون را مداوا کنند اکثرا پزشکان یهودی بودند! ما در اینجا پزشک مشهور یهودی را میشناسیم به اسم نوسترآداموس که به در بار فرانسه راه پیدا میکند و شاهزاده ها را نجات میدهد و پزشک مخصوص پادشاه و همسرش میشود. میشل نوتردامی که به “نوستر آداموس” شهرت یافته است فرزند یک خانواده یهودی ساکن پرونس فرانسه بود. او در ۲۱ دسامبر 1503 میلادی متولد شد و در دوم ژوئیه ۱۵۶۶ با به جا گذاشتن ثروت خوبی برای اطرافیانش مرد. همچون اکثر یهودیان، خانواده میشل نیز به نوعی با نظام اقتصادی وقت در ارتباط بودند. خانواده های پدری و مادری او به گردآوری مالیات از روستاییان اشتغال داشتند و از قبل این رانت خواری شرایط خوبی را برای خود ساخته بودند. پدر او “پیر دی نستردام” بود که پس از ازدواج با یک زن کاتولیک در ظاهر به مسیحیت گرویده بود ولی فرزندانش از جمله میشل را برای تربیت بر اساس آیین یهود به پدربزرگ سپرد. پدر بزرگ پدری میشل از بزرگان خاندان اسرائیلی ایساچار بود و در تربیت میشل بر اساس خصلت یهودیان سنگ تمام گذاشت و او را به وارد شدن به حرفه پزشکی تشویق کرد. میشل، جادوگری یهودی و رمز و راز متون عرفان کابالایی را در ایتالیا به خوبی آموخت. او قبل از آن که بخواهد پیشگویی های خود را بنویسد به نگارش تقویم سالانه پرداخت. در ۱۵۵۰ میلادی میشل نخستین تقویم نجومی خود را که در آن پیشگوییهایی درباره اوضاع جوی سال بعد انجام شده بود؛ منتشر کرد. این تقویم با استقبال فراوانی مواجه شد و از نظر مالی برای میشل خوب تمام شد. شاید انگیزه نوشتن پیشگویی هایی برای 500 سال بعد بازار داغ فروش این نوع اقلام در اروپای قبل از رنسانس بوده است. در نتیجه، آمیزه ای از سحر، تعالیم کابالایی یهود، قدرت سرودن شعر، حرص جمع آوری ثروت و نیز خواص تخدیری گیاهان در وجود میشل احوالاتی را به وجود آورد که او با سفر به شمال شرق فرانسه در دیری به نام “اوروال” ساکن شد و رباعیات پیشگویی خود را در آنجا نوشت. نوستر آداموس با انتشار تقویم های سالانه پول هنگفتی به جیب زد. کانون های کابالایی با تبلیغ و حمایت از میشل او را به اشراف و دربار اروپا معرفی کردند. نوستر آداموس با جعل و سرقت، کتاب هایی نوشت و در بازار داغ اروپای پیش از رنسانس به نان و نوایی رسید. یکی از پیشگویی معروف یعنی نابودی دنیا در سال ۲۰۱۲ که به نوسترآداموس نسبت میدهند. (یکی از کتاب های معروف او یک هزار پیشگویی است هر چند که تا کنون هیچ کدام تایید نشده!)
ما در اتک ان تایتان گیریشیا یگر را داریم که در مارلی(مارلی که تمام اروپا را گرفته و ریشه آن در روم و نمادش ارتباط با ایتالیا دارد و… که این بحث هارا در لایه تاریخ کرده ایم) بدنیا آمده و در آنجا تحصیل کرده و تحت تاثیر مسائل خاص و انجمن های مخفی تشکیل میدهد و همچین وقتی به پارادایس می آید توانایی دیدن آینده را دارد! به وسیله تایتان حمله کننده که قدرت دیدن آینده را دارا بود و نکته ای جالب پزشک هم هست و زمانی که کل شیگانشینا دچار مریضی مثل طاعون شد او همه را نجات داد! و در آخر کتابی نوشت و ثروتی را برای فرزندش(کتاب ها) به جا گذاشت، شباهت هایی دیده میشود و نکته ای که باید به آن توجه کرد گیریشیا یگر یکی از قدرت های کابالا و تجلیات الهی یعنی سفیروت ۵ یا بهتر بگیم تایتان حمله کننده را داشت که در قسمت خودش در همین مقاله توضیح خواهیم داد.
گیریشیا یگر، کاهن اعظم، کلید هیرام
در لایه اسطوره گفتیم گیریشیا یگر و کلید او اشاره به خدای اسیریس دارد و به دارنده کلید اسیریس یا همان آنخ کاهن اعظم میگویند، حالب اینجاست که نماد های اسیریس مخصوصا کلید در فراماسونری نماد های درجه ۳۳ فراماسون و استاد اعظم یا همان کلید هیرام است، داستان هیرام (یا حیرام) افسانه ای غیر معتبر که بسیار شبیه ماجرای اسیریس هست. اعتقاد دارند که معمار معبد سلیمان (ع) شخصی به اسم حیرام بوده ، حیرام مانند اسیریس راز بزرگی را میدانست و به دلیل نگفتن راز به چند صنعتگر کشته میشود و در بعضی از داستان ها گفته شده بعد از اتصال اعضای بدن حیرام دوباره زنده شد!!! مانند اسیریس ، بعضی دیگر هم میگویند هیرام بعد از مرگ بر روی قبر او درخت اقافیا کاشتند . ماسون ها اورا پدر فراماسونری معرفی کردند و خیلی ها او را بنیانگذار فراماسونری میدانند(در اسلام میگویند حضرت سلیمان (ع) مسجدالاقصی را نساخته بلکه بازسازی کرده یعنی توسط پیامبران پیشین ساخته شده بود و همچنین هنگام بازسازی از دنیا رفتند و مسجد نیمه تمام می ماند) .
اصل هرمسی در کابالا هرمسی (هرمتیک)
کاهنان مصری علوم و متون خود را منتسب می دادند به “هرمس تریس مجیستوس “، میگویند به انسان هنر شهر سازی را آموخت همچنین آن را استاد فلسفه کیمیاگری میدانند. این شخص با خدای هرمس یونان یکی شده (خیلی از خدایان مصری با خدایان یونانی یکی شدند) در کتاب یهود به او ایناک ، در روم به او مریخ، در مصر به او تحوت میگویند. او در کارت های تارت معادل کارت جادوگر است، خیلی ها او را معلم و امپراطور آتلانتیس میدانند(در رابطه با آتلانتیس در لایه اسطوره صحبت کردیم) میگویند تمام خدایان از او آیین کیمیاگری را آموختند. ماسون ها اورا خدای معمار بزرگ میخوانند ، همچنین مجسمه معروف شیطان پرستی یعنی بز بافومنت نماد او میدانند(بز در مصر نماد خرد و دانش است) مهم ترین آموزش او این است که ” هر چه در پایین وجود دارد، شبیه آن در بالا وجود دارد و انسان یعنی جهان صغیر همه عوامل را در خودش دارد” این فلسفه در ملل های باستانی وجود داشت به عنوان مثال شهر ها و ساختمان ها را دقیقا در زیر ستارگان خاص میساختند. مثلا در مصر اهرام ثلاثه را دقیقا زیر سه ستاره کمربند صورتفلکی جبار یا همان شکارچی ساختند(راجب این صورت فلکی و ارتباطش با یگر ها در لایه اسطوره گفتیم) مثلث روبه بالا نماد عالم پایین(هرم) و مثلث روبه پایین نماد عالم بالا(ستاره یا…) و هنگامی که این دو داخل یک دیگر روند ستاره شش پر یا اگر از همدیگر بگذرند لوزی تشکیل میدهند که هردو به معنی ارتباط با ماوراء است ( کاهنان با استفاده از این روش ها آینده بینی، تعبیر خواب و… میگردند). این اصل در انیمیشن های بسیاری مانند ساعت بن تن رعایت شده که اتک ان تایتان یکی از آنها است، برای مثال درعالم زمین درختی که یمیر داخل شد وجود داشت و در عالم ماوراء موازی با همان درختی نورانی وجود داشت (راجب این درخت در قسمت خودش توضیح خواهیم داد).
همچنین کلید گیریشیایگر که لوزی شکل است میتواند مفهوم کلید ارتباط باشد.
ارتباط نسل ارواح انسان به یکدیگر و صحبت با ارواح مردگان
لوریا در کنار کتاب زوهر یکی از دو منبع فکری کابالا بشمار میرود ، لوریا نوعی تئوری مسخ را آموزش داد که بر اساس ان هر شخصی از روح اصلی آدم و حوا پدید امده است ، بنا بر این قبرستان های حومه سیفت اهمیت فوقالعاده ای یافتند چرا که کابالیست ها سعی کردند تا به دنبال مسخ ارواح قبلی خود باشند و با آنها ارتباط بر قرار کنند(امکان رویت گذشتگان)بنا بر این کابالیست ها روح افراد مرده را احضار میکردند و با صدای او صحبت میکردند. در اثر اتک ان تایتان لیوای و دیگر افراد یک شبح(سایه ، روح و یا هر چیزی) از دوستان مرحوم خود را میبینند اما ما شاهد مکالمه ای نبودیم. (درقسمت خودش در رابطه با ارتباط ارواح با یکدیگر خواهیم گفت)
خلق دنیا در کابالا
لوریا اعتقاد داشت اولین کار خدا خلقت نبود بلکه عقب نشینی بود!! خدا از یک نقطه اصلی در تمامی جهات به عقب رانده شد و نوعی خلع را به وجود آمد، از این رو در درون خدا نوعی خلع به وجود آمد ، طبق نظر لوریا این خلع به خدا فضای مناسبی داد تا دنیا را خلق کنند. در کابالا عقیده بر این نیست که خداوند جهان را از عدم ساخته بلکه در آغاز بیست چیز یا شیئ یا تجلیات خداوند وجود داشتند به اسم سفیروت که ده تا از آن ها نماد خورشید هستند و ده تا ی دیگر از باقی ستارگان و این بیست تا سفیروت جهان را به وجود آوردند. میگویند خداوند تجلیاتش را درون ظرفی گذاشت و آن ظرف تحمل آن را نداشت و شکست! و به چند قسمت تقسیم شد و دنیا به وجود آمد(این عقاید قبل از آمدن نظریه بیگ بنگ است!!!)
در اتک ان تایتان ما یمیر را داریم که به مقام خدایی و تجلیات الهی میرسد و بعد از مرگش قدرت های تایتانی اش تقسیم میشود! به سه دخترش که خودش را خوردند. بعد ها این سه قدرت دوباره به ۹ قسمت تقسیم میشود!!!
جاودانگی در کابالا
جدا از بحث درخت جاودانگی که در لایه دینی گفتیم در کابالا اعتقاد بر این است که از طریق ارتباط با ارواح مردگان یا موجودات فرا مادی یا سیارات و با استفاده از قدرت های نهفته در “طبیعت” و جانداران میشود به “جاودانگی” رسید.
در اتک ان تابتان یمیر در جنگل و طبیعت این قدرت را بدست می آورد و همچنین جزیره پارادایس واقع در قاره افریقا هست(ماداگاسکار ) آفریقا در نماد شناسی معنای طبیعت میدهد.
کنترل شدن خدا توسط مخلوق!
این اعتقاد به جایی رسید که به باور آن ها میشود به وسیله اسامی خدا یا ارتباط گرفتن مردگان یا مجسمه های گلی زندگی بهتر و تسلط به اطرافیان داشت. این سیستم پیچیده(سیستم سفیروت ها که در قسمت خودش توضیح خواهیم داد) تاییدی است بر نظریه کابالیست که انسان میتواند برفعالیت های خدا تاثیر گذار باشند. پیروان زوهر اعتقاد دارند که فعالیت های انسان میتواند بر فعالیت خدا تاثیرگذار باشد و دونیمه مذکر و مونث خدا را به هم دیکر پیوند دهد ، تفسیر زوهر مفهومی را ارائه میدهد که این انسان است که خداوند را تحت تاثیر قرار میدهد! بیرونشروین میگوید ماکابالیست ها با یک سری فعالیت سری میتوانیم خدا را پرورش و تحت تاثیر قرار دهیم و زمانی که بتوانیم به چنین موقعیتی دست یابیم میتوانیم سرچشمه عنایت الهی را بر روی زمین مورد تاثیر و تحول قرار دهیم ولی به همین میزان فعالیت های پلید انسان نیز میتواند نظم هستی را برهم زند، در این صورت فعالیت های نا شایسته انسان و رفتار غیر اخلاقی او قدرت های شیطانی را نیرومند و پراکنده میسازند و به نحوی به عدم هماهنگی و انسجام در خدا میشوند.
در اثر ما شاهد این هستیم کسیکه به مقام خدایی رسید یعنی یمیر عملا برده دیگران شد! چه در زمان زنده بودنش و چه در زمان بعد مرگش که بعضی از الدیایی ها اورا مثل خدا میدانستند!
سفیروت
اساس تفکر کابالایی مبتنی بر تجلیات خداست، تجلیاتی که به عنوان سفیروت مطرح میشه که دو گروه هستند، گروه اول تجلیات خیر و گروه دوم تجلیات شر. تئوری سفیروت در باره صفات و تجلیات خدا یکی از محوری ترین عقاید کابالایی است که از عقاید مشرکانه مصر و یونان به تصوف یهودی وارد شد . پیروان کابالا میگویند که ۱۰ صفت یا تجلی یا سفیروت از خداست که ما به وسیله آنها ذات دست نیافتنی خدا را میشناسیم. ۱۰ سفیرا یعنی ده ضرب یا ده سلسله مراتب میان خداوند و جهان مادی وجود دارد و عمده مباحث بر این استوار است که ده صفات الهی در اداره جهان برمی شماره ، برای همین یک درخت واری معمولا در علوم عرفان یهود ترسیم میکنند که این ده صفت خداوند با آرایش خاصی داخلش قرار گرفته. خداوند در بالای این سلسله سفیروت ها است که تاج نام دارد که بالا ترین درجه صفات الهی است و در انتها نقطه ای هست که به جهان مادی متصل است به اسم شخینا(سکینه). این سمبل معروف که به اسم درخت حیات یا درخت صفات خدا میباشد انسانی است به شکل ایستاده و رها در حالی که دو دستش در دو طرف باز است و ده دایره بر نقاط مهم بدنش کشیده شده است و با خطوطی این دو دایر متصل شده است .(به این نماد آدامقادمون میگویند) این نماد معروف در متون کابالایی دیده میشود و نشاندهنده این است که خدا مانند انسان جسم دارد و قسمت فوقانی این شکل به منزله سر خداست که سرچشمه ای از اراده فهم و شعور است ، قسمت انتهایی دارای ارگان هایی است که در تقارن با یکدیگر است که نشاندهنده عشق، قدرت ، زیبایی و ابدیت و شکوه هستند. سفیروتها به عنوان اخلاقیات نیز مطرح میشوند. از این رو ۱۰ سفیروت به عنوان ۱۰ اصل اخلاقی معرفی میشوند. هر کدام از آنها به تنهایی ممکن است بیش از حد شدید شوند و به بیاخلاقی منجر شوند. هر یک از سفیروتها با اعداد یک تا ۱۰ و سیارههای منظومه شمسی نیز مرتبط هستند. از این رو در روی درخت زندگی هر سفیروت با یک عدد، یک سیاره و یک صفت اخلاقی در ارتباط است. دنیای سفیروتها در واقع دنیای خدایان قدیم را نیز در بر می گیرد زیرا خدایان باستان اکثراً مرتبط با یکی از سیارات منظومه شمسی میباشند. از این رو گاهی گفته میشود که درخت زندگی خدایان قدیم را کوشر کرد. بین هفت سفیروت پایین و سه سفیروت بالا پردهای وجود دارد که ارتباط دنیای آدام کادمون را با دنیای پایین قطع میکند.
درختی که یمیر داخل شد همان درخت حیات است که در لایه دینی این را توضیح دادیم، پس درختی که یمیر داخل شد همان درخت سفیروت ها هست و تمام تجلیات الهی را بدست آورد که همان نیرو های تایتانی است، بعد ها با تقسیم شدن قدرت یمیر این سفیروت ها هم از هم دیگر جدا شدند و هر یک از تایتان شیفتر ها نماد یکی از سفیروت های درخت کابالا هست البته این نکته هم در نظر بگیرید که یمیر به طور کامل قدرتش را از دست نداده بلکه قسمتی از نیرویش با روح خود باقی مانده که معادل سفیروت آخر است(که این مسئله را در قسمت خودش توضیح خواهیم داد) . ما در لایه اسطوره ارتباط بین خدایان باستانی با تایتان های اثر گفتیم و در اینجا دلیل اصلیش مشخص شد، ایسایاما دقیقا از خدایانی استفاده کرده که معادل خدایان درخت کابالا است و علاوه بر این ایسایا از خود مفهوم نماد سیارات درخت کابالا الهام گرفته (در قسمت خودش توضیح خواهیم داد) همچنین در لایه اسطوره شباهت های خیلی زیاد بین درخت های باستانی با درخت کابالا اشاره کردیم.
خدای مونث و آیین پرستش زن در کابالا
پروفسور عبدالوهاب ال مسیدی در کتاب “دایرالمعارف یهود، یهودیت و صهیونیستم ” میگوید که این اندیشه با تلاقی اندیشه مشرکانه مصر و یونان و خاورمیانه است و منجرب به پرستش خدایان متعدد مذکر و مونث و همچنین پرستش زن در برهه هایی از تاریخ کابالا شده است ، همچون فرانکیست ها که تا حد پرستش زن در قرن ۱۸ پیش رفتند! دختر فرانک به نام ایو (حوا) در گسترش دکترین او نقش زیادی داشت. فرانک ادعا میکرد که حوا دختر او نمایانگر سفیروت شکینا در روی زمین است و باید به عنوان جنبه مؤنث خدا مورد پرستش قرار گیرد.
در آیین دیوار پرستی انیمه یا مانگا اتک ان تایتان ما با سه خدای مونث مواجه هستیم و همچنین کسی که به مقام خدایی رسید و خیلی ها ان را خدا میدانند یعنی یمیر باز هم یک زن است! بهر حال ما آیین خدای مونث و قدیس یعنی شخینا در کابالا داریم که گفتیم واسطه ای بین جهان مادی و ماوراء است.
معنی شر و شرارت در کابالا
تجلیات شر در عالم بالا یک دنیایی به خودش اختصاص میدهد به اسم آدم سفیواهرا و این جهان بالایی (که جهان شر است)تاثیر خودش در عالم پایین یعنی زمین میزاره، پس در دوره هایی از تاریخ که شر گسترش پیدا میکند در اصل تاثیر از آسمان ها است. مهم ترین مشخصه قابالا درباره شر بر خلاف ادیان مسیحی ،اسلامی ،یهودی ، شر را وجودی میدانند . یعنی وجه تاریک جهان را دارای قدرتی مستقل از خداوند میدانند در فلسفه ادیان ابراهیمی شر به عدم وجود خیر گفته میشود و شرارت استقلالی و وجودی ندارد در این نگاه جهان خلقت پر از خیر و نیکیست. زمانی که خدا میخواست تجلی پیدا کنه در سمت تجلی عدلش یک تخطی در جهان صورت گرفت که خدا تجلی پیدا کند و زمان اتفاق تخلی، نیروی سیاهی و پلیدی و تاریکی فضارا پر کرد پس نیروی پلید در زمان خلع وجودی جهان از خدا به وجود امد پس یک نگاه وجودی و مستقل از خدا نسبت به شر دارند . نکته : ما هرگاه احساس کنیم خیر ما در چیزی نیست به اشتباه آن را شر میخوانیم در حالی که بسیاری از اسرار را مانمیدانیم و خدای حکیم و دانا جهان را بر مبنای خیر ونیکی آفریده است . در تصوف یهودی اعتقاد بر این است که با دلیل بیگانگی موجودات با سرچشمه صدور شان شر متولد میشود، گاهی شر آنچنان زیاد میشود که بر جهان تسلت میابد و در اخرالزمان است که باز خدای نیکی ها به کمک برگزیدگانش یعنی یهودیان بر هستی مسلط میشوند، برای همین در آثار اکثرا تسلط شر بر آدم و عالم وجود نداره. به این نکته هم توجه کنید که آنهان شیطان و فرشته را از یک جنس میدانند و مانند اسلام شیطان را از جنس جن قائل نیستند… (لطفا به اصل هرمس که توضیح دادیم هم توجه کنید، منظور از عالم بالا چه چیزی بود؟!) در قسمت بعدی(جبر گرایی) این موضوع را در اتک ان تایتان توضیح میدهیم.
جبرگرایی در کابالا
گفتیم که در عرفان انحرافی کابالا کل دنیا چه خیر و چه شر را تجلیات (سفیروت ها)خدا میدانند پس هیچ تصمیمی در دنیا به اراده خودش نیست! اگر شما شر بورزید و انسانی را به قتل برسانید این به دلیل تجلیات شر هست هرچند که بگید به اراده خودتان بوده حتی اگر هم جلوی خودتان را بگیرید و بگید به اراده خودم اینکار را نکردم باز هم تجلی الهی بوده و هیچ چیز واقعا تصمیم شما نبوده! در لایه فلسفی به مسئله جبرگرایی در اتک ان تایتان پرداختیم و در اینجا خواستیم بگوییم جبرگرایی در کابالا هم وجود دارد! لطفا به دیالوگ ارن دقت کنید، با اینکه می دانست در آینده قرار است چه اتفاقی رخ دهد باز هم نتوانست جلویش را بگیرد و غیر قابل تغییر بود و باید رخ میداد! ارن گریه میکند ارن ناراحت میشود از کشتار خود اما باز هم راهی ندارد! تنها راه نجات الدیایی ها تا پایان دنیا کشتار اقوام قوی تر هستش و خیر شر هر دو جزعی از تحلیات الهی است و نمیشود یکی را از بین برد! ، قانون قانون جنگل است، در لایه فلسفی بیشتر به این مسئله پرداختیم میتوانید مطاله کنید.
سفیروت آخر، شخینا، یمیر
ملکوت یا ملخوت یا مالخوس دهمین سفیروت کابالیستی در درخت زندگی است. در پایین درخت، زیر سفیروت Yesod قرار دارد.
شخینا مالکوث و منبع حیات انسان ها بر روی زمین زیر قلمرو سفیروتیک شناخته می شود. شخینه گاهی به عنوان یک موجود بالدار الهی دیده می شود ، ساکن شدن با قوم اسرائیل و مشارکت در مبارزات آنها!!!
بر خلاف نه سفیروت دیگر، این صفت خداوند است که مستقیماً از خدا سرچشمه نمی گیرد. بلکه از خلقت خدا سرچشمه می گیرد یعنی زمانی که آن خلقت جلال خدا را از درون خود منعکس و آشکار می کند.
ملکوت به معنای پادشاهی است. با قلمرو مادهزمین! مرتبط است و به دنیای فیزیکی، سیارات و منظومه شمسی مربوط می شود. مهم است که این سفیرا را “غیر معنوی” تصور نکنید. اگرچه ملکوت “دورترین” منبع الهی است، اما همچنان بر درخت زندگی متصل است و بنابراین ویژگی های معنوی منحصر به فرد خود را دارد. ملکوت بهعنوان سپهر دریافتکننده همه سفیروتهای دیگر، شکل ملموسی به دیگر نشأتها میدهد. انرژی الهی پایین می آید و در این صفحه تجلی پیدا می کند و هدف ما به عنوان انسان این است که دوباره آن انرژی را به دور مدار برگردانیم و درخت را پشتیبان کنیم.
برخی از غیبت شناسان نیز ملکوت را به یک فیلتر کیهانی تشبیه کرده اند.
، ملکوت همچنین با عنصر کلاسیک زمین مرتبط است.
فرشته این سفیروت ساندالفون است. ارواح ایشیم نظم فرشتهای است که با ملکوت مرتبط است و مطابقت سیارهای/نجومی ملکوت زمین است. نمادهای مرتبط با این سفیروت عبارتند از عروس (زن جوانی بر تخت سلطنتی با نقاب بر روی صورت) و محراب مکعبی دوتایی. در جایی که سفیروت بینه به عنوان مادر برتر شناخته می شود، ملکوت به عنوان مادر پست شناخته می شود.
از دیدگاه مسیحی، این حوزه مهم است، زیرا عیسی موعظه کرد که مردم باید “ابتدا به دنبال پادشاهی خدا باشند”. در برخی از نظام ها، آن را با دعات ، علم به معنای گنوسیس، سفیره نامرئی، برابر می دانند. در مقایسه با سیستم های شرقی، ملکوت ایده کهن الگویی بسیار شبیه به مولادهارا است. در Shakta Tantra که با زمین نیز مرتبط است، این صفحه ای است که کارما در آن بیان می شود.
اگرچه ملکوت به عنوان “پایین ترین” سفیروت درخت زندگی در نظر گرفته می شود، اما در درون خود پتانسیل رسیدن به بالاترین ها را نیز دارد. این در اصل هرمسی «همانطور که در بالا تا پایین» نشان داده شده است، و «سفیروت اول یعنی کتر در سفیروت آخر یعنی ملکوت است و ملکوت در کتر است!!》
در لایه اسطوره ارتباط بین یمیر و خدایان زمین در ملل مختلف اثبات کردیم حتی فرشته سفیروت ملکوت، فرشته ی زمین است! و دقیقا یمیر واسطه ی قدرت بین ماوراء و کیهان و درخت با عالم ماده و زمین بود.
این نکته هم توجه کنید گفتیم در کابالا سفیروت اخر نماینده جنس مونث خدا است و باید آنرا به جنس مذکر رساند، میگویند شخینه اسیر است و باید آنرا به جنس مذکر رساند و از اسارت نجات داد تا بشود قدرت تام را بدست اورد و بتوان با ان بر دنیا حکومت کرد. مشیح یا مسیح همان منجی دریهودیت گفته شده از نسل پادشاه داوود(ع) (گفتیم انها پیامبر نمیداند حضرت داوود و سلیمان (ع)بلکه صرفا پادشاه بودند) است به همین دلیل در اثر برای رسیدن به یمیر نیاز به دو چیز داریم ۱.نژاد پادشاهی(داوود(ع))
۲.تایتان بنیانگذار(گفتیم طبق اصل هرمسی برای رسیدن به شخینا میشه از کتر یا همان سفیروت اول وارد شد)
برای همین در داستان تاجایی که سعی شده حتی احمقانه ترین بخش داستان یعنی وقتی که یمیر قدرت تایتانی بدست اورد باز هم اسیر بود!!! ایسایاما به بهانه های مختلف داستان را قربانی محتوا کرد.( لطفا زیر نظرات توضیحی راجب مسائل روانشناسی ندید که درستش کنید!)
عنصر این سفیروت گفتیم خاک است و ما در عالم درخت کیهانی که یمیر حضور داشت کل زمین خاک و ماسه بود.
و در آخر این سفیروت بُعد زمان رو در بر داشت برای همین کسانی که به یمیر رسیدند میتوانند در زمان سفر کنند.
سفیروت نهم،یسود، تایتان جانور
یسود کلمه ای عبری به معنای بنیاد است، یک سفیرا (سفیروت ) یا گره در کابالیستی درخت زندگی و یک سیستم از فلسفه یهودی است. Yesod، واقع در نزدیکی پایه درخت، سفیرا در زیر هود و نتزاخ ، و بالای ملکوت (پادشاهی) است. به عنوان وسیله نقلیه ای دیده می شود که امکان حرکت از یک چیز یا شرایط را به دیگری (قدرت اتصال) می دهد. Yesod در کابالا و درخت زندگی مفاهیم یهودی هستند که توسط سیستمهای فلسفی مختلف از جمله مسیحیت، عرفان مبتنی بر عصر جدید شرقی، و شیوههای باطنی غربی پذیرفته شدهاند.
بر اساس کابالا ، یسود پایه ای است که خداوند جهان را بر آن بنا کرده است. همچنین به عنوان یک فرستنده بین سفیروت بالا و واقعیت پایین عمل می کند. نور سفیروت بالایی در یسود جمع می شود و به سمت ملکوت زیر هدایت می شود. به این ترتیب Yesod با اندام های جنسی در ارتباط است. Yesod نیروهای مردانه حیاتی سفیروت بالا را جمع آوری می کند و این انرژی های خلاقانه و حیاتی را به Malkuth یا ملخوت زنانه زیر منتقل می کند. به نوبه خود، از طریق ملکوت است که زمین قادر به تعامل با الوهیت است.
Yesod نقش جمع آوری و متعادل کردن انرژی های مختلف و متضاد هود و نتزاخ و همچنین از Tiferet بالای آن را ایفا می کند و آن را در سراسر جهان ذخیره و توزیع می کند. به «موتورخانه» خلقت تشبیه شده است. فرشته ای که به یسود متصل می شود فرشته جبرئیل است .سیاره یا بهتر است بگوییم قمر این سفیروت “ماه” است!
تایتان جانور تایتانی است که به وسیله نخاع آن میشود تایتان به وجود آورد و “تولید” کرد و در لایه اسطوره اثبات کردیم که بخشی از تایتان جانور الهام گرفته شده از خدای ماه مصرباستان که به شکل لکلک یا “میمون” که خدای “شهوت” هم هست، سفیروت یسود همان طور که گفتیم جایگاهش در آدامکادمون بخش جنسی و تناسلی انسان است که موجب خلقت و تولید میشود. علاوه بر تمام اینها کسی تایتان جانور را دارد یعنی زیک که از نسل و خاندان پادشاهیست!!!! و دقیقا زیک که نماد ژن پادشاهی است همراه با دارنده تایتان بنیانگذار یعنی ارن به یمیر میرسد… همان طور که دیدید تمام علمان ها شبیه هستند و جای شکی باقی نمیگذارد که تایتان جانور معادل یسود است.
سفیروت هشتم، هود، تایتان عظم الجثه
هود به معنی عظمت، شکوه، هشتمین سفیرا از کابالیستی درخت زندگی است.
هود در زیر سفیروت گوورا و روبروی سفیروت نتزاخ در درخت زندگی قرارگرفته است. دو سفیروت نتزاخ و هود به دو پای شخص چپ و راست تشبیه شده اند. پاها انسان را به محل نیت خود می آورند. پاها به ستون تشبیه شده اند . هود به عنوان یک قیاس، که به جای «غلبه کردن» اگر مانعی بر سر راه خود ببیند برای اینکه بتواند آن را تسلیم خود (نابود )کند بستگی به کیفیتش دارد! هود در معنایش ، کلیدی برای «راز ساختار و فرم» است . هود به عنوان نیرویی توصیف میشود که انرژی را به اشکال مختلف و قابل تشخیص تجزیه میکند و با روشنفکری، یادگیری و تشریفات مرتبط است. دو سفیروت نتزاخ و هود تعادل را در سفیروت یسود ، بنیاد، دنیای ناخودآگاه ایجاد میکنند، جایی که انرژیهای مختلف ایجاد شده در پایینترین دنیای سفیروت ملکوت یا همان پادشاهی، در انتظار بروز هستند. فرشته این سفیروت میکائیل است.
در مقایسه با سیستم های شرقی، هر دو سفیروت هود و تنزاخ گاهی اوقات با Manipura (چاکرای شبکه خورشیدی) مرتبط هستند که با شکستن و آزاد شدن انرژی، آنابولیسم و کاتابولیسم است(مسیله ارتباط چاکراها و سفیروت هارا در قسمت خودش توضیح خواهیم داد)
هود به طور خاص به آن وقایعی اطلاق می شود که در آن «شرورها رستگار می شوند». این انتقام و قدرت است.
صفت این سفیروت تجلی عظمت هست و بزرگترین تایتان در بین ۹ تایتان شیفتر بدون شک تایتان عظیم جثه است، گفته شده این سفیروت جفت سفیروت نتزاخ(معادل تایتان مونث است که در قسمت خودش توضیح خواهیم داد) است و دقیقا هر دو نفری که این تایتان رو داشتند عاشق کسی که تایتان مونث داشت بودند یعنی آنی! و از طرفی خدای سیاره این سفیروت خدای پیام رسان یا همان هرمس است، هرمس باهوش ، مخترع ، طمع کار بود ، دقیقا آرمین کسی که بعد ها قدرت تایتان عظیم الجثه را بدست می آورد این ویژگی هارا دارد. در ادامه گفتیم این سفیروت اشاره ای به مانع از سر راه برداشتن دارد و همچنین پای آدامقادمون قرار میگیرد ودقیقا تایتان عظیم جثه که اولین بار در اثر دیدیم با پای خود دروازه ای که مانع ورود تایتان ها به داخل می شد زد و درواز را از بین برد!!!!
بدون شک سفیروت هود همان تایتان عظیم جثه است.
سفیروت هفتم، نتزاخ، تایتان مونث
نتزاخ در عبری به معنی ابدیت، هفتمین سفیروت از ده سفیرو در نظام عرفانی یهودی کابالا است. نتزاخ به طور کلی به «ابدیت» ترجمه میشود و در متن کابالا هم به «ابدیت»، «پیروزی» یا «استقامت» اشاره میکند.
نتزاک یا همان نتزاخ به معنی ایده صبر طولانی، قدرت، استقامت تا تکمیل یا صبر را بیان می کند. این اصطلاح هشت بار در متون مقدس عبری آمده است.
همان طور که درقسمت قبل گفتیم در داخل سفیروت نتزاخ به صورت هندسی روبروی هود قرار دارد. این جفت شدن سومین گروه از این قبیل، سفیروت «تاکتیکی» را تشکیل می دهد، به این معنی که هدف آنها ذاتی نیست، بلکه بیشتر به عنوان وسیله ای برای چیز دیگری است.
نتزاخ به اعمال خدا اشاره دارد که اصل «مهربانی» هستند، اما از طریق مقدمه ای سخت گیرانه ارائه می شوند.
نتزاخ ” استقامت ” و شکیبایی برای دنبال کردن علایق است . این ویژگی با هود به عنوان ویژگیهای درست مرتبط با تعامل گروهی همراه است، با نتزاخ رهبری ، توانایی جمعآوری دیگران به یک هدف و ایجاد انگیزه در آنهاست. در حالی که هود یک جامعه ، توانایی انجام کارهای لازم برای پیگیری ایده ها و تحقق آنها. نتزاخ با پای راست در درخت زندگی شناسایی می شود، در حالی که هود در پای چپ قرار دارد. نتزاخ یکی از ثمرات روح در نامه های پولس در نظر گرفته شده است (رومیان 5: 3، غلاطیان 5: 22).
فرشته آن اوریل است .فرشته اوریِل به معنی «خداوند نور من است»یکی از فرشتگان مقرب متون مقدس یهودی است. همچنین در بعضی از منابع مسیحی نیز به عنوان فرشته مقرب پذیرفته شدهاست.
معادل سیاره ای این سفیروت ونوس(رومی آن آفرودیت) است که در اساطیر یونانی ملقب به الههٔ عشق، زیبایی و شور جنسی است. گفته شده که او بخشایشگر زیبایی و جذب کنندهٔ جنسی بوده. دیگر نام این سیاره زهره بوده و در فارسی بیدخت و بیلفت نیز نامیده میشد. و واژه بیدُخت در شکل کهنتر خود بَغدخت و به معنای «دختر خدا» بودهاست.
نماد این سفیروت یعنی سیاره ونوس(زهره!) ، با نماد زن و مونثیکی است، تنها تایتانی که بر مونث بودن ان تاکید شده تایتان مونث هست. این تایتان با صدایش قابلیت جذب کننده دیگر تایتان ها به سمت خود دارد ، همچنین ونوس را گاهی به “ستاره صبح” و “ستاره عصر” می گویند. این تاریخ به تمدنهای باستانی برمی گردد که اعتقاد داشتند زهره در حقیقت دو ستاره مجزا است که در آسمان ظاهر می شوند. وقتی مدار زهره از مدار زمین عبور می کند ، در هنگام طلوع آفتاب قابل مشاهده است و در هنگام غروب خورشید همچنین قابل مشاهده است و آنی که دارنده تایتان مونث است غیبت طولانی دارد و به خوابی طولانی میرود و در اواخر اثر از خواب طولانی خود بیدار میشود و باز میگردد. بقیه توضیحات را در لایه اسطور وجود دارد.
سفیروت ششم، طیفِرِت (یا تیفرت)،تایتان زرهی
طیفِرِت(تیفرت)ششمین سفیروت دردرختزندگی کابالا محسوب میشود. Tiferet در زبان عبری به معنای “شکوه” است.
بطورعمومیاینسفیروتمبتنیبر معنویت٬ زیبایی و معجزه است. جایگاه آن در فرزانگی حک شده و می گوید خدا گفت: پس روشنایی بشود، و نور زاده شد. تعادل را می توان در نقش Tiferet مشاهده کرد که در آن نیروهای متضاد هماهنگ می شوند و خلقت شکوفا می شود. Tiferet همچنین نتزاخ و هود را به روشی مشابه متعادل می کند.هود را می توان عقل دانست و نتزاخ به عنوان احساس و تیفرت تعادل کننده . فرشته این سفیروت رافائل است. مطابقت سیارهای نجومی تیفرت خورشید است. نماد مرتبط با این سفیروت یک پادشاه باشکوه است.
Tiferet مربوط به خورشید است، و به همین ترتیب، در قسمت پایینی درخت زندگی یک مکان مرکزی دارد، تقریباً به همان شکلی که خورشید در مرکز منظومه شمسی است. همانطور که شاید بتوان گفت کتر مرکز جهان نیست، بلکه مرکز سیستم نجومی محلی ما است. با این وجود، این خورشید است که نور و حیات می بخشد، هر چند که خود را نیافریده است. Tiferet را می توان استعاره ای برای همین صفات دانست. Tiferet در بین سفیروت ها منحصر به فرد است زیرا از طریق مسیرهای ذهنی به همه سفیروت های دیگر (به جز ملکوت) متصل است.
فرشته رافائل(فرشته این سفیروت)، در جنگ بهشت که لوسیفر و شیاطین در آن سقوط کردند و خلقت زمین حضور داشت.
اولین و مهم ترین نکته که همیشه گفتیم باید به نماد سیاره یا ستاره سفیروت دقت کرد، نماد خورشید نقطه ای در وسط یک دایره است، همانطور که خود سفیروت در مرکز سفیروت ها قرار دارد . یکی از معنای شکل هندسی دایره حفاظت است و مانند حصاری که نمیگذارد کسی وارد شود این ویژگی دقیقا ویژگی تایتان زرهی است همچنین گفتیم که در این سفیروت تعادل را بین پای چپ و راست آدامکادمون یعنی نتزاخ و هود را ایجاد میکند و دقیقا سه نفر یعنی آنی(تایتان مونث،نتزاخ) برتولد )تایتان عظیم جثه هود) راینر(تایتان زرهی، تیفرت) موفق به نفوذ در پارادایس شدند و عملا راینر رهبری گروه را بدست گرفته بود.
سفیروت پنجم، گوورا(یا گبورا)، تایتان حمله
گوورا یا گبورا به معنای روشن «قدرت» ، پنجمین سفیروت در درخت کابالیستی است، و دومین ویژگی احساسی سفیروت است.
گووره «جوهر حکم (منظور دی اِن ای هست!) و محدودیت» است و با هیبت و عنصر آتش مطابقت دارد. در بحیر نوشته شده است پنجم آتش بزرگ خداست که می گوید دیگر از این آتش بزرگ نبینم مبادا بمیرم” (تثنیه 18:16).
. قوت (Gevurah) افسر تمام صورتهای مقدس در سمت چپ مقدس است. بر اساس برخی از منابع مدرن، Gevurah با رنگ قرمز همراه است. به عنوان شیوه ای که خداوند برای مجازات شروران و قضاوت بشریت به طور کلی در نظر گرفته است. اساس سختگیری، پایبندی مطلق به قانون، و اجرای دقیق عدالت است.
بنابراین، ما از شیوه های اولیه عمل خدا به عنوان مهربانی و عدم پاسخگویی یعنی سفیروت Chesed، در مقابل سختگیری و پاسخگویی سخت گیرانه سفیروت Gevurah صحبت می کنیم. به دلیل قدرت قضاوت مطلق خداوند به آن «قادر» می گویند.
Gevurah در روح با قدرت مهار میل ذاتی خود برای اعطای خیر به دیگران مرتبط است، گووره به عنوان نیرویی که شایستگی خلقت را می سنجد و ارزیابی می کند، در کابالا به عنوان «میدات هادین» («ویژگی داوری») نیز یاد می شود. این قدرت بازدارنده Gevurah است که به شخص اجازه می دهد بر دشمنان خود غلبه کند، چه از بیرون و چه از درون (میل شیطانی او). توسط فرشته کامائیل اداره می شود.
سفیروت های Chesed و Gevurah با هم برای ایجاد تعادل درونی در رویکرد روح به دنیای خارج عمل می کنند. در حالی که بازوی دیگر Chesed برای نزدیک کردن دیگران عمل می کند،بازوی دیگری Gevurah این امکان را برای خود محفوظ می دارد که کسانی را که لیاقت ندارند دفع کند.
مقدار عددی گووره، 216، 6 ضربدر 6 ضربدر 6 است(عدد ۶۶۶)!!! الواح عهدی که موسی در سینا دریافت کرد، 6 در 6 در 3 ضخامت دست بود. تورات از «دهان گووره» به موسی و اسرائیل داده شد. بسیار مهم است که حکیمان از هیچ سفیرروت دیگری برای اشاره به خود خدا استفاده نمی کنند، به جز گوورا . در اینجا، گوورا بر قدرت اساسی خداوند برای انقباض و تمرکز نور و نیروی بیپایان خود در حروف متناهی تورات (به ویژه آنهایی که بر روی لوحهای عهد، ده فرمان حک شدهاند) دلالت دارد.
از طریق “تلاش دوگانه” دودست آدامقادمون یعنی Chesed و Gevurah، نه تنها برای شکل دادن به واقعیت، بلکه برای اصلاح واقعیت (از طریق ابزار “بازوی دیگر دفع می شود (گوورا)در حالی که سمت دیگر نزدیک می شود(چسد))، این جرقه های افتاده نجات یافته و برای بازگشت و اتحاد بالا می روند. با منبع نهایی خود به معنای جهانی، این راز آمدن ماشیح (منجی موعود) و رستاخیز مردگان است.
همچنین سیاره این سفیروت مریخ است.
اشاره به عنصر آتش، سیاره مریخ(خدای جنگ) ،نماد سیاره ای نماد مردانه، فرشته آتشین فراسیم، صفت خشونت و جنگ و حمله همچنین “قدرت” تمامی این ویژگی ها در تایتان حمله کننده می بینیم و نیازی به توضیح اضافه تر ندارد.
سفیروت چهارم، چسد، تایتان ارابه
چسد کلمهای عبری است که به معنای «مهربانی یا محبت بین مردم» است، مخصوصاً مربوط به تقوای عبادی مردم نسبت به خدا و همچنین عشق یا رحمت خدا نسبت به بشریت. اغلب در مزامیر به معنای خیر استفاده می شود، جایی که به طور سنتی در ترجمه های انگلیسی “مهربانی دوست داشتنی” ترجمه می شود. همچنین با “تحقیر و مهربانی ” در ارتباط است.
در الهیات یهودی نیز از محبت خداوند به بنی اسرائیل استفاده می شود و در اخلاق یهودی برای محبت یا انفاق بین مردم به کار می رود.
Chesed همچنین یکی از ده سفیروت در درخت زندگی کابالیستی است. به آن ارتباط مهربانی و عشق داده می شود و اولین ویژگی عاطفی در سفیروت ها است.
سه سفیروت اول از ده سفیروت صفات عقل است، در حالی که چسد اولین سفیروت از صفت عمل است.
بحیر میفرماید: «چهارم (گفتار): چهارم، صلاح خدا و رحمت و مهربانی او با همه جهان است،… احسان و مهربانی بی حد و حصر.
فرشتگان این سفیروت هاشمالیم است که توسط فرشته زادکیل اداره می شود. هاشمالیم ( به معنای آواز خواندن)
کلمه hashmal در کتاب مقدس عبری در حزقیال 1: 4-5 آمده است:
و نگریستم، اینک باد طوفانی از شمال بیرون آمد، ابری عظیم که آتشی در آن میدرخشید، بهطوریکه درخششی اطراف آن را فراگرفته بود. و از میان آن به رنگ الکترم، از میان آتش. و از میان آن مظهر چهار موجود زنده بیرون آمد. و ظاهرشان این بود: شبیه مرد بودند.
Septuagint hashmal را به ηλεκτρον (elektron) ترجمه می کند که در انگلیسی به معنای “کهربا” است. بعدها، hashmal به کلمه عبری مدرن تبدیل شد که به کلمه انگلیسی “الکتریسیته” ترجمه می شود. شاعر یهودی، جودا لیب گوردون، واژه عبری مدرن را در مجموعه گاباشتا در سال 1878 ابداع کرد. سیاره این سفیروت مشتری است.
ویژگی های این سفیروت ویژگی های زنانه رحمت ، مهربانی ، حتی حد افراطی خود یعنی تحقیر و یا عملا برده (بنده) و همچنین با سیاره مشتری در ارتباط است که اشاره به خدای خدایان باستانی دارد ، این ویژگی هارا بدون شک تایتان ارابه دارد ، او با چهار دست و پا راه میرود و به دیگران سواری میدهد، حمل میکند و نسبت به ۸ تایتان شیفتر دیگر ، کم خطر تر است، تنها ویژگی منحصر به فردی که دارد حمل کردن و سرعت او هست.(لطفا به نماد سیاره این سفیروت هم دقت کنید!)
سفیروت سوم، بیناه، تایتان آرواره
بیناهیابینهبهمعنای” فهم”)درک ، حس های پنجگانه)سومین سفیروت در درخت کابالیستی زندگی است . به گفته باهیر : سومین (گفتار): معدن تورات، خزانه حکمت، معدن روح خدا که توسط روح خدا تراشیده شده است. روح که صورتهای خود را در آن میافکند.» بینه «درک شهودی» یا «تفکر» است. آن را به «کاخ آینهها» تشبیه میکنند . به این معنا، «معدن» است که با نور حکمت تراشیده شده است. این رحم است که به روح خدا شکل می دهد. در سطح روانشناختی، بینه «حکمت پردازش شده» است که به عنوان استدلال قیاسی نیز شناخته می شود. داور است ، درک یک ایده از ایده دیگر. بینه فرآیند عقلانی است که در شخص ذاتی است که برای توسعه یک ایده به طور کامل تلاش میکند.
باهیر می گوید: ” زیرا درک(بیناه)را مادر می نامی.”
بینه در شکل کاملاً مفصل خود دارای دو پارتزوفیم است . بالاتر از آنها به عنوان “مادر بالاتر” ، در حالی که پایین تر به عنوان “درک” نامیده می شود. این دو پارتزوفیم به طور مشترک به عنوان مادر شناخته می شوند.
فرشته این سفیروت زفکیل به معنای شجاعت است که جز فرشتگان ارلیم هست. همچنین سیاره این سفیروت زحل است که معادل خدایان باستانی اش میشود کرونوس، کرونوس نسبت به بقیه تایتان ها کوچک تر و همچنین تنها تایتانی که موافق مبارزه با اورانوس بود و از بقیه شجاع تر، گایا (خدای زمین یا مادرش) به او داسی میدهد تا با آن اورانوس را اخته نماید. ما در لایه اسطوره به ارتباط تایتان آرواره ای با خدای شجاعت در افسانه های نورس مفصل صحبت کردیم و میتوانید مطالعه کنید که این مسئله یکی از دلایل اثبات کننده این تایتان با این سفیروت است علاوه بر قدکوتاه نسبت به بقیه تایتان ها(جز تایتان ارابه که راجبش صحبت کردیم) و شباهت داستانی خدای تیر.(لطفا به نماد سیاره زحل دقت کنید!)
سفیروت دوم، حکماه (چوکمه)، تایتان چکشی
چوکمه کلمه عبری کتاب مقدس است که در نسخه های انگلیسی کتاب مقدس به عنوان “حکمت” ترجمه شده است.
این کلمه 149 بار در متن ماسوری کتاب مقدس عبری آمده است. این کلمه با کلمه عربی “حکمت”، حكمة (ریشه سامی ḥ-k-m) همسایه است. صفت «حکم ،حکیم» بهعنوان افتخار به کار میرود، مانند تلمید چچم (به معنای «شاگرد حکیم») برای توراتشناس، یا حکم باشی برای خاخام ارشد هم استفاده میشود.
ضرب المثل ها میگویند حکمت الهی قبل از ساخته شدن جهان وجود داشت و خدا را آشکار می کرد و به عنوان عامل خدا در آفرینش عمل می کرد و تجسم می بخشد . به عنوان مثال(به دلیل طولانی شدن منابع حذف کردیم)حکمت با خدا ساکن بود… این خدا بود که حکمت را “یافت” و او را به اسرائیل داد: “او تمام راه دانش را یافته است و آن را به بنده خود یعقوب و به اسرائیل محبوبش داده است. او خود را بر روی زمین نشان داد و با مردم گفتگو کرد.”
حکمت به عنوان یک شخصیت زن (سر. 1:15؛ حکیم. 7:12)، انسان ها را مورد خطاب قرار می دهد (مثل 1:20-33؛ 8:1-9:6) و کسانی را که هنوز عاقل نیستند به جشن خود دعوت می کند. (امثال 9: 1-6). سلیمان، به عنوان فرد خردمند کهن الگو، عاشق حکمت شد(حکمت 8:2).
چوخمه، دومین سفیروت و اولین قدرت عقل آگاهانه در آفرینش، و اولین نقطه وجود «واقعی» است، زیرا سفیروت اول یعنی کتر( نشان دهنده پوچی است. بر اساس کتاب ایوب «حکمت از نیستی می آید》) این نقطه هم بی نهایت کوچک است و هم تمام هستی را در بر می گیرد، اما تا زمانی که در سفیروت بیناه به آن شکل و شمایل داده نشود، نامفهوم می ماند. نام خدا با چخمه پیوند خورده است.
چخمه در شکل کاملاً مفصل خود دارای دو پارتزوفیم (به معنی”چهره” یا “ویژگی”) است: بالاترین آنها به عنوان “پدر بالاتر” نامیده می شود ، در حالی که پایین تر به عنوان “اسرائیل، بزرگتر”نامیده می شود.
چوخمه در روح با قدرت بینش شهودی همراه است که مانند رعد و برق در سراسر آگاهی می درخشد.
«حکمت» چوخمه همچنین متضمن توانایی نگاه عمیق به جنبهای از واقعیت و انتزاع جوهر مفهومی آن است تا زمانی که فرد موفق شود حقیقت بدیهی زیربنایی آن را کشف کند. سپس می توان این بذرهای حقیقت را به منظور تحلیل و توسعه فکری به قدرت همراه سفیروت بینه منتقل کرد.
چوخمه نیروی اولیه «آغاز» در فرآیند خلاقیت، خلق است، چنانکه گفته میشود: «همه را با چخمه ساختهای». (مزمور 104:24) اولین کلمه تورات در پیدایش، Breishit به معنای “در آغاز (خدا آسمانها و زمین را آفرید)” Targum Yonatan به معنی”با چوخمه خدا آفرید…” ترجمه شده است.
در آرایه سفیروت در سه ستون (گیمل کاویم)، چوکمه در بالای ستون سمت راست قرار دارد و مطابق با نیمکره راست مغز است. چخمه چند جنبه دارد:
خود کلمه چوخمه ممکن است به دو کلمه تقسیم شود – کوچ (“پتانسیل”) و ما (“آنچه هست”). بنابراین، چخمه به معنای «توانایی آنچه هست»، یا «بالقوه بودن» است. آیه می گوید: «و چخمه از نیستی پدید می آید» (ایوب 28:12، رجوع کنید به زوهر دوم، 121 الف، زوهر سوم، 290 الف، تفسیرها).
در زوهر چخمه، نقطه اولیه ای است که از خواست خدا می درخشد و بدین ترتیب، نقطه آغاز آفرینش است. همه چیز در این نقطه هنوز متمایز نشده است.
طبق دستور هرمتیک طلوع طلایی، نام خدا مرتبط با چوکمه یهوه است، فرشتهای که بر آن ریاست میکند رازیل است، مرتبه فرشتگانی که در آن ساکن هستند اوفانیم (چرخها)،مرتبط هستند. با آن Mazloth نامیده می شود که به معنای تحقق سرنوشت است. سیاره این سفیروت اورانوس است.
تایتان چکشی تنها تایتانی است که می آفریند ، همانطور که گفتیم اولین مرتبطه در آفرینش و خلق در سفیروت حکماه است همچنین ارن به وسیله تایتان آرواه(بیناه)توانست تایتان جکشی(حکماه)را بدست بیاورد. )لطفا به نماد سیاره اورانوس دقت کنید!)
سفیروت اول،کِتر،تایتان بنیانگذار
کِتِر به معنی تاج در درخت زندگی کابالا است بالاترین و اعلیترین سفیروت محسوب میشود. مقام کتر آنچنان والا بوده که در زوهر پنهانترین پنهان نامیده شدهاست و درک آن برای انسان ناممکن است. کتر بیرنگ و نامرئی است.
بنا بر بهیر: نخستین تاج اعظم(کتر)، پر برکت است.
بالاترین سفیروت تاج نام دارد و تاج بر روی سر قرار میگیرد از این رو سفیروت کتر بالاتر از ذهن بوده و برای ذهن قابل درک نیست. تمامی سفیروتهای دیگر مانند بدن انسان هستند که از ذهن شروع شده و به مرحله عمل میرسند؛ ولیکن تاج بر بالای سر قرار دارد و با پادشاهی در ارتباط است.
اولین سفیروت به معنی نیت عین سوف است و تمایل او برای ایجاد کردن میباشد؛ ولیکن با اینکه این سفیروت پتانسیل تمامی معانی را دارد ولیکن دارای معنی خاصی برای خود نیست و از این رو هیچ نامیده میشود.
در متون تئوسوفی کتر با پلوتو در ارتباط است.
در متون قبالایی فرشتهای که با سفیروت کتر مرتبط است متاترون نام دارد.
متاترون ، یک فرشته در دین یهودیت است که گاهی در نوشتههای مسیحی نیز مورد استفاده قرار میگیرد. بر اساس متون یهودی متاترون همان اخنوخ یا ادریس جد نوح است که تبدیل به یک فرشته شد. نام متاترون در عهد عتیق و عهد جدید نیامده است ولیکن کتاب پیدایش فصل ۵ در مورد اخنوخ صحبت میکند “و اخنوخ با خداوند راه رفت و او دیگر نبود زیرا خداوند او را برای خود گرفت”. با اینکه نام متاترون به طور مختصر در تلمود آمده است بیشتر نوشتهها در مورد متاترون از متون عرفانی یهودی مانند کتاب اخنوخ ۱ و ۲ و ۳ ناشی میشود. در نوشتههای ربیها او بالاترین مقام را در بین فرشتهها دارد و مسئول نوشتن دستورهای خداست.
تلمود ذکر میکند که الیشا بن ابویا که آشر نیز نامیده میشد وارد بهشت شد و دید متاترون نشسته است (کاری که برای فرشتهها در حضور خدا ممنوع است). آشر به متاترون نگاه کرد و گفت “حقیقتاً دو نیرو در بهشت وجود دارند”. ربیها توضیح میدهند که متاترون اجازه نشستن پیدا کرد زیرا وظیفه او نوشتن کارهای قوم اسراییل بود. تلمود میگوید به الیشا ثابت شد که متاترون نمیتواند خدای دیگری باشد زیرا متاترون ۶۰ ضربه شلاق با شلاق آتشین دریافت کرد تا نشان داده شود که متاترون خدای دیگر نیست و بلکه یک فرشته است و میتواند مورد مجازات قرار گیرد. (تلمود، حگیگا 15a)
تلمود بابلی در دو جای دیگر نیز نام متاترون را ذکر میکند (سنهدرین 38b، آوودا زارا 3b). در سنهدرین ربی ایدیث به یهودیان میگوید که مواظب باشند متاترون را به جای خدا نگیرند. در آوودا زارا ! در ربع چهارم خداوند مینشیند و به کودکان مدرسهای درس میدهد. در سه ربع قبلی متاترون جای خدا را میگیرد تا خدا به کارهای دیگر برسد.
دانشمند قرائی کیرکیسانی بر اساس نظر تلمود متاترون را “یهوه کوچک” مینامد. از نظر عددی در گماتریا لغت متاترون معادل شدای (خدا) است و از این رو گفته میشود که نام او مانند نام اربابش است. ولیکن کیرکیسانی ممکن است عامدانه تلمود را بد ترجمه کرده باشد تا نشان دهد که ربیها به شرک رسیدهاند. ولیکن نوشتههای عرفانی غیر از تلمود از یک “یهوه کوچک” سخن میگویند.
نام متاترون در متون عرفانی مانند مرکابا کتاب اخنوخ ذکر شده است. این کتاب رابطهای بین اخنوخ و متاترون برقرار میکند و نام “یهوه کوچک” را ذکر میکند. نویسنده کتاب ربی اشماعیل میگوید که چگونه متاترون بهشت را به او نشان داد.
زوهر متاترون را “آن جوان” مینامد. در زوهر متاترون فرشتهای است که قوم اسراییل را از بیابان رهبری کرد بعد از اینکه از مصر خارج شدند. در بعضی متون کابالایی متاترون حالت مسیحایی دارد.
بعضی دیگر به شباهت لغت متاترون و دو لغت یونانی متا و ترونوس (به معنی تخت یا عرش) اشاره میکنند و میگویند که این نام ممکن است به معنی کسی باشد که کنار تخت خداوند است.
سیاره و خدای باستانی این سفیروت بلوتو یا هادس است.
هادس در اساطیر یونانی و دین یونان باستان، فرمانروای مردگان و جهان زیرزمینی، پسر بزرگ تایتان کرونوس و رئا است. او در قرعهکشی با برادرانش، بدترین سهم را برنده شد و آن جهان زیرین یا دنیای مردگان بود، در صورتی که برادرانش زئوس و پوزئیدون به ترتیب آسمان و دریا نصیبشان شد. از آنجایی که رعایای هادس را مردگان تشکیل میدادند، او به کسانی که موجب افزایش جمعیت سرزمینش میشدند بسیار علاقه داشت. مانند ارینیها یا خشم و ناامیدی، که کارشان تعقیب گناهکاران و سوق دادن آنها به سمت خودکشی بود.
به دلیل اینکه خدای زیرزمینی بود تمام منابع زمین داشت و ثروتمند بود!
تایتان بنیانگذار اساسا خدای سرزمین پارادایس و مردمان الدیایی هست، او میتواند از نظر بیولوژیکی بدن الدیایی هارا تغییر دهد! میتواند حافظه الدیایی هارا پاک کند! یا هر کاری دیگر به معنای واقعی مثل متاترون میشه بهش گفت خدای کوچک! علاوه بر این مخفی بودن متاترون و زیرزمینی بودن خدای هادس مثل تایتان بنیانگذار است و مخفی بود و کسی از الدیایی ها اورا نمیشناخت و همچنین گیریشیا یگیر او را در زیر زمین کلیسا که پر از سنگ های درخشان بود پیدا کرد (گفتیم هادس ثروتمند است دقیقا صاحبان تایتان بنیان گذار ثروتمند ترین الدیایی یعنی پادشاه هستند)
چهار دیوار در کابالا و پنج دینا
چهار دنیا که گاهی به همراه مرحله قبل از آن پنج دنیا نامیده میشود نام زنجیره دنیاهای روحانی است که در کابالا به عنوان سرمنشاء حیات مطرح میشود. این ایده مطرح میکند که نیروی خالق عین سوف(راجب این کلمه خودتون تحقیق کنید) در مراحل مختلف از طریق صیمصوم ظهور میکند. از اینرو خدا غیب الغیوب نامیده میشود و هر دنیا جلوهای از نیروی مخفی خداوند است. از این رو نور این سوف از این دنیاها به سمت پایین و دنیای مادی نازل میشود. ریشه تمامی این دنیاها در آدام کادمون است که گاهی به عنوان دنیای پنجم در نظر گرفته میشود. نام چهار دنیا که از آیه اشعیا ۴۳:۷ گرفته شده است هرآنکس که با نام من خوانده شود برای ابهت من (اَصیلوت)، من خلق کردم (بِریئا)، من شکل دادم (یِصیرا) و من حتی ساختم (عَسیّا). در زیر عسیا که پایینترین مرحله دنیاهای روحانی است دنیای عَسیا گِشمی قرار دارد که دنیای مادی است که شامل دو سفیروت پایینی درخت زندگی (ملکوت و یسد) است. این چهار دنیا به صورت در مجموع آبیا نامیده میشوند.
به گفته گرشوم شولم اِین سوف منشأ ده سفیروت است. سفیروت تجلیات نیروهای الهی هستند که در درخت زندگی در عرفان قبّالا یافت می شوند. از اِین سوف، سفیروت به رحم کیهانی «اَین» (هیچ) سرازیر می شود، به گونه ای که منجر به ایجاد جهان مخلوقات می شود. سه حرف تشکیل دهنده کلمه «اَین» (אין)، نشان دهنده سه سفیروت اول است که صرفاً معقول و مقدم بر هر احساس یا عملی هستند. مراتب نزول را می توان به صورت زیر توصیف کرد:
۰۰۰. اَین (هیچ)
۰۰. اِین سوف (نامتناهی)
۰. اور اِین سوف (نور نامتناهی)
-. صیمصوم (خودانقباضی)
۱. کِتِر (تاج)
۲. حُخما (حکمت)
۳. بینا (فهم)
۴. حِسِد (عشق)
۵. گِوُرا (قدرت)
۶. تیفِرِت (زیبایی)
۷. نِصَح (پیروزی)
۸. هود (شکوه)
۹. یِسود (اساس)
۱۰. مَلخوت (قلمرو)
پیش از ده سفیروت(قبل از سفیروت کتر یعنی به کتر این اتفاق و مسئله چهار دیواری می افتد و انقال داده میشود به دیگر سفیروت ها)، مرحله ای از خودانقباضی به نام صیمصوم وجود داشت که جای خالی برای آفرینش مخلوقات باز شد تا بتوانند خود را به عنوان موجوداتی جدا از خالقشان درک کنند.
گفتیم که تایتان بنیانگذار معادل سفیروت اول یعنی کتر است و دقیقا همین تایتان که تایتان باقی مانده الدیایی ها است، در داخل دیوار های پارادایس و خاندان پادشاهی الدیایی بود و اگر از روی نقشه نگاه کنید علاوه بر سه دیوار ماریا ، رز ،سینا یک دیوار دیگر داخل منطقه سینا هست که مال قلعه پادشاهی است، پس تعداد مناطقی که الدیایی ها میتوانستند بروند و کلی ترین دسته بندی که کل دنیا رو میکردن ۵ منتطقه بود: داخل قلعه ، داخل دیوار سینا ، داخل دیوار رز ، داخل دیوار ماریا و در آخر سرزمین ناشناخته بیرون دیوار!!!!!!
صاعقه خلقت در کابالا
در مفاهیم کابالیستی، کلمه صاعقه یا Lightning، کاربردهای متعدد و ظاهراً متفاوت، اما همگرا دارد. در درخت کابالا، مفهومی به اسم « صاعقه خلقت » یا « Lightning of Creation » وجود دارد که کاملاً توسط کابالیست ها، شناخته شده است.
همانطور که گفتیم درخت کابالا، از 10 جزء به نام سفیروت تشکیل شده است که ادعا می گردد مسیر خلقت در دیدگاه کابالیستی ، از این سفیروت ها به ترتیب ویژه ای، عبور می نماید. این مسیر، در قالب عبارت « Lightning of Creation » یا « Lightning flash of Creation » یا « صاعقه خلقت » ، بیان می شود که از سفیروت Kether یا تاج (Crown) تا سفیروت Malkuth (پادشاهی)، از بالا به پایین، رسم می گردد.
در نهایت، مدل دیگری از حرکت در سفیروت های درخت زندگی کابالا وجود دارد که به آن مدل ادغام یافته یا Integration می گویند که ترکیبی از مدل نزولی Descencion و Ascencion می باشد.
بدین ترتیب در درخت زندگی کابالا، مسیرهای مختلفی برای حرکت در بین سفیروت ها وجود دارد که مهم ترین آن ها، مسیر نزولی یا Descencion است که به مسیر « Lightning flash of Creation » نیز مشهور است.
در انیمه یا مانگا اتک ان تایتان هنگام به وجود آمدن و خلق یک تایتان از آسمان یک رعد یا صاعقه ای میزند، این همان صاعقه خلقت کابالیستی است، علاوه بر این هنگامی که ارن در فصل دوم مشتی به دست تایتان زن قبلی پدر خود میزند و از نیروی تایتان بنیانگذار استفاده میکند و دستور مرگ او را میدهد(به دلیل اینکه به تایتانی مشت زد که دارای ژن پادشاهی است( در ذهن سردارندگان تایتان شیفتر و همچنین تایتان هایرعادی مانند صاعقه دستور ارن برخورد میکند(ارتباط از طریق مسیر درخت) که باز هم اشاره به اتصالات و ارتباطات در درخت دارد.
ارتباط چاکرا با سفیروت ها و سنگ های آن
اگر سفیروت های درخت کابالا را به صورت افقی دسته بندی کنیم میشود هفت دسته که معادل هفت چاکرا است(در رابطه با ارتباط چارا ها با اتک ان تایتان در لایه اسطوره صحبت کردیم) هر کدام از این چاکرا سنگ های مخصوص خود دارند و ارتباط های جالبی بین این سنگ ها با اثر اتک ان تایتان هست به عنوان مثال سنگ کهروا که چاکرای سوم است و در ردیف افقی همراه با سفیروت نتزاخ است و گفتیم این سفیروت معادل تایتان مونث است، این سنگ تمام نیروهای منفی را در خود جذب میکند دقیقا همان طور که تایتان مونث دیگر تایتان ها را جذب خود میکرد! یا مثالی دیگر در زیر کلیسا که معبد خاندان سلطنتی وجود داشت و خاندان سلطنتی دارنده تایتان بنیان گذار هستند یعنی سفیروت اول و اگر به سنگ جاکرای این سفیروت نگاه کنید شباهت های بسیاری با سنگ های زیر کلیسا دارد!
روند کلی داستان بر اساس کارت های تاروت
قبالای هرمسی تاروت را به عنوان کلید درخت زندگی میبیند. ۲۲ کارت تاروت با ۲۲ حرف عبری و ۲۲ مسیر بین سفیروتها در درخت زندگی مرتبط هستند. راههای بین این سفیروتها راههای شناخت خدا هستند.
روند داستان مانگا اتک ان تایتان بر اساس کارت های تاروت است، هرکارت در قسمت خودش مورد بررسی قرار میدهیم.
کارت تاروت صفر
کارت ابله در تاروت نماد آغازهای جدید است. نماد آغازهای جدید، ماجراهای تازه، فرصت های نو، امکانات نامحدود، لذت، اشتیاق، بی فکری و عجله است. هشدار مربوط به این کارت می تواند این باشد که شما باید رویاپردازی را متوقف کنید و باید مراقب باشید که کجا می روید، زیرا ممکن است سقوط کنید و احمق به نظر برسید.
روند کارت های تاروت به صورت دایره ای است یعنی اولین کارت تاروت، ابله است و بعد از کارت تاروت آخر دوباره کارت ابله است!(چرخه پوچ)
در مانگا اتک ان تایتان دقیقا دوجا اشاره شده به این کارت تاروت،
۱.ماجرای یمیر! یمیر در حال فرار از دست سربازان فریتز بود و اصلا نمیدانست به کجا میرود و سرگردان بود، در آخر وارد درخت میشود و می افتد داخل آب!!!!(در اینجا منظور چشمه آب حیات است، چشمه جاودانگی) همانند ماجرای کارت تاروت ابله، شروع داستان تایتان ها از اینجا بود و یمیر بعد از این ماجرا تبدیل به تایتان میشود.
۲.آخر مانگا! همه ماجرای نارضایتی های طرفداران از پایان داستان خبر داریم ، یکی از دلایلی که ایسایاما اینکار کرد همین مسئله بود چون بعد از آخرین کارت تاروت دوباره کارت تاروت صفر می آید و همه چی از اول میشد، در پایان ما دختری را همراه با سگش(کل این تصویر اشاره به کارت تاروت ابله دارد، از سگ و…) وارد درخت میشود و میدانم قرار است دوباره سقوط کند در آب و ماجرا از اول شود.
مسئله دیگر که باید به آن توجه کنید اخلاقیات کارت ابله یعنی کسی است که علاوه بر احمق بودنش شجاع است(البته احمق بودن او اشاره به فهم بالا تر اوست! و اتفاقا فرد داخل این کارت باهوش تر از بقیه هست یعنی باهوش احمق!) و این درحد افراطی که به دره سقوط میکند که مارا به یاد شجاعت های ارن می اندازد.
کارت تاروت یک
کارت تاروت جادوگر(مُغ) نماد اصالت، خلاقیت، مهارت، اعتماد به نفس و چیره دستی است. اراده مهارت های فراگیری ، استعداد قدرت گرفتن از نیرو های “ماورائی” ، آرزو کردن و جامعه عمل به آن پوشاندن. این کارت نوید بخش ایده، راه حل های مناسب برای حل مشکلات، موقعیت کاری جاه طلبانه و نیازمند تلاش بسیار، زندگی عاشقانه یا شغل می باشد. باید به قدرت درونی تان اعتماد کنید تا بتوانید موارد مورد نیازتان را پیدا کرده و از نعمت های دنیا بهره مند شوید.
اگر به این کارت توجه کنید طبق مسائلی که در رابطه با کابالای هرمسی گفتیم میتوانید آن را معنی کنید! یک دست بالا و دست دیگر پایین که نماد “جادوگر ،کیمیاگر ،…” است و همه تجهیزات و نیروهای مورد نظر خودرا بدست آورده که منظور نیروهای ماورایی است یعنی زمانی که یمیر یا ارن قدرت تایتانی بدست می آورد، علاوه بر این مسئله نماد بالای سر جادوگر (بینهایت نورانی) اشاره به روح القدوس دارد که نیروی خود را داده است، در لایه دینی به شما اثبات کردیم که نیروی تایتانی که از پدر(گیریشیا یگر) به پسر(ارن) انتقال یافت نمادی از روح القدوس است .
کارت تاروت دو
کارت تاروت راهبه (راهبه اعظم) می شود، نماد خرد، دانش، یادگیری، شهود، پاکی، فضیلت، صبر کم و معلم (آموزگار) بوده یا ممکن است به معنی باشد که برای تصمیم گیری درست، باید چیزهای زیادی یاد بگیرید. علاوه بر این، به شما توصیه می کند که به نشانه هایی که در خواب می بینید، بیشتر توجه کرده و از آن ها ساده رد نشوید.
به صورت کلی نماد های کارت اشاره به پیغام رسان زن مقدس که پیامی آورده است. به خواب هایی که ارن همیشه میدید توجه کنید! و همچنین روند یاد گیری ارن ، این قدرت تایتانی ارن یعنی دیدن آینده که به خواب های او هم مربوط است از زنی به اسم یمیر می آید که گفتیم تمام این تایتان شیفتر ها قسمتی از وجود یمیر است(زن مقدس!).
کارت تاروت سه
کارت ملکه (شهبانو) نماد مادر بودن، زنانگی و باروری است. ملکه خالق زندگی، عشق، هنر و تجارت است و تا زمانی که بخواهد به نتیجه برسد، آن ها را پرورش می دهد. کارت ملکه که به عنوان مادر همه کارت ها نیز شناخته می شود، ملکه ای قدرتمند و زیبا را نشان می دهد که روی تخت نشسته است. ملکه به نظر می رسد حالت چهره ای آرام دارد که با نگاه کردن به او احساس آرامش را به ما القا می کند. گل در دست ملکه (کارت های دیگر) گل نیلوفر آبی است.
یمیر هنگام فرار از دست سربازان فریتز زخمی میشود و خون او می افتد بر روی گل لوتوث یا همان نیلوفر آبی (در بخش اسطوره به گل لیلی اشاره کردیم، گل لیلی آبی با گل لوتوس بسیار شبیه است)که اشاره مستقیم ایسایاما به این مسئله است و توجه کنید که اولین خدای مصرباستان از دورن گل نیلوفر آبی به دنیا می اید! (در بخش اسطوره به مسئله مصر باستان و اتک ان تایتان پرداختیم).
یمیر عاشق فریتز میشود و برای آن بردگی میکند و بخاطر قدرت تایتانی باعث پیشرفت الدیا میشود(مادر، حاصلخیزی)، همچنین او ملکه قوم الدیا میشود و مادر تمام تایتان ها هم هست.
ماجرای ارن بعد از کشف قدرت تایتانی خود هم توجه کنید که پیشرفت پارادایس دقیقا از آنجا بود.
کارت تاروت چهار
کارت امپراطور نشان دهنده شخصیتی است جاه طلب که با تمایل به فتح و حراست پیش می رود.
امپراطور روحیه متخاصم دارد. این کارت اغلب با شخصیت پدرانه تعبیر می شود. شخصیتی محافظ، با اعتماد به نفس و بلند پرواز که از گرفتن تصمیمات سخت و پیچیده دریغ نمی کند.
این کارت بیانگر شخصیتی است که اراده زیادی برای اجرای پروژه هایش دارد. او مرد عمل است و به خوبی صحبت می کند و میداند چگونه از جذابییتش برای رسیدن به موفقیت استفاده کند.
به شما امکان می دهد پر تکاپو، شجاع، جسور و فرمانده باشید. شما باید تصمیم بگیرید که آیا کاری که انجام می دهند ناخوش آیند است یا خیر. یک رهبر بد باید تغییر کند. فقط خود شما می توانید رهبران و فرماندهان مورد نظر خود را انتخاب کنید.
اکثر این ویژگی هایی که گفته شده)پاراگرفا اول) بدون شک مارا یاد شاه فریز می اندازه که در آخر امپراطور جهان میشود بخاطر قدرت تایتانی یمیر. همچنین تصمیم گیری در رابطه با اینکه چه کسی پادشاه بماند، بدون شک این یمیر بود که باعث امپراطور شدن فریتز بود و شاه فریتز در آخر از کرده های خود پشیمان شده و توسط خود او الدیا تضعیف شد و انقلابی رخ داد!
همچنین به کودتای آروین علیه پادشاه هم توجه داشته باشید.
کارت تاروت پنجم
کارت تاروت هیروفانت(پاپ یا کشیش اعظم ) ممکن است در تاروت این باشد که شما احساس اجبار می کنید تا به سازمان و یا گروهی ملحق شوید. حال این می تواند پیوستن به مکان مذهبی جدید باشد و یا خیلی ساده تر رفتن به باشگاهی جدید باشد. کارت تاروت کشیش اعظم درباره ی هویت گروهی و روش تفکری است که برای شما سودمند است و موجب یادگیری بیشتر شما در آن ها می شود. کارت کشیش اعظم متمرکز بر روی به اشتراک گذاشتن دانش از طریق یک گروه یا موسسه و نشان دهنده ی آموزش و دنبال کردن علم است. کارت تاروت کشیش اعظم بیانگر ابزار نهادینه شده ای برای دسترسی به مقدسات است و حامل و انتقال دهنده ای برای دانش کهن و تعالیم مذهبی می باشد. او نمادی از پیوندیست بین ما و خدا، به همین خاطر اکثر اوقات به اسم پاپ شناخته می شود. به طور سنتی نقش پاپ این است که واسطه ای بین مردم و خدا باشد. به این ترتیب کارت تاروت کشیش اعظم نشان دهنده ی معلمیست که به ما کمک می کند تا با خدایمان در ارتباط باشیم. در کارت های قدیمی دارای یک کلید بزرگ سه حلقه ای است که اشاره به سه عصر حوروسی، اسیریس، آیسیس است (در کارت های جدید دارای دو کلید به صورت ضرب در که نمادی از کلید ابعاد یا آسمانی است) شخص پاپ در کارت تاروت کسی است که هرکسی بخواهد علوم مخفی را یاد میکد و هرکسی را که بخواهد گمراه میکند! علاوه بر این. نماد استاد اعظم یا کاهن اعظم است، در مصر باستان کلید دار (کلید انخ) کاهن اعظم بود .نماد و رنگ پشت سر پاپ نماد “زمان” است. ارتباط عمیقی با زنی که شمشیر دردست دارد(راهبه اعظم) هدف پاپ رساندن مزامیر مقدس روحانی به زمین است و میخواهد با ایجاد تواضع و همدلی در این دوران بحران و وحشت از بین برده و راهکار های خوبی به دیگرام نشان بدهد. (نماد رحمت و بخشش هم است).
پارن یگر حداقل تا آخر فصل سوم دوران آموزشی خود را سپری کرد همچنین عضو سربازان شد تا دوره آموزشی ببینید، بعد از ماجرای وحشناک و بحران بزرگ حمله تایتان ها(دومین حمله) و استفاده از قدرت تایتانی خود مجبور شد به اجبار عضو گردان لیوای شود. علاوه بر این بعد از اولین بحران بزرگ یعنی حمله تایتان ها به دیوار شیگان شینا پدرن ارن یعنی گیریشیایگر که گفتیم نماد کاهن اعظم درمصر یا استاد اعظم در فراماسونری است کلیدی به ارن میدهد و در آخر فصل۳ ارن گنج را بدست می آورو و نکاتی که در نوشته پدرش است یاد میگیرد همچنین گفتیم نماد و رنگ پشت سر این کارت اشاره به زمان دارد، گیریشیا یگر تایتان زمان را داشت و این قدرت را به ارن یگیر انتقال داد، علاوه بر این اشاره به راهبه اعظم هم شده که کفتیم منظور یمیر است و ارتباط عمیقی دارد(تایتان ها از جانب یمیر آمده اند) به نکاتی که راجب کلید داخل کارت و کلیدی گیریشیا گفتیم توجه کنید.
کارت ششم
کارت تاروت عشاق نشان دهنده عشق، هماهنگی، اعتماد، افتخار، آغازی عاشقانه و خوش بینی است. این کارت بیانگر اشتیاق و احساسات پرشور است، اما نه فقط در مورد روابط عاشقانه. یکی از مفاهیم اساسی کارت عاشقان این است که شاید بر سر یک دو راهی قرار بگیرید که حتی بر خلاف مسیر مورد نظر شما باشد. هوشیار باشید تا به صورت ناخودآگاه راه آسان را انتخاب نکنید. قبل از تصمیم گیری خوب فکر کرده و تمام جوانب را در نظر بگیرید. شاید وقت آن رسیده است که دل به دریا بزنید و کمی ریسک کنید. کارت عاشق و معشوق یک تقاطع را نشان می دهد زیرا فرد باید بین عشق و عقل انتخاب کند. این کارت بیانگر فردی است که قوانین را رها میکند و برای گرفتن تصمیمات تغییر دهنده زندگی اش از احساسات پیروی میکند.
همچنین به معنای شروع یک راه و مسیر یا رابطه عاشقانه جدید نیز می باشد. در کارت های قدیمی به کارت عشاق ، برادری هم میگفتند چون در تصویر علاوه بر عاشق و معشوق ، دو فرزند یکی موهای زرد و دیگری سیاه وجود داشت که دست اتحاد به همدیگر گذاشتند، و همچنین در بالا و گوشه های تصویر اشاره به لیلیث و حوا میکند که قول(یهودیت) معروفی میگوید قابیل فرزنید درخت(لیلیث یا شیطانی) با حوا است یعنی سیبی که خورده شد تاثیرش را گذاشت، اولین قتل و ترور صورت گرفت و نماد صورت فلکی جبار هم دیده میشود.
ارن در آخر های فصل ۳ بین دو راهی قرار میگیرد ، دنیا نابود شود یا الدیا و دوستانش! کار عقلی و منطقی میگوید الدیایی ها باید از بین برود (بخاطر خطرناک بودن برای بشریت) یا اینکه دست به انتخاب احساسی بزند و ۸۰ درصد دنیا را ازبین ببرد(قسمت آخر فصل سوم اشاره ارن به ساحل و گفتن دیالوگیوخاص)، اوج انتخاب زمان اتحاد دوبرادر یعنی ارن و زیک رخ میدهد(در فضای کیهان پیش یمیر!) . در لایه اسطوره به ارتباط یمیر و اسطوره لیلیث اشاره کردیم نکته ای که باید به آن توجه کنید تاثیر تایتان ها و صاحبان قبلی تایتان شیفتر بر روی شخصیت دارنده تایتان است! یعنی تایتان شیفتر ها که از درون یمیر آمده و آن ویژگی ها و خلقیات تایتان بر روی دارندگان تاثیر میزارد و حتی دارندگان قبلی مثلا ارن گروگر بر روی گیریشیایگر تاثیر گذاشته و این دونفر بر روی ارن یگر!!!! این موضوع را خود ارن به آرمین گفت، علاوه بر این زمانی که گیریشیا یگر در پارادایس ازدواج کرد تایتان حمله را داشت و ارن را به دنیا آوردن ، سوال اینجاست آیا این بخش از یمیر(تایتان حمله) برو روی ارن (از نظر خلقیات و جنین!) تاثیر گذاشته است یا خیر؟!!!!! در بخش اسطوره گفتیم نماد صورت فلکی شکارچی (جبار)هم اشاره به “یگر” دارد.(قبل از ناپدید شدن ارن و ماجرای شراب خوردن هم توجه کنید….)
کارت هفتم
کارت تاروت ارابه سرشار از امید و روشنایی است. این کارت شکلی از تکامل را نشان می دهد که از طریق پیشرفت و موقیت حاصل از تلاش به دست آمده است.
شخصیتی را نشان می دهد پر از جاه طلبی و قدرت اداره، کسی که بر موانع موجود بر سر راهش غلبه می کند و به شایستگی و استقامت خود تکیه میکند. ارابه کارتی است که نشان دهنده قدرت، اراده و عزم است. شما یاد گرفته اید که چگونه با کمک کارت عشاق(کارت قبلی)، انتخاب هایی مطابق با ایده آل های خود داشته باشید، و اکنون بر اساس آن انتخاب ها عمل می کنید. هنگامی که ارابه در خواندن تاروت ظاهر می شود، نشان دهنده تشویق است. شما اهداف خود را تعیین کرده اید و برای رسیدن به آنها با استفاده از نیروی درونی خود سخت کار می کنید. اگر از نظم، تعهد و اراده برای رسیدن به اهداف خود استفاده کنید، موفق خواهید شد. نشان دهنده استقامت، سیاحت، تصمیم عجولانه، پریشان حالی و انتقام است. کارت ارابه در تاروت، به معنی اتحاد دو جبهه مخالف و انگیزه ای تازه برای تغییر یک وضعیت راکد می باشد. این کارت نشان می دهد که پیروزی در راه بوده و شما توانایی کنترل شرایط را دارید. نشانه انقلاب تابستانی است و دردستش جهان را دارد! همچنین نماد هجوم و حمله هم است.
ارن بعد از انتخاب خود شروع به برنامه ریزی کرد و با برادرش(دشمنش) به طور ظاهری متحد شد و یگریست را به وجود آورد که موجب شورش و انقلابی دیگر شد.
کارت هشتم
کارت عدالت در تاروت نشان دهنده عقل و آگاهی، حقیقت و انصاف است. شما باید در تمام موارد اعتدال را رعایت کنید. در غیر این صورت، ممکن است عواقب آن را در زندگی تان ببینید . نماد هماهنگی، تعادل، برابری، عدالت، فضیلت، احترام و رایزنی است. این کارت می تواند نمایان گر فرصتی برای بازگرداندن تعادل به زندگی در زمینه جسمی، احساسی، اجتماعی و معنوی باشد. این کارت به شما توصیه می کند در برابر چیزهایی که ممکن است شما را از تعادل دور کند، محکم و قوی بایستید. این کارت نماد کاملی از عدالت و ثبات است. نماد شخصی است که با بی طرفی و صداقت خود اغوا می شود. با استفاده از معیارهای عینی اجازه زندگی در جامعه به نحوی صلح آمیز را میدهد. این کارت درکنار کارت پاپ بانو و یا پاپ نشانه توافقی قراردادی است. کارت تاروت عدالت در تاروت کبیر نشان می دهد که تصمیم عادلانه گرفته خواهد شد. شما بر اساس آنچه در گذشته انجام داده اید قضاوت خواهید شد و آنچه به وقوع می پیوندد نتیجه تصمیماتیست که در گذشته گرفته اید. حالا وقت آن رسیده که با خود صادق باشید و بدانید آنچه را که کاشته اید برداشت می کنید رفتارهای ما بازتاب هایی به دنبال دارند و زمانیکه اوضاع بنظر نامطلوب می رسد از دو حال خارج نیست یا می بایست از آن وضعیت نکاتی را بیاموزیم و با نتیجه اعمال گذشته خود را بپذیریم. عدالت در اینجا حضور دارد تا به شما بیاموزد که در تمام مدت، همه جا و در تمام چیزها با شماست و هیچ راه گریزی از عواقب آنچه که انجام می گیرد وجود ندارد. معنی کارت تاروت عدالت در جهت صحیح در فال تاروت کبیر مظهر توازن و برابری و قانون تبادل است. شما چیزی می گیرید و می بایست در عوض چیزی بدهید – چه مادی چه معنوی – تجاوز نکنید عدالت نه تنها می بایست برحسب مالکیت اموال، بلکه برحسب احساسات و افکار نیز ارزیابی شود و این جریان در جهت توسعه و پیشرفت زندگی معنوی گام برمی دارد. همواره امیدوار باشید زیرا آینده برمبنای اعمال، ادراک و تصمیماتی که از هم اکنون می گیرید تغییر می یابد. در کارت تاروت قدیمی نماد های زن بارور شده هم دیده میشود.
ارن به مارلی نفوذ میکند و هنگان صحبت با راینر میگوید من مثل تو هستم! یعنی تمام کارهایی که انجام دادی من هم همین کار میکنم! همه چیز برعکس میشود ، دنیا اقلیت میشود مانند الدیایی ها ، تایتان ها به دنیا حمله میکنند ، … تمام بلایا برعکس میشود و تمام کاری که کردید به خودتان بر میگرد و عدالت برقرار میشود.
کارت نهم
کارت درویش در تاروت به معنی نماد صبر و عقب مشورت، تدبیر، احتیاط، هوشیاری، قدرت درونی نشینی معنی میدهد. این کارت احتمال دارد نسبت به افرادی که با شما هم نظر نیستند، بی حوصله بوده و دوست دارد تنها باشد.
معانی کارت درویش تاروت : دوره معنوی – عقل – کشف – پختگی – آگاهانه – کشف کردن و فکر کردن – در جست و جو بودن – پخته شدن – روشن شدن موضوع – رها شدن از مزاحمت – شفا روی زمان – پشت کردن – کناره گیری کردن – مشاور است.
ارن یگر بعد از بازگشت به پارادایس در انزوا بود و با خود درگیر بود و مسیر های پیشرو را بررسی میکرد (زمانی که در زندان بود هانجی برای دیدن او آمد…) ، همچنین تمام تلاش خود را کرد تا دوستانش از او دور شوند (درگیری ارن با آرمین و میکاسا)
کارت دهم
کارت چرخ اقبال (سرنوشت) در تاروت نماد شانس، رویدادهای غیر منتظره و پیشرفت است. این کارت به شما یادآوری می کند که خوش شانسی و بد شانسی در یک چرخه پشت سر هم قرار دارند. ممکن است اکنون بسیار موفق باشید، اما به همین راحتی نیز می توانید دچار مشکل شوید. تغییر جزء ثابت و اجتناب ناپذیر زندگی است و هیچ چیز برای همیشه دوام ندارد. موضوع اصلی کارت چرخه اقبال و سرنوشت تغییر چرخه ای را نشان میدهد. چرخ همچنان در حال چرخش است و رویدادهایی را در حال پیشرفت بی وقفه در فراز و نشیب ها ادامه میدهد و در هر صورت ما را از گذشته رهایی میبخشد. هیچ کس نمیتواند از عملکرد چرخه ای آن فرار کند ، که ممکن است تا حدودی وحشتناک باشد – مهم نیست که ما در حال بالا آمدن یا سقوط هستیم. هنگامی که یکی در بالای چرخ متعادل است، یک لحظه شفافیت بلوری وجود دارد.
یگریست ها ارن را آزاد میکنند همه چیز خوب است تا اینکه ناگهان مارلی حمله میکند و طی این در گیری ها ارن یگر دچار یک چرخ اقبال (مجموعه ای از بد شانسی و خوشانسی پشت سر هم) میشود که نتیجه آن پیشرفت و روبه جلو است.
کارت یازدهم
کارت قدرت (استقامت) در تاروت بیانگر توانایی، شجاعت و سرسختی است. علاوه بر این، این کارت نماد یک زن نترس نیز هست که هرگز ناامید و تسلیم نشده و ثابت قدم باقی می ماند. نام دیگر این کارت “عشق” است!(در کارت های قدیمی) همچنین مقدمه ای بر عصر تاریک و وحشتناک است (منظور کارت های بعدی (، یکی از شکل های این کارت همراه با سر های بریده است.
گابی دختری شجاع و کله شقی است که بخاطر عشقش به ارن شلیک و سر ارن از بدنش جدا کرد.
کارت دوازدهم
کارت مرد به دار آویخته شده در تاروت نماد آزمون الهی یا مراقبه، ایثار و فداکاری می باشد. نماد متارکه، تغییر، بدبیاری، فداکاری، سازگاری، تکامل و تولد دوباره می باشد. این کارت می گوید اکنون زمان آن رسیده است که مقاومت را کنار بگذارید تا بتوانید به موفقیت برسید. قبل از این که هر اقدامی انجام دهید، باید خوب فکر کنید. مهم نیست که در زندگی شما چه می گذرد، می توانید شرایط را تغییر داده و مجددا رو به جلو حرکت کنید. در این کارت تصویر مردی به چشم می خورد که با یک پا از درختی آویزان شده است و دستهایش در پشت سرش بسته شده اند. این مرد باید مرده باشد اما به طرز عجیبی خندان و با اعتماد به نفس به نظر می رسد.
این کارت بیانگر شخصی سخاوتمند است که خود را برای یاران و همراهانش قربانی می کند. او بسیار مهربان و صمیمی و ایثارگر است. او می تواند بسیار بخشنده باشد بدون اینکه در قبال آن چیزی بخواهد. این فرد شخص بسیار خوب با ویژگی های والای انسانی است. کارت قدیمی: نماد های اسیریس(خدای مرگ) و حوروس (خدای نابود گر و خون ریزی) وجود دارد . در بالای سر یا بدنش داخل آبی هست که مفهوم غسل تمعید مرگ است! در پایین نماد مثلثی در بالای صلیب نشان میدهد که نشانه نزول نور در تاریکی و رهایی است! همچنین نوع آویزان شدن از پا مارا یاد اودین (باز هم خدای نابود گر تک چشم)می اندازد که یک پای خود را بر درختی آویزان کرد و ۹ روز برعکس بر درخت آویزان بود. همچنین آبی که وجود دارد. بالاي سطح آب نيز سبز است كه انوار نور سفيد سفیروت کتر در آن تراوش كرده است. همچنین اشاره به انجیل: ، خدايي را كه ميكشد كه سرش ميتواند بر روي يک سينی ياصفحه [لوح] پيشكش شود – ميگويد: «و سربازي با يک نيزه پهلويش را شكافت و بدان سو خون و آب بيرون آمد.» اين شراب، كه توسط مريدان معشوق و مادر باكره جمع آوري ميشود زير صليب يا، كوه 8 مونسالوات 7 درختي به همان منظور در يک جام يا پياله منتظر است؛ همچنین اشاره به عصر آیزیس دار(یکی از سه عصر مصر باستان که در لایه سیاسی توضیح میدهیم)
در لایه دینی به ارتباط بین ارن و مسیح(منجی) و قربانی صحبت کردیم هم چنین در لایه اسطوره ارتباط بین ارن و اودین،حوروس گفتیم. ارن خود را برای دوستانش فدا کرد و توضیحات بیشتر در لایه های قبلی دادیم و بدون شک این مسئله اشاره به کارت تاروت دار آویخته شده دارد.
کارت تاروت سیزدهم
کارت مرگ در تاروت نمایانگر یک دگرگونی بزرگ، حرکت، تغییر شروع جدید می باشد، اما این اتفاق آسان نخواهد بود. نماد دگرگونی، راهی جدید، از دست دادن، شکست، بیماری، مرگ یا بدشانسی می باشد. ممکن است همه چیز بد به نظر برسد، اما این اتفاقت را به عنوان پایان یک فصل و آغاز فصلی دیگر در نظر بگیرید! شما در دوران گذار هستید و بهتر است از آن استقبال کنید (حتی اگر دردناک باشد). زیرا همه چیز آماده بوده و شرایط تان بهتر خواهد شد. این کارت بیانگر یک تغییر غیر منتظره در زندگی است. یک تغییر تازه در زندگی عشقی و یا توسعه یکی از پروژه های شما رخ خواهد داد.
این کارت به معنای پایان یک وضعیت پیچیده و یا تکمیل چیزی است. کارت مرگ همچنین به معنای نوآوری است: ایده های جدید بواسطه ظهور یک شورشی طغیان گر، نظم ایجاد شده را برهم خواهند زد.
ارن یگر بعد از قطع شدن سرش و گرفتن آن توسط زیک ، تبدیل به تایتانی عجیب (رامبلینک) مشود که کاملا شکل استخوانی دارد و مرگ را برای کل جهان به ارمقان می آورد!و نظم موجود را بهم میزند تا از دل بی نظمی ، نظم جدیدی یعنی نظم الدیایی را دوباره به وجود بیاید(در لایه فلسفیبیشتر توضیح میدهیم) این را هم در نظر بگیرید ارن یگر یک شورشی است! علاوه بر این مسئله توجه داشته باشید که کارت تاروت مرگ سیزدهمین کارت تاروت است و دقیقا دارندگان تایتان شیفتر ۱۳ سال عمر میکنند و بعدش کشته میشوند!
کارت چهاردهم
تفسیر کارت اعتدال(هنر) در تاروت دشوار است، اما به طور کلی به متحد کردن مخالفان و رسیدن به همبستگی اشاره داشته و به صلح و صبر نیاز دارد. نماد میانه رویی، تعادل، صبر، هماهنگی، ترکیب، تاثیرات مثبت و اعتماد به نفس است. این کارت همچنین می تواند هشداری برای رفتارهای شما و یادآوری این نکته باشد که حتی با مخالفان نیز می توان آشتی کرد. تمام چیزهایی را که برای ساختن یک زندگی خوب لازم است، در اختیارتان قرار دارد. شما بسیار دقیق هستید و برای رسیدن به اهداف خود، سخت تلاش خواهید کرد. کارت میانه روی بیانگر هماهنگی و ثبات است. به معنای کنترل همه چیز و رسیدن به سازش است.
این کارت هماهنگی، آرامش و متانت را اعطا می کند. این کارت قدرت حل بسیار از درگیری ها و بخشیدن تحمل بالا را دارد.
بعد از شروع رامبلینک دو دشمن یعنی سربازان الدیایی و مارلی برای مقابله با ارن یگر مجبور به اتحاد و همکاری میشوند .
کارت پانزدهم
کارت شیطان در تاروت نماد جاه طلبی، وسوسه، اعتیاد و افسردگی است. نماد سقوط، شکست غیرمنتظره، بحث، خشونت، فاجعه، یک فرد بد اخلاق و تجربیات عجیب و غریب است. کارت شیطان به شما هشدار می دهد که به جای خویشتن دار بودن، بهتر است پرشور و بلند پرواز باشید، زیرا خودتان، باعث محدودیت خودتان می شوید. این کارت همچنین نشان دهنده قدرت های پنهان مثل جادو و قدرت جاذبه است. شیطان در کارت بسیار باهوش و زیرک است. نماد های کارت قدیمی: اشاره به دجال (دلیل نماد گذاری مسیح و تک چشم همین است)و خدای خورشید ، دوشاخ جوروس و اسیریس ، …
بعد از شروع رامبلینک فاجعه ای در دنیا رخ داد و کشتار ، بی رهمی،… در لایه دینی به شما اثبات کردیم که ارن یگر برای مارلی نشانه های دجال دارد و دلیل شباهتش با مسیح در مسیحیت همین است…اگر از رو به رو به تایتان رامبلینگ نگاه کنید شکل مثلث و تک چشم حوروس را میبنید که به آن تک چشم دجال هم میگویند و یکی از نماد های ماسونی است.
همچنین اتفاقات جادویی در اینجا واضح هست و دلیلی برای توضیح اضافه نیست.
کارت شانزدهم
کارت برج در تاروت از بین رفتن و یا شکست ناگهانی ایده های قدیمی است، اما در چنین فضایی است که اتفاقات جدید رخ خواهد داد. نشان دهنده یک تغییر ناگهانی و عظیم است. شما باید اتفاقات گذشته را که ممکن است به معنای از دست دادن پول، امنیت یا شادی کوتاه مدت باشد، رها کنید. این حالت به معنای یک دوره آشوب است، اما می توانید از این فاجعه استفاده کنید و اتفاقات بهتری را رقم بزنید. این کارت یک انفجار (تحول) را نشان میدهد که باعث شجاعت و حرکت رو به جلو می شود.
می تواند به معنای از خود گذشتگی برای یک هدف مهم نیز باشد، درکی از شکننده بودن زندگی.
از لحاظ زندگی عشقی، کارت برج می تواند بیانگر یک تغییر ناگهانی باشد.
در این تاروت اشاره به ماجرای برج بابل دارد: در فصل یازدهم از سفر پیدایش چنین آمدهاست: «و در تمامی زمین، زبان و تکلم یکی بود ـ و واقع شد هنگامی که از طرف شرقی میکوچیدند (اشاره به فرزندان نوح(ع) و قبائل آنها است) این که وادی را در زمین شنعار (نام قدیم بابل است) یافتند و در آنجا ساکن شدند ـ و به همدیگر گفتند: که بیایید تا خشتها را بسازیم، و آنها را به آتش بسوزانیم، و ایشان را خشت به جای سنگ و گِل چرب به جای گچ بود ـ و گفتند: که بیایید به جهت خود شهری و برجی را که سرش به آسمان بساید بنا کنیم و از برای خود نامی پیدا بکنیم مبادا که بر روی تمامی زمین پراکنده شویم ـ و خداوند به جهت ملاحظه کردن شهر و برجی که بنی آدمیان میساختند به زیر آمد ـ و خداوند گفت: که اینک قوم، یکیاند، و از برای همگی ایشان زبان یکی است و به کردن این کار شروع نمودهاند و حال از هر چه که قصد ساختنش دارند چیزی از ایشان منع نمیشود ـ بیا به زیر آییم و در آنجا زبان ایشان را مخلوط نماییم تا آن که زبان همدیگر را نفهمند ـ و خداوند ایشان را از آنجا بر روی تمامی زمین پراکنده نمود که از بنا کردن شهر بازماندند ـ از آن سبب اسمش بابل گذاشته شد؛ زیرا که خداوند تمامی زمین را در آنجا مخلوط نمود، بلکه خداوند ایشان را از آنجا بر روی تمامی زمین پراکنده نمود.»
یعنی تمام تمدن های زمین بعد از ماجرای طوفان نوح (ع) به یک زبان حرف میزدند اما با لحجه های مختلف دقیقا مثل اتک ان تایتان! و نکته ای که هست اتحاد کل مردم برای رسیدن به بهشت و اینکه خدا در اینجا گفته شده نگران شد و ترسید که به او برسند! برای همین زبان همه را مختلف کرد والبته در اسطوره ها گفته شده خدایان با استفاده از صاعقه زبان مردم را مختلف کردند!!!!!در اتک ان تایتان همه مردم زمین با هم متحد شدند علیه ارن که به مقام آدامکادمون(خدایی یا بهتریم بگیم به یمیر رسید) رسید و در اینجا برعکس داستان رخ میدهد! یعنی اتحاد انسان ها موفق می شوند اما ارن و یمیر شکست میخورند! بهر حال معنای این تاروت اشاره به شکست ارن یگر در منطقه دقیقا شبیه برج بابل یعنی fort salta دارد. )کلمه salta اگر برعکس کنید میشود اطلس که در لایه های مختلف نقد اتک ان تایتان به آن پرداختیم)
کارت هفدهم
کارت ستاره در تاروت نماد آینده، بصیرت و بینش معنوی است. نماد امید، ایمان، انگیزه، خوش بینی، بینش، عشق معنوی، لذت و تعادل است. شما سختی های گذشته را پشت سر گذاشته اید و آماده اید تا اتفاقات آینده را بپذیرید. آرامش خود را حفظ کنید و مثبت اندیش باشید. در صورتی که برای آینده تلاش کنید، این کارت نشان دهنده کمک های غیر منتظره ای خواهد بود. تمام موارد لازم در اختیارتان قرار دارد و شما می تواند از آن ها به خوبی استفاده کنید. همه چیز متعلق به شماست، پس همیشه این نکته را به خاطر بسپارید. این کارت اصلی تاروت نشان می دهد که با دیدگاهی تازه نسبت به خود و دنیای اطراف خود بر چالش های خود غلبه کرده اید. پس از یک زمان ویرانی و آشفتگی، ستاره (ایستاده)، که پس از برج در خوانشها ظاهر میشود، تسکین دهنده است. شما بر موانع متعددی غلبه کرده اید و خود را از شر هر گونه افکار محدود کننده ای که قبلاً شما را محدود کرده بود رها کرده اید. شما در حال درک اینکه واقعاً در قلب خود چه کسی هستید، در زیر تمام لایهها شروع میکنید. شما آگاه هستید که بدون توجه به آنچه که زندگی به سمت شما می اندازد، پیوسته به انرژی عشق الهی و دست نخورده مرتبط هستید. شما درک تازه ای از اینکه چه کسی هستید و چقدر مهم هستید دارید.
در جنگ آسمان و زمین آخرین لحظه که هیچ امیدی نبود ناگهان بعضی از تایتان ها به گروه پیشرو(راینر ، میکاسا ،… که برای مقابله با ارن آمده بودند) کمک کردند! به دلیل اینکه آرمین توانست دیدگاه زیک را تغییر دهد و زیک متوجه شود زندگی بخاطر زندگی هرچند که پوچ است ارزشمند هست!!! زیک دیگران را راضی کرد که به کمک پیشرو روند.
کارت هجدهم
کارت ماه در تاروت نماد این است که همه چیز می تواند اشتباه باشد و شما نمی توانید به اولین برداشت خود اعتماد کنید. همه چیز آن طور که به نظر می رسد، نیست. نماد فریب، نیرنگ، سرخوردگی، خطا، اضطراب، خطر و دورویی می باشد. این کارت می گوید که شما ممکن است در حال گذراندن یک دوره سخت از نظر احساسی یا روحی باشید. این کارت طوفان قبل از آرامش است(منظور از آرامش کارت بعدیست) مفهوم ققنوس را میدهد یعنی برای برقراری نظم جدید مورد نظر باید نظم موجود را از بین برد و بی نظمی برقرار کرد و این کارت دقیقا همان بی نظمی بین دو نظم است(نظم قدیم به نظم جدید، به همین دلیل نماد های اسیریس که ققنوس هم هست در کارت موجود است) . به عبارت دیگر زمستانی بسیار سخت و طوفانی قبل از بهار آرامش بخش (این جمله در سیستم های کابالایی انحراف یافته که نتیجه آن آیین های خاص معروف به شیطان پرستی شده جمله ای بسیااارررر مهمی است) میتوان به مزامیر باب ۲۳ آیه۴۴ اشاره کرد که میگوید:”حتی اگر از دره تاریک مرگ نیز عبور كنم، نخواهم ترسید، زیرا تو، ای شبان من، با من هستی”. این آیه بسیار پر اهمیت است در این قسمت.درکارت دیگر ۹ قطره خون دیده میشود ، کل این کارت اشاره به عصر بی نظمی کشتار ، تاریک ،پر از درد و رنج دارد همچنین نماد های “رگناروک “دیده میشود . دو برج موجود در کارت یکی نماد بشر و دیگری اُلوهیت(نیرو های آسمانی یا الهی) است که در اینجا یکی شده(اصل هرمسی که توضیح دادیم) و درگیری بین آنها شروع میشود!(جنگ آسمان و زمین) . ماه موجود در اینجا اشاره به سفیروت آخر یا همان شخینا است. نماد های قبل از رستاخیزی و آخرین ماه سال دارد، همچنین اشاره به آنوبیس خدای مرگ دارد. این نکته هم توجه کنید که اودین در رگناروک توسط گرگی کشته میشود.
اشارات بسیار معلوم است که منظور چه علمان های اتک ان تایتان است، بی نظمی و کشتار و آشوبی که ارن راه انداخت تا نظم قبلی جکومت الدیایی باز گردد و برای ایجاد این نظم هیچ راهی جزء این نبود، اشاره به آیه مزامیر و دره که صراحتا در اثر موجود بود که مردم را درحال سقوط در دره نشان میداد، حیله و کلک ارن در اینجا مشخص است. کشته شدن ارن در این جنگ. اسم جنگ که جنگ زمین و آسمان است(دوبرج نشانه یکی شدن درگیری نیرو های آسمان و بشری یا همان زمین( اشاره ای به شخینا که همان یمیر است و در آخر نبرد پایانی. نیازی به توضیح اضافه تر نیست.
البته این نکته رو هم در نظر بگیرید نظم جدید، باکشتن ارن یگر توسط میکاسا شروع میشود و دلیل اصلی نماد روی دست میکاسا همین است (نماد انارشیسم) که در بخش سیاسی توضیح میدهیم همچنین اینکه چرا یمیر منتظر میکاسا بود!
کارت نوزدهم
کارت خورشید در تاروت انرژی مثبت را به همه جا منتشر می کند. خورشید یکی از خوش بین ترین و بهترین کارت ها بوده و نشان دهنده اشتیاق و شادی است. نشان دهنده رضایت، موفقیت، پیش رفت و شادی می باشد. همه چیز در بهترین حالت خود قرار داشته و شما می توانید آرامش داشته باشید. با خیال راحت با دیگران ارتباط برقرار کنید. همه چیز خوب پیش خواهد رفت! شما آنقدر ویژگی های خوب دارید که همه افراد نزدیک به شما از آن سود خواهند برد. کارت خورشید در تاروت به معنی : انرژی مثبت است که در همه پخش میشود. خورشید نشان دهنده اشتیاق و شادی و همچنین یکی از بهترین و خوش بین ترین کارت ها است.کارت خورشید نشانه باروری، شادی و سعادت است. نشان دهنده موفقیت و امنیت است و شما را به جلو رفتن و درخشش شکوه و عظمت درونی تان دعوت میکند.
این کارت از تاروت بسیار مفهوم مثبتی دارد و شما بیانگر عشق و سرزندگی است. وقتی در کنار کارت جهان باشد به معنای موفقیت جهانی است. نماد عصر جدید و آزادگیست ، همچنین محدودیت هایی مثل مرگ ، گناه و… همه همه در این کارت منسوخ میشود (از میان رده خارج میشود) ، به طورکلی اشاره به عصر جدید ، شروعی تازه و شکوفایی دارد و رهایی از درد و رنج کارت قبلی یعنی این کارت خورشید آرامش بعد از طوفان و بهار است. به این نکته توجه کنید که خورشید در آثار یهودی محور اشاره به ارض موعود دارد.
بعد از کشته شدن ارن توسط میکاسا نظم نوین جهانی حاکم مشود و الدیایی ها همانند زمان باستان دوباره به قدرت جهانی میرسند و عملا بشریت توان مقابله با الدیایی هارا دیگر ندارد. پسری که نزدیک بود در دره سقوط کند نجات میدا میکند که اشاره به همین کارت تاروت دارد و مهم تر از همه “یمیر آزاد میشود!” یا به عبارت دیگر وجهه زنانه خدا که گفتیم اسیر است و باید آزاود شود تا دوباره حکومت جهانی شکل بگیرد(با وجهه مردانه یکی شود) در بخش سیاسی کامل تر توضیح میدهیم.
کارت بیستم
کارت عصر یا رستاخیز (قضاوت) در تاروت به معنای بهبودی و نشانه دگرگونی، آغاز تازه و تغییرات بزرگ است. نماد از بیداری، تجدید حیات، زندگی خوب، سلامتی و هوشیاری ذهن است. این کارت می تواند به این معنی باشد که شما باید با چالشی روبرو شوید و برای رسیدن به موفقیت تغییر کنید. شما در برابر قضاوت های دیگران آماده هستید و می توانید بر آن ها غلبه کنید. زمان آن رسیده است که موانع را کنار بگذارید و به سمت آینده ای روشن قدم بردارید. کارت داوری یا رستاخیز، نو شدن را به ارمغان می آورد.
این کارت بیانگر رفتار بالغانه و معنوی است. یک زندگی جدید و بدون گناه و نزدیک شدن به معنویت را نوید می دهد. این کارت پیام امید را با خود به همراه دارد.
در کنار کارت پاپ بانو، خبر از یک تولد در آینده را می دهد. کارت رستاخیز و یا قضاوت در تاروت به معنی:آغاز تازه و به طور کلی به تغییرات عصر های مختلف اشاره دارد که به سه دسته کلی تقسیم میشود:عصر آزادی(زن) عصر خفقان (مرد) عصر بی نظمی یا نابودی(فرزند) در بخش و لایه سیاسی بیشتر به این مبحث پرداخته و توضیحات کامل داده میشود.
بعد از به قدرت رسیدن الدیایی ها و ماجرای جنگ آسمان و زمین ، الدیایی ها از گروه پیشرو متنفر شدند به دلیل کشتن ارن و بقیه دنیا ان هارا قهرمان میدانند(مورد قضاوت تاریخ قرار میگیرند) علاوه بر این بعد از پایان یک چیتر ۵ صفحه ای منتشر شد(چیتر ۱۳۹.۵) که دوباره سه عصر به صورت خلاصه ای نشان داد که باز به عصر زنانه (یمیر دیگر) برسد!
کارت بیست و یک
کارت جهان در تاروت یک کارت فوق العاده بوده که نشان دهنده رسیدن به نتیجه موفق، پس از در نظر گرفتن همه جوانب می باشد. همه چیز کاملا تغییر کرده، سفر به پایان رسیده و یک پروژه بلند مدت تمام شده است. نماد تکامل، کمال مطلوب، قدرشناسی، شرافت، نتیجه نهایی، موفقیت، تحقق، پیروزی، زندگی ابدی و یک پایان خوش است. این اتفاقات با جشن و موفقیت همراه خواهد بود. پس از این که همه کارها به خوبی انجام شده است، لذت ببرید. این کارت یک شخصیت کامل و بالغ را توصیف می کند، که برای درک اتفاقاتی که در اطرافش رخ می دهند تجربه لازم را دارد.
این کارت سرشار از ثروت، بی نیازی و موفقیت است. نتایج مثبت و واقعی را نسبت به تلاش های انجام شده، اعلام می دارد. به معنی یک کارت فوق العاده است که به ما نشان میدهد که به موفقیت میرسیم. همه چیز عوض شده، سفر به پایان رسیده و یک پروژه طولانی تمام شده است. کارت جهانی به حکمت رئیسی اشاره می کند که زندگی را در این دنیا و همه جهان ها حفظ می کند. در اکثر عرشه های تاروت، این یک چهره زن است که به تصویر استاندارد جهانل ما تبدیل شده است. او از افسانه های عبری، گنوسی و کیمیاگری سرچشمه می گیرد و به عنوان مادر کیهانی ارواح، همسر خدا(شخینا یا همان وجهه مونث خدا)، و محافظ ما در برابر نیروهای کارمایی که در نابالغی و نادانی خود بر روی زمین رها کرده ایم، بین آسمان و زمین ایستاده است. اگر اصل هرمسی “خودت را بشناس”، این تصویر نشان دهنده چیزی است که با دنبال کردن ماهیت واقعی خود به آزادی خلاق و تحقق نهایی آن شناخته می شود. چون آغاز پوچ است پس بنابر این پایان هم پوچ است(در رابطه با مفهوم این کارت) تاثیر مسیر درخت جاودانگی بر زمین به صورت یک دختر یا همان ملکوت (سفیروت آخر)نزول میکند! و بصورت یک مادر ظاهر میگردد و نشانه تکمیل است ، همچنین در نماد پردازی این کارت اشاره به کارت اول یعنی ابله یا همان آغاز دارد، در اینجا همه چیز به پایان رسیده است و آماده است برای بازگشت به کارت تاروت اول(یعنی صفر یا همان ابله) به طور کل بیست کارتی که بین این دو کارت اول و آخر وجود دارد روند تکامل را نشان میدهد.
در نماد های این کارت اشاره به دوشیزه ، حرف آخر تتراگراماتون(خدا) است ،تمام سفیروت هارا داخلش دارد، این دوشیزه به صورت رقصان معلق است! فضا دارای رنگ نیلی ، تاریک ، کیهانی ، آسمان نیمه شب. داستانی از توصیفی که شده راجب این دختر داخل کارت را میگوییم بنا به دلایلی منبعش را نمیگوییم!:” ما به كاخي رسيدهايم كه در آن در سنگ، جواهري مجزا است، و با ميليونها ماه مقرر گرديده است. و اين كاخ چيزي جز بدن يك زن نيست، سربلند و ظريف و وراي تصور زيبا. او همانند بچهاي دوازده ساله است. او پلكهاي بسيار عميق و مژههاي بلند دارد. چشمانش بسته يا تقريباً بسته است. … تمامي بدنش با موهاي طلايي ظريف پوشيده شده كه… و موي سر او كه تا پاهايش …است، خود نور خداوند است. از تمامي شكوهي
كه بيننده تاكنون در ايثيرها مشاهده كرده است، هيچ كدام شايستگي برابري با كوچكترين ناخن انگشت وي را ندارند. …و طوق افقِ بالاي وي، انجمني از فرشتگان مقربي با دستان به هم پيوسته است كه ايستادهاند و مي سرايند: اين دختر ببلون(داستا اسطوره ای) زيبا است، كه خود را بر پدر مطلق مقبول داشته است. وي، او [آن زن] بر همگان فرستاده است. اين دختر شاه است. … اين اوست كه القدوس وي را از زمان غولآسا بيرونكشانيده؛ و غنيمت آنان كه بر مكان فائق آمدهاند. اين او است كه بر سير بيان مقرر نهاده شده….
خب همانطور که خواندید تمام این ویژگی ها اشاره به یمیر دارد که الان بعد از کل ماجراهای اتک ان تایتان بالق شده و به نتیجه نهایی رسیده است و بعد از دیدن میکاسا کل قدرت ها و مشکلات الدیایی ها(تایتان ها) را از بین برد و همچنین دوباره دلیل پوچی داستان را متوجه شدید و اینکه چرا یمیر باید داخل درخت در آبی معلق شود و انگل(مار) که نمادی از حیات یا زندگی است به چاکرا های یمیر وصل شود.
کارت های تاروت صغیر
کارت های تاروت صغیر از ۴ دسته ی ۱۴ تایی با نام های عصا( عمل، آتش)٬ ستاره ( ماده، زمین)٬ جام ( احساس، آب) و شمشیر( افکار، هوا) تشکیل می شود. در اتک ان تایتان دقیقا ما با چهار متحد در دنیا آشنا هستیم که هر کدام نشانه هایی از این کارت های تاروت صغیر دارد:
1⦁ عصا همان کشورهای متحد میانه هستند ، عصا نشانه آتش است و یکی از نماد های او شیر است.
2⦁ ستاره همان الدیا هست همانطور که نمادشان اشاره به این موضوع دارد علاوه بر این مادر آنها طبق نماد شناسی اثبات کردیم همان خدای زمین در ملل های مختلف و زمین سیاره سفیروت آخر یعنی شخینا یا همان یمیر است.
3⦁ جام همان مارلی هست در لایه های قبل در رابطه با پرچم مارلی بحث کرده ایم.
4⦁ شمشیر نماد هیزارو است ، علاوه بر این شوالیه در چهار دسته بندی کارت های صغیر نماد باد است! حال به میکاسا و لیوای دقت کنید که قوی ترین کارت های این اثر بودند!
خیلی از کارت های صغیر بحث هایی دارد مانند سه شمشیرکه بنا به دلایلی برای اثبات این مسئله تا اینجا بنظر کافی است.
هفت گناه کبیره مسیحیت و هفت نفر سربازان برتر پارادایس و مارلی!
هفت گناه کبیره (seven deadly sins) که با نام مفاسد عظیم (capital vices) یا گناهان اصلی (cardinal sins) نیز شناخته می شوند ، اعمال یا رفتاری هستند که در آموزه های اولیه مسیحیت بسیار مورد نکوهش بوده. در اتک ان تایتان ۱۰ نفر سربازان برتر پارادایس را اگر سه تا جاسوس را که پارادایسی نیستند حذف کنیم میشود ۷ نفر و این هفت نفر علاوه بر صفت های خوب ، صفت های بدی هم دارند که اگر به حد افراطی خود برسند(که خیلی از انها در طول داستان به افراط رسیده است) میشود هفت گناه کبیره که البته این مسئله در فصل چهار انیمه، در مارلی هم صادق است یعنی هفت نفر برتر مارلی هم هفت گناه کبیره را دارا میباشند. “ما فقط صفت های بد نفر برتر پارادایس را به شما معرفی میکنیم و مارلی باخودتان!”
ستاره ۹ پر کابالا
سبک های نقاشی دوران رنسانس در اروپا، به شدت تحت نفوذ اعتقادات و تعلیمات کابالا بوده است. یکی از چهره های تاثیر گذار بر روی نقاشی های این دوره، ریمون لول (Raymon Lull) فیلسوف اهل کاتالان و عضو گروه های مخفی بوده است. تأثیر لول بر آثار دوره رنسانس به حدی بود که تعدادی از محققان وی را سلف رنسانس نامیده اند. اما تعداد زیادی از محققین معتقدند که اعتقادات و آثار لول به شدت تحت تأثیر سبک های کابالیستی معاصر خود، به خصوص کابالای نشاط آور (Ecstatic Kabbalah) بوده و این فیلسوف، تعالیم کابالیستی را از دریچه ای دیگر ارایه نموده است. تعلیمات لول، وارد آثار هنری شده و آثار هنری لولیستی (Lullian Art) را پدید آورد.
تعالیم لول، به صورت طلسم ها، اشکال هندسی و نقاشی های مختلفی ارایه گردید که یکی از این اشکال هندسی، آرس برویس (Ars Brevis) نام دارد که تلاش نموده است تا ابزار مورد نیاز برای تعالی و تکامل انسان را از دیدگاه لول در قالب تصاویر هندسی بیان نماید. این تصویر هندسی که تعداد زیادی از محققین، آن را با درخت زندگی کابالا (سفیروت) مقایسه نموده اند، به شکل ستاره ی 9 پر به نمایش در می آید.در واقع، اصول تعالیم لولیستی، در قالب ستاره ی 9 پری به نام (Ars Brevis) به نمایش درآمده است و این تعالیم که خود منبعث از تعالیم کابالا می باشد، راز تعالی انسان را بر 9 اصل استوار گردانیده است. این ستاره ی 9 پر، به عنوان یک طلسم شفابخش برای معتقدین به لولیسم به کار می رود. زیرا عدد 9 نشانه ی کمال می باشد. همچنین علامت مخصوص درجه ی 33 در فراماسونری (که بالاترین درجه ی لژ نیز می باشد) حاوی نماد ستاره ی 9 پر است و نشان می دهد که ستاره ی 9 پر، مورد علاقه ی گروه های مخفی و ماسونی است .
حرف های پایانی لایه کابالا اتک ان تایتان:
بحث های کابالایی داخل این اثر بیشتر از این هست و ما سعی کردیم مسائل اصلی را برای شما بگوییم. اصل و اهداف نویسنده از این کار چیست؟ این مسئله را در لایه بعدی یعنی سیاسی بررسی خواهیم کرد و همچنین به این مسئله خواهیم پرداخت.
همیشه برام سوال بود که ((نویسنده از چه مجموعهای برای انتخاب ویژگی های نُه تایتان استفاده کرده؟)).
زره، جانور، مونث، مبارز، عظیم الجثه، ارابه، آرواره… خیلی رندوم و تصادفی بنظر میرسه و شما هیچ جوره نمیتونید اینارو تو یه دسته قرار بدید.
با خوندن این مقاله به جواب رسیدم واقعا سپاسگزارم.
اینم اضافه کنم که همیشه این احساسو داشتم که نویسنده در طی داستان داره رابطه علت و معلول رو بر عکس طی میکنه، یعنی اول اتفاقی رو که قراره بیوفته مینویسه و بعد برای اتفاقی که افتاده دنبال دلیل میگرده یا به وجود میاره، مثلا این که اول برده بودن یمیر حتی بعد از بدست آوردن قدرت نوشته شده و بعد براش دلیل اورده شده که گفتن چون عاشق فریتز بوده (🤡)، یا اینکه ارن قراره به دست نیروهای متحد مارلی و پارادایس کشته بشه نوشته شده و بعد براش دلیل اوردن که گفتن ارن هدفش این بوده که دوستاش قهرمان به نظر برسن و زندگی شاد و طولانی داشته باشن (🤡)؛ خلاصه که این احساسم هم درست بود و ممنون بابت مقاله.
۱- چیزی به نام رندوم و تصادفی نداریم وقتی دقیقا قانونی به نام علت و معلول داریم که خودتون هم ابراز کردید سریالی که کلی مفاهیم ایدئولوژیک و نماد و سمبل داره چند درصد احتمال داره این چیزا تصادفی باشه ؟
۲- اینجا قانون علت و معلول برعکس نشده بیشتر به قانون دال و مدلول میخوره چون طرفی که یک کاری رو میکنه کارش دلالت به مفهومی داره و به انگیزه ای از شخص میرسه
دوست عزیز شما یه بار دیگه باید کامنت منو بخونید
عرض کردم “رندوم و تصادفی بنظر میرسه” نه اینکه واقعا تصادفیه و قبلش هم گفتم که شک داشتم رو این موضوع و دنبال جواب بودم که بهش رسیدم.
شما لطف دارید البته اهداف اصلی نویسنده انشاالله در مقاله بعدی یعنی بخش سیاسی مشخص میشه اونجا اینکه ایسایاما چی میخواست بگه (از نظر آی نقد) توضیح میدیم.
میخوام یه انتقادی هم از شما بکنم، هر چقدر که مطالب سایت پر محتوا، مفید و آموزندهست؛ قالب، رنگبندی و فونت سایت به شدت مشکلدار و پر از ایراده، بعد از مدتی تو سایت بودن آدم به راحتی خسته میشه و خوندن مطالب که طویل هم هستن سخته. سایت های مشابه که محتوای آنچنانی هم ندارن تو این مورد خیلی خیلیی بهتر عملکردن شما میتونید راحت الگو بگیرید یا از یه کاربلد بخواید کار رو واستون در بیاره، اینطوری آدمای بیشتری به سایت جذب میشن و وقت بیشتری رو تو سایت میگذرونن.
چندتا تبلیغ هم بزارید تو سایت که وقتی که پای نوشتن مطالب میزارید ارزششو داشته باشه 🙂
میکاسا نماد شهوت ؟؟ آخه یه چیزی بگید بگنجه . میکاسا از ابتدا تا انتهای سریال نتونست به ارن بگه که عاشق اوست بعد نماد شهوت است مابقی متن ها پر از تناقض و رو به دیوار است. مطمنا اتک یک شاهکار هنری است که بخشی از ساختار ان را بر اسطوره های باستانی اسکاندیناوی ساخته شده. این داستان های اسطوره ای در نقاط مختلف جهان شباهت هایی هم به هم دارند.نویسنده سعی دارد که توهمات خود را در قالب اطلاعات زیاد به خورد خواننده دهد.
خب دیگه کجای انیمه کسی به کسی گفت عاشقشه یا ابراز علاقه کرد یا ازدواج کرد؟ تقریبا توی کل اثر این مقوله ها وجود نداره که بخواید با استناد بهش رد کنید این حرف رو. اثر از نظر جنسی پاک پاکه و تنها کسایی توی اثر عاشق شدن و این عشقشون رو دارن بروز می دن جان و میکاسا هستند که جان خیلی خیلی کمه. اینکه میکاسا سعی در بوسیدن ارن داشت، در او وی ای اون رو کمی برهنه کردن و کل داستان داره دنبال ارن می دوه و اسمش رو میگه(توی انیمه ای که هیچ رابطه دیگه ای وجود نداره عملا) آیا میکاسا رو نمیشه نماد شهوت دونست؟ متاسفانه با دیتا هایی که نشون از درست ندیدن و هیجانی دیدن اثر داره سعی در رد حرف نوینسده و زدن تهمت به او دارید و تجربه ثابت کرده تهمت زدن و بدون دلایل علمی و منطقی رد کردن مقاله ای که کلا داره با استناد و منابع صحبت میکنه مصداق بارز ضجه زدن هستش
اما يك انتقاد كوچيك هم داشتم. غلط هاي املايي، كم در اين پست ها ديده نميشه و حيفه در چنين بررسي هايي اين مسائل باشيم. به عبارت ديگه گاهي همين موارد، غيرمستقيم، اطلاعاتي از نويسنده در اختيار خواننده قرار ميده و در مقبوليت تحليل ها ، تاثير ميذاره.
داشتم کم کم فکر میکردم وایسادین امام زمان بیاد منتشرش کنید
سیاسی رو کی منتشر میکنید؟ بیشتر از هر چی منتظر بهش سیاسی شم
احتمالا وقتی انیمه تموم بشه
سلام
لطفا انیمیشن المنتال رو نقد کنید
فکر کنم همچون به ترویج بوداییسم بی ربط نباشه
چرا خیلی دارن این مکتب رو ترویج میکنن؟مثل پاندا کونگفو کار
شاید هم آتیش تویه این انیمشن المنتال منظور جن هست که باید در زندگی انسان ورود کنن و عادی زندگی کنن
همیشه برام سوال بود که ((نویسنده از چه مجموعهای برای انتخاب ویژگی های نُه تایتان استفاده کرده؟)).
زره، جانور، مونث، مبارز، عظیم الجثه، ارابه، آرواره… خیلی رندوم و تصادفی بنظر میرسه و شما هیچ جوره نمیتونید اینارو تو یه دسته قرار بدید.
با خوندن این مقاله به جواب رسیدم واقعا سپاسگزارم.
اینم اضافه کنم که همیشه این احساسو داشتم که نویسنده در طی داستان داره رابطه علت و معلول رو بر عکس طی میکنه، یعنی اول اتفاقی رو که قراره بیوفته مینویسه و بعد برای اتفاقی که افتاده دنبال دلیل میگرده یا به وجود میاره، مثلا این که اول برده بودن یمیر حتی بعد از بدست آوردن قدرت نوشته شده و بعد براش دلیل اورده شده که گفتن چون عاشق فریتز بوده (🤡)، یا اینکه ارن قراره به دست نیروهای متحد مارلی و پارادایس کشته بشه نوشته شده و بعد براش دلیل اوردن که گفتن ارن هدفش این بوده که دوستاش قهرمان به نظر برسن و زندگی شاد و طولانی داشته باشن (🤡)؛ خلاصه که این احساسم هم درست بود و ممنون بابت مقاله.
۱- چیزی به نام رندوم و تصادفی نداریم وقتی دقیقا قانونی به نام علت و معلول داریم که خودتون هم ابراز کردید سریالی که کلی مفاهیم ایدئولوژیک و نماد و سمبل داره چند درصد احتمال داره این چیزا تصادفی باشه ؟
۲- اینجا قانون علت و معلول برعکس نشده بیشتر به قانون دال و مدلول میخوره چون طرفی که یک کاری رو میکنه کارش دلالت به مفهومی داره و به انگیزه ای از شخص میرسه
دوست عزیز شما یه بار دیگه باید کامنت منو بخونید
عرض کردم “رندوم و تصادفی بنظر میرسه” نه اینکه واقعا تصادفیه و قبلش هم گفتم که شک داشتم رو این موضوع و دنبال جواب بودم که بهش رسیدم.
شما لطف دارید البته اهداف اصلی نویسنده انشاالله در مقاله بعدی یعنی بخش سیاسی مشخص میشه اونجا اینکه ایسایاما چی میخواست بگه (از نظر آی نقد) توضیح میدیم.
ممنون از شما جناب غفاری
میخوام یه انتقادی هم از شما بکنم، هر چقدر که مطالب سایت پر محتوا، مفید و آموزندهست؛ قالب، رنگبندی و فونت سایت به شدت مشکلدار و پر از ایراده، بعد از مدتی تو سایت بودن آدم به راحتی خسته میشه و خوندن مطالب که طویل هم هستن سخته. سایت های مشابه که محتوای آنچنانی هم ندارن تو این مورد خیلی خیلیی بهتر عملکردن شما میتونید راحت الگو بگیرید یا از یه کاربلد بخواید کار رو واستون در بیاره، اینطوری آدمای بیشتری به سایت جذب میشن و وقت بیشتری رو تو سایت میگذرونن.
چندتا تبلیغ هم بزارید تو سایت که وقتی که پای نوشتن مطالب میزارید ارزششو داشته باشه 🙂
ممنون از شما حتما در نظر میگیریم و حالا برنامه هایی داریم برای شبکه های اجتمایی آی نقد(از اینستا گرام و یوتیوب تا روبیکا و آپارات)
با عرض سلام و خسته نباشید خیلی نقد کامل و عالی بود
میخواستم یه سوال بپرسم که این اطلاعات کامل از یهودیت و کابالا رو از چه منبعی میشه راجبش مطالعه کرد؟
سلام علیکم
دایره المعارف یهود کامل ترین و جامع ترین منبع برای این تحقیق هستش
خیلی ممنون از شما
میکاسا نماد شهوت ؟؟ آخه یه چیزی بگید بگنجه . میکاسا از ابتدا تا انتهای سریال نتونست به ارن بگه که عاشق اوست بعد نماد شهوت است مابقی متن ها پر از تناقض و رو به دیوار است. مطمنا اتک یک شاهکار هنری است که بخشی از ساختار ان را بر اسطوره های باستانی اسکاندیناوی ساخته شده. این داستان های اسطوره ای در نقاط مختلف جهان شباهت هایی هم به هم دارند.نویسنده سعی دارد که توهمات خود را در قالب اطلاعات زیاد به خورد خواننده دهد.
خب دیگه کجای انیمه کسی به کسی گفت عاشقشه یا ابراز علاقه کرد یا ازدواج کرد؟ تقریبا توی کل اثر این مقوله ها وجود نداره که بخواید با استناد بهش رد کنید این حرف رو. اثر از نظر جنسی پاک پاکه و تنها کسایی توی اثر عاشق شدن و این عشقشون رو دارن بروز می دن جان و میکاسا هستند که جان خیلی خیلی کمه. اینکه میکاسا سعی در بوسیدن ارن داشت، در او وی ای اون رو کمی برهنه کردن و کل داستان داره دنبال ارن می دوه و اسمش رو میگه(توی انیمه ای که هیچ رابطه دیگه ای وجود نداره عملا) آیا میکاسا رو نمیشه نماد شهوت دونست؟ متاسفانه با دیتا هایی که نشون از درست ندیدن و هیجانی دیدن اثر داره سعی در رد حرف نوینسده و زدن تهمت به او دارید و تجربه ثابت کرده تهمت زدن و بدون دلایل علمی و منطقی رد کردن مقاله ای که کلا داره با استناد و منابع صحبت میکنه مصداق بارز ضجه زدن هستش
نمی خواید بخش سیاسی رو اضافه کنید
سلام علیکم
نویسنده مطلب اصرار بر پایان انیمه داره چون باور داره ی نکته ای توش هست که کل مفهوم آخری داستان رو در بر میگیره
ماهم زورمون به سرش نمیرسه
ممنون که گفتین
منم موافقم با اینکه مطالب پر محتواست ولی فونت و رنگ بندی واقعا آزاردهنده است
سلام. ميدونم حرفم تكراريه اما باز هم دوست دارم يك دستمريزاد حسابي به نويسنده ي بررسي هاي اتك بگم. توليد چنين محتوايي دقت و مطالعه ي زيادي ميطلبه.
اما يك انتقاد كوچيك هم داشتم. غلط هاي املايي، كم در اين پست ها ديده نميشه و حيفه در چنين بررسي هايي اين مسائل باشيم. به عبارت ديگه گاهي همين موارد، غيرمستقيم، اطلاعاتي از نويسنده در اختيار خواننده قرار ميده و در مقبوليت تحليل ها ، تاثير ميذاره.
*شاهد اين مسائل